کسانی که در کودکی تأیید کافی را از والدینشان دریافت نکردند، اغلب میل زیادی به تلاش برای همیشه راضی نگهداشتن دیگران دارند. این رفتار ریشه در این باور نهادینهشده در آنها دارد که برای دریافت تأیید و پذیرش دیگران، باید انتظارات آنها را برآورده کنند.
میخواهیم درباره تأیید شدن صحبت کنیم؛ چیزی اساسی که همه انسانها نیاز دارند با آن بزرگ شوند.
به گزارش روزیاتو، اما اگر به اندازهی کافی دریافتش نکنیم چه؟
متأسفانه این امر باعث مشکلات جدیای در دوران بزرگسالی میشود.
در ادامه از رفتارهایی خواهیم گفت که کسانی که در کودکی از سوی والدین خود تأیید نشده اند، از خود نشان میدهند.
کسانی که در کودکی تأیید کافی را از والدینشان دریافت نکردند، اغلب میل زیادی به تلاش برای همیشه راضی نگه داشتن دیگران دارند. این رفتار ریشه در این باور نهادینه شده در آنها دارد که برای دریافت تأیید و پذیرش دیگران باید انتظارات آنها را برآورده کنند.
این افراد در تلاش برای به دست آوردن این تأیید، ممکن است اغلب، نیازها و خواستههای خود را سرکوب کنند.
آنها ممکن است تا اینجا پیش بروند که به قیمت لطمه دیدن خودشان، از مواجهه یا کشمکش پرهیز کنند. این امر میتواند منجر به شکل گیری چرخهای از خودغفلتی و الگویی ناسالم از طلب مداوم تأیید بیرونی شود.
با این حال، باید به خاطر داشت که زیاده روی در راضی نگه داشتن دیگران در بلند مدت رفتار پایدار یا سالمی نیست. این رفتار میتواند باعث فرسودگی، رنجش و آسیبهای روانی شود.
یک رفتار رایج دیگر در میان افرادی که در کودکی تأیید کافی را دریافت نکرده اند، دشوار بودن ابراز احساسات خود است. این دشواری اغلب از ترس از طرد یا قضاوت شدن به خاطر احساسات خود نشأت میگیرد.
اگر در کودکی ابراز احساسات با بی اعتنایی، انتقاد یا تنبیه مواجه شود، کودک یاد میگیرد که احساسات خود را سرکوب کند. این مکانیزم مواجه تا دوران بزرگی ادامه پیدا میکند و باعث دشواری شدن ابراز احساسات و صحبت کردن میشود.
برای فرد ممکن است تشخیص و تسریح احساساتش دشوار باشد، امری که منجر به سوء تفاهم و کشمکش در روابط او میشود.
این افراد ممکن است با فقدان خودآگاهی و هوش هیجانی مواجه باشند، چیزهایی که برای رشد فردی و داشتن تعاملات سالم ضروری هستند.
کمالگرایی یکی از ویژگیهای کسانی است که در کودکی از تأیید والدین برخوردار نشدند. آنها ممکن است این احساس سرزنشگرانه را داشته باشند که برای دریافت عشق و تأیید دیگران باید بی نقص باشند.
این افراد توقع خیلی بالایی از خود، در هر چیز کوچکی دارند.
اما این رفتار نتیجهای جز اضطراب ندارد. آنها همیشه این ترس را دارند که خرابکاری کنند یا شکست خورند.
این کمالگرایی اغلب منجر به پشت گوش انداختن کارها و دودلی میشود. آنها به قدری از عالی و بی نقص نبودن میترسند که کارهایشان را عقب میاندازند یا به کلی از انجام شان پرهیز میکنند.
تلاش برای عالی بودنن ستودنی است، اما اگر کمالگرایی باعث خودانتقادی و فرسودگی شود، یعنی وقتش رسیده کمتر به خودتان سخت بگیرید.
فراموش نکنید که اشتباه کردن جزئی از زندگی است و اشتباهات برای درس گرفتن هستند.
فقدان تأیید والدین در کودکی، اغلب منجر به دشوار شدن اعتماد به دیگران در دوران بزرگسالی میشود.
اگر در کودکی، احساسات، افکار یا تجربه هایتان دائماً دست کم گرفته میشدند یا مورد بی اعتننایی قرار میگرفتند، این امر میتواند باعث ایجاد ترسی نهادینه شده از شما آسیب پذیری شده باشد.
برای چنین افرادی ممکن است ابراز افکار و احساسات خود برای دیگران یا اعتماد به آنها دشوار باشد. این افراد ممکن است در روابط خود با دیگران همیشه گارد داشته باشند و به سختی با دیگران وارد رابطه شوند.
این ترس از آسیب پذیری اغلب ریشه در ترس از طرد شدن یا انتقاد دارد که این افراد در کودکی تجربه کردند.
سخت بودن اعتماد به دیگران میتواند تأثیر چشمگیری بر روابط شخصی و حرفهای فرد داشته باشد. این امر میتواند باعث انزوا و تنهایی شود و مانع از این شود که فرد روابط عمیق و معنادار با دیگران برقرار کند.
شخصی که در کودکی تأیید والدینش را دریافت نکرده، ممکن است رابطهی ناسالمی با انتقاد هم پیدا کند. این افراد ممکن است انتقاد از خود را به چشم یک حمله ببینند و با حالت تدافعی به آن پاسخ دهند، حتی زمانی که انتقاد سازنده و با نیت درست باشد.
این واکنش اغلب ریشه در تجربهی انتقاد شدن یا بی اعتنایی دیدن مداوم در کودکی دارد. درنتیجه، ممکن است برای فرد مجزا کردن ارزش خود از عقاید دیگران دربارهی خود دشوار باشد. همچنین ممکن است فرد با خودانتقادی درگیر باشد و زمانی که مرتکب اشتباهی میشود، بیش از اندازه به خود سخت بگیرد.
کسانی که در کودکی از تأیید والدین برخوردار نشدند، اغلب با مشکل کمبود اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکنند. این بدان معنی است که ممکن است احساس کنند به اندازهی کافی خوب نیستند یا لیاقت دوست داشته شدن و پذیرفته شدن را ندارند.
این احساس ناکافی بودن میتوانند به اشکال مختلفی بروز پیدا کند. ممکن است فرد دائماً به مقایسهی خود با دیگران بپردازد، دستاوردهایش را دست کم بگیرد یا به توانایی هایش شک کند.
گاعی ممکن است فرد حتی ممکن است موفقیت خود خراب کند، چون در اعماق وجودش خود را شایستهی موفقیت نمیداند.
میل به بیش فکری ویژگی رایجی در میان کسانی است که در کودکی تأیید کافی را از والدین خود دریافت نکردند. این افراد در تلاش برای پذیرفته شدن، ممکن است خود و تصمیمات شان مورد انتقاد قرار دهند.
این بیش فکری میتواند ریشه در ترس از اشتباه کردن یا ناامیدی از دیگران داشته باشد. این امر میتواند منجر به نگران و اضطراب بیش از انداره شود و قدرت تصمیم گیری را از فرد بگیرد، چرا که ترس از اشتباه کردن باعث میشود فرد به کلی از تصمیم گرفتن پرهیز کند.
بیش فکری میتواند نه تنها باعث پریشانی فکری و روانی شود، بلکه میتواند جلوی بازدهی و رشد فردی را هم بگیرد.
حساس بودن بیش از اندازه در میان کسانی که در کودکی تأیید والدین خود را دریافت نکردند، ویژگی رایجی است. این ویژگی مثل این میماند که درجهی احساسی خود را تا انتها بالا ببرید، امری که واکنش شدید شما به انتقادات یا حتی شکستهای جزئی را به دنبال دارد.
این حساسیت شدید اغلب یک مکانیزم دفاعی است که در واکنش به کودکیای به وجود آمده که در آن افکار و احساسات نادیده گرفته شده یا مورد تأیید قرار نگرفته شدند. به همین دلیل، حالا هر چیزی کوچکی به یک مسألهی بزرگ میماند.
حساس بودن بیش از اندازه، اضطراب و فشار بی موردی در روابط فرد ایجاد میکند.