«حمله تلافی جویانه ایران به اسرائیل در شرایطی که تکلیف این حفرههای اطلاعاتی و عناصر نفوذی روشن نشده است، میتواند بی اثر، پر خطر، خسارت بار و ناامیدکننده باشد. در کنار مقابله و برخورد جدی با نفوذیها در سطوح مختلف، هدف دیگر عملیات چندبعدی ایران باید توانمندسازی نیروهای نظامی و انتظامی داخل کشور در مقابل خطرهای احتمالی باشد.»
جمیله کدیور در روزنامه اطلاعات نوشت: از زمانی که جنایت تروریستی در کنسولگری ایران در دمشق رخ داد، گمانه زنیهای متعددی در محافل مختلف نظامی، سیاسی، امنیتی و رسانهای در مورد کم و کیف واکنش ایران صورت گرفته است.
موضوعاتی، چون زمان اجرا، مکان عملیات، چگونگی حمله و چرایی عملیات از محورهای اصلی این گمانه زنیها ست.
مهمترین سئوالهای مطرح و پاسخهای مطروحه عبارتند از:
۱. عملیات کی انجام میشود؟
۲. عملیات کجا رخ میدهد؟
۳. عملیات چگونه و توسط چه کسانی صورت میگیرد؟
۴. هدف عملیات چیست؟
یک. زمان: به لحاظ زمانی، روز قدس و بعد از عید فطر از جمله گمانههایی بود که برای زمان اجرای عملیات از سوی محافل مختلف یاد شد. برخی هم مانند بلومبرگ به نقل از منابع آگاه اطلاعاتی گزارش دادند آمریکا و متحدانش بر این باورند که حمله موشکی و پهپادی ایران به اهدافی در اسرائیل «قریب الوقوع» است. یا مثل روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از یک منبع مطلع از اعلام آمادگی تل آویو برای حمله مستقیم ایران به جنوب یا شمال اسرائیل در ۲۴الی ۴۸ساعت آینده از زمان انتشار مطلب خبر داده شد.
به دلیل مذاکرات آتش بس غزه در قاهره بین طرفهای درگیر، ایران باید به گونهای عمل میکرد که اقدام تلافی جویانه اش خدشهای به این مذاکرات وارد نکند. ناگفته پیداست که زمان انجام هر عملیاتی هم باید غافلگیرانه و غیر قابل پیش بینی توسط طرف مقابل باشد و هم بر اساس محاسبات دقیق ایران از واکنشهای بعدی اسرائیل و آمریکا. با توجه به گذشت نزدیک به دو هفته از حمله اسرائیل، به نظر میآید ایران برای اقدام تلافی جویانه اش شتاب نداشته و در حال سنجیدن همه جوانب امر، به ویژه پیش بینی اقدامات بعدی اسرائیل پس از حمله است.
دو. مکان: برخی در مورد مکان اجرای عملیات از سفارتخانهها و کنسولگریهای اسرائیل در کشورهای مختلف نام بردند که البته این مراکز به دلیل مصونیت به لحاظ کنوانسیونهای بین المللی و احتمال حضور دیپلماتها و حساسیتهای موجود کمترین احتمال را برای هدف قرار گرفته شدن از سوی ایران دارند.
به دلیل تخلیه تعدادی از این اماکن نیز، عملا حمله به آنها برای ایران موجد نفع خاصی در جهت بازدارندگی نخواهد بود. ارتش و پایگاههای نظامی، مراکز دولتی، بنادر و فرودگاهها در فلسطین اشغالی از یک سو و بلندیهای جولان یا منافع و عوامل اسرائیل در سوریه و عراق و ... از سوی دیگر از اهداف قابل توجه حمله ایران میتوانند باشند. طبیعی است که هر اقدام احتمالی ایران و متحدینش برای هدف گرفتن باید چندین گام جلوتر از اسرائیل باشد.
سه. کیفیت: در مورد چگونگی اجرای عملیات هم میتوان انتظارعملیاتی چند بعدی داشت که یا صرفا حمله مستقیم موشکی و پهپادی ایران به مکانهای مورد نظر چه در خاک اسرائیل یا خارج خاک اسرائیل باشد، یا شامل اقدامات نیروهای متحد ایران در لبنان و عراق و سوریه و یمن و ... علیه منافع و اهداف اسرائیلی باشد، یا مشتمل بر حملات ترکیبی ایران و متحدینش در منطقه بشود.
گذشته از حملات سخت نظامی، نباید نقش حملات سایبری ایران و متحدینش را دست کم گرفت. رئیس اداره ملی سایبری اسرائیل در کنفرانس امور سایبری در شهر تلآویو گفته که حملات سایبری «مشترک» جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان از ۷اکتبر گذشته به این کشور سه برابر شده است.
این اتفاق پس از حمله به کنسولگری ایران شدت قابل توجهی داشته است. بر اساس برآوردهای کارشناسان شرکت «چکپوینت»، گروههای هکری مدافع آرمان فلسطین، طی هفته گذشته بیش از دو هزار حمله هکری به سازمانهای رژیم اسرائیل انجام دادهاند.
به عبارتی هم عملیات سخت و هم حملات نرم و هم ترکیب این دو توسط ایران و متحدین منطقهای علیه اسرائیل قابل توجه است. ضمن اینکه شدت گرفتن فعالیتهای هستهای از برنامههای قابل پیش بینی دیگر از سوی محافل مختلف است.
به غیر از موارد پیش گفته، حتی اگر تا مدتی هیچ عملیاتی هم توسط ایران صورت نگیرد، همین هراس حاصله در بین اشغالگران از حمله احتمالی که زمان و مکان و چگونگی آن معلوم نیست، هزینههای زیادی برای اسرائیل ایجاد کرده و میکند. به عبارتی ایران به جای اینکه در دام اسرائیل بیفتد، عملا چالشی را راه انداخته که زمان و مکان و کیفیت عملیات معلوم نیست و مانند «شمشیر داموکلس» به عنوان خطری دائمی و تهدیدی مداوم بالای سر اسرائیل قرار گرفته است.
به این ترتیب، برخلاف ادعاهایی مبنی بر اینکه «ایران چه به حمله اسرائیل پاسخ بدهد، چه ندهد، بازنده است» ایران اگر سنجیده و محاسبه شده و بازدارنده به حمله اسرائیل پاسخ دهد، برنده است و اگر به دلیل ملاحظات مختلف هم پاسخ ندهد، با هراسی که در بین صهیونیستها ایجاد کرده و هزینههای حاصل از آن، باز هم برنده است.
چهارم. هدف: در صورتی که ایران با محاسبه همه جوانب، تصمیم به عمل در زمان مورد نظر خود گرفت، هر اقدام احتمالی ایران باید پاسخی مناسب به دهها عملیات گذشته اسرائیل قبل و بعد از ۷اکتبر باشد. عملیات مورد نظر ایران علیه اسرائیل باید چنان باشد که نه منجر به جنگ شود و نه به واکنش شدیدتر بعدی اسرائیل بینجامد و این امر مستلزم ظرافت و درایت زیادی است.
برای تحقق این هدف، ایران باید از عملیات احتمالی تلافی جویانه خود چند هدف را دنبال کند. در درجه نخست پاسخ ایران باید جنبه بازدارندگی داشته باشد، به گونهای که جلو عملیات بعدی اسرائیل را در آینده بگیرد. به همین دلیل باید شدید باشد و مثل یک شطرنج باز حرفهای چندین قدم جلوتر از حریف عمل کند و برای حرکتهای بعدی اسرائیل برنامه داشته باشد. به موازات بازدارندگی به ضربه دوم و ضربات بعدی خود باید فکر کند.
به عبارتی با توجه به اینکه حملات گذشته اسرائیل در ترور دانشمندان هستهای و نیروهای سپاهی و سرقت اسناد و عملیات خرابکارانه متعدد در کشور، اعتبار و حیثیت و غرور ایران را خدشه دار کرده، باید به گونهای برنامه ریزی و موثر عمل شود که اعتبار کشور در عملیات تلافی جویانه احتمالی احیا شود. با توجه به چندین عملیات گذشته اسرائیل چه در خاک ایران و چه در خارج از خاک ایران در قبل و بعد از طوفان الاقصی، ایران باید مقابله با پروژه نفوذ و حفرههای اطلاعاتی را بسیار جدی بگیرد.
حمله تلافی جویانه ایران به اسرائیل در شرایطی که تکلیف این حفرههای اطلاعاتی و عناصر نفوذی روشن نشده است، میتواند بی اثر، پر خطر، خسارت بار و ناامیدکننده باشد. در کنار مقابله و برخورد جدی با نفوذیها در سطوح مختلف، هدف دیگر عملیات چندبعدی ایران باید توانمندسازی نیروهای نظامی و انتظامی داخل کشور در مقابل خطرهای احتمالی باشد. به ویژه بعد از عملیات تروریستی در کرمان و سیستان و بلوچستان مشخص شد که دشمنان در کنار عملیات خارجی علیه منافع کشور، درصدد بهره گیری از فضای ملتهب منطقه برای ناامن کردن کشور و ضربه زدن از داخلند.
به همین دلیل، در شرایطی که کشور بیش از هر زمانی نیازمند وحدت و همدلی است، هر اقدام انحرافی که به دو قطبی سازی در جامعه بینجامد، میتواند لجوجانه، تنش زا و وحدت شکن باشد.
کاری با تامین حقوق مردم ندارند