سال ۱۴۰۳ میتواند حامل اتفاقات بزرگ و مهمی برای جهان در ابعاد سیاسی و اقتصادی باشد. در این میان، برخی اتفاقات ماهیت شوکه کننده و شگفت انگیزی دارند که در نوع خود میتوانند ایجاد کننده نقطه عطفهای قابل توجهی باشند و البته که عموم مردم آنها را چندان جزو گزینههای محتمل ارزیابی نمیکنند. در گزارش حاضر، به ۳ مورد از این قبیل اتفاقات احتمالی اشاره میشود.
فرارو- مدت زمان زیادی از آغاز سال ۱۴۰۳ نمیگذرد. سالی که به نظر میرسد هم برای ایران و هم جهان آبستن حوادث بزرگ و قابل توجهی است و میتواند یکی از تعیین کنندهترین سالها باشد. در شرایطی پا به سال ۱۴۰۳ گذاشته ایم که جهان در سیلی از تنش و بحران گرفتار شده است. جنگهای خونین اوکراین و غزه همچنان ادامه دارند. چشم اندازهای قوی و پررنگی با محوریت اوج گیری جنگ و درگیریهای تازه در دیگر بخشهای جهان نیز قابل مشاهده است.
به گزارش فرارو؛ جدا از حوزه سیاست بین الملل و معادلات نظامی و امنیتی جهان، انتظار میرود که اقتصاد جهانی نیز دستخوش تغییرات قابل توجهی شود. از این رو، اینطور به نظر میرسد که در سال جدید خورشیدی، شاهد ظهور ۳ اتفاق و رویداد بزرگ و قابل توجه باشیم.
تقریبا اغلب ناظران و تحلیلگران مسائل بین المللی به این نکته اشاره دارند که سال ۱۴۰۳ خورشیدی را باید سالی سرنوشت ساز در عرصه معادلات سیاسی آمریکا دانست. در این سال، انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا برگزار خواهد شد و شواهد و قرائن حاکی از این هستند که شانس دونالد ترامپ نامزد اصلی جمهوری خواهان جهت بازگشت به کاخ سفید، به مراتب بیشتر از همتای وی از حزب دموکرات یعنی جو بایدن است.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید حامل معانی جدی و قابل توجهی نه فقط برای آمریکا بلکه برای جهان است. در عرصه سیاست داخلی آمریکا انتظار میرود که حضور مجدد ترامپ در کرسی ریاست جمهوری آمریکا، سیلی از تنش و تضادهای سیاسی و اجتماعی را در این کشور سبب شود.
دونالد ترامپ بنیان حیات سیاسی و اجتماعی خود را بر ایجاد شکاف در جامعه آمریکا و تشویق نوعی قطبی گرایی در این کشور قرار داده است. مسالهای که برخی تحلیلگران عرصه سیاست داخلی آمریکا را بر آن داشته تا حتی این گزاره را مورد اشاره قرار دهند که اگر ترامپ بار دیگر به کاخ سفید بازگردد، کاملا محتمل است که دموکراسی آمریکایی با یک چالش جدی رو به رو شود. حتی برخی به این مساله داشته اند که بازگشت ترامپ به کاخ سفید به معنای حرکت آمریکا به سمت دیکتاتوری مطلق نیز خواهد بود.
در عرصه بین المللی نیز انتظار میرود که ترامپ بار دیگر رویههای ماجراجویی و تنش زای خود را از سر گیرد. اگرچه که جهان کنونی تفاوتهای زیادی را با جهان سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۶ دارد، با این حال، هیچ بعید نیست که ترامپ بار دیگر سیلی از ماجراجویی را در عرصه بین المللی در پیش گیرد.
موضوعی که برای ترامپ کاملا طبیعی است و ناشی از این واقعیت است که تنش زایی و ایجاد جنجال، بخشی از برَند فعالیت سیاسی وی است و او بدون این برند، بقای خود را از منظر سیاسی و اجتماعی در خطر میبیند. به بیان ساده تر، ترامپ نمیتواند خود را از هویتی که سالها برای خود ساخته، تُهی کند.
یکی دیگر از رویدادهایی که امکان دارد در سال جاری محقق شود و زلزلهای بزرگ را سبب شود، افزایش قابلتوجه قیت رمزارزها است. بازار رمزارزها و به طور خاص قیمت بیت کوین در مدت اخیر افزایش بهای قابل توجهی را تجربه کرده است. کما اینکه بیت کوین با عبور از ۷۳ هزار دلار، سقف قیمتی خود را شکست. در این چارچوب، برخی از تحلیلگران حوزه رمزارزها بر این باورند که بعید نیست قیمت رمزارزها در سال آتی میلادی به یک میلیون دلار برسد و یا ظرف یک دهه آینده حتی از ۱۰ میلیون دلار نیز عبور کند.
استدلال اصلی و محوری این دسته از تحلیلگران نیز این است که رمزارزها پولِ آینده جهان هستند و همین تناسب آنها با واقعیتهای کنونی جهان که به سمت دیجیتالی شدن فزاینده میرود، حاکی از این واقعیت است که میتوان روی ارزش آن حساب ویژهای باز کرد. جدا از این ها، ناظران و تحلیلگران اقتصادی معتقدند که برخی دولتهای جهان، اقبال قابل توجهی را به بازار رمزارزها دارند که همین مساله در تحریک افزایش قیمت رمزارزها میتواند بسیار مفید باشد.
برخی پیش بینیها حاکی از کاهش ارزش دلار آمریکا در آینده و افزایش تورم در کشورهای مختلف جهان به ویژه در غرب هستند که این موضوعات همه و همه، رمزارزها را به یک بازار جذاب برای افراد جهت سرمایه گذاری تبدیل میکنند. معادلاتی که میتوانند نوعی انفجار قیمتی را در این بازار سبب شوند.
یکی از نگرانیهای مهم و محوری در بحبوحه جنگ غزه این است که مبادا روند تنش و درگیریها در سطح منطقه گسترده شود و اوضاع از کنترل خارج گردد. اساسا بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مختلف نیز به واسطه فعال سازی کانالهای ارتباطی و سیاسی خود سعی دارند از تحقق این سناریو جلوگیری کنند. در جنگ اوکراین نیز شماری از قدرتهای غربی تهدید به حضور مستقیم در جنگ مذکور کرده اند.
این موضوع با واکنش صریح دولت روسیه همراه شده و کرملین اعلام کرده که اگر قرار باشد یکچنین سناریویی ماهیت عملیاتی به خود بگیرد، روسیه در هدف قرار دادن اهداف و منافع قدرتهای غربی درنگ نمیکند. چین نیز اعلام کرده که به حمایت از روسیه وارد میدان خواهد شد. در مورد کشور چین نیز این کشور سالهاست که تهدید کرده که اگر قرار باشد تایوان اعلام استقلال کند، پکن در حمله به آن تردید نمیکند.
مسائلی از این دست به خوبی نشان میدهند که حوزههای احتمالی تنش و درگیری در جهان فراوان هستند و هر لحظه امکان قوع یک انفجار بزرگ که طیفی از بازیگران را رو در روی یکدیگر قرار دهد، وجود دارد. در این میان، کافی است یک اشتباه کوچک رخ دهد تا چاشنی انفجاری فعال شود و یک فاجعه بزرگ را خلق کند.