«بهدنبال واکنشهای منفی نسبت به صحبتهای زاکانی، مساله مسجدسازی و اهمیت ساخت مسجد و کمبود مسجد در کلانشهر تهران به سوژه برخی رسانهها تبدیل شد و شهرداری تهران با یک موج رسانهای، برای توجیه ساخت مسجد در پارک، اهمیت ساخت مسجد در پارک را به سوژه رسانهها تبدیل کرد.»
روزنامه فرهیختگان در مطلبی به ماجرای مسجد سازی در پارک قیطریه پرداخت.
این روزنامه نوشت: در روزهای آخر سال ۱۴۰۲ محوطه مشخص شده برای ساخت مسجد، حصارکشی شده و دور برخی از درختان نیز با اسپری قرمز رنگی، خطکشی شده بود. آن درختان نهال نبودند و درختان تنومندی به شمار میروند.
در همان روزها واکنشهای نهچندان جدی از سوی شورای شهر تهران منتشر شد و همه قطع درختان برای ساخت مسجد را محکوم کردند. قصه، اما چیز دیگری بود و باز هم شهرداری جابهجایی درختان را پیش کشیده بود تا کمی اذهان عمومی را نسبت به موضوع ساخت مسجد آرام کند.
ازجمله دلایلی که محیطزیستیها در رابطه با جابهجایی درختان روی آن تاکید دارند، این است که درخت موجود زندهای است و مانند هر موجود زنده دیگر، به محیط اطراف خود عادت میکند و در اصطلاح خو میگیرد. به همین خاطر جابهجایی عمر درخت را کاهش میدهد و درخت نهایتا تا ۳ سال، در محیط جدید زنده میماند.
تجربه پادگان جی و پادگان ۰۶ نیز نشان داد که جابهجایی درختان، تنها از سر واکردن یک اقدام ضدمحیطزیستی است و درنهایت فرقی ندارد که درخت قطع یا جابهجا شود؛ چراکه نتیجه هر دو عمل، مرگ درختان و فضای سبز خواهد بود.
در حاشیه اولین جلسه هیات دولت در سال ۱۴۰۳ علیرضا زاکانی، شهردار تهران روبهروی دوربین رسانهها حاضر شد و درباره وضعیت پارک قیطریه، آینده پیش روی بخشی از درختان این پارک و حرف و حدیثها صحبت کرد.
زاکانی درحالی میگوید که چند نهال در آن محدوده است که تصاویر منتشر شده و حتی توضیحات منتشر شده از سوی سخنگوی شهرداری، حاکی از این است که آن محدوده چهار درخت کهنسال دارد و باقی درختان نیز درختان تنومندی هستند. در کنار تمام این تناقضات و باخبر نبودن شهردار از سن و سال درختان، سخنگوی شهرداری در توییتهای منتشر شده در رابطه با این امر نوشته است که تاکید شهردار بر این بود که نقشه مسجد تغییر کند و آن چهار درخت کهنسال در حیاط مسجد باقی بمانند. اما خود شهردار تهران اذعان داشت که آن محوطه تنها ۱۰، ۱۵ نهال دارد و نهالها را قرار است جابهجا کنند.
البته در این بین ناگفته نماند که حضور در مسجد آداب خود را خواهد داشت. یعنی هرکسی نمیتواند در مسجد حضور پیدا کند یا استراحت کند؛ بنابراین امکانات رفاهی و مذهبی کمتری نسبت به نمازخانه خواهد داشت. از سوی دیگر عملا در شهر میبینیم که در بسیاری از مساجد نهایتا پس از یک ساعت بعد از اذان مغرب بسته میشود و از هیچگونه امکانات رفاهی و خدماتی مساجد نمیتوان استفاده کرد.
اگر قرار باشد برای مسجد پارک قیطریه نیز چنین رویهای پیش گرفته شود، امتیاز این مسجد از سایر مساجد دیگر چه خواهد بود؟ نهتنها هیچ امتیازی نخواهد داشت بلکه افراد کمتری هم میتوانند از امکانات موجود در آن مساجد استفاده کنند. از این گذشته، پارک قیطریه یک نمازخانه متروکه دارد.
اگر شهرداری به فکر بهبود خدمات رفاهی و مذهبی در آن پارک بود، بهتر نبود که بهجای ساخت مسجد، نمازخانه پارک را مرمت کند و به وضعیت نمازخانه پارک قیطریه سامان دهد؟ نمازخانه هم مانند مسجد نیست که در آن تنها در ساعات مشخص روز باز و بسته شود. مثلا میشد نمازخانه را وسعت بخشید و از این طریق حساسیت ویژهای در ذهن شهروندان رقم زده نمیشد.
شهرداری تهران درنهایت پس از ایجاد حرف و حدیثهای فراوان و واکنش گسترده مردم نسبت سخنان زاکانی، مجبور به توضیح در رابطه مسجد پارک قیطریه شد. بهدنبال واکنشهای منفی نسبت به صحبتهای زاکانی، مساله مسجدسازی و اهمیت ساخت مسجد و کمبود مسجد در کلانشهر تهران به سوژه برخی رسانهها تبدیل شد و شهرداری تهران با یک موج رسانهای، برای توجیه ساخت مسجد در پارک، اهمیت ساخت مسجد در پارک را به سوژه رسانهها تبدیل کرد.
در سمت دیگر ماجرا برخی کاربران فضای مجازی هم برای توضیح کار، درباره اهمیت ساخت مسجد در بوستان قیطریه و کمبود مسجد در کلانشهر تهران نوشتند، یعنی بهجای توضیح صورت مساله جاری، بهطور کل مساله را تغییر دادند. غافل از اینکه شکاف اجتماعی در همین توجیهها بود و روز سیزدهم فروردین یعنی روز گذشته، مردم در بوستان قیطریه تجمع کردند و در این چند روز اخیر نیز کارزاری علیه این کار به راه انداختند.