قدمت فیلمهای گانگستری به اندازه قدمت هالیوود است و تعداد کمی از آن فیلمها به عنوان فیلمهای کلاسیک برنده جوایز شده و باید دیده شوند. با این وجود، موارد زیادی وجود دارند که به طور خاص در سالیان اخیر مورد توجه قرار گرفته اند از فیلمهای اکشن در مورد باندها و سلاطین مواد مخدر گرفته تا درامهای شخصیت محور حتی برخی از فیلمهای زندگی نامهای درباره تبهکاران معروف و فیلمهای هیجان انگیز مملو از پیچیدگی داستانی.
فرارو- به طور خاص با افزایش گزینههای سرویس پخش زنده اینترنتی یا استریمینگ فیلمهای گانگستری تازهای با ابتکار عملهای بیشتر برای تماشا در دسترس مخاطبان قرار میگیرند.
به گزارش فرارو به نقل از collider، در ادامه به معرفی ده فیلم از بهترین فیلمهای ژانر گانگستری در سالیان اخیر خواهیم پرداخت:
این فیلم اقتباسی از رمان "میمونهای اسلحه" اثر "ویکتور گیشلر" است. پیرس برازنان، جیمز کان (در آخرین نقش آفرینی اش) و "مورنا باکارین" در آن فیلم به ایفای نقش میپردازند.
داستان فیلم از این قرار است که برای بیست سال "چارلی سوئیفت" (با بازی برازنان) یک تعمیرکار و قاتل یک رئیس اوباش به نام استن بوده است. پس از این که یک رئیس رقیب به استن و خدمه اش ضربه وارد میکند چارلی تنها بازمانده است. چارلی تصمیم میگیرد انتقام دوست اش را بگیرد و با ماری (با بازی باکارین) همسر سابق یکی از اوباش که او کشته است همکاری میکند. تنها فکر چارلی انتقام گیری است حتی اگر این به معنای از دست دادن جان اش در آن مسیر باشد. این ماموریت باعث میشود که او به سراسر کشور برود و از سطح دستمزد خود بسیار بالاتر برود و به رتبههای بالاتر ارتقا پیدا کند و هر یک از اعضای خدمه را از بین ببرد. چارلی چابک فیلمهای گانگستری را با خط داستانی اکشن کلاسیک انتقام جویانه ترکیب میکند. برازنان در نقش اصلی فرماندهی حضور در فیلم و ارائه مجموعهای از کشتارها و سکانسهای اکشن قابل توجه کار موثری انجام میدهد.
این فیلم درباره یک گانگستر در حال فرار به نام "عمر" ملقب به "عمر توت فرنگی" است که باید تا پایان عمر خود در الجزیره بماند تا به این ترتیب از اجرای حکم بیست سال زندان خود توسط مقامهای فرانسوی فرار کند. او از طریق اقدامات تبهکارانه متعدد امرار معاش میکند. او به همراه شریک تبهکار خود راجر دهه هاست که بر دنیای زیرزمینی تبهکاری فرانسه حکمرانی میکنند، اما اکنون مجبور شده اند با زندگی تازه شان در الجزایر کنار بیایند.
در حالی که زندگی قبلی آنان مملو از خشونت و انحطاط بود آنان شروع به برداشتن گامهای اساسی به سمت یک سبک زندگی واقعا محترمانه میکنند. زیبایی این فیلم به وجود کمدی ذاتی در آن است که در ژانر فیلمهای گانگستری نمونههای اندکی از آن وجود دارد.
پامفیر میخواهد یک مرد خانواده شایسته باشد، اما شرایط چالش برانگیز او را مجبور میکند تا برای کمک به خانوادهاش از نان آوری صادقانه دست بکشد. هنگامی که پامفیر قاچاقچی اصلاح شده پس از چندین سال کار در خارج از کشور به روستای خود در مرز اوکراین برمیگردد مصمم است که زندگی صادقانهای داشته باشد و الگوی خوبی برای پسر نوجوان محبوب اش به نام "نازار" باشد. با این وجود، در نقطهای از جهان که فساد عمیق است و جنایت و مذهب به طور جدایی ناپذیری به یکدیگر پیوند خورده اند نقشه او به سرعت خنثی میشود.
او کار با یک سندیکایی تبهکار را آغاز میکند و به تجارت خطرناک قاچاق میپردازد. پامفیر خشن، خام و خونین است، اما هم چنین پرترهای لطیف از یک مرد خانواده میباشد که سعی میکند پسرش را علیرغم گذشتهی مبهم خود به خوبی بزرگ کند. مضمون فیلم بررسی مرز بین خیر و شر و سرنوشت در مقابل اراده آزاد در دنیای پیچیده مدرن ما میباشد. فیلم بیشتر بر روی آشفتگیها و جدال درونی مردی تمرکز میکند که در تلاش است به خاطر اطرافیان اش بهتر عمل کند.
یک فیلم در ژانر درام و جنایی که در واقع پیش درآمد وقایع و شخصیتهای سریال موفق تلویزیونی خانواده سوپرانو میباشد که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ میلادی از شبکه اچ بی اُ پخش میشد. داستان فیلم درباره پسری است که در یکی از پرآشوبترین دوران تاریخ نیوآرک و درست زمانی که گانگسترهای رقیب نیز در حال قدرت گرفتن هستند رشد کرده و دوران نوجوانی خود را پشت سر میگذارد در نهایت تبدیل به رئیس قدرتمند یک باند خلافکار میشود. تونی جوان سال رابطه نزدیکی با دایی خود یعنی "دیکی مولتیسانتی" (با بازی لساندرو نیوولا) دارد و او را الگوی خود میداند. این رابطه آنان را به مکانهای خطرناک و خشن میکشاند. دایی تونی که درگیر مدیریت مسئولیتهای شغلی و زندگی شخصی خود میباشد نفوذ زیادی روی خواهرزادهاش دارد و میخواهد او را به رئیس تبهکاران شهر تبدیل کند.
این فیلم دنبالهای بر برابرساز ۲ و آخرین قسمت از سه گانه برابرساز است که بر اساس سریالی تلویزیونی به همین نام ساخته شده است. در این فیلم "دنزل واشینگتن" نقش رابرت مک کال یک مامور ویژه امنیتی بازنشسته امریکایی را بازی میکند. مک کال برای بازگرداندن پول یک بازنشسته آمریکایی که توسط تبهکاران اینترنتی ایتالیایی هک شده به ایتالیا میرود و در آنجا پس از بهم ریختن و منهدم کردن اولین گروه مافیایی توسط یک پسر بچه از خانواده مافیا مجروح میشود و یک پلیس محلی به صورت اتفاقی او را پیدا کرده و تحت درمان قرار میگیرد. او در دوران مداوا با اهالی صمیمی دهکده کوچک آشنا و دوست میشود و پس از مدتی متوجه میشود که دوستان جدیدش مورد آزار و باج گیری از سوی گروه مافیای محلی ایتالیای جنوبی یعنی کامورا قرار میگیرند آنجاست که او تصمیم میگیرد به دوستان جدیدش کمک کند و البته در سکانسهای پایانی فیلم اهالی ساده آن دهکده کوچک نیز تصمیم میگیرند که به او در این راه کمک کرده و بر علیه مافیای محلی قیام کنند. سه گانه برابرساز همواره در ایجاد تعادل بین جرم و جنایت و اکشن پرمخاطره به طور موثر و هیجان انگیز کار کرده است.
این فیلم محصول مشترک بریتانیا و امریکاست. فیلم داستان یک عمده فروش آمریکایی ماده مخدر حشیش در بریتانیا را دنبال میکند که به دنبال فروش تجارت خود است که باعث آغاز زنجیرهای از باج گیری و طرحهایی برای تضعیف او میشود. فیلم داستان زندگی "میکی پیرسون" را نشان میدهد کسی که یکی از بزرگترین خلافکاران بریتانیا محسوب میشود و باندی بسیار قوی و بزرگ را رهبری میکند. میکی پیرسون سعی میکند امپراتوری بزرگ ماریجوانای خود را به تعدادی از میلیاردرهای اوکلاهما بفروشد همین موضوع موجب میشود که برنامه ها، پاپوش ها، توطئهها و خیانتهایی علیه او عملیاتی شوند و عده بیش تری به دنبال تصاحب امپراتوری او باشند.
گای ریچی همواره با سبک و صدای خاص خود به عنوان کارگردان تعریف شده است که در این فیلم اکشن گانگستری با گرایش کمدی به خوبی میدرخشد. تقریبا همه شخصیتهای فیلم لحظهای برای درخشش با داستانهای متقاطع و متفاوت خود دارند که همگی به روشی رضایت بخش و موثر به سر میرسند. جنتلمن به راحتی خنده دارترین فیلم گانگستری سالیان اخیر است، اما هم چنین یکی از موثرترین آنها در مورد ویژگیهای فیلمهای گانگستری نیز میباشد.
این فیلم درباره زندگی "تومازو بوشتا" گانگستر ایتالیایی عضوی از مافیای سیسیل است. او عضوی از مافیا بود که بدل به یکی از اولین اعضای مافیا شد که خبرچین شدند و به تشریح کارکرد درونی سازمان پرداخت. او پس از قتل چندین عضو خانوادش از مافیا دلسرد شد و در سال ۱۹۸۴ میلادی تصمیم به همکاری با مراجع قانونی گرفت. او در خلال بزرگترین دادگاه ضد مافیا در تاریخ در فاصله سالهای ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ میلادی شهادتهای بسیار مهمی در دادگاهها ارائه کرد. بوشتا در اولویت برنامه محافظت از شاهدان امریکا بود تا این که در سال ۲۰۰۰ درگذشت.
داستان فیلم درباره او به عنوان خبرچین مافیایی در سیسیل در بحبوحه درگیری بین دو رئیس مافیا بر سر تجارت هروئین است. این فیلم تا حدی داستانی از خانواده و انتقام است با انواع سکانسهای خشونت آمیز که میتوان در فیلمی حول محور مافیا یافت. خائن از جنبههایی بهره میبرد که داستانهای گانگستری ایتالیایی را در طول سالها بسیار جذاب ساخته و آن را با عناصری رئالیستی در مرکز خود ترکیب میکند تا بسیار جذابتر شود. این فیلم در رقابت در جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۱۹ میلادی به نمایش درآمد.
این فیلم داستان دو شرخر به نامهای دیوید و کریپر است که برای رئیس باند خلافکاری به نام ویزارد فعالیت میکنند، اما با بازگشت رقیب ویزارد شرایط برای آنان دشوار میشود.
دیوید مرد خانواده است که به عنوان شرخر برای تعدادی از اعضای رده بالای باند لس آنجلس میکند. کریپر شریک دیوید با او به سراسر کشور سفر میکند تا مطمئن شود افراد بدهیهای خود را پرداخت میکنند و در غیر این صورت با عواقب آن مواجه میشوند. در این میان تهدیدی از گذشته دیوید به لس آنجس باز میگردد و اثبات میکند که همه چیزهایی را که دیوید برای آن کار کرده به خطر میاندازد.
فیلمنامه ماموران بزرگراه را جان فاسکو نوشته و کوین کاستنر، وودی هارلسون، کتی بیتس، جان کارول لینچ و توماس من، ویلیام سدلر در آن به ایفای نقش پرداخته اند. تصمیم به ساخت چنین فیلمی به سال ۲۰۰۵ میلادی بازمی گردد که در آن زمان قرار بود رابرت ردفورد و پل نیومن نقشهای اصلی فیلم را ایفا کنند، ولی به دلایلی آن پروژه اجرایی نشد تا این که در سال ۲۰۱۸ نتفلیکس امتیاز تهیه آن فیلم را گرفته و پروژه را با بازی کاستنر و هارلسون آغاز کرد.
داستان فیلم در تگزاس میگذرد و دو رنجر سابق به نامهای فرانک هیمر (با بازی کوین کاستنر) و مینی گالت (با بازی وودی هارلسون) برای از بین بردن گانگسترهای معروف بانی و کلاید در دهه ۱۹۳۰ میلادی اجیر شدهاند.
"بانی پارکر" و "کلاید بارو" زوج تبهکار آمریکایی بودند که حدود دو سال رکورد قانونشکنی را شکستند و طرفدارانی هم برای خود دست و پا کرده بودند. این فیلم نقدهای متفاوتی را به همراه داشت، اما منتقدان از بازی بازیگران تمجید به عمل آوردند.
در این فیلم تام هاردی در نقش آل کاپون از روسای بدنام مافیا به ایفای نقش میپردازد. این فیلم داستان زندگی کاپون را بعد از گذراندن ۱۱ سال زندان دنبال میکند. در این فیلم علاوه بر هاردی بازیگرانی، چون لیندا کاردلینی، جک لودن، مت دیلون و نوئل فیشر حضور دارند.
نکته جالب توجه آن است که کاپون بخش اغلب فراموش شده و نه چندان پرزرق و برق زندگی آل کاپون را به تصویر کشیده است تا یکی از منحصر بفردترین و مبتکرانهترین فیلمهای گانگستری را خلق کند. این فیلم آخرین سالهای زندگی کاپون را پس از ده سال سپری کردن عمرش در زندان و مرگ آرام، اما مطمئن به دلیل زوال عقل ناشی از سیفلیس دنبال میکند و نگاهی دلخراش به ساعات پایانی زندگی او را نشان میدهد ساعاتی که توسط اقدامات گذشته اش تسخیر شده بود. تام هاردی در آن فیلم توانسته به خوبی مارپیچ ذهنی رو به زوال کاپون را همراه با جاذبه و نیرو به تصور بکشد.