bato-adv
کد خبر: ۷۱۹۷۹۶

محمد قوچانی: پول کنسرت رفتن ندارم؛ بزرگترین ترسم تجزیه ایران است

محمد قوچانی: پول کنسرت رفتن ندارم؛ بزرگترین ترسم تجزیه ایران است
«پول کنسرت رفتن ندارم گرچه خیلی دلم هوای کنسرت دارد. البته به نمایش موزیکال هفت خان اسفندیار دعوت شدم و خیلی خوب بود
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۵ - ۰۲ فروردين ۱۴۰۳

باشگاه روزنامه‌نگاران ایران به‌مناسبت فرا رسیدن سال نو و نوروز باستانی ایرانیان، بیست سئوال از برخی روزنامه‌نگاران پرسیده است.

آقای قوچانی روزنامه‌نگار، سردبیر و مدیر مجله‌ی آگاهی‌نو در پاسخ به این سئوال که آیا در امر روزنامه‌نگاری فلسفه‌ی خاصی را دنبال می‌کند می‌گوید هدف من کار روشنفکری است تا از این طریق رشد فرهنگ عمومی افزایش یابد.

۱. خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟

محمد قوچانی، نویسنده و روزنامه نگار.

۲. از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته اید و دقیقا چه تاثیری گرفته‌اید؟

از ماشالله شمس الواعظین آموختم «سردبیر همه کاره نشریه است» و از مسعود بهنود یادگرفتم که «روزنامه نگاری گونه‌ای ادبی است و لاجرم باید نثر جذابی داشت.»

۳. آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده اید؟

ناشکر نیستم، اما همیشه آرزوی اداره یک بنگاه بزرگ مطبوعاتی با ده‌ها نشریه را دارم.

۴. آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟

هدف من از روزنامه‌نگاری، کار روشنفکری است. رشد فرهنگ و دانش و اندیشه جامعه و لذت بردن از کتاب و سینما و در کل ترویج یک زیست فرهنگی.

۵. آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟

باید جامعه قضاوت کند، به‌خصوص پس از مرگ من.

۶. الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟

الان کتاب «منشور آزادی» اثر فون هایک، چون اثر درخشان در فهم لیبرالیسم است.

قبلا «یک قدم پا پس نگذار» (خاطرات مایک پمپئو)، چون سند فاجعه‌ای به نام ترامپ علیه ایران است و مفهوم صهیونیسم مسیحی را تشریح می‌کند و نقد کتابش را در فصلنامه کتابنامه آگاهی‌نو نوشته‌ام. بعدا «بازار آزاد و دشمنان آن» نوشته فون میزس؛ چون بخشی از برنامه مطالعاتی-پژوهشی من درباب لیبرالیسم است. یکی از دل‌مشغولی‌های حرفه‌ای من روزنامه‌نگاری کتاب و نقد کتاب است.

۷. بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟

بهترین فیلم خارجی «اوپنهایمر» به علت فرم تو در تو و امکان قضاوت‌های موازی و طرح مضمونی بکر درباره خوب و بد جنگ.

«ناپلئون» هم فیلم بدی بود که درباره‌اش نوشته‌ام...

بهترین فیلم ایرانی هم «ملاقات خصوصی» بود.

فیلم‌های ایرانی «مصلحت» و «ضد» هم در میان این قحط سال بد نبود و البته آن قدر روشنفکر نیستم که از «فسیل» بدم بیاید.

به نظرم انیمیشن «بچه زرنگ» هم خوب بود.

سریال «سرزمین مادری» با وجود محتوای به شدت قابل نقد در فرم و بازی و داستان خوب بود.

۸. بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟

پول کنسرت رفتن ندارم گرچه خیلی دلم هوای کنسرت دارد. البته به نمایش موزیکال هفت خان اسفندیار دعوت شدم و خیلی خوب بود.

در هنر موسیقی همچنان علیرضا قربانی و همایون شجریان عالی هستند. در صنعت موسیقی و سرگرمی علیرضا طلیسچی رشد زیادی کرده است.

۹. اگر روزنامه نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟

شاید کتابفروش

۱۰. اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟

کتابفروشی

۱۱. چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟

ایران از این وضعیت توسعه نیافتگی بیرون آید. البته لذت‌های کوچک، بسیار دارم از جمله دیدن یک فیلم خوب.

۱۲. سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟

طبیعت‌گردی با بچه‌هایم

۱۳. هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟

استاد محمد رضا شجریان

۱۴. آیا سانسور خبر‌ها و گزارش‌ها ضروری است؟

سانسور به معنای امری حکومتی مطلقا بد است، چون حکومت‌ها صلاحیت ممیزی را ندارند و یک کارمند به جای قانون تصمیم می‌گیرد.

اما خوب است خود روزنامه‌نگار قبل از هر سردبیر و ممیزی به حوزه خصوصی و مصالح ملی و مسائل اخلاقی (به طور مشخص؛ مسائل جنسی) افراد توجه کند. من طرفدار ویرایش هستم و مخالف سانسور.

۱۵. بزرگترین دارایی شما چیست؟

از نظر مادی مجله آگاهی‌نو و فصل‌نامه کتاب‌نامه که تنها دارایی من است و از نظر معنوی خانواده‌ام؛ حافظ و ایران و همسر عزیزم.

۱۶. بزرگترین ترس شما چیست؟

تجزیه ایران و تعطیلی مجلات آگاهی‌نو

۱۷. رویای شما چیست؟

تاسیس موسسه مطبوعاتی و انتشاراتی آگاهی‌نو

۱۸. چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟

سیاسیون بی سواد

۱۹. حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟

کتاب خواندن و البته مجله خواندن.

۲۰. مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟

مزیت تنوع جلوگیری از استبداد رای است و عیبش پوپولیسم و عوام زدگی فرهنگی. مصداق این دو، خوبی و بدی هم شبکه‌های اجتماعی است که تیغ دو دم است: برای مبارزه با استبداد اقلیت در سیاست عالی است، اما در فرهنگ به انحطاط می‌انجامد، به میان مایگی و استبدادی دیگر؛ استبداد اکثریت...

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین