November 29 2024 - جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
آیا انسان میتواند از چنگ مرگ فرار کنه و نامیرا بشه و جاودانه؟
در این فیلم کوتاه توضیح داده میشه که مساله جاودانگی از چه زمانی مطرح شده و انسانها از هزاران سال پیش چگونه با تعریف پروژههای جاودانگی آن را حل و فصل کردند! این فیلم شما را با یک سوال مهم روبرو میکنه: پروژه جاودانگی شما چیست؟
انسان تا سال ۲۰۴۵ به مرز جاودانگی و نامیرایی میرسد. این ادعا یا دست کم امیدی است که دیمیتری ایتسکوف دارد. هر چقدر موضوع جاودانگی و نامیرایی انسان دور از ذهن به نظر میرسد. اما از نظر تئوری، جاودانگی حداقل برای دیمیتری ایتسکوف غیرممکن نیست. دیمیتری ایتسکوف کیست؟
یک بیزنس من جوان، نیکوکار و میلیاردر روسی است. او ایده جاودانگی را دنبال میکند. چگونه؟ ایجاد سیستمهای روباتیک پیشرفته، رابطهای مغز و کامپیوتر و بدنهای مصنوعی با هدف انتقال آگاهی و اطلاعات مغز یک انسان به مغز و بدنی مصنوعی است.
اگر نخواهیم خیلی پیچیده صحبت کنیم؛ او میخواهد یک بدن ماشینی رباتیک درست کند. همچنین میخواهد آگاهی، حافظه و هوشمندی را از مغز انسان به ربات منتقل کند. او امیدوار است تا با انتقال یک کپی روباتیک از بدن انسان و انتقال هوشیاری و آگاهی مغز انسان به آن جسم روباتیک بتواند زندگی پس از مرگ را برای انسان فراهم نموده و او را جاودانه نماید.
قطعا نه! تلاش انسان برای جاودانه شدن و نامیرایی از آغاز بشریت با ما بوده است.
پروفسور ارنست بکر، انسان شناس فرهنگی آمریکایی، استاد دانشگاههای برکلی، سایمون فریزر و چند دانشگاه دیگر کتابی دارد به نام انکار مرگ که در سال ۱۹۷۳ با رویکرد روانشناسی و فلسفی به چگونگی واکنش مردم به مرگ میپردازد. او میگوید بیشتر کارهای ما آدمها برای نادیده گرفتن یا اجتناب از مرگ است!
او معتقد است تقریباً هر کاری که ما انسانها انجام میدهیم ناشی از ترس ما از مردن است. او ادعا میکند که این وحشت باعث میشود ما در «پروژههای جاودانگی» شرکت کنیم، فعالیتهایی که با هدف تأمین «بودن همیشگی» ما در جهان است.
پروژه جاودانگی چیست؟ بکر آن را اینگونه توصیف میکند: کاری که در آن ما چیزی را ایجاد میکنیم یا بخشی از آن میشویم که احساس میکنیم بیشتر از خود ما روی زمین باقی خواهد ماند. با انجام این کار، احساس میکنیم که در مقایسه با بدن فیزیکی که در نهایت میمیرد، بخشی از چیزی ابدی میشویم که هرگز نمیمیرد.
پروژه جاودانگی میتواند ریشه فرزندآوری، خلق اثر هنری، ثروت اندوزی، ساختن امپراطوری و تقرییا هر کار دیگر مهم ما باشد!
خب تا اینجا فهمیدیم که همه ما دانسته و نادانسته، خواسته و ناخواسته درگیر پروژه جاودانگی هستیم. این را اینجا نگاه دارید. دوباره برمی گردیم!
عموم ادیان آسمانی جهان، یک تصویر آرمانی از سرنوشت بشریت ارایه کرده اند. جایی که منجی موعودی میآید که هر کدام از ادیان نام آن را به زبان خود چیزی گذاشته اند، اما انگار فصل مشترک آنان این است که فردی آسمانی که جان جهان است میآید و انسان دوباره از نو تعریف میشوند و زمین به آسمان وصل میشود. خدا آنچنان نزدیک میشود که گویی در ما نفس میکشد. آیا ما آن روز خواهیم بود؟ جسماً شاید باشیم شاید هم نه! اما اگر از منظر پروژه جاودانگی نگاه کنیم میتوانیم آن روز آن جا باشیم.
بگذارید یک مثال ساده و پیش پا افتاده را با هم مرور کنیم: من امروز ۱۰۰ کتاب خوب برای کودکان یک منطقه محروم میفرستم، یک کودک یک کتاب را میخواند و زندگی اش متحول میشود (یک سال بعد). او بعدها میشود یک تاجر موفق (سی سال بعد)، سپس او خیریهای تاسیس میکند (چهل سال بعد)، خیریه او باعث میشود که دهها دختر از تن فروشی، دهها پسر از شرافت فروشی نجات پیدا کنند (پنجاه سال بعد).
یکی از ان دختران میشود معلم مدرسهای و برای بچههای مدرسه الهام بخش است (شصت سال بعد) و ... من آن روز مرده ام. تمام سلولهای بدنم تجزیه شده اند و به خاک تبدیل شده اند، اما من همان خانم معلمی هستم که عاشقانه درس میدهد.
همان کودکی دبستانی هستم که بعدها تبدیل میشوم به یک پزشک شرافتمند که نیمی از زمانش را صرف درمان رایگان میکند. همان نوجوان دبیرستانی هستم که فرصت میکند شعر بگوید و دنیا را رنگیتر کند. دقت کنید که صحبت از تناسخ و بازگشت به دنیا در قالب دیگری نمیکنم بلکه صحبت از جاودانه شدن و نامیرایی است به واسطه نیکویی و دانایی و زیبایی.
اگر اینگونه بنگریم لازم نیست که در دوران ظهور آن ابرانسان حضور فیزیکی داشته باشیم. فقط کافیست که «پروژههای درست، مهم و متعالی» انتخاب کنیم و بگذاریم هستی این چرخه نیکوکاری را ادامه بدهد و ما را به انتهای جهان پیوند دهد!
حالا که از پروفسور بکر صحبت کردیم بد نیست که به پایان زندگی او اشاره کنیم: زندگی بکر مارس ۱۹۷۴ در سن ۴۹ سالگی به پایان رسید، جالب است که فقط دو ماه پس از مرگش، جایزه بسیار معتبر پولیتزر را برای ادبیات غیرداستانی عمومی دریافت کرد. برای دیمیتری ایتسکوف آرزوی موفقیت میکنیم، اما یادمان باشد چه چیزی را میخواهیم جاودانه کنیم!
منبع: کانال تلگرامی دکتر مجتبی لشکربلوکی