درگیری علیرضا بیرانوند با داور مسابقه و پیش از دریافت کارت زرد با هشدار برای ندادن اخطار به او در دیدار تیمهای پرسپولیس و تراکتور، درگیری شجاع خلیل زاده با خبرنگاران در میکسدزون ورزشگاه آزادی، درگیری کنعانی زادگان با هواداران و … از جمله موارد پرخاشگری است که در هفتههای اخیر لیگ برتر شاهد آن بوده ایم.
پرخاشگری در فوتبال این روزها به یکی از اتفاقات ناخوشایند تبدیل شده است که موجب شده چهرهای زشت از فوتبال و فوتبالیستها در جامعه تداعی شود. معضلی که هم در سطح باشگاهی و هم در سطح ملی بارها از سوی بازیکنان و حتی از سوی مربیان فوتبال شاهد آن بوده ایم.
به گزارش مهر، این پرخاشگریها چالشی است که موجب حاشیه سازی برای بازیکنان میشود و دود آن در چشم باشگاهها خواهد رفت و میتواند وجهه فوتبال ملی را نیز خدشه دار کند.
درگیری علیرضا بیرانوند با داور مسابقه و پیش از دریافت کارت زرد با هشدار برای ندادن اخطار به او در دیدار تیمهای پرسپولیس و تراکتور، درگیری شجاع خلیل زاده با خبرنگاران در میکسدزون ورزشگاه آزادی، درگیری کنعانی زادگان با هواداران و … از جمله موارد پرخاشگری است که در هفتههای اخیر لیگ برتر شاهد آن بوده ایم.
این مساله را در سطح ملی هم در جام ملتهای آسیا شاهد بودیم که مهمترین آن در دیدار مرحله نیمهنهایی با قطر بود. بازیکنان و کادر فنی تیم ملی بارها به داور بازی اعتراض کردند و در آخر مسابقه هم درگیری مهدی طارمی با تماشاگران قطری به یکی از اتفاقات تلخ و ناشایست حضور تیم ملی در قطر تبدیل شد.
پرسش این است که چرا پرخاشگری در بین فوتبالیستها که با دریافت رقمهای میلیاردی جزو قشر متمول جامعه محسوب میشوند و در آرامش و آسایش زندگی میکنند به این حد رسیده است که با کوچکترین اتفاقی در کوره در میروند و صحنههای زشتی را رقم میزنند.
دکتر علیرضا بهرامی روانشناسی ورزشی و عضو هیأت علمی دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر، به مساله پرخاشگری در فوتبال ایران و ریشه یابی این موضوع پرداخت و دلایل آن را مطرح کرد.
وی در ابتدا بر این موضوع تاکید کرد که برای تربیت بازیکنان موفق در هر رشته و در هر سطحی ۳ مؤلفه کلیدی وجود دارد که باید به آنها پرداخت که شامل آمادگی جسمانی، سطح مهارت فنی و سطح آمادگی ذهنی و روانی است. در فوتبال ایران در تمام سطوح چه در لیگها و چه در تیمهای ملی تعداد مربیانی که بر مؤلفه سوم یعنی آمادگی روانی و مؤلفه روانشناختی تاکید میکنند کمتر از انگشتان دست است. در حالی حاضر به جز دو تیم پیکان و ایرا لکو هیچ کدام از تیمهای لیگ برتری از حضور روانشناس در کنار خود بهره نمیبرند.
علیرضا بهرامی در ادامه ضمن تعریف مفهوم پرخاشگری، به دلایل پدید آمدن آن در میان بازیکنان فوتبال اشاره کرد و گفت: پرخاشگری یک ویژگی روانشناختی است که باید دلایل و علل آن توسط روانشناسان ورزش برای مربیان و بازیکنان آگاهی بخشی شود. هر تغییری در رفتار انسان اگر رخ دهد و موجب کاهش پرخاشگری شود باید پیش از هر چیز آگاهی بخشی اتفاق بیفتد. وقتی آگاهی بخشی صورت بگیرد نگرش افراد نسبت به این موضوع تغییر پیدا میکند و در نتیجه در میدان عمل، رفتار افراد تغییر میکند و آن را کنترل میکند. پرخاشگری نوعی هیجان منفی است و باید در ورزشکاران کنترل شود.
وی افزود: توجه زیادی که در جامعه و در رسانهها به بازیکنان فوتبال میشود، موجب ایجاد تغییراتی در حوزه روانی در بازیکنان میشود که برای بازیکنان استرس زا است. اگر بازیکنان کنترل استرس و کنترل هیجان را نیاموزند و نتوانند از هوش هیجانی خود به شکل درستی استفاده کنند شاهد این خواهیم بود که بازیکنان فوتبال بیش از هر ورزشکار دیگری به پرخاشگری روی میآورد. این آگاهی و آموزش پیش از هر چیز باید در مربیان و سپس در بازیکنان ایجاد شود.
وی ادامه داد: همانطور که تیمها برای اصلاح نقایص جسمانی و یا ضعفهای تاکتیکی از حضور مربیان متخصص آمادگی جسمانی و مربیان فنی بهره میبرند باید در حوزه روانشناختی که هم از چنین برنامه ریزیهایی بهرهمند باشند. همه مربیان از ویژگیهای روحی و روانی صحبت میکنند، اما بخش اعظم آنها برنامهای برای این موضوع ندارند و مباحث روانشناختی امروزه یکی از مهمترین فاکتورها برای موفقیت و قهرمانی است.
این استاد دانشگاه اراک ضمن تاکید بر لزوم بهره گیری از روانشناسان در تیمها برای مقابله با چالشهای ذهنی و مسائلی، چون پرخاشگری در فوتبال ایران، بر حضور روانشناسان در دیگر کشورها اشاره کرد و افزود: در جام ملتهای آسیا، سرمربی تیم ملی فوتبال قطر در دیدار با ایران در جام ملتهای آسیا در حالی که با همکاران خود در خصوص مسائل فنی مشورت میکرد از حضور یک روانشناس خبره انگلیسی روی نیمکت بهره میگرفت و همزمان با او هم به مشورت میپرداخت. همچنین در دیدار تیم ملی ایران برابر انگلیس در جام جهانی، یکی از مطرحترین روانشناسان انگلستان روی نیمکت این تیم نشسته بود و به مربی تیم مشورت میداد.
وی ادامه داد: در بازیهای آسیایی هانگژو، کاروان کشور چین ۱۲ روانشناس ورزشی داشت. کاروان عربستان ۴ روانشناس ورزشی و کاروان قطر از حضور ۵ روانشناس ورزشی بهره میگرفت این در حالی است که کاروان ایران هیچ روانشناسی را با خود همراه نداشت. طبق بسیاری از تحقیقات و تجربیات، در تمرینات، بیش از ۸۰ درصد موفقیت ورزشکار منوط به آمادگی جسمانی است و کمتر از ۲۰ درصد به آمادگی روانی بستگی دارد. اما مسابقات این چرخه برعکس میشود و ۸۰ درصد موفقیت ورزشکاران به مهارتهای روانی، تمرکز، اعتماد به نفس، کنترل استرس و خود کارآمدی مربوط میشود که لازمه آن بهره مندی از حضور روانشناسان است.
مربیان تیمهای فوتبال در ایران علیرغم اینکه به موضوعات روحی و روانی بسیار اشاره میکنند، اما در عمل توجهی به این موضوع ندارند. مربیان در مصاحبههای خود به این موضوع اشاره میکنند که تیم از لحاظ روحی و روانی در شرایط خوبی نیست، اما این سوال مطرح میشود که تیمها برای حل چنین مشکلاتی چه راهکاری اتخاذ شده است؟
وی به دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و ژاپن در جام ملتهای ۲۰۱۹ اشاره کرد که عدم تمرکز بازیکنان ایرانی و پرخاش و حرکت آنها به سمت داور موجب شد ژاپن بتواند دروازه ایران را باز کند. این در حالی است که اگر بازیکنان، کنترل هوش هیجانی را بیاموزند قطعاً موفقیتهای زیادی را به دنبال خواهد داشت.
این استاد دانشگاه راه حل این موضوع را در به رسمیت شناختن روانشناسان ورزشی در تیمهای ورزشی به عنوان یک ابزار کمکی دانست و تاکید کرد که مربیان و فدراسیون فوتبال باید به این نتیجه برسند که بدون توجه به هر سه مؤلفه آمادگی جسمانی، مهارت فنی و آمادگی روانی امکان موفقیت وجود ندارد.
دکتر بهرامی گفت: همه ما به عنوان یک ایرانی آرزو داشتیم که تیم ملی ایران در جام ملتهای آسیا به عنوان قهرمانی دست پیدا میکرد، اما این تیم در قطر قهرمان میشد باید به علم شک میکردیم چرا که فوتبال ما با علم فاصله زیادی دارد و یکی از اقداماتی که این فاصله را کم میکند بهره گیری از روانشناسان مجرب در باشگاههای فوتبال است.
وی در پایان گفت: همانطور که تیمهای برای حضور در مسابقات باید پیش نیازهایی را فراهم کنند باید یک الزام هم برای حضور روانشناسان تعریف شود تا هم شانس موفقیت تیمها بیشتر شود و هم شاهد موارد کمتری از پرخاشگری در فوتبال باشیم و قوانین بالادستی از سوی فدراسیون فوتبال میتواند به چنین امری کمک کند. در غیر این صورت شاهد خواهیم بود که تیمهای ما از بین ۳ مؤلفه موفقیت، تنها بر ۲ مورد متمرکز خواهند شد و وجه سوم را نادیده میگیرند که تبعات عمیقی برای فوتبال کشور به دنبال دارد.