پاسدار کمیتهی منطقهی ۱۲: طبق حکم دادستانی. به تخریب قلعه اقدام کردیم... / ما در اوایل انقلاب که این محل را آتش زدند، به بازسازی آن پرداختیم چراکه تا آن موقع در موردشان فکری نشده و اقدامی صورت نگرفته بود... / چند تن از زنان معترض: «.. به ما میگویند بروید در کانونها و کارهای دستی بیاموزید. اگر این کار ممر درآمدی میشود پس چرا تا به حال برای این همه آدمهای بیکار که در مملکت سرگردانند این قبیل کارها را پیشنهاد نکردهاند؟!»
روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ شب پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ و چند تن از اعضای شورای دایرهی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی به محل قلعه شهرنو رفتند و به وسیلهی بولدوزرهای شهرداری دیوارهای آن را فرو ریختند. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت:
به گزارش خبرآنلاین، قرار است جای خانهها، مغازهها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان میگیرد، بهزودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.
یکی از مسئولان شورای دایرهی مبارزه با منکرات در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایرهی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عملکرد این شورا مبارزهی پیگیر در جهت ریشهکن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور میباشد.»
یکی از اعضای این شورا در رابطه با تخریب قلعه شهرنو و امکانات در نظر گرفتهشده اظهار داشت: اولین اقدام بزرگ این شورا که مدت زیادی روی آن مطالعه شده است، تخریب قلعه و اسکان دادن افراد بیبضاعت آن است. از طرفی، چون طبق حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، خانهها و زمین این مکان مصادره شده است، در نظر داریم که بهزودی این مکان را به یک بازار اسلامی تبدیل و چنانچه برایمان مقدور باشد و بتوانیم از طریق خرید خانههای مجاور قلعه به وسعت این زمین بیفزاییم و مسجد، مدرسه، کتابخانه و پارک نیز در جوار آن احداث نماییم و مغازههایی که در این مکان به صورت بازار و پاساژ ساخته میشود، ابتدا در اختیار کسانی قرار میگیرد که مغازهشان در این محل قرار داشته است. بودجهای که برای تامین و اسکان این افراد در نظر گرفته شده است، در حدود ۱۰ میلیون تومان میباشد که از محل کمکهای افراد خیر، به دنبال تشکیل این شورا تامین شده است.
وی در مورد اعتراضات یکی دو روزهی اخیر بعضی از زنان داخل قلعه اضافه کرد: در رژیم گذشته حدود ۵ الی ۶ هزار زن بدنام در این قلعه زندگی میکردند که بهتدریج عدهای از آنها از کار خود پشیمان شده و ازدواج کردهاند و یا به نزد خانوادههای خود بازگشتهاند. عدهای نیز توسط این سازمان به کانونهای تشکیلشده در نقاط مختلف تهران، برای ارشاد و تعلیم فنون و سوادآموزی اعزام شدند که از این بابت رضایت کامل دارند. اکنون نیز عدهای در حدود ۷۵۰ زن بدنام در آنجا زندگی میکنند که اکثرشان هم بهتازگی پای به این مکان گذاشتهاند. این عده قبلا یا در بارها و یا در دانسینگها کار میکردهاند که با تعطیل این مکانها از سر ناچاری و برای تامین معاش خود، به دام واسطههای کثیف این محل افتادهاند. بعضی نیز که دست به تظاهرات و این قبیل کارها زدهاند، زنانی هستند که تمایلات بالای مادی دارند و میخواهند از این طریق به خواستههای خود برسند و کارشان به جایی رسیده است که برای تحصن به درِ خانهی یک مقام بزرگ مملکتی میروند و در جلوی قلعه نیز ضمن حمله به مردم و پاسداران اصرار میکنند که به کارشان ادامه دهند. با آنکه ما کرارا به آنها اطمینان دادهایم که تامینشان خواهیم کرد و به آنها اسکان خواهیم داد، با این وجود باز هم اعتراض میکنند و سند کتبی میخواهند.
یکی از پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ در رابطه با تخریب این مکان گفت: با آنکه از مدتها پیش به زنان داخل قلعه اولتیماتوم داده بودیم که این مکان را تخلیه کنند و تا آنجا که برایشان مقدور است خود نیز برای از بین بردن این کانون فساد پیشقدم شوند، با این وصف آنها به اخطارهای ما توجه نکردند و ما نیز پس از پایان آخرین مهلت که روز پنجم اسفند مقرر شده بود، طبق حکم دادستانی که از مدتهای پیش در دست داشتیم، به تخریب قلعه اقدام کردیم. برای این منظور ۲ بولدوزر به محل اعزام شد که، چون یکی از آنها بزرگ بود بلااستفاده ماند و فعلا با یکی از آنها مشغول تخریب هستیم.
در اینجا کسانی بودند که صاحب ۵۰ خانه بودند و برای هر روز از هر خانه مبلغی در حدود هزار تومان درآمد داشتند که پس از مصادره شدن خانهها متواری شدهاند. علاوه بر اینکه چیزی به آنها تعلق نمیگیرد، مجرم نیز میباشند و چنانچه دستگیر شوند محاکمه هم خواهند شد. برای صاحبان دکانهایی که در حدود ۲۰۰ باب میباشد، فعلا مقرر شده است که روزی صد تومان به آنها پرداخت گردد تا پس از ساخته شدن بازار، مغازهای در اختیار آنان گذاشته شود تا کاری آبرومندانه پیشه کنند.
یک پاسدار دیگر در رابطه با اعتراضات زنان گفت: اعتراضشان بیمورد است، ما در اوایل انقلاب که این محل را آتش زدند، به بازسازی آن پرداختیم چراکه تا آن موقع در موردشان فکری نشده و اقدامی صورت نگرفته بود، ولی حالا که برای این منظور طرحریزی شده و بودجه در نظر گرفته شده و حتی یک سال تمام برای آنها مهلت قائل شدیم، آنان باید بدانند که در مملکت اسلامی دیگر محلی برای این قبیل کارها وجود ندارد. باید از اینکه امکاناتی هرچند ناچیز در اختیارشان قرار گرفته راضی باشند و برای بیرون آمدن از منجلاب فساد پیشقدم شوند. ما کسانی را مشاهده کردهایم که از بالای شهر با سرویسهای مخصوص به این محل میآیند و به خانوادههایشان میگویند که به بیمارستان میروند! آیان این افراد نمیتوانند کمی سادهتر زندگی کنند و مثل این همه افراد جنوب شهری فعلا قانع باشند تا وضع کشور رو به بهبود برود؟!
اعتراض دیگر زنان قلعه این است که میگویند «ما را نباید در یک محل و یا در یک مجتمع اسکان بدهید چراکه باز هم ما در اینگونه محلها برای مردم شناختهشده خواهیم بود.»
به دنبال به مرحلهی اجرا درآمدن طرح تخریب قلعه، عدهای از زنان ساکن این مکان دست به اعتراض زدند و تنی چند از آنها نیز در جلوی یکی از مکانهای مهم مملکتی دست به تحصن زدند. چند تن از این زنان معترض در گفتگو با خبرنگار کیهان نسبت به دایرهی مبارزه با منکرات اعتراض داشتند و عنوان کردند که: تخریب قلعه آن هم به این زودی کار درستی نیست، به ما میگویند بروید در کانونها و کارهای دستی بیاموزید. اگر این کار ممر درآمدی میشود پس چرا تا به حال برای این همه آدمهای بیکار که در مملکت سرگردانند این قبیل کارها را پیشنهاد نکردهاند؟! ادارهی مبارزه با منکرات میخواهد ما را در چند مجتمع مسکونی اسکان دهد، البته اگر گفتهشان صحت داشته باشد، که این نیز وضع را عوض نخواهد کرد چراکه در آن صورت باز هم پیش مردم شناختهشده باقی خواهیم ماند و بچههایمان هم نمیتوانند در محل سر بلند کنند.
الان هم شده یه محل متروکه همه معتادهای متهجر و کارتن خواب ها میرن داخلش!
خیلی ها هم از آهن های اونجا دزدی می کنن.....
خیلی جالبه! میگن ازدواج کنید ولی هیچ کمکی و شرایطی رو برای جوون فراهم نمی کنن.... بعد انتظار دارن همه ۱۰ تا بچه بیارن!