در سالهای نه چندان دور دریاچه آرال چهارمین دریاچه بزرگ دنیا بود، اما شوروی سابق با تصور حمایت از کشاورزان، آب رودخانههای در حال سرازیر شدن به آرال را منحرف و جهت مصارف کشاورزی استفاده کرد دریاچهای که چهارمین دریاچه بزرگ جهان بود و میلیونها سال عمر داشت طی چند سال با ندانم کاری سران شوروی خشک شد، اکنون روسیه وارث شوروی دقیقا در حال تکرار و رغم زدن همین اتفاق شوم برای دریای خزر است.
سید رضا موسوی؛ دریاچه آرال که زمانی بخشی از خاک ایران بود و به دریای خوارزم معروف بود که زندگیهای بسیاری به آن وابسته بود با خشک شدن دریاچه آرال نه تنها آنچه که شوروی برای گسترش کشاورزی در نظر داشت تحقق نیافت بلکه با خشک شدن این دریاچه باد نمکهای کف دریاچه را با خود به زمینهای اطراف پخش کرده و صدها هزار هکتار زمین دایر را از حیز انتفاع ساقط کرده و هزاران کشاورز زمینهای خود را از دست داده و بیکار شدند، اکنون روسیه با احداث سد روی رود ولگا که ۸۴ درصد آب دریای خزر را تامین میکند در حال خشک کردن دریای خزر است به شکلی که سطح آب دریای خزر طی ۳۰ سال گذشته ۲ متر کاهش پیدا کرده است، ولی کاهش تراز آب این دریا طی چند سال گذشته به شدت افزایش یافته به شکلی که این کاهش طی پنج سال گذشته سبب نشست زمین در استانهای شمالی کشور شده و فشار آب منفذی و آبهای زیر زمینی این استانها دچار افت شده است، در حالی که هیچگاه چنین اتفاقی سابقه نداشته است.
با افزایش گرمایش جهانی و ذوب شدن یخهای قطبی بخشیهای زیادی از زمینهای یخی روسیه قابل کشت شده اند و همین یکی از دلایل برای علاقه روسیه به استفاده از آب رود ولگا برای کشاورزی است، از طرف دیگر شروع جنگ روسیه با اوکراین و در نتیجه تحریم روسیه سبب شده این کشور به فکر جبران اقتصاد خود با گسترش کشاورزی را داشته باشد، بدین جهت انگیزههای روسیه برای استفاده از آب ولگا کاملا روشن است، اما مساله این است که دریای خزر فقط متعلق به روسیه نیست و خشک شدن آن نه تنها نفعی به حال روسیه نخواهد داشت بلکه مضرات بسیاری برای کلیه کشورهای حاشیه این دریا و حتی تاثیرات بسیار مضری برای محیط زیست در سطح جهانی خواهد داشت، جالب اینجاست که اولین کشوری که از خشک شدن دریای خزر متضرر خواهد شد خود روسیه خواهد بود چرا که کمترین عمق دریاچه به سمت روسیه و بیشترین آن به سمت ایران است لذا عقب نشینی دریا ابتدا از سطح روسیه خواهد بود که همینک دهها متر عقب نشینی در سواحل این کشور اتفاق افتاده، اما در ایران این عقب نشینی فقط چند متر محسوس است به همین جهت ممکن است مردم و مسئولین ما چندان احساس خطر نکنند.
خشک شدن دریاچه خزر عواقب بسیار سنگینی خواهد داشت، از جمله از بین رفتن اقتصاد دریایی، از بین رفتن کیلکا ماهی، ماهیان خاویاری، انواع ماهیها، انواع موجودات و گیاهان ریز و درشتی که تاثیر زیادی در اقتصاد دارند، بیکاری کلیه کسانی که به نوعی زندگیشان به اقتصاد دریا وابسته است، از بین رفتن کشاورزی در شمال کشور به چند دلیل کاهش سطح آبهای زیر زمینی، کاهش بارندگی به دلیل از بین رفتن رطوبت دریا، پخش نمکهای دریاچه به وسیله باد روی سطح زمینهای کشاورزی، افزایش دمای هوا به دلیل از بین رفتن دماپایی آب و در کل میتوان پیشبینی کرد کلیه استانهای شمالی کشور بدون وجود دریای خزر به نوعی از بین خواهند رفت، بخش زیادی از مردم شمال کشور در بخش گردشگری این استانها کار میکنند که با نبود دریا عملا این بخش هم روبه اضمحلال میرود.
جدا از همه اینها تاثیرات خشک شدن دریای خزر در کل منطقه و حتی جهان غیر قابل چشم پوشی است، تاثیرات زیست محیطی که دریای خزر در آب و هوا دارد و تاثیرات ترموستات مانندی که این دریا در کنترل دمای هوا دارد بسیار مهم است از طرف دیگر حیات بسیاری از موجودات چه در زمین چه دریا و حتی پرندگان مهاجر به این دریا بستگی دارد لذا میتوان گفت خشک شدن این دریا تاثیرات منفی جهانی در پی خواهد داشت.
بنابر مطالب گفته بهترین راه نجات دریای خزر دیپلماسی با روسیه است که به نوعی بتوان این کشور را قانع کرد اجازه سرریز شدن آب کافی از رود ولگا را به این دریاچه بدهد باید سران این کشور را آگاه کرد ضررهای ناشی از عدم اقدام صحیح پیش از هر کس متوجه خود این کشور خواهد بود، که بعید است آنها این را ندانند، اما به هر حال با متحد شدن با سایر کشورهای ساحلی این منطقه و فشار دیپلماسی و حتی اقتصادی یا سیاسی شاید بتوان جلوی نابودی دریای خزر و این منطقه را گرفت.