اصلاحطلبان از اینکه سرمایه اجتماعیشان به شدت آسیب دیده است و توان پای صندوق آوردن حامیانشان را ندارند، مطلع هستند و حتی تلویحاً به آن اذعان هم دارند تا جایی که معتقدند حتی کمپین رأی اعتراضی را هم نمیتوانند به مرحله عمل برسانند.
روزنامه جوان در مطلبی به ایده رای اعتراضی توسط اصلاح طلبان که حسن روحانی آن را مطرح کرده بود، پرداخت.
این روزنامه نوشت: گفته میشود ایده رأی اعتراضی را که حسن روحانی پس از ردصلاحیت در انتخابات خبرگان رهبری مطرح کرد، یکی از اصلاحطلبان که سابقه چندین جرم امنیتی را در کارنامه خود دارد، به روحانی پیشنهاد داده و مورد موافقت قرار گرفته است!
پس از آنکه روحانی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ردصلاحیت شد، بیانیهای منتشر کرد و خواستار حضور حامیانش! در انتخابات و دادن رأی اعتراضی شد. در حالی که انتظار میرفت بیانیه پس از ردصلاحیت در مورد دلایل ردصلاحیت و دفاع از خود در برابر آنان باشد، روحانی از صحبت در مورد آن خودداری کرد و حتی در موعد مقرر هم اعتراض قانونی به ردصلاحیت خود انجام نداد. بیانیه روحانی و صحبت از رأی اعتراضی باعث شد برخی رسانههای اصلاحطلب به نقد و بررسی آن بپردازند.
محمدجواد روح، تحلیلگر سیاسی دو شرط را برای عملیشدن ایده رأی اعتراضی در بیانیه حسن روحانی لازم میداند، یعنی گرمبودن فضای انتخابات و جامعه و سازماندهی گسترده که البته هر دو شرط را فراهم نمیبیند. او همچنین محقق شدن «رأی منفی» را عملیتر میداند. این تحلیلگر سیاسی در این مصاحبه از نبود انگیزه کافی در میان اصلاحطلبان برای این انتخابات نیز سخن گفت.
سردبیر روزنامه هممیهن رأی اعتراضی در انتخابات مجلس دوازدهم را اینطور توضیح داد: برای تحقق این ایده، مردم در هر حوزه انتخابیه به هر کسی جز رقیب (بهویژه طیف حاضر در مجلس فعلی یا حامیان دولت) رأی خواهند داد که طبعاً شامل اصلاحطلبان، میانهروها، طیف ریشهدار و خردورز جناح راست و نیز چهرههای تکنوکرات و دارای وزن و سابقه و ریشه در شهرستانها میشود؛ چهرههایی که ممکن است چندان هم سیاسی نباشند، اما با رقیب نیز همراه و همسو نیستند.
روح در تبیین موانع تحقق عملی ایده «رأی اعتراضی» گفت: اولین عامل سختی اجرای چنین ایدهای، سرد بودن فضای انتخابات و جامعه است چراکه تحقق این ایده در زمانی ممکن است که جامعه میل به مشارکت در انتخابات دارد، ولی کاندیدای مورد نظرش در میان تأییدصلاحیتشدگان نهایی حضور ندارد.
همین سخنان نشان میدهد اصلاحطلبان از اینکه سرمایه اجتماعیشان به شدت آسیب دیده است و توان پای صندوق آوردن حامیانشان را ندارند، مطلع هستند و حتی تلویحاً به آن اذعان هم دارند تا جایی که معتقدند حتی کمپین رأی اعتراضی را هم نمیتوانند به مرحله عمل برسانند.