وصول مطالبات از موضوعاتی است که در قالب مطالعات اقتصادی و اجتماعی، طیفهای مختلفی از بدهی مشتریان و سطوح درآمدی بدهکاران و روشهای تسویه حساب آن را در بر میگیرد. با فرض ثابت بودن سایر شرایط به نظر میرسد زمانی که یک تناسب منطقی بین سطوح درآمدی و مطالبات مربوط به اعطای تسهیلات یا قبض مربوط به فروش خدمات وجود دارد، مطالبات به موقع دریافت میشود، ولی زمانی که سطح درآمد با میزان مطالبه رابطه منطقی ندارد وصول مطالبات به یک چالش جدی تبدیل میشود.
دکتر امین عربی*؛ واضحترین شکل از وصول مطالبات که تاکنون مورد مطالعه اقتصادی قرار گرفته، مربوط به موضوع بررسی بازپرداخت وامها از موسسات اعتباری دولتی و خصوصی میباشد. نمونه کاملی از مطالعات صورت گرفته از نحوه وصول مطالبات، مربوط به اخذ وام و تسهیلات از موسسات اعتباری دولتی و خصوصی در کتاب "اقتصاد فقیر" نوشته آقای بنرجی و خانم دوفلو برندگان جایزه نوبل اقتصاد است که به وسیله آقای جعفر خیرخواهان و مهدی فیضی ترجمه شده است.
در این کتاب وصول مطالبات مربوط به اعطای اعتبارات و تسهیلات به اشخاص و شرکتها و مشکلات بازپرداخت آنها و تفاوتها و ابزارهایی که برای وصول مطالبات و معوقات آن توسط بانکهای تجاری و موسسات اعتباری دولتی و اشخاص و موسسات خصوصی وجود دارد و همچنین رفتارهای اجتماعی و روش استفاده از فرهنگ عمومی و خرده فرهنگها در چندین کشور بحث شده است. در کتاب معرفی شده، در فصل "مردان کابلی و خواجگان هندی" این موضوع با دقت کامل برای تعدادی از موسسات دولتی و اشخاص خصوصی در کشور هند و چند کشور دیگر با نگاهی اقتصادی و جامعه شناختی مورد بررسی قرار گرفته است.
در این گزارش سعی میشود با استفاده از تجربهها و نگاههای جامعه شناختی مبتنی بر فرهنگ ها، سنتها و روابط حاکم بر جامعه ایران به موضوع وصول مطالبات فروش گاز به مشتریان خانگی و صنعتی پرداخته شود. برای این مورد نحوه وصول مطالبات مشترکین گاز و سیاستهای شرکت گاز و ابزارهای وصول و پیشنهاداتی در این زمینه، بررسی خواهد شد.
در یک دیدگاه کلی، وصول مطالبات به دو بخش تقسیم میشود: بخش اول فروش گاز به خانوادهها برای تامین انرژی مورد نیاز برای پخت و پز، تهیه آب گرم و تامین انرژی وسایل حرارتی و بخش دوم فروش گاز به صنایع تولیدی برای تامین انرژی مورد نیاز در بخشهای صنعتی، کشاورزی و خدماتی.
عوامل موثر بر وصول مطالبات مربوط به فروش گاز به خانوادهها متفاوت از عوامل تاثیر گذار بر وصول مطالبات فروش گاز به صنایع است. در یک بررسی ساده، پرداخت مطالبات توسط خانوادهها به عواملی از قبیل درآمد خانواده ها، قیمت سایر حاملهای انرژی، شدت سردی هوا و فرهنگ عمومی و رفتار اجتماعی جامعه، بستگی دارد. از سوی دیگر فرهنگ عمومی نیز در این موضوع تاثیر گذار است بدین معنی که در مناطقی که پرداخت دیون خصوصی و دولتی، وظیفه شرعی و ملی محسوب میشود و حساسیتهای فرهنگی و فشارهای اجتماعی در پرداخت دیون برای مبالات وجود دارد، قبضهای گاز نیز سریعتر پرداخت میشود.
همچنین آگاهی بخشی به مشترکین در مورد لزوم پرداخت قبض گاز، از اهمیت بالایی برخوردار است به عبارت دیگر در جایی که شهروندان آگاهی بیشتری از هزینههای تولید، انتقال و توزیع گاز دارند یا از منافع ناشی از پرداخت به موقع بهای گاز مصرفی مطلع هستند، به موقع یا متناسب با سررسید قبض گاز اقدام به پرداخت آن میکنند.
درآمدهای حاصل از فروش گاز نیز به حساب خزانه وارد میشود و مجدد برای سرمایه گذاری در پروژههای عمرانی و برنامههای توسعه اقتصادی، هزینه میشود و دریافت مطالبات به برنامههای رشد و توسعه سرعت میبخشد. از طرف دیگر از آنجایی که بخشی از درآمدهای ناشی از فروش گاز صرف توسعه صنعت گاز میشود، تاخیر در پرداخت مطالبات، سرعت انجام پروژههای ملی و محلی صنعت گاز را در مسیر توسعه با چالش موجه میسازد. در کشور در حال حاضر اصلیترین پروژههای که از طریق فروش گاز تامین اعتبار میشوند، پروژه قانون هدفمند سازی یارانهها و پرداخت سهم خانوادهها از این قانون، پروژههای توسعه میدانهای گازی و برداشت از میدانهای مشترک با کشورهای همسایه و افزایش سهم کشور در تجارت گاز و تامین انرژی بخشهای مختلف اقتصادی است.
وصول مطالبات مربوط به صنایع بزرگ مانند نیروگاههای تولید برق، پالایشگاه ها، پتروشیمی ها، صنایع فولاد و کارخانههای سیمان به عوامل مختلفی از جمله شرایط اقتصادی (شرایط رکودی یا تورمی)، درآمد شرکتها و حسابهای سود و زیان آنان، میزان نقدینگی صنایع، برنامههای دولت در تنظیم بودجه سالیانه، میزان اشتغالزایی صنایع و سهم آنها در بازار جهانی و شرایط حاکم بر روابط اقتصادی کشور در عرصه جهانی و قوانین تجاری کشورهای طرف مبادله با ما، بستگی دارد.
وصول مطالبات صنایع بزرگ که سهام آنها متعلق به نهادهای عمومی است از طریق ملاحظات اقتصادی، مذاکرات مدیریتی و تصمیمات سیاسی اخذ میشود. اگرچه انرژی زیادی از سوی مدیران ارشد شرکت صرف وصول یا تهاتر مطالبات میشود، ولی کارمندان وصول مطالبات درگیری زیادی در این زمینه ندارند و وصول مطالبات در این سطح از طریق تعامل مدیریتی پیگیری و وصول میشود.
در حال حاضر روش غالب برای اخذ مطالبات فروش گاز به خانواده ها، قطع جریان گاز مشترکین خانگی بدهکار و روش اصلی برای وصول مطالبات از صنایع، صدور اجرائیه ثبتی برای مشترکین صنعتی است که این روش به تازگی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین امکان دستیابی به روشهای دیگر و کارآمدتر وجود دارد و میتواند به عنوان یک پیشنهاد پژوهشی توسط محققین مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
شرکت گاز برای وصول مطالبات ناشی از فروش گاز به خانوادهها و صنایعی که در پرداخت خود تاخیر دارند از واحدی به نام واحد وصول مطالبات شامل کارمندان با تجربه و آموزش دیده استفاده میکند. روش کار به این صورت است که مطابق قوانین و مقررات و شرایط استفاده از گاز طبیعی برای بدهکاران گاز که میزان بدهی آنها از یک حد تعیین شده تجاوز نماید یا بدهیهای مربوط به چند دوره را پرداخت ننموده باشند، در ابتدا اخطار صادر میشود و در مرحله بعد در صورت عدم پرداخت قبض، گاز آنها را قطع میشود. مشترک بدهکار موظف است بهای گاز مصرفی و هزینه قطع و وصل مجدد آن را پرداخت نماید و در این صورت جریان گاز وی مجدد برقرار میشود. این موضوع بر اساس آئین نامه اجرائی قانون مجازات استفاده کنندگان غیر مجاز از آّب، برق، گاز صورت میگیرد.
ابزار اصلی برای وصول مطالبات از خانوادهها و صنایع بدهکار، استفاده از اختیارات قانونی برای قطع جریان گاز است که این ابزار در حال حاضر برای صنایع کارایی خود را از دست داده و جای خود را به ابزارهای بهتری از جمله استفاده از پروسه صدور اجرائیه ثبتی و توقیف اموال و حسابهای بانکی بدهکاران نموده است.
قانون گذار تلاشهای زیادی در جهت ارایه و استمرار خدمات به مردم به عنوان صاحبان اصلی منابع کشور دارد، ولی بی نظمی در انجام امور، ارایه گسترده خدمات را با چالش مواجه میسازد. نظام اقتصادی در تعامل با اقتصاد بین ملل در رقابت شدیدی برای افزایش رفاه عمومی است. رفاه عمومی از طریق برقراری یک جریان درآمدی از سوی مصرف کنندگان و تولید کنندگان امکان پذیر است. وصول مطالبات شرکت گاز، جریانی از درآمد و هزینه را به نفع کشور، اشتغال زایی و استفاده بیشتر از منابع مشترک با همسایگان و افزایش توانمندی اقتصادی در بازارهای داخلی و خارجی و بهبود فضای سرمایه گذاری از طریق ایجاد بستر مناسب و حرکت در جهت تعریف پروژههایی برای استفاده از انرژیهای پاک، فراهم میآورد؛ بنابراین اگرچه اصل برنامههای توسعه صنعت گاز و قوانین جاری و سرمایه گذاری شرکت گاز بر افزایش رفاه عمومی استوار است، ولی بی نظمی در جریان وصول نیز رفاه عمومی را با یک ضریب تکاثری، کاهش میدهد.
در فصل گرم سال به طور متوسط حدود ۲۳ درصد گاز تولید در کشور (حدود ۷۵۰ میلیون متر مکعب در سال ۱۴۰۱ در فصل گرم) به عنوان مصارف خانگی، تجاری و صنایع کوچک مصرف میشود و ۶۷ درصد برای نیروگاههای تولید برق و صنایع بزرگ مانند پتروشیمی ها، پالایشگاه ها، صنایع فولاد و کارخانههای سیمان توزیع میگردد. این نسبت برای نیمه سرد سال دقیقا برعکس میشود و حدود ۷۰ درصد گاز (حدود ۱۲۰۰ میلیون متر مکعب در سال ۱۴۰۱ در فصل سرد) توسط خانوادهها و ۳۰ درصد توسط صنایع عمده و نیروگاهها مصرف میشود. در واقع شرکت گاز به دلیل ناترازی گاز در روزهای سرد سال در مرحله اول مصارف غیر ضروری را کنترل کرده، بر ساختمانهای دولتی نظارت و مصارف آنها را پایش میکند و در مرحله بعد اقدام به محدودیت مصرف گاز توسط صنایع مینماید.
سیاست کنترل و توزیع پایدار گاز در کشور به این صورت طراحی شده است که برای مصرف کنندگان خانگی از طریق افزایش پلکانی قیمت و در نتیجه نرخ فزاینده گاز برای مصارف بالا مصرف خانوادهها را کنترل میکند و برای صنایع عمده از طریق کاهش عرضه و سهمیه بندی، ایجاد محدودیت میکند و از این طریق عرضه گاز به صنایع عمده را به کمترین میزان میرساند.
واضح است که مالکیت و مدیریت نیروگاهها و صنایع عمده در اختیار دولت یا سازمانهای عمومی است. قیمت گذاری گاز نیز در دست دولت به معنی عام است. وصول حدود ۷۰ درصد مطالبات شرکت گاز در فصل گرم از طریق فروش گاز به صنایع وابسته به دولت بدست میآید و درآمد گاز در واقع هزینههای تولید، انتقال و توزیع پوشش میدهد و افزون بر آن هزینههای مربوط به توسعه صنعت گاز را تامین مینماید و مازاد درآمدها از طریق خزانه داری در اختیار قانون هدفمندی یارانه و سایر امورات اقتصادی به تشخیص قانون گذار و سیستم برنامه ریزی قرار میگیرد.
وصول مطالبات ناشی از فروش گاز در بخش خانگی به دامنه بدهی خانواده ها، سطوح درآمدی و فرهنگ محلی بستگی دارد. عمده مصرف خانوادهها در فصل سرد سال صورت میگیرد و تقریبا ۷۰ درصد گاز تولیدی کشور را شامل میشود. این مطالبات طیف وسیعی از بدهیها از هزار تومان تا بیش از ۱۰ میلیون را در طیف گسترده تری از سطوح درآمدی خانوادهها از افراد با سطح درآمدی بسیار پایین گرفته تا افراد با درآمد بالا را در بر میگیرد. به این معنی که بدهکاران شرکت گاز در بخش خانوادهها شامل افراد کم درآمد یا بی بضاعت تا افراد با سطح درآمدی و توان مالی بالا میباشد.
برآوردها نشان میدهد حدود ۷۰ درصد خانوادهها بسته به نوع رفتار فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به صورت معمول قبض گاز خود را پرداخت میکنند. هرچه این درصد بالاتر باشد به معنی این است که جامعه مشارکت بهتر و بیشتری در مبادله با شرکت گاز دارد و کمتر بودن این درصد به معنی بالا بودن تعداد بدهکاران گاز و در نتیجه تعامل کمتر است. با فرض اینکه ۷۰ درصد خانوادهها در یک جامعه بهای گاز خود را به موقع پرداخت نمایند، در این صورت تلاش برای وصول مطالبات شرکت گاز تنها ۳۰ درصد مصرف کنندگان خانگی را شامل میشود. عواملی که میتواند درصد مشارکت مردم در پرداخت به موقع بهای گاز را افزایش دهد، به درآمد افراد، شرایط اقتصادی، قیمت سایر حاملهای انرژی و رفتارهای فرهنگی و باورها و سایر عوامل دیگر بستگی دارد و امور تحقیق و پژوهش شرکت گاز میتواند از طریق طرحهای مطالعاتی این عوامل را شناسایی و در جهت بکارگیری عوامل کلیدی سرمایه گذاری نماید.
بررسیها مقدماتی در مورد شناسایی عوامل تاثیر گذار بر عدم پرداخت قبض گاز نشان میدهد مالکانی که ساختمان خود را اجاره میدهند، در فاصلههای جابجایی مستاجر، افرادی که دارای درآمد فصلی و نا منظم هستند، کسانی که سواد پرداخت الکترونیک ندارند به علاوه افرادی که حساسیت کمتری نسبت به پرداخت دیون دارند، قبضهای گاز خود را به موقع پرداخت نمیکنند.
در جامعه هرچه تعداد مشترکین گاز بیشتر باشد و حساسیتهای فرهنگی، شرعی و باورهای ملی در پرداخت دیون کمتر باشد، درصد کسانی که بدهی خود را به موقع پرداخت میکنند کمتر خواهد بود.
دو شهر ۱ و ۲ را در نظر بگیرید که هر کدام ۵۰ هزار مشترک گاز طبیعی برای مصارف خانگی دارد. پرداخت قبض گاز در این دو شهر تابع عوامل گوناگونی است. در این مثال جنبههای گوناگون عوامل موثر بر رفتار مصرف کنندگان که منجر به عدم پرداخت قبض گاز میشود و در نتیجه نیاز به ورود واحد وصول مطالبات برای دریافت بدهی گاز دارد، بررسی میشود.
فرض کنیم مشترکین شهر ۱ درآمد بیشتری نسبت به شهر ۲ دارند و رفتارها و باورهای فرهنگی و مذهبی هر دو شهر یکسان است و رابطه بهای گاز مصرفی و میزان درآمد از یک رابطه منطقی برخوردار است، در این صورت، درصد مشترکین شهر ۱ که قبض خود را به موقع پرداخت میکنند به دلیل رابطه مثبت پرداخت بدهی با سطح درآمد و به دلیل اینکه درآمد بالاتری دارند، بیشتر از شهر ۲ که مصرف کنندگان گاز درآمد کمتری دارند، خواهد بود.
فرض کنیم در شهر ۱ تعداد مشترکینی که قبض خود را به موقع پرداخت میکنند ۹۰ درصد باشد؛ در این صورت کسانی که قبض خود را به موقع پرداخت نمیکنند ۱۰ درصد خواهد بود. برای شهر ۲ با فرض رابطه مستقیم درآمد با پرداخت به موقع قبض گاز درصد کسانی که قبض خود را به موقع پرداخت نمیکنند بیشتر از ۱۰ درصد خواهد بود. با فرض اینکه ۱۲ درصد از مشترکین شهر ۲، قبض خود را به موقع پرداخت نکنند در این صورت برای شهر ۱ تعداد مشترکین مشمول وصول مطالبات ۵۰۰۰ و برای شهر ۲ این رقم معادل ۶۰۰۰ مشترک خواهد بود. سایر عوامل مانند عدم تعهد به پرداخت دیون و سایر عوامل فرهنگی، مذهبی و اجتماعی که باعث عدم پرداخت به موقع قبض شود، میتواند این درصد را در شهرها تغییر دهد.
فرض میشود در طول یک سال شهر ۱ دارای تعداد روزهای سرد بیشتری از شهر ۲ و دمای هوا نیز پایینتر باشد. برای توضیح فرض میشود در شهر ۱ خانوادهها به دلیل سردی هوا از ۱۵ مهر، بخاری یا سایر وسایل گرم کننده را روشن میکنند و تا ۳۰ فروردین سال بعد هوا همچنان سرد و به ناچار میزان مصرف گاز بالا خواهد بود و برای شهر ۲ این ضرورت از ۱۵ آذر تا ۱۵ اسفند ایجاد میشود و تفاوت دما برای شهر ۱ و ۲ حدود ۱۰ درجه است و هر دو از اقلیم یکسانی برخوردارند. این دو عامل باعث میشود، خانوادهها در شهر ۱ میزان گاز بیشتری مصرف کنند. با فرض عدم محاسبه بهای گاز با روش پلکانی شهر ۱ میزان بیشتری بابت گاز طبیعی به عنوان سوخت اصلی، پرداخت خواهند کرد. در نتیجه با فرض برابر بودن درصد افرادی که بدهی خود را به موقع پرداخت نمیکنند، شهر ۱ بدهی بیشتری خواهد داشت.
فرض کنیم نرخ عدم پرداخت بدهی برای هر دو شهر برابر ۱۰ درصد باشد در این صورت هر کدام از شهرها ۵۰۰۰ نفر بدهکار دارد، ولی متوسط بدهی شهر ۱ بیشتر از شهر ۲ خواهد بود. با فرض اینکه در شهر ۱ متوسط گاز مورد نیاز برای روزهای سرد ۵۵۰ متر مکعب و برای شهر ۲ به میران ۲۳۰ متر مکعب باشد و قیمت گاز برای هر متر مکعب ۱۳۵۰ ریال باشد، میزان عدم وصول برای شهر ۱ برابر است با ۵۰۰۰۰*۱۰%*۵۵۰*۱۳۵۰=۳۷۱۲۵۰۰۰۰۰ و برای شهر ۲ برابر ۵۰۰۰۰*۱۰%*۵۵۰*۱۳۵۰= ۱۵۵۲۵۰۰۰۰۰ ریال خواهد بود به این معنی که بدهی هر خانواده به طور متوسط در شهر ۱ مبلغ ۷۴۲۵۰۰ و برای شهر ۲ متوسط ۳۱۰۵۰۰ ریال خواهد بود. شرکت گاز برای اینکه رفاه جامعه را افزایش دهد مقدار بیشتری گاز با قیمت کمتر در اختیار مناطق سردسیر قرار میدهد. اکنون مشخص میشود که وصول مطالبات در شهر ۱ ضرورت بیشتری دارد به این دلیل که با هر وصول در شهر ۱ مبلغ ۷۴۲۵۰۰ بدست میآید در صورتی که در شهر ۲ به طور متوسط ۳۱۰۵۰۰ ریال وصول میشود.
شهرهای کشور به طور معمول ماهیتهای مختلفی از نظر سکونت دارند. در برخی از شهر ها، مصالح ساختمانی به کار رفته و همچنین طراحی ساختمانها به گونهای صورت پذیرفته که میزان اتلاف انرژی بسیار کم بوده و بهره فراوانی از طبیعت و انرژی خورشید یا زمین گرمایی یا سایر انرژیهای تجدیدپذیر میبرند. در اینصورت مصرف گاز به اندازهای پایین است که رقم قابل پرداخت کمتر از هزینه وصول است. فرض کنید هزینه یک کارمند برای وصول مطالبات از هر مشترک معادل ۳۰۰۰۰۰ (سیصد هزار) ریال باشد. در اینصورت اگر مبلغ بدهی مشترک کمتر از این مبلغ باشد، بدون در نظر گرفتن سایر ملاحظات، صرف نظر کردن از پیگیری برای دریافت بدهی به صرفه است.
از منظری دیگر شهرهایی را در نظر بگیرید که مصرف بسیار بهینه است یا ماهیت آنها توریستی است و در یک فصل خاص در آنجا سکونت دارند و در فصل پرمصرف گاز خالی از سکنه است و قبض گاز به دلیل مهاجرت و عدم نیاز پرداخت نمیشود. در این صورت برنامه ریزی برای دریافت بدهیها بسیار هزینه بر خواهد بود.
شرکت گاز میتواند در برنامه ریزی برای بهبود برنامه وصول مطالبات از طریق به کارگیری نیرو و امکانات متناسب با تفاوتهای رفتاری مشترکین به نحوی رفتار نماید که در مناطقی که درصد وصول مطالبات بدون مراجعه و اخطار پایین است امکانات بهتری در نظر بگیرد. به این معنی که برای دو شهر با تعداد مشترکین یکسان که در یکی ۸۰ درصد خانوادهها قبض خود را به موقع پرداخت میکنند و شهر دوم ۶۰ درصد، به شهر دوم نیرو و امکانات بیشتر اختصاص دهد.
کارمندان وصول مطالبات شرکت گاز در هنگام مراجعه به مشترکین برای دریافت بهای گاز مصرفی با رفتارهای متنوعی از سوی مشترکین روبرو هستند. در برخی جوامع به محض مراجعه دریافت صورت میگیرد، ولی در برخی جوامع وصول مطالبات با تشویق و تهدید و مباحث مختلف همراه است. دریافت وصول مطالبات به میزان درآمد خانوادهها و رفتارهای فردی و اجتماعی بستگی دارد. در شهرها و مناطقی که سرسختی در پرداخت دیون وجود دارد، لازم است روشهای بهتری به کار گرفته شود و در شرایطی که دریافت مطالبات نیاز به فرآیندهای حقوقی دارد لازم است آموزشهای لازم در این زمینه به واحدهای وصول مطالبات داده شود و ارتباط بیشتری بین سازمانهای مربوطه برقرار گردد.
شاخص مهم وصول مطالبات، نسبت مطالبات وصول شده به کل مطالبات یا فروش کل گاز میباشد. در صورتی که منطقهای از نظر وصول مطالبات در رتبه پایین تری قرار داشته باشد، لازم است ضمن بررسی علمی دلایل پایین بودن موضوع، عوامل موثر شناسایی و متناسب با یافتهها برنامه ریزی شود و در نهایت امکانات بیشتری به آن ناحیه ارسال نمود.
در واقع یک تعامل معنی دار بین شرکت گاز و مشترکین برقرار است و میتوان یک نرخ بهینه وصول مطالبات تعریف کرد که تلاش برای افزایش فشار و کاهش میزان بدهی، ممکن است حساسیتهای جامعه را به سمت عدم همراهی و کاهش تعامل سوق دهد؛ لذا تعریف یک نرخ بهینه برای وصول مطالبات نیز ضروری به نظر میرسد. برای مثال در اقتصاد برای تورم و بیکاری یک نرخ مطلوب تعریف شده است. در مورد نرخ بیکاری میدانیم که نرخ بیکاری کمتر از ۳ درصد باعث افزایش تورم و بیکاری بیشتر از ۳ درصد به معنی حرکت اقتصاد به سمت رکود است. بر این مبنا میتوان برای وصول مطالبات در تعامل را رفتارهای جامعه یک نرخ بهینه تعریف کرد.
در مجموع آنچه در مورد مطالبات گاز بیان شد در مورد مطالبات برق، آب، خدمات شهرداری و سایر خدمات نیز مصداق دارد. چنانچه در مورد قبوض خدماتی تجمیع صورت گیرد موضوع شکل دیگری پیدا میکند که انجام مطالعه در این زمینه نیز توصیه میشود.
*دکترای اقتصاد بین الملل