bato-adv

راه‌های شگفت‌انگیز برای مقابله با درد مزمن

راه‌های شگفت‌انگیز برای مقابله با درد مزمن

از کمردرد گرفته تا میگرن تعداد فزاینده‌ای از افراد با درد مداوم زندگی می‌کنند، اما اقدامات بسیاری وجود دارد که مبتلایان به درد مزمن می‌توانند انجام دهند.

فرارو- درد مزمن در حال افزایش است و در حالی که این درد در سراسر جهان از هر پنج نفر یک نفر را گرفتار ساخته است. این اصطلاح برای تعدادی از شرایط پایدار استفاده می‌شود.

به گزارش فرارو به نقل از دیلی تلگراف، مطابق  طبقه بندی بین المللی بیماری‌ها اگر درد برای بیش از سه ماه ادامه یابد یا عود کند مزمن قلمداد می‌شود. این بیماری بیش‌تر در میان گروه‌های خاصی از جمله زنان (که طبق برخی مطالعات بیش از ۷۰ درصد مبتلایان را تشکیل می‌دهند) و افراد مسن گزارش می‌شود. افرادی که دچار  اضافه وزن یا چاقی هستند یا آسیب دیده اند نیز بیش‌تر در معرض ابتلا به درد مزمن قرار دارند. متاسفانه هنوز هیچ درمان مورد اجماع نظری برای درد مزمن وجود ندارد.

انواع شرایط درد مزمن

شایع‌ترین وضعیت درد مزمن در بریتانیا کمردرد است که حدود ۵.۵ میلیون بزرگسال در بریتانیا را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هر سال باعث ۱۲ میلیون روز کاری از دست رفته می‌شود.

استئوآرتریت یکی دیگر از موارد رایج است که "جین فوندا" بازیگر نیز از سال ۲۰۱۹ میلادی از آن رنج می‌برد و با درد مداوم زندگی می‌کند. او می‌گوید:"این واقعیت که من خیلی درد می‌کشم و بدن ام درد می‌کند برایم تعجب آور است". استئوآرتریت یک بیماری مفصلی (عموما در زانو، مفصل ران، و دست‌ها) است. هنگامی که غضروف مفصل از بین می‌رود استخوان رشد می‌کند تا آسیب را جبران کند، اما استخوان به جای بهتر کردن اوضاع به طور غیر طبیعی رشد کرده و وضعیت را بدتر می‌کند.

درد مفاصل نیز توسط بسیاری از مبتلایان به درد مزمن تجربه می‌شود که می‌تواند ناشی از شرایطی مانند فیبرومیالژیا باشد که باعث درد در سراسر بدن می‌شود. فیبرومیالژیا بیماری مزمنی است که باعث درد، سفت شدن، و نازکی ماهیچه ها، تاندون ها، و مفاصل می‌شود. این علائم معمولا با مشکلاتی در خوابیدن، خستگی مزمن، اضطراب، افسردگی و اختلال در عملکرد روده همراه هستند. علت و درمان فیبرومیالیژیا ناشناخته است، اما دارو‌ها و درمان‌های دیگری می‌توانند به کاهش علایم کمک کنند.

سایر علل شایع عبارتند از سردرد یا میگرن، سندرم خستگی مزمن، اندومتریوز (زمانی که یاخته‌های مشابه با یاخته‌های آستر رحم در بیرون از رحم رشد می‌کند) و بیماری التهابی روده که گروهی از شرایط است که باعث التهاب در دستگاه گوارش می‌شود.

نحوه تشخیص درد مزمن

سرویس سلامت ملی بریتانیا توصیه می‌کند که اگر بیش از ۱۲ هفته است که با درد دست و پنجه نرم می‌کنید برای تشخیص درد مزمن به پزشک مراجعه نمایید. اقدامات توصیه شده احتمالی ممکن است شامل فعال ماندن باشد که نوعی مدیریت درد و بهبود سلامتی است. هم چنین، از جمله اقدامات توصیه شده ممکن است  درمان‌های تکمیلی مانند طب سوزنی و مدیتیشن، تکنیک‌های مدیریت درد، گروه‌های حمایتی و ارجاع به یک کلینیک تخصصی درد باشند.

علل و محرک‌های درد مزمن چه هستند؟

"ریچارد هریسون" سرپرست مرکز علوم اعصاب یکپارچه و نورودینامیک در دانشگاه ریدینگ می‌گوید:"علت درد مزمن و این که چرا در بین افراد بسیار متفاوت است هنوز مشخص نیست. این اغلب با یک آسیب یا یک بیماری همراه است با این وجود شدت آسیب با شدت یا مدت درد بعدی ارتباط ضعیفی دارد". هریسون می‌افزاید:"عوامل خطر برای درد مزمن را می‌توان بر اساس جمعیت شناسی از جمله جنسیت همراه با عوامل روانی، عصبی و بیولوژیکی دانست. محرک‌های درد مزمن می‌تواند شامل درد عصبی ناشی از آسیب و آسیب وارده به نخاع و مغز باشد، اما درد هم چنین می‌تواند بدون توضیح فیزیکی ایجاد شود. عوامل روانشناختی مانند استرس، افسردگی یا فاجعه سازی درد* اغلب می‌توانند به‌عنوان پیش بینی کننده‌های مهم ایجاد درد مزمن پس از مداخلات جراحی شناسایی شوند".

نتیجه مطالعه‌ای انجام شده توسط هریسون در سال ۲۰۲۲ میلادی نشان داد که وقایع نامطلوب دوران کودکی و تروما (روان زخم) تاثیر مهمی در رشد، حفظ و هم چنین پاسخ درمانی در درد مزمن دارند". نتیجه ارزیابی‌ای مقطعی در ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ میلادی نشان داد کودکانی که یک عارضه نامطلوب را تجربه کرده‌اند ۶۰ درصد بیش‌تر در معرض درد مزمن قرار دارند در حالی که آنان که چهار برابر یا میزان بیش تری عارضه نامطلوب را تجربه کرده اند با احتمال ۱۷۰ درصد بیش‌تر قرار گرفتن در معرض درد مزمن مواجه بودند.

هریسون می‌گوید:"امید است که مطالعات بیش‌تر در مورد علل و محرک‌های درد ما را به یافته‌های بیش تری برساند. در حالی که تا به حال فکر می‌کردیم هرچه آسیب بدتر باشد درد نیز بدتر خواهد بود در واقع این طور نیست. این فرض که فقط آسیب باید در درد مزمن در نظر گرفته شود کاملا نادرست است. در واقع، درد مزمن می‌تواند توسط یک رویداد روانشناحتی یا به ظاهر غیر مرتبط ایجاد شود. یک آسیب بزرگ تضمینی برای درد مزمن نیست".

استراتژی‌های مدیریت درد

به گفته سرویس سلامت ملی بریتانیا هدف برنامه‌های مدیریت درد کاهش سطح درد نیست بلکه یافتن راه‌هایی برای بهبود کیفیت زندگی شما علیرغم آن است. این برنامه‌ها معمولا از طریق جلسات گروهی ارائه می‌شوند این برنامه‌ها می‌تواند شامل تمرکز حواس و آرامش، ورزش ملایم، مدیریت احساسات مرتبط با درد که می‌تواند به مواردی مانند گفتار درمانی و درمان شناختی  رفتاری* (CBT) اشاره داشته باشند و بحث گروهی باشد. بسته به سطح دردی که تجربه می‌کنید پزشک عمومی ممکن است مصرف مُسکن را نیز برای تان توصیه کند.

برخی از مبتلایان به کمردرد مزمن ممکن است برای اصلاح مشکلات دیسک کمر یا خار استخوانی یا استئوفیت (رشد بیش از حد استخوان در مفاصل یا ستون فقرات) که ۸۰ درصد مردان و ۶۰ درصد زنان بالای ۵۰ سال را تحت تاثیر قرار می‌دهند مداخله جراحی را دنبال کنند. با این وجود، چنین عملی در اکثر موارد توصیه نمی‌شود.

هریسون می‌گوید:"تاثیر درد مزمن می‌تواند قابل توجه باشد و دفعاتی که بیماران با درمان ناموفق مواجه می‌شوند زیاد است. رویکرد پزشکی دیگر نمی‌تواند صرفا بر درمان آسیب متمرکز شود و باید از درمان‌های چند رشته‌ای استفاده کند که مطابق با نیاز‌های هر بیمار شخصی سازی شده باشد".

او می‌معتقد است که درمان آسیب‌های جسمی باید به آسیب‌هایی که بر سلامت روان ما نیز تاثیر می‌گذارند تعمیم یابد. او در مورد درد مزمن می‌گوید:"این ضرب المثل قدیمی که می‌گوید:"قرص‌هایت را دو هفته بخور، بعد بیا و مرا ببین" مناسب نیست و بعید است که موثر باشد".

"آنیتا آموریم" مدرس ارشد دانشگاه سیدنی که در مورد این که چگونه تمرکز حواس بر درد مزمن اسکلتی عضلانی تأثیر می‌گذارد تحقیق می‌کند اشاره دارد که موارد مختلف برای افراد مختلف موثر است و درمان سفارشی برای هر بیمار تنها راه کمک به درد مزمن است. او می‌گوید:"رویکرد یکسان و به یک میزان برای همه کارآمد نیست. موثرترین رویکرد برای مدیریت درد رویکردی متناسب با نوع، علت و شدت درد است". او در ادامه می‌افزاید:"ممکن است به طیف وسیعی از درمان‌ها نیاز باشد از جمله فیزیوتراپی که بر درمان‌های فعال مانند ورزش، درمان‌های روانشناختی و رفتاری مانند درمان شناختی رفتاری، درمان‌های مکمل مانند کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و در صورت لزوم دارو درمانی متمرکز است".

انتخاب‌های سبک زندگی

انتخاب سبک زندگی می‌تواند تفاوت واقعی ایجاد کند. آموریم می‌گوید که تغییر رفتار مراقبتی و سبک زندگی، مانند کاهش وزن، درگیر شدن در فعالیت بدنی، رعایت بهداشت خواب خوب و مدیریت استرس می‌تواند در کاهش شرایط درد بسیار مهم باشد.

هریسون اشاره می‌کند که تغذیه با رژیم غذایی سالم سرشار از مواد  غذایی ضد التهابی مانند ماهی‌های چرب (شامل ماهی آزاد و ماهی خال مخالی)، سبزی‌های دارای برگ‌های تیره، میوه‌های کامل، آجیل ها، برترین عامل سبک زندگی قابل تغییر برای مبتلایان به درد مزمن است. حبوبات و غلات کامل کلیدی برای عملکرد خوب سیستم ایمنی بدن هستند.

نتیجه مطالعه‌ای صورت گرفته در سال ۲۰۲۲ میلادی که در مجله پزشکی بالینی منتشر شده نشان داد که ارتباطی قوی بین سازوکار‌های اساسی  درد مزمن و تغذیه وجود دارد. با این وجود، هنوز مشخص نیست که چگونه تغذیه بر درد تاثیر می‌گذارد. نتیجه آن مطالعه در کنار سایر مطالعات درباره این موضوع نشان می‌دهد که  یک رژیم غذایی خوب از اهمیت حیاتی برخوردار است. هریسون می‌گوید:"این نه تنها سلامت جسمی را به طور مثبت بهبود می‌بخشد بلکه با بهبود وضعیت میکروبیوم روده مان ما قادر خواهیم بود سلامت روانی و عصبی خود را با افزایش مستقیم در ایجاد انتقال دهنده‌های عصبی و هورمون‌های مفید بهبود بخشیم".

به گفته متخصصان ورزش هم چنین بخش مهمی از مدیریت درد مزمن است حتی اگر غیرقابل تصور به نظر برسد. "لنس مک کراکن" استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه اوپسالا در سوئد در توصیه‌ای می‌گوید:"تناسب اندام داشته باشید و فعالیت بدنی را فراموش نکنید و از سلامت جسمانی خود به خوبی مراقبت کنید. اگر از نظر ماهیچه‌ها و مفاصل و سلامت جسمانی مناسب هستید فکر می‌کنم در وضعیت خوبی قرار دارید".

مطالعات متعدد بهبود درد مزمن در نتیجه فعالیت بدنی را نشان داده اند از جمله در مقاله‌ای در سال ۲۰۱۷ میلادی از دانشگاه ایووا که نشان داد ورزش منظم باعث تسکین درد می‌شود. در مورد افرادی که با درد ناتوان کننده سروکار ندارند پیاده روی توصیه می‌شود. با افزایش سن تمرینات مقاومتی همراه با وزنه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود و می‌تواند بخش مهمی از توانبخشی پس از آسیب را تشکیل دهد.

هم چنین، نتیجه مطالعات نشان می‌دهند که خواب کم می‌تواند یک عامل خطر برای درد مزمن باشد و قادر است به هر دو صورت عمل کند به طوری که درد در وهله نخست میل به خواب را کاهش می‌دهد و سطح درد در نتیجه اختلال در استراحت افزایش می‌یابد. نتیجه مطالعه‌ای انجام شده در سال ۲۰۲۳ نشان داد که خواب ضعیف به طور قابل توجهی احتمال تحمل درد کمتر را افزایش می‌دهد در حالی که در مقاله‌ای منتشر شده در سال ۲۰۲۰ میلادی اشاره شده بود که خواب ضعیف "ظاهراً در افزایش درد در شرایط مختلف بالینی حاد و مزمن نقش دارد". با دریافت مقداری نور طبیعی در ساعات اولیه صبح و با محدود کردن استفاده از گوشی تلفن همراه خود در هنگام عصر ریتم شبانه روزی طبیعی بدن را در مسیر خود نگه دارید. دومی باعث تشویق تولید هورمون خواب یا ملاتونین می‌شود که به بدن مان کمک می‌کند زمان استراحت را بداند.

استرس نیز می‌تواند یک عامل محدود کننده برای خواب و افزایش سطح درد باشد. در مقاله‌ای که در سال ۲۰۲۳ در مجله پزشکی بالیتی منتشر شد اشاره شده است:"در بیماران مبتلا به درد مزمن استرس معمولا با بدتر شدن علائم درد و پردردی ناشی از استرس همراه است. در واقع، ارتباط استرس و درد با یکدیگر همپوشانی قابل توجهی را در فرآیند‌های مفهومی و بیولوژیکی نشان می‌دهند".

به گفته انجمن روانپزشکی آمریکا تخمین زده می‌شود که تا ۴۵ درصد از مبتلایان به درد مزمن افسردگی را تجربه کنند (یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ این میزان را تا ۶۱ درصد نشان داد). مک کراکن می‌گوید بسیار معمول است که بیماران درد و افسردگی مزمن را تجربه کنند گویی این ناراحتی بر چیز‌هایی که برای شما شادی می‌آورند یا مهم هستند مانند دوستی‌ها و کار و از دست دادن آن چیز‌ها و عدم اطمینانی که می‌تواند ایجاد کند تاثیر می‌گذارد و می‌تواند اثر ضربه‌ای داشته باشد.

مک کراکن می‌گوید:"درد مزمن هم چنین می‌تواند منجر به پریشانی عاطفی، افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب، انزوای اجتماعی، اختلالات شناختی، کاهش عزت نفس، استرس مزمن، سازوکار‌های مقابله‌ای ناسالم و در موارد شدید حتی باعث بروز افکار خودکشی شود. درد مزمن می‌تواند باعث ایجاد یک "چرخه معیوب" شود که در آن فعالیت‌های روزانه، کار و روابط بدتر می‌شود و در نهایت منجر به انزوای اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی خواهد شد".

درد مزمن هم چنین با اضطراب، اختلال وسواس فکری اجباری، اختلال استرس پس از سانحه، سوء مصرف مواد مخدر و سایر شرایط سلامت مرتبط است. متخصصان سلامت روان، مانند مددکاران اجتماعی، روان درمانگران، روانشناسان و روانپزشکان می‌توانند با ارائه ابزار‌هایی برای مدیریت سلامت اجتماعی و روانی نقش مهمی در حمایت از افراد مبتلا به درد مزمن ایفا کنند.

بخش‌های خاصی از مغز، مانند قشر جلوی مغز نقش مهمی در تنظیم احساسات و ترویج آرامش دارند. مشخص شده که تمرینات ذهن آگاهی باعث افزایش فعالیت در این نواحی مغز و بهبود توانایی فرد برای حفظ ثبات عاطفی می‌شود.

جلوگیری از درد مزمن

متاسفانه هیچ راهی برای محافظت در برابر مزمن شدن درد وجود ندارد. مک کراکن می‌گوید:"تحقیقات زیادی در مورد عوامل خطر برای تبدیل مشکل درد کوتاه مدت به مشکل درد طولانی مدت وجود دارد، اما درک ما ناقص است. بنابراین، فکر نمی‌کنم راه آسانی وجود داشته باشد که بتوانید در هر موردی به طور کامل بگویید درد در چه فردی مزمن می‌شود و در چه فردی مزمن نمی‌شود".

به گفته آموریم رویکرد‌های شخصی که عوامل ژنتیکی، سبک زندگی و محیطی را در نظر می‌گیرند یک حوزه کلیدی تحقیق هستند. مطالعات دیگر به سمت شناسایی نشانگر‌های زیستی که صفات موجود در چیز‌هایی مانند خون و بافت‌ها هستند که می‌توانند به طور عینی باعث کمیت بخشی درد شوند و سازوکار‌های های آن را با استفاده از تصویربرداری عصبی، مانند اسکن MRI ارزیابی کنند حرکت کرده اند. آموریم اشاره می‌کند که کار برای درک بهتر اثرات دارونما و نقش آن‌ها در سازوکار‌های درد همراه با تاثیر روابط همدلانه پزشک و بیمار در حال انجام است. فرض بر این است که یک پزشک عمومی دلسوز باعث می‌شود بیمار احساس کند که به درستی به حرف او گوش داده می‌شود که به نوبه خود باعث بهبود نتایج سلامتی می‌شود.

*مجموعه‌ای از تفکرات منفی مبالغه شده که در هنگام مواجهه با تجربه دردناک یا درد قابل پیش بینی در شخص ایجاد می‌شود. فردی که تفکر فاجعه ساز دارد فکر یا پیش بینی می‌کند که هر اتفاق ناخواسته‌ای در زندگی او یک فاجعه کامل با عواقب ویرانگر است.

*درمان شناختی رفتاری یک روش روان درمانی کوتاه مدت است که روان درمانگران از آن برای آموزش افراد استفاده می‌کنند و احساسات و رفتار‌های آنان را از طریق تغییر الگو‌های فکری و باور‌های شان تغییر می‌دهند.


bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین