در یادداشت روز این روزنامه نوشته شده است: «مردم شناسی و شناخت رفتار مردم در انتخابات موضوعی است که حسن روحانی و اصلاحطلبان هیچ وقت نتوانستند به درک آن برسند و به همین دلیل همیشه از بهانههای بنیاسرائیلی نخنما همچون رد صلاحیت و حمله به شورای نگهبان برای تحتالشعاع قراردادن این عدم فهم خود استفاده میکنند.»
کیهان نوشت: در انتخابات سوم ریاست جمهوری پس از رای مجلس به عدم کفایت سیاسی بنی صدر و بعد از حوادث هفتم تیر و هشت شهریور، مردم با اعتمادی که به حل مشکلاتشان پیدا کردند، با مشارکت ۷۴ درصدی در انتخابات شرکت کردند.
پس از آنکه مجلس بخصوص مجلس دوم موسوی را به عنوان نخستوزیر و مسئول اجرائی کشور انتخاب کرد، عملکرد اقتصادی او و همفکرانش باعث شد مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری چهارم و پنجم کاهش معناداری پیدا کند و به ۵۴ درصد برسد.
عملکرد خسارت بار دولت سازندگی با تورم ۵۰ درصدی نیز باعث تنزل بیشتر مشارکت مردم شد و در انتخابات ششم ریاست جمهوری به ۵۰ درصد رسید. ثانیا در انتخابات ریاست جمهوری هفتم که اصلاحطلبان ابتدا از یک طرف مخالفت با سیاستهای اقتصادی هاشمی را از سوی خود و از طرف دیگر همگرایی نامزد رقیب با سیاستهای هاشمی را القا و فضاسازی کردند، مردم با اعتماد به چنین فضاسازیها و به امید تغییر ریل اقتصادی کشور مشارکت خود را بالا بردند، ولی وقتی عملکرد دولت اصلاحات نشان داد که ادامه دهنده همان سیاستهای غلط دولت سازندگی است، موجب شد در انتخابات سال ۸۴ که در پایان دولت اصلاحات برگزار شد، مشارکت مردم به ۵۹ درصد کاهش یابد.
ثالثا مردم وقتی خدمات دولت نهم در حل مشکلات خود را دیدند، دوباره مشارکت را در انتخابات دهم ریاست جمهوری به بالاترین سطح در طول ۴۰ و اندی سال گذشته یعنی ۸۴/۸۳ درصد رساندند.
آقای شریعتمداری آدم چاپلوسی هیکل مردانگی ندارد ، همه موردهای مملکت ورشکسته را میداند ، اما فهم چاپلوسی اش را ابراز میکند، و کشور را همینها خراب دارند
چه کسی هابیل را کشت؟
شریعتمداری: خب معلومه میر حسین موسوی.