میزان ورودی آب به سدهای کشور در ۹۹ روز ابتدایی سال آبی جاری (شروع مهر تا ۹ دی ۱۴۰۲) نسبت به مدت مشابه در سال کمبارش قبل، تقریبا برابری میکند؛ ولی در همین مدت شاهد افزایش ۲۰درصدی خروجی آب از سدها بهمنظور تأمین آب شرب، کشاورزی، صنعت و نیازهای زیستمحیطی بودیم. در ۹۹ روز ابتدایی سال آبی جاری، ۶ میلیارد و ۵۲۰ میلیون مترمکعب خروجی آب از سدهای کشور داشتیم، درحالی که این رقم در مدت مشابه سال قبل، ۵ میلیارد و ۴۵۰ میلیون مترمکعب بود.در همین مدت، میزان ورودی آب به سدهای کشور ۴ میلیارد و ۸۹۰ میلیون مترمکعب بود، مقایسه این رقم با میزان خروجی آب از سدها، نشاندهنده نقش موثر داشتن مخازن بزرگ در ذخیرهسازی آب و تخصیص مدیریتشده آب به محلهای مصرف در سالهای کمبارش است.
مهدی زارع در اعتماد نوشت: بارندگی سالانه در ایران در مناطق مختلف متفاوت است و سال به سال تغییر میکند. با این حال، برای درک بهتر، میتوانیم به برخی از جدیدترین و قابل اعتمادترین دادهها نگاه کنیم.
میانگین بارندگی سالانه در ایران تقریبا ۲۵۰ میلیمتر است، که در سالهای آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به بعد حدود ۱۸۰ میلیمتر در سال برآورد شده است. این میزان بارندگی در سراسر کشور بهطور نابرابر توزیع شده است که مناطق شمالی و شمال غربی بیشترین میزان بارش را دارند در حالی که مناطق مرکزی و جنوبی بهطور قابل توجهی کمتر از این میزان بارش را دریافت میکنند.
در صورتی که ۲۵۰ میلیمتر بارندگی سالانه داشته باشیم حدود ۴۱۰ میلیون متر مکعب کل بارندگی سالانه یا ۴۱۰ میلیارد مترمکعب در سال است، و این در حالی است که در سهساله اخیر کل بارشها در کشور به حدود ۱۸۰ میلیمتر در سال و بنابر این حدود ۲۵۰ میلیارد متر مکعب در سال رسیده است. در صورتی که باران کافی در دسترس باشد، حدود ۲۹۰ میلیارد مترمکعب در کشتزارها و زمینها دچار تبخیر و تعرق میشود و در بهترین حالت حدود ۱۲۰ میلیارد مترمکعب آن در زمین جذب و در آبخوانها ذخیره میشود. از منابع برداشتی نیز که نزدیک به ۹۴ میلیارد مترمکعب در سال است، ۸۸ میلیارد مترمکعب در بخش کشاورزی، ۵ میلیارد مترمکعب در بخش آشامیدنی و بهداشت و ۱ میلیارد مترمکعب نیز در بخش صنعت مصرف میشود.
عملکردهای ناپایدار میتواند منجر به تخلیه منابع آب زیرزمینی شود و پیامدهای منفی برای محیطزیست و جمعیتهای ساکن در مناطق خشک به دنبال داشته باشد. استخراج آب از منابع زیرزمینی زمانی پایدار تلقی میشود که در دسترس بودن و کیفیت منابع آب را در درازمدت حفظ کند. بهطور کلی، نرخ استخراج پایدار نباید از نرخ تجدید طبیعی آبخوان تجاوز کند. این موضوع تضمین میکند که سطح و حجم آب زیرزمینی ثابت بماند و آسیبی به اکوسیستم وارد نکند. میزان استخراج پایدار برای یک سفره آبی خاص به عوامل مختلفی از جمله نوع آبخوان، نرخ تغذیه و الگوهای مصرف آب بستگی دارد. در برخی موارد، نرخ استخراج پایدار میتواند حداکثر تا ۵۰ درصد کل آبهای زیرزمینی موجود در آن منطقه باشد. با این حال، در بیشتر حالات میزان برداشت باید تا کمتر از ۵۰ درصد موجودی آبهای زیرزمینی محدود شود. استخراج آب پایدار از آبهای زیرزمینی نباید از نرخ تجدید طبیعی آبخوان تجاوز کند.
نظارت و مدیریت استخراج آبهای زیرزمینی برای اطمینان از دسترسی طولانیمدت و کیفیت منابع آب برای نسلهای آینده ضروری است. آنچه از آمار سالهای اخیر برمیآید نشان میدهد که حدود ۷۸ درصد از آبهای زیرزمینی در سال برداشت شده است. دلیل این مساله کمبود آبهای ذخیره شده سطحی و نیندیشیدن جایگزین پایدار برای منابع آب است. بیش از ۹۰۰ هزار چاه در ایران وجود دارد و به نظر میآید که ۴۰ درصد از این چاهها غیرمجاز هستند، یعنی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار چاه غیرمجاز است. حدود ۷.۵ درصد مساحت ایران شاهد فرونشست زمین است. بخش مهمی از این مساحت مناطق مسکونی ایران هستند و به نظر میرسد که اگر با همین روند پیشبرویم شاهد فرونشست گستردهتر خواهیم بود. میزان مصرف آب بالا است بنابراین فرآیند فرونشست ادامه خواهد داشت.
حدود ۴۱ میلیارد متر مکعب برای چاههای مجاز پروانه صادر شده که از اینچاهها آب برداشته شود و حدود ۱۰ میلیارد هم سالانه غیرمجاز برداشته میشود. در سهساله اخیر چندین منطقه جدید فرونشست زمین در ایران شناسایی شده است، به ویژه در مناطق زیر: شهر تهران به ویژه در جنوب و جنوب غرب آن با فرونشست بیشتری مواجه است. استان همدان نیز شاهد فرونشست زمین بوده که شهر همدان یکی از مناطق آسیب دیده است. همچنین شهر تاریخی اصفهان با فرونشست زمین مواجه بوده که آثار و زیرساختهای میراث فرهنگی آن از محدوده مرکزی شهر تا شمال آن و به ویژه پیرامون فرودگاه اصفهان، ورزشگاه نقشجهان و شاهینشهر در شمال اصفهان را تحت تاثیر قرار داده است. استان مازندران در دشت جنوبی دریای کاسپین به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی با مشکل فرونشست زمین مواجه شده است.
شهر کرمانشاه و مناطق اطراف آن تحت تاثیر فرونشست زمین قرار گرفته است که بدترین مناطق آن دشت کنگاور و حوضه روانسر است. استان خوزستان در جنوب غربی ایران به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی ایران به دلیل برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و وجود سازندهای تبخیری مانند سازند گچساران و سازندهای کربناته مانند سازند آسماری - به عنوان پهنهای جدید و مهم فرونشست زمین و برای وقوع فروچالهها معرفی میشود.