عجیب اینکه برخی فیلمهای راهنیافته مانند فیلم تازه مهران مدیری و فیلم تازه رامبد جوان هم از این اظهارنظرهای توئیتری مصون نماندهاند و برخی بهصراحت درباره کیفیت پایین سینمایی آنها موضعگیری کردهاند! اما مشخص نیست کجا و چگونه امکان تماشای فیلمها را به دست آوردهاند.
فرارو- همزمان با نزدیک شدن به ایام برگزاری جشنواره فجر، کنجکاوی برای اطلاع از کم و کیف فیلمهای راهیافته به این رویداد اوج میگیرد، در این ایام، اما بهنظر میرسد برخی «دسترسی ویژه» به فیلمها دارند!
به گزارش فرارو، سنت و روال برگزاری جشنواره فیلم فجر در هر سال اینگونه است که صاحبان آثار، نسخهای اولیه و معمولا کاملنشده را برای ارزیابی توسط هیأت انتخاب به دبیرخانه تحویل میدهد و اعضای این هیأت طی بازه زمانی یک ماه مانده به جشنواره براساس کلیاتی که از اثر روی پرده مشاهده میکنند، رأی به حضور یا عدم حضور آثار میدهد.
از سوی دیگر عوامل فیلمها با تراکم کاری بسیاری بالا تلاش میکنند فیلمهای را تا هفته اول بهمنماه به سرانجام برسانند تا بدون دغدغه آثارشان در جدول اکران جشنواره قرار بگیرد.
در این فرآیند برخی آثار بهخواست صاحبانشان بهصورت ویژه و در قالب اکرانهای خصوصی برای گروهی از اصحاب رسانه و منتقدان به نمایش گذاشته میشوند تا رونمایی از آن در جشنواره، بدون فضاسازی رسانهای نباشد و بتوانند از پشتوانه نظرات این گروه از مخاطبان که خودشان برای آثارشان انتخاب میکنند، بهرهمند شوند.
اما چند سالی است که به نظر میرسد فیلمهای جشنواره، حریم چندان امنی در دبیرخانه فجر ندارند و فیلمها علاوهبر هیأت انتخاب برای «دیگرانی» هم به اکران درمیآید. دیگرانی که صاحبان آثار هیچ اطلاعی از هویت آنها ندارند و حتی برای نمایش فیلمشان برای آنها، اجازهای هم کسب نمیشود.
جالب اینکه این اکرانهای بیاجازه، گاهی به اظهارنظرهای توئیتری درباره فیلمهای «هنوز اکران نشده در جشنواره» منتهی میشود و همین مسئله هم در دورههای اخیر جشنواره اعتراضاتی را به همراه داشته است.
وقتی حاتمیکیا و میرکریمی معترض شدند!
جشنواره دو سال پیش بود که فیلم «مسیح پسر مریم» از ساختههای سازمان سینمایی اوج از ترکیب فیلمهای جشنواره کنار گذاشته شد تا محسن دریالعل در مقام مدیر فیلم و سریال این سازمان، نشستی خبری برای اعتراض رسمی به این اتفاق برگزار کند.
دریالعل در بخشی از همین نشست، خطاب به اصحاب رسانه گفت: «اگر شما میدانید چرا فیلم کنار گذاشته شده است ما هم میدانیم. سه روایت متفاوت هست که با هم متفاوت است. چیزهایی را در پیامک میگویند و با رسانهها صحبت دیگری میکنند. ما دلیل نهایی را نمیدانیم پس بهترست یا سکوت کنند یا درست دلیل بیاورند تا بدانیم دلیل کنار گذاشتن فیلم چیست؟ این تناقص ما را اذیت میکند. اینها بیاخلاقی است بلایی که سر این فیلم آوردند کجای رفتار حرفهای قرار میگیرد؟ رسم امانت این است که فیلم را برای دیگران تعریف نکنند. اگر ادعای جشنواره یک رفتار حرفهای است حرفهای هم برخورد کنند. اصلاً بگویند نمیخواهیم جواب بدهیم، ولی این رفتار بی اخلاقی است چند نفر میگویند فیلم را دیدهایم. به چه اجازهای فیلم را نمایش میدهند.».
اما این اتفاق محدود به این فیلم نماند و کارگردانان دیگری هم به این ماجرا معترض شدند. یوسف حاتمیکیا فرزند ابراهیم حاتمیکیا کارگردان فیلم «شب طلایی» بعد از آنکه منتقدی در فضای مجازی به نقد فیلم «رونمایی نشدهاش» پیش از ایام جشنواره فجر پرداخت، در گلایهای مکتوب، نوشت: «چه ردای افتخاریست که فیلمهایی را که در جشنواره حضور دارند زودتر از زمان پخشش، پنهانی و بدون اجازه سازندگانش ببینیم و دست به قلم شده، در تأیید یا رد آن صفحهای سیاه کنیم. زمانی که با نگارنده آن تماس حاصل میشود که چگونه فیلمی را تماشا کرده است که تنها و به امانت در اختیار دبیرخانه جشنواره فیلم فجر و شورای پروانه نمایش قرار گرفته است؛ به دروغ یا شاید راست؛ اطمینان میدهد که فیلم را ندیده است و تنها با دیدن تعدادی عکس فیلم، دست به نقد شده و طوماری را نوشته است! این چه بیاخلاقی آشکاری است که هر روز عریانتر از دیروز خودنمایی میکند. اگر تماشاگرِ پنهانی فیلم بودهاید که شرم بر شما باد و اگر خود را تماشاگرنمای فیلم نشان میدهید و بدون دیدن حتی لحظهای از فیلم به نقد یا تمجید از آن میپردازید که دیگر زبانم قاصر است از پیدا کردن جملهای در وصف این عمل.»
فیلم سینمایی «نگهبان شب» ساخته رضا میرکریمی هم از این حاشیه مصون نماند و وقتی منتقدی درباره آن اظهارنظر کرد، شائبه دیده شد غیرقانونی آن در فضای رسانه مطرح شد، پیرو همین شائبه هم دبیرخانه جشنواره فجر، در آن دوره اطلاعیهای با این مضمون منتشر کرد: «آثار ارائه شده به دبیرخانه جشنواره، فقط توسط مسئول دبیرخانه، اعضای هیأت انتخاب و شخص دبیر جشنواره مورد بازبینی قرار میگیرد و برخلاف حواشی و ادعاهای نادرست، با تدابیر اتخاذ شده دبیرخانه جشنواره جهت ایزوله فضای بازبینی، حتی سایر دستاندرکاران ستاد جشنواره امکان دیدن آثار را ندارند، چه برسد به افراد متفرقه و بیرونی.»
بعد از این متن، اما عوامل فیلم «نگهبان شب» در اطلاعیهای با اشاره به موضع از بالای منتقدیی که درباره فیلمشان مطلبی را منتشر کرده بود، تأکید کردند: «روزنامهنویس مورد نظر پس از عمومی شدن بحث، در اقدامی غیرحرفهای اقدام به پاک کردن پست قبلی خود از صفحهاش در فضای مجازی میکند و در پست جدیدی اعتراف میکند کپی غیرقانونی فیلم سینمایی نگهبان شب را که با موبایل از روی پرده سینما فیلمبرداری شده در اختیار دارد و علیرغم اینکه فرد قاچاقچی را میشناسد، ولی حاضر نیست هویت وی را فاش کند. این ادبیات جسورانه، رفتاری کاملا غیراخلاقی و جرم محرز و از مصادیق مشارکت در سرقت اثر هنری است و با شنیدن آن این فضا به ذهن مخاطب متبادر میشود که ظاهرا فرد مورد اشاره پشتش به جایی گرم است؛ لذا زدودن این توهم خطرناک از ذهن سینماگرانی که نگران سرنوشت آثارشان هستند و از این پس احساس ناامنی خواهند کرد، امری ضروری است و در این زمینه صاحب اثر ابزاری برای پیگیری عاجل و موثر ماجرا در دست ندارد و به نظر میرسد سازمان سینمایی همانطور که در اطلاعیه جشنواره هم به درستی ذکر شده بود وظیفه دارد در مقام مدعیالعموم به ماجرا ورود کند و از حقوق سینماگران دفاع کند.»
فیلمهای «فجر ۴۲» هم لو رفته است؟
فارغ از حاشیههایی که به بازخوانی آن پرداختیم، آنچه تا به امروز همچنان در ابهام باقی مانده این است که چگونه افرادی میتوانند پیش از رونمایی فیلمها در جشنواره فجر و مهمتر از آن بدون کسب اجازه از صاحبان آثار به تماشای فیلمها بنشینند.
این اتفاق گویی همچنان در حال تکرار است چه اینکه در روزهای اخیر و بدون آنکه فیلمها توسط عواملشان رونمایی شده باشند، برخی افراد در قالب توئیت به اظهارنظر درباره کیفیت فیلمهای راهیافته به جشنواره پرداختهاند.
عجیب اینکه برخی فیلمهای راهنیافته مانند فیلم تازه مهران مدیری و فیلم تازه رامبد جوان هم از این اظهارنظرهای توئیتری مصون نماندهاند و برخی بهصراحت درباره کیفیت پایین سینمایی آنها موضعگیری کردهاند! اما مشخص نیست کجا و چگونه امکان تماشای فیلمها را به دست آوردهاند.
فیلمهای «صبح اعدام» و «صبحانه با زرافهها» از دیگر آثاری هستند که شاهد موضعگیریهای مجازی درباره کیفیت آنها بودهایم؛ آیا فیلمهای «فجر ۴۲» هم بدون اجازه صاحبانشان، توسط «مخاطبان خاص» دیده میشوند؟ این «مخاطبان خاص» چه کسانی هستند و چه مأموریتی دارند؟