در سالهای اخیر، مهاجرت پزشکان و پرستاران به یک معضل تبدیل شده است که تهدید جدی برای سیستم سلامت و کل اقتصاد کشور به شمار میرود. بر اساس گزارشهای مختلف، آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران افزایش چشمگیری یافته و سالانه هزاران پزشک و پرستار از ایران میروند. این موضوع با توجه به کمبود فعلی نیروهای پزشکی و پرستاری بر اساس استانداردهای جهانی و افزایش بار بیماریهای مختلف در کشور و تقاضای ناشی از آن در مراکز بهداشتی و درمانی بسیار جدی است. از طرفی، تورم افسارگسیخته و تحریمهای بینالمللی و مسائل اقتصادی و معیشتی ناشی از آن و همینطور مسائل داخلی نظام سلامت مانند چالشهای تعرفه خدمات پزشکی و توزیع ناعادلانه نیروی انسانی در کشور مساله مهاجرت پزشکان و پرستاران را پیچیدهتر کردهاند.
مهاجرت در ایران به پدیده رایجی تبدیل شده و در سالهای اخیر سرعت گرفته است. مهاجرت به گروه خاصی محدود نیست و در همه گروهها و رشتههای مختلف در حال افزایش است. به گزارش فایننشالتایمز مهاجرت در ایران به بیش از ۱۱۵هزار نفر در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، مهاجرت در ایران به پدیده رایجی تبدیل شده و در سالهای اخیر سرعت گرفته است. مهاجرت به گروه خاصی محدود نیست و در همه گروهها و رشتههای مختلف در حال افزایش است. به گزارش فایننشالتایمز و بر اساس دادههای OECD مهاجرت در ایران در سال ۲۰۲۱ به میزان ۴۱ درصد افزایش یافته و از ۴۸ هزار نفر در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱۱۵ هزار نفر در سال ۲۰۲۱ رسیده است. واضح است که مهاجرت عمدتا از میان افراد نخبه و نیروی کار ماهر کشور انجام میشود.
متاسفانه بخش مهمی از این مهاجرت از سیستم سلامت کشور و از میان پزشکان و پرستاران صورت میگیرد. در این یادداشت، تحلیلی از وضعیت فعلی مهاجرت گروههای پزشکی و پرستاری در ایران و پیامدهای آن در سیستم سلامت و اقتصاد کشور ارائه میدهم.
برای این منظور، ابتدا به بررسی عوامل موثر بر مهاجرت پزشکان و پرستاران و سپس، به ارزیابی اثرات مهاجرت این گروهها بر سیستم سلامت و اقتصاد کشور میپردازم. سیستم سلامت یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد یک کشور است که بر رفاه، سلامت و کیفیت زندگی جمعیت تاثیر مستقیم و مهمی دارد. نیروی انسانی سلامت، به ویژه پزشکان و پرستاران، یکی از عوامل کلیدی در کارآیی و اثربخشی سیستم سلامت هستند که نقش مهمی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به مردم دارند. بنابراین، حفظ و توسعه این بخش از نیروی انسانی باید از اولویتهای سیاستگذاری در حوزه سلامت باشد.
در سالهای اخیر، مهاجرت پزشکان و پرستاران به یک معضل تبدیل شده است که تهدید جدی برای سیستم سلامت و کل اقتصاد کشور به شمار میرود. بر اساس گزارشهای مختلف، آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران افزایش چشمگیری یافته و سالانه هزاران پزشک و پرستار از ایران میروند. این موضوع با توجه به کمبود فعلی نیروهای پزشکی و پرستاری بر اساس استانداردهای جهانی و افزایش بار بیماریهای مختلف در کشور و تقاضای ناشی از آن در مراکز بهداشتی و درمانی بسیار جدی است. از طرفی، تورم افسارگسیخته و تحریمهای بینالمللی و مسائل اقتصادی و معیشتی ناشی از آن و همینطور مسائل داخلی نظام سلامت مانند چالشهای تعرفه خدمات پزشکی و توزیع ناعادلانه نیروی انسانی در کشور مساله مهاجرت پزشکان و پرستاران را پیچیدهتر کردهاند.
واقعیت این است که مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران یک پدیده چندبعدی است که تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. این عوامل را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: عوامل فردی و عوامل ساختاری. عوامل فردی شامل انگیزهها، اهداف، ارزشها، تواناییها، تجربیات و انتظارات فردی از زندگی و کار هستند. عوامل ساختاری شامل شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و سازمانی کشور مبدا و مقصد هستند. این عوامل در هر فرد و در هر کشور متفاوت بوده و با هم تعامل دارند. بنابراین، برای درک مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران، لازم است به هر دو دسته از این عوامل توجه کنیم.
بسیاری از پزشکان و پرستاران ایرانی، به دنبال ارتقای سطح علمی و مهارتی خود هستند و میخواهند از آموزشها، تحقیقات و تجهیزات پیشرفته کشورهای دیگر بهره ببرند. برخی از این افراد همچنین به دنبال اخذ تابعیت کشورهای مقصد هستند که این امر میتواند به آنها امکان دسترسی به حقوق شهروندی، امنیت اجتماعی و فرصتهای بیشتری بدهد. یکی دیگر از عوامل مهم در مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران، اختلاف قابلتوجه در درآمد و سطح زندگی بین ایران و کشورهای مقصد است. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، متوسط درآمد سالانه یک پزشک در ایران در سال ۲۰۱۹ حدود ۱۰هزار دلار بوده است که در مقایسه با متوسط درآمد سالانه یک پزشک در آمریکا که حدود ۲۹۴هزار دلار، در انگلستان حدود ۱۳۶هزار دلار، در کانادا حدود ۲۵۸هزار دلار، در استرالیا حدود ۲۰۷هزار دلار و در آلمان که حدود ۱۱۱هزار دلار بوده است، بسیار کمتر است.
همچنین، متوسط درآمد سالانه یک پرستار در ایران در سال ۲۰۱۹ حدود ۳هزار دلار بوده است که در مقایسه با متوسط درآمد سالانه یک پرستار در آمریکا که حدود ۷۳هزار دلار، در انگلستان حدود ۴۰هزار دلار، در کانادا حدود ۵۹هزار دلار، در استرالیا حدود ۶۵هزار دلار و در آلمان که حدود ۴۷هزار دلار بوده است، بسیار کمتر است. این اختلاف در درآمد، با توجه به تورم و کاهش ارزش پول ملی، باعث میشود که پزشکان و پرستاران ایرانی از سطح زندگی پایینتری نسبت به همتایان خود در کشورهای دیگر برخوردار باشند. برای مثال، بر اساس شاخص قدرت خرید، یک پزشک در ایران میتواند از ۱۰درصد قدرت خرید یک پزشک در آمریکا برخوردار باشد. این در حالی است که هزینههای زندگی در ایران در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته است.
بر اساس گزارش منابع رسمی، تورم ایران در سالهای اخیر معمولا بالای ۴۰ درصد بوده است. این امر باعث میشود که قدرت خرید پزشکان و پرستاران ایرانی کاهش یابد و انگیزه آنها برای مهاجرت به کشورهایی که از درآمد و سطح زندگی بالاتری برخوردار هستند، افزایش یابد. در همین ارتباط بسیاری از پزشکان و پرستاران نسبت به بدعهدی دولت و عدم دریافت مطالبات خود از دوران همهگیری کووید- ۱۹ و قدردانی نکردن از زحمات آنها در آن دوره سخت و پرکار شاکی و معترض هستند. بعضی سیاستها مانند در نظر گرفتن سقف حقوق برای اعضای هیات علمی و مالیات پلکانی بر حقوق اساتید دانشگاه و پزشکان در سالهای اخیر یکی دیگر از دلایل نارضایتی و مهاجرت بهویژه در میان اساتید دانشگاههای علوم پزشکی است. همچنین بخشی از پزشکان در کشور نسبت به تعرفههای مصوب پزشکی اعتراض دارند و خواستار افزایش آن متناسب با تورم در کشور هستند.
برای مثال بررسیهای میدانی نشان میدهد بخش زیادی از پزشکان به این تعرفهها در مطبهای خصوصی پایبند نبوده و مبالغ بالاتری از بیماران طلب میکنند و حتی بخشی از پزشکان برای انجام اعمال جراحی از بیماران طلب زیرمیزی میکنند که متاسفانه در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است و هر دوی اینها نشانهای از اعتراض آنها به وضعیت حقوق و تعرفههای رسمی پزشکی است که بهخوبی مدیریت نمیشود. یکی از نواقص سیستم سلامت ایران، نبود سیاستها و برنامههای جامع و موثر برای مدیریت نیروی انسانی در سلامت است. این موضوع باعث میشود تعداد، توزیع، تخصص، کیفیت و رضایت نیروی انسانی در سلامت با نیازها و اولویتهای جامعه همخوانی نداشته باشد. بر اساس شواهد موجود، توزیع نیروی انسانی سلامت در ایران ناعادلانه است و بیشتر پزشکان و پرستاران در مناطق شهری و مراکز استانها و شهرهای بزرگ مشغول به کار هستند و شهرهای کوچکتر و مناطق روستایی و محروم از خدمات بهداشتی و درمانی، بهویژه خدمات تخصصی مناسب، برخوردار نیستند.
این نواقص در مدیریت نیروی انسانی در سلامت، باعث میشود که پزشکان و پرستاران ایرانی از شرایط کاری و زندگی خود ناراضی بوده و به دنبال فرصتهای بهتری باشند. در کنار دلایل مهاجرت، سوال مهم این است که رشد این پدیده در میان پزشکان و پرستاران چه تاثیری بر نظام سلامت و اقتصاد کشور دارد؟ در ادامه این یادداشت به برخی از این تاثیرات مهم اشاره میشود.
یکی از مهمترین پیامدهای افزایش مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری برای سیستم سلامت کشور، کمبود نیروی کار در این بخش است. مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری ایران باعث ایجاد شکاف بین تعداد نیروهای موجود و نیازهای جامعه در زمینه سلامت میشود. بر اساس برخی گزارشها، در حال حاضر در کشور ایران کمبود بیش از ۷۰ هزار نیروی پرستار و ۳۰ هزار نیروی پزشک وجود دارد. این کمبود نیروی کار در حال افزایش است و میتواند تاثیرات منفی جدی بر عدالت و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی بهویژه در روستاها و شهرهای کوچک داشته باشد. افزایش زمان انتظار برای دریافت خدمات و کاهش انگیزه کارکنان فعلی برای ارائه خدمات باکیفیت از دیگر پیامدهای کاهش دسترسی به این نیروهاست. البته واضح است که مهاجرت تنها عامل کمبود نیروی انسانی نیست و مسائلی مانند توزیع نادرست از علل کمبود نیرو در مناطق مختلف کشور است.
کمبود نیروی کار پزشکی و پرستاری میتواند منجر به افزایش ناخواسته و برنامهریزینشده در هزینههای سلامت مردم و تعرفههای پزشکی شود. این امر به دلیل نیاز به پرداخت تعرفههای بالاتر برای حفظ نیروهای متخصص فعلی و جذب نیروهای جدید است. بر اساس یک مطالعه بینالمللی، افزایش مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری میتواند منجر به افزایش ۱۰ تا ۲۰ درصدی هزینههای سلامت در کشورهای مبدا شود.
در سالهای اخیر یکی از راههایی که برای جبران کمبود نیروی کار پزشکی و پرستاری در ایران در نظر گرفته شده است، افزایش ظرفیتهای برنامهریزینشده در پذیرش دانشجویان پزشکی است. افزایش این ظرفیتها در حال حاضر بدون زیرساخت، تجهیزات، منابع انسانی و مالی کافی بوده و پیامدهای منفی زیادی به دنبال دارد و موجب اعتراض دانشگاههای مختلف شده است. بدون شک این افزایش ظرفیت میتواند منجر به کاهش کیفیت آموزش پزشکی در کشور و در صورت عدممدیریت مناسب، حتی افزایش مهاجرت مجدد این افراد شود.
کمبود نیروی کار پزشکی و پرستاری در نتیجه مهاجرت در کنار کاهش کیفیت آموزش پزشکی دانشجویان فعلی میتواند منجر به کاهش اثربخشی و کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی در کشور شود. این امر به دلیل افزایش بار کاری نیروهای باقیمانده، کاهش زمان اختصاصدادهشده به هر بیمار و افزایش احتمال خطاهای پزشکی است.
مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری به معنای هدر دادن سالها سرمایهگذاری انجامشده روی آموزش و تربیت نیروی انسانی است. مهاجرت این نیروها موجب از دست رفتن سود اقتصادی و اجتماعی ناشی از سرمایهگذاری برای آموزش آنها میشود و به شکل زیانباری منجر به کاهش بهرهوری اقتصادی و اجتماعی کشور میشود. علاوه بر پیامدهای ذکرشده، مهاجرت نیروی کار بخش سلامت میتواند منجر به کاهش انگیزه سایر کارکنان این بخش برای ادامه کار، افزایش نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد مردم به نظام سلامت کشور شود. در نهایت و بدون اغراق این روزها در کشور ما کمتر کسی از وضعیت موجود راضی است. مسائل جامعه واقعا پیچیده و متعدد شدهاند. به طور کلی مهاجرت یک پدیده سیستمی بوده و دلایل متعدد و بسیاری دارد.
مهم است که بدانیم مسائل پزشکان و پرستاران از مسائل جامعه جدا نیست و بخشی از روند روبهرشد و بحران کلی مهاجرت در کشور ماست. ناکارآمدی سیستم سلامت، حکمرانی غلط و ناقص، تورم و وضعیت بیثبات اجتماعی-اقتصادی موجود، چشمانداز نامناسب و عدم قطعیت بالا در شرایط کاری و شغلی در کنار مسائل عامتری همچون تغییر سبک زندگی و حتی مسائل محیطزیستی مانند بحران کمآبی، آلودگی هوا و ترافیک بیپایان شهرهای بزرگ، در کنار فرصتهای مناسب کار بینالمللی و شرایط مناسب زیست و حقوق بالا در کشورهای مقصد، در ادبیات روزمره مردم به دلیلی برای مهاجرت در میان همه اقشار از جمله پزشکان و پرستاران، تبدیل شدهاند. در شرایطی که بدون توجه کافی به سیاستهای پیشگیری مناسب و فراگیر در گذشته، همه عملکرد و پیشرفت سلامت کشور را به توسعه خدمات پزشکی و درمانی گره زدهایم، از دست دادن یکباره پزشکان و پرستاران مسائل نظام سلامت کشور را بیشتر و پیچیدهتر میکند.
نویسنده: نادر جهانمهر