یک اقتصاددان، گفت: سیاستگذار باید بازارها را آزاد بگذارد تا عرضه و تقاضا، سازوکارها را مشخص کنند و قیمت کالاها، بالاخره به نقطه تعادل برسد.
با وجود آنکه دولت ماههاست قیمت ارز را ثابت نگاه داشته است و بهرغم آنکه همچنان دولت ارز ارزان به واردات نهادههای دامی اختصاص میدهد، اما قیمت گوشت راه جهش را پیدا کرده و با سرعت پلههای افزایش قیمت را میپیماید.
به گزارش هم میهن، گوشت قرمز به هر کیلو ۸۰۰ هزار تومان رسیده و برخی فعالان بازار از قیمتهای بیشتر تا پایان سال با توجه به افزایش تقاضای شب عید میگویند. جهش قیمت گوشت به دلیل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در سال ۱۴۰۰ منطقی بود، اما دولت لطفاً توضیح دهد جهش قیمت در سال ۱۴۰۲ با وجود تخصیص ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی به چه دلیل است.
گوشت، گرانی و تورم؛ سه کلیدواژهای که در همه فروشگاههای پروتئینی یا همان مرغ و گوشتفروشی بیش از همه به گوش میرسد. قیمت گوشت در دو ماه اخیر، افزایش داشته است. آنقدر که مردم یا قیمت نپرسیده خرید میکنند یا اول کلی سبکسنگین میکنند و با حساب و کتاب همه هزینههایی که تا آخر ماه بر دوششان سوار است، خرید میکنند. آنهایی که دارند، گوشت موردنیاز خود را به هر قیمتی میخرند، اما آن دسته که ندارند، با یک حساب و کتاب سرانگشتی، گوشت را با مرغ جایگزین میکنند.
مشاهدات میدانی از فروشگاههای پروتئینی در سه محله شریعتی، انقلاب و شهرری است؛ محلههایی که ساکنان آن رفتار متفاوتی در خرید گوشت نشان میدهند، اما همه به یک نکته اذعان دارند؛ گوشت گران شده است. البته فقط گوشت نیست؛ قیمت دام زنده هم پیش از شروع زمستان بین ۲۰۰ هزار تا ۲۲۰ هزار تومان به ازای هر کیلو بود، اما زمستان که رسید و از اوایل دیماه، قیمت دام زنده به ۲۵۰ هزار تومان تا ۲۶۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد. در واقع، زمستان رسید و گوشت و دام هم دوباره گران شد.
یک پروتئینفروشی مرکز شهر، یک کیلوگرم گوشت گوسفندی خورشتی را ۸۸۵ هزار تومان میفروشد. فروشگاه دیگری در همان حوالی، با فونت قرمز نوشته که قیمت همین یک کیلو گوشت ۷۰۰ هزار تومان است. قیمتهایی که بسیار دور از دسترس به نظر میرسد و آن را از سفره بخش عظیمی از مردم حذف یا حداقل، کم میکند. تازه اینها قیمت گوشت در فروشگاههای مرکز شهر است و قیمت همین کالا در فروشگاههای اینترنتی، با احتساب بستهبندی بیشتر هم هست.
در یکی از همین فروشگاهها زنی گله میکند: «ما دنبه گوسفندی اصلاً نمیخوریم. حالا نگاه کن، دنبه شده کیلویی۴۵۰ هزار تومان. اصلاً گوشت نخوریم بهصرفهتر است. دیگر چه کسی میتواند مهمانی بگیرد و فامیل را دعوت کند؟»
بررسیها نشان میدهد در بازار گوشت گرم پایینترین قیمت ۵۵۰ هزار تومان است و زیر این قیمت، کمتر گوشتی پیدا میشود و عمدتاً گوشت گوسفندی در مناطق مختلف با قیمت ۷۲۰ هزار تومان به فروش میرسد.
یک قصاب در پاسخ به پرسشی درباره میزان فروششان میگوید: «سالهای قبل، مردم یک شقه گوشت میخریدند، اما حالا کسی بیشتر از سه کیلو خرید نمیکند.»
وقتی میپرسم چرا؟ جواب میدهد: «خب زورشان نمیرسد و گوشت را با مرغ یا تخممرغ و عدس جایگزین میکنند. اینجا هم منطقه دانشجونشین است. اولین چیزی که با تورم از سفره حذف میشود، گوشت گوسفند است.»
یک فروشگاه دیگر در شریعتی که متمولتر از انقلاب به حساب میآید، قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی خورشتی را یک میلیون و ۲۰ هزار تومان محاسبه میکند. البته اینجا برای کسی مهم نیست که قیمت گوشت چقدر است. پیکهای فروشگاههای اینترنتی مدام میروند و میآیند و مردم هم هرچه نیاز دارند، میخرند. غرغر میکنند، اما میخرند.
عجیب است که قیمت گوشت اینجا با مرکز شهر این همه تفاوت دارد، اما فروشنده میگوید: «هیچ نگران نباش، قیمت واقعی گوشت اصلاً همین قدر است. بعد از آن، اصلاً کیفیت این گوشت با گوشتی که کیلویی ۷۰۰ هزار تومان بدهند، فرق میکند. امتحان کنی، تازه میفهمی.»
حالا به شهر ری میرسم. چند مغازه پروتئینی و مرغ کنار همدیگرند. روبهروی آنها میایستم و به مردم نگاه میکنم. اکثر پلاستیکها را با مرغ پر کردهاند و کمتر گوشت میخرند. بیشتر خریداران هم به چهار مغازهای که کنار هم هستند، سر میزنند. قیمتها را بالا و پایین میکنند و کیفیت کالاها را میسنجند بعد تصمیم میگیرند از کدامیک خرید کنند. چشم میاندازم و میبینم یک فروشگاه، یک کیلو گوشت را ۶۷۰ هزار تومان و دیگری ۷۵۰ هزار تومان میفروشد. داخل هر دو فروشگاه میروم و متوجه میشوم یکی سردست میفروشد و دیگری ران گوسفندی، اما هر دو گوشت را به شکل خورشتی، عرضه میکنند.
بیرون میآیم و از یک خانم جوان که دست پسر بچه چهار، پنجسالهای را گرفته، میپرسم: گوشت، اینجا ارزان است؟ میگوید: «گران است و کسی درست و حسابی نظارت نمیکند. دلشان که برایمان نمیسوزد».
میپرسم ماهانه چند بار گوشت میخرند که میگوید یکبار، هر بار دو کیلو. ولی توصیه میکند که اگر میتوانیم، با اقوام چند نفر بشویم و گوسفند زنده بخریم. خودشان هم همین کار را کردند و برایشان بهصرفهتر افتاده. تازه گوسفند، دل و جگر و کلهپاچه هم دارد.
بعد از وعده تثبیت قیمت کالاهای اساسی که وزیر جهاد کشاورزی داد، رئیسجمهور نیز بارها عنوان کرده بود هر اقدامی که به افزایش غیرمنطقی قیمت کالا و خدمات و بالا رفتن تورم منجر شود، پذیرفته نیست. حسین گودرزی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس هم چند روز پیش در صحن علنی مجلس هشدار داد، مردم گوشت کیلویی ۶۰۰ هزار تومان و گرانی روزافزون اقلام خوراکی و معیشتی را تحمل نخواهند کرد. اینطور که از این صحبتها به نظر میرسد، هر دو قوه مجریه و مقننه مایل به کنترل گرانی اقلام اساسی از جمله گوشت هستند، اما مسئله گرانی گوشت از کجا نشأت میگیرد؟
تازهترین دادههای رسمی مرکز آمار که مربوط به آذرماه است نشان میدهد تورم ماهانه گوشت گوسفندی ۵/۲ درصد و تورم نقطهای آن ۶/۱۳۶ درصد بوده است. به همین ترتیب این محصول در شاخص تورم نقطهای پس از گوجهفرنگی در رده دوم قرار دارد. براساس گزاره آذرماه مرکز آمار، متوسط قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی در مناطق شهری کشور ۴۸۳ هزار تومان و گوشت گوساله ۵۰۲ هزار تومان در هر کیلو ثبت شده است.
طی آذرماه حداکثر قیمت گوشت گوسفندی ۵۶۵ هزار تومان و حداقل آن ۳۹۰ هزار تومان و ۲۷۷ هزار تومان بود. اما نرخها در دیماه افزایش مجدد را تجربه کرده است.
عوامل متعددی در رشد شدید قیمت گوشت قرمز و کاهش مصرف دخالت دارند که بدون شک یکی از مهمترین آنها، کمبود نهادههای دامی است. کمبود نهاده و از سوی دیگر اقتصاد دستوری باعث شده دامداران جذابیتی در تولید نبینند؛ بنابراین دامهای مولد و همچنین دامهایی را که هنوز به استاندارد کشتار نرسیدهاند به کشتارگاه میبرند.
یک فعال بخش دامداری میگوید دامداران نمیتوانند تمام نهادههای موردنیاز خود را از تعاونیها دریافت کنند و به همین دلیل ناچارند بخشی از آن را از بازار آزاد تامین کنند. احتمالاً همین مسئله قیمت تمامشده را افزایش و قیمتگذاری تکلیفی هم حاشیه سود دامداران را کاهش داده است. در نتیجه سرمایهگذاریهای جدید در این بخش چشماندازی نداشته و عرضه گوشت کم شده؛ رخدادی که حالا، موجب صعود قیمت گوشت در چند ماه اخیر شده است.
عدم مدیریت صحیح و ناتوانی در کنترل تورم، بلای جان صنعت گوشت و دامداری شده است. دولت درج قیمت تولیدکننده و مصرفکننده را روی کالاهای نهایی الزامی میکند و به آخرین حلقه عرضه و تقاضا وارد میشود، درحالیکه رسالت دولت حل ریشهای مسئله تورم است. دولت باید نظارت و کنترل را در سطوح بالاتر برعهده بگیرد و به رگولاتوری بپردازد.
دولتها، معمولا با هدف تامین منافع اقشار کمدرآمد دست به دخالت در بازار میزنند. دستور میدهند قیمتها کاهش یابد، اما زمینههای بروز گرانی را برطرف نمیکنند. سود حاصل از قیمتهای دستوری هم به جیب مصرفکننده نمیرود و خریدار کالای نهایی را با قیمت گزافتری میخرد. این مسئله آنقدر مهم است که بسیاری از اقتصاددانان، گرانی کالاهای اساسی مانند گوشت و حتی ناکارآمدی اقتصاد را با اقتصاد تکلیفی توضیح میدهند، زیرا این سیاست، مسیر تولید ثروت را مسدود میکند.
تاریخ اقتصاد ایران در پنج دهه گذشته هم نشان میدهد دولتها با اصرار بر قیمتگذاری در پی کنترل گرانی به هر طریق ممکن بودهاند، اما این راهکار نتوانسته جلوی گرانی کالاهای اساسی سفره مردم مانند گوشت را بگیرد و این اقلام، هر سال گرانتر از سال پیش عرضه میشود. اقتصاددانان توصیه میکنند، دولت بهجای دخالت در اقتصاد و اعمال زور در آن به بازار اجازه فعالیت رقابتی بدهد؛ در عوض دولت به رفع علل ریشهای بروز تورم بپردازد.
قیمت ارزی و گرانتر گوشت در بیرون از مرزها منجر شده که برخی از دامداران اقدام به قاچاق گوسفند کنند. از سوی دیگر، توزیع نامناسب نهادههای دامی منجر شده دامداران نهادهها را در زمان مناسب تحویل نگیرند. همه اینها، عواملی است که به گفته مصطفی شریف، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس اقتصاد کشاورزی قیمت گوشت را گران میکند.
او میگوید: «مدیریت نهادهها، در اختیار دستگاههایی است که عنوان حمایت از مصرفکننده را دارند، اما انگیزه حمایت از مصرفکننده در آنها وجود ندارد. یعنی مدیریت لایقی ندارند.»
به نظر شما چرا تورم گوشت در چند ماه اخیر این همه شدت داشت؟ مگر واردات نهادههای دامی با ارز ارزان انجام نمیشود؟
ابتدا باید توضیح داد که تورم و قیمت گوشت به هم مرتبط هستند، اما هر یک جایگاه خود را دارند. تورم، سطح عمومی قیمتهاست که در همه کالاها افزایش دارد. اکثر کالاها، تورم بیش از ۴۵ درصد را تجربه میکنند. بحث قیمت گوشت، مرغ یا تخممرغ و این قبیل موارد، از یک طرف مربوط به نهادههایی میشود که وارداتی است و وارد نمیشود. بخش دیگری از آن هم مربوط به دستگاههایی است که نمیتوانند توزیع نهادهها را در زمان درست مدیریت کنند.
قیمت گوشت در مدت کوتاهی ۱۰۰ درصد افزایش داشته است. نهادههای دامی یکی از عوامل مهمی است که قیمت آن را افزایش داده است، ولی مدیریت توزیع نهادهها، نقش مهمتری بر قیمت گوشت دارد.
اگر ممکن است منظور خود را از مدیریت نهادهها شفافتر توضیح دهید.
مدیریت نهادهها، در اختیار دستگاههایی است که عنوان حمایت از مصرفکننده را دارند، اما انگیزه حمایت از مصرفکننده در آنها وجود ندارد. یعنی مدیریت لایقی ندارند.
این مدیریت نادرست موجب چه میشود؟
نهادهها باید بهموقع تامین شود. یعنی در بازه زمانی مشخص مجوزها صادر شده و ارز آن تخصیص یابد. وقتی این عوامل را کنار هم بررسی کنیم، میتوان فهمید که مدیریت این دستگاهها، خوب عمل نکردند.
به نظرتان کاهش عرضه گوشت تاثیری بر قیمت این کالا داشت؟
عرضه برای مدت طولانی سرکوب نمیشود. زیرا تولیدکننده که نمیتواند محصول خود را عرضه نکند. بالاخره تولیدکننده باید محصولات خود را بفروشد. البته وقتی جذابیت بازار همسایگان بیشتر باشد، تولیدکننده هم محصول خود را از راههای غیرقانونی به خارج از ایران میفروشد. بنابراین، ممکن است عرضه دچار نوسان شود، اما در مدت طولانی، نمیتوان آن را دلیل اصلی افزایش قیمت دانست.
علت افزایش قیمت گوشت، آغاز فصل پرواربندی است. بهزودی حجم زیادی از دامهایی که وارد این چرخه شدهاند به بازار عرضه شده و قیمتها متعادل میشود.
منصور پوریان، رئیس مجمع ملی صادرکنندگان دام ایران، گفت: «یکی از دلایل افزایش قیمت گوشت، فرا رسیدن زمستان است. زمستان، فصل پرواربندی گوسفند و آمادهسازی دام برای عرضه بهار است. از سوی دیگر هم افزایش قیمت گوشت، موجب شده برخی از دامداران که کار خود را رها کرده بودند دوباره به پرورش گوسفند روی آورند؛ بنابراین اگر اوضاع همینطور پیش برود، بهزودی وضعیت بازار گوشت آرام میشود.»
به نظر شما علت افزایش گوشت در چند ماه اخیر چیست؟
گوشت، کالایی اساسی به حساب میآید. تورم موجود در بازار گوشت هم بر آن اثرگذار است، اما بیشترین جهش قیمت گوشت، بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بود. گوشت قرمز و گوشت مرغ بعد از افزایش قیمت نهادهها و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی گران شد.
اما بعد از ارز ۴۲۰۰ تومانی نهادهها باز هم با ارز ۲۸ هزار تومانی وارد میشد.
به هرحال، افزایش قیمت نهاده تولیدی، موجب افزایش قیمت گوشت هم میشود. وقتی پایههای اول تولید گران شده، محصول تمامشده هم گران میشود. بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، دامداریها و بهخصوص دامداران خانگی متوسط و خردهپا، نقدینگی لازم برای تهیه مواد غذایی مورد نیاز دام را نداشتند. بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و افزایش قیمت نهادههایی مانند ذرت و جو، دامدار ناچار شد که تولید را رها کند. آنهایی هم که چنین نکردند، امکان افزایش تولید نداشتند؛ پس دام زنده و بعد از آن گوشت، گران شد. البته رشد قیمت در دام زنده به اندازه گوشت، محسوس نبود. اما نهادههای دامی باز هم مشمول ارز ارزانتری هستند. دام سبک کمترین نهاده دامی را دارد و جو هم از بازار آزاد تهیه میشود.
اما اقتصاددانان معتقدند که تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی، سیاستی فسادزاست. به نظر شما راهکار سیاستگذار برای کنترل تورم گوشت چیست؟
دولت باید سیاستهای حمایتی زیادی انجام میداد که از انجام آن سرباز زد. همین عدم حمایت دولت از تولید بود که در سالهای گذشته موجب شد گوشت این قیمت بالا را بپذیرد.
هزینههای سرسامآور بخش حمل و نقل و همچنین انرژی هم نقش مهمی در گرانی گوشت ایفا کرد. فعالیت یک بخش تولیدی، رابطه تنگاتنگی با انرژی دارد. گران شدن حاملهای انرژی و افزایش ۳۰ درصدی قیمت خدمات لجستیک هم دو دلیل بزرگ دیگر گرانی گوشت و بسیاری از کالاها بودند. البته قبول دارم که شیب افزایش قیمتی گوشت، نسبت به بقیه کالاها بیشتر بود.
به نظر شما واردات رسمی و صادرات غیررسمی دام چه تاثیری بر قیمت گوشت داشت؟
حوزه بازرگانی یک دستگاه تولیدی به چهار قسمت تولید، بازار مصرف، واردات و صادرات و مصرف تقسیم میشود. در بخش تولید، بازار مصرف در نظر گرفته میشود. زمان گذشته که صادرات برای حمایت از تولید، قانونی و بدون مانع بود، وضعیت تولید هم بهتر بود، زیرا صادرات، روند تولید را پویا میکند و ممنوعیت آن هم انگیزه تولیدِ تولیدکننده را کاهش میدهد. وقتی دولت برای کنترل بازار داخل، مانع از صادرات میشود، باعث تضعیف سود تولید شده است. کالای نهایی، کالای باکیفیتی نیست و تولید به رکود برمیخورد. کالاهای وارداتی نیز کیفیت کار تولیدکننده داخلی را افزایش میدهد.
تاثیر قیمتگذاری دستوری و تکلیفی را چگونه میبینید؟
قیمتگذاری دستوری، خود یکی از اهرمهای فشار است که مانع از شکلگیری بازی واقعی عرضه و تقاضا در بازار میشود. اقتصاد تکلیفی هم اسباب مشکلات، حوزه تولید و بازار است که اسباب ضرر و زیان میشود. همینطور که در گذشته تجربه نشان داده است قیمتگذاری دستوری موجب نرخگذاری کالا در بازار نمیشود و تنها قیمت هر کالا را افزایش میدهد. به همین دلیل است که گوشتهای وارداتی با قیمتهای مشخص به کشور میآیند، اما سرانجام دچار افزایش قیمت میشوند. بنابراین، عرضه و تقاضا، تعیینکننده قیمتهاست. با افزایش عرضه و تعادل تقاضا میتوانیم قیمت را کاهش دهیم، اما افزایش عرضه، نیازمند تقویت سود تولیدکنندگان است. افزایش تورم تولیدکننده، موجب شد که قیمت گوشت هم بالا برود.
سوال دیگر اینکه چرا در این چند وقت که دلار تثبیت شد و حتی کاهش هم داشت، گوشت افزایش قیمت داشت؟
قیمت گوشت، به عرضه و تقاضا بستگی دارد. تقاضا در این ماه برای مصرف گوشت، همچنان بالاست؛ اما دامداران با تعطیلات سال نو میلادی مواجه شدهاند. به همین دلیل هم گوشت منجمد، قیمت یکسانی داشت، اما گوشت گرم گران شد. از سوی دیگر بازار تهران هم از طریق واردات تامین میشود و به همین دلیل در هفتههای پیش، شاهد افزایش قیمت گوشت و دام زنده بودیم.
افزایش قیمت دام زنده به چه دلیل بود؟
بخش زیادی از افزایش قیمت دام زنده، به دلیل پرواربندیها بوده است، اما پرواربندی اتفاق خوبی است که به زودی قیمت گوشت را کاهش میدهد.
یعنی افزایش قیمت گوشت، انگیزه تولیدکنندگان را افزایش داده است؟
بله. افزایش قیمت این کالا موجب شد بسیاری از تولیدکنندگان به عرصه تولید بازگردند. ابتدای زمستان هم فصل پرواربندی برای بهار است؛ بنابراین ما با افزایش قیمت دام زنده هم مواجه شدیم.
پس میتوانیم یکی از دلایل اصلی افزایش قیمت گوشت را همین نکته بدانیم؟
همینطور است. تقاضای زیاد برای دام و فعال شدن بخش پرواربندی موجب جهش قیمت دام زنده شد. اما واردات هم از سر گرفته شده است و وضعیت در حال حاضر برای زمستان و بهار مناسب است.
اقتصاددانان معتقدند تنها راه کنترل قیمت گوشت و دیگر کالاها، کاهش تورم و برقراری ثبات در بازار است که از راه بازار آزاد میگذرد؛ راهی که تولیدکنندهها را مجاب کند، بازار در وهله اول سودده و در وهله دوم امن برای سرمایهگذاری است. اینگونه است که بدون تخصیص ارز ارزان، گوشتِ گران، کاهش قیمت خواهد داشت و همه اقشار جامعه، امکان تامین پروتئین سفره خود را دارند.
علی سعدوندی، اقتصاددان و مدرس اقتصاد دانشگاه شریف در همین باره به دولت توصیه میکند که دست از دخالت در اقتصاد بردارد.
او تاکید میکند: «در قیمتگذاری دستوری و تخصیص ارز ترجیحی، دولت با منابع بیتالمال قمار میکند.»
چرا قیمت گوشت با وجود سرکوب قیمتها، کاهش نیافت؟
مداخلات در بازار، موجب اختلال در سازوکار بازار میشود و ریسک بازار را افزایش میدهد. وقتی ریسک بازار افزایش مییابد سرمایهگذاری محدود میشود، زیرا سرمایهگذار باید ریسک بیشتری بپذیرد. سازوکار قیمتگذاری تکلیفی در درازمدت نهتنها موجب کنترل قیمت نمیشود، بلکه آن را افزایش هم میدهد. وقتی تولیدکنندگان مجبور هستند با مقام ناظر مذاکره کنند، به ناچار تورم آتی را در قیمت تمامشده محصول خود احتساب میکنند. به همین دلیل هم افزایش قیمت برخی اقلام بیش از تورم است.
یعنی در واقع سیاستگذار با قیمتگذاری تکلیفی باعث افزایش قیمت گوشت شده است؟
بله این سیاست کاملاً ضدبازار است.
چرا با وجود اینکه نهادههای دامی ارز ترجیحی میگرفتند، قیمت گوشت را کاهش نداد؟
قیمت در بازار از طریق عرضه و تقاضا تعیین میشود. وقتی دولت قیمت تمامشده کالا وسط زنجیره را کاهش دهد، لزوماً منجر به کاهش قیمت کالای نهایی نمیشود و باعث سوء استفاده برخی افراد خواهد شد. اینکه گمان شود اگر دولت از طریق مداخله، قیمت تمامشده گوشت را کاهش دهد، قیمت محصولی که به دست مردم میرسد هم کاهش مییابد اصلاً تصور درستی نیست. اگر قیمت تمامشده کالایی کاهش یابد، بازار میتواند قیمت آن کالا را در سطح افزایشی نگاه دارد. انتقال ثروتی هم که رخ میدهد، یک رانت برای تولیدکننده است. اگر تولیدکننده، تصور کند فضای سیاستگذاری و اقتصاد کشور مساعد است، اقدام به سرمایهگذاری مجدد و تولید میکند. اگر چنین تصوری نکند هم، سرمایه خود را به بازارهایی مانند مسکن و طلا و دلار میبرد. بنابراین، در قیمتگذاری دستوری و تخصیص ارز ترجیحی، دولت با منابع بیتالمال قمار میکند. این قمار تا به امروز ضربههای بسیار مخربی به اقتصاد کشور زده است.
به نظر شما سیاستگذار باید چه رویکردی پیش بگیرد که تورم بازار کاهش یابد؟
دقیقاً هر کاری که کرده است را نکند. سیاستگذار باید بازارها را آزاد بگذارد تا عرضه و تقاضا، سازوکارها را مشخص کنند و قیمت کالاها، بالاخره به نقطه تعادل برسد. اگر سرمایهگذار وارد بازاری شد، باید سود کسب کند و از آن سود منتفع شود تا آن را به بازار برگرداند. در این زمان عرضه افزایش مییابد و با افزایش عرضه هم بالاخره قیمتها کاهش مییابند. از سوی دیگر لازم است که خیلی سریع چاپ پول متوقف شود. چاپ پول، بهنوعی دزدی است، زیرا موجب تورمی است که از جیب مردم پرداخت میشود. چاپ پول از نظر اخلاقی، شرعی و علمی و آکادمیک بسیار اشتباه است.