حسین آخانی در جواب خبرنگاری نوشته: کار خوبی میکنند. در مصر باستان خدایان و مردگانشان را مومیایی میکردند. مگر ما چیمون از مصر باستان کم داره؟ مالچپاشی کنند، ولی تو رو به خدا خوب مالچ بپاشند تا لااقل نسلهای آینده بتوانند جنازه مومیایی دریاچه را که پیدا کردند، نگویند سمبل شده. اینجا را کم نگذارید، بناست قرنها در تاریخ بماند.
شرق نوشت: «مالچپاشی دریاچه ارومیه آغاز شد»؛ ۴۸ ساعت بعد از مخابره این خبر، نهتنها کسی عهدهدار مسئولیت اجرای این پروژه نمیشود بلکه دیگران را به جنگ روانی متهم میکنند. این در حالی است که اولین بار این خبر از یک شبکه تلویزیونی منتشر شد. شاید متولیان امر گمان نمیکردند یک گزارش ویدئویی کوتاه از یک شبکه استانی چنین بازتاب ملی داشته باشد که ۲۴ ساعت بعد از آن مجبور شوند دستور توقفش را صادر کنند.
پربیراه نیست اگر از این غافلگیری مدیران استانی و مسئولان احیای دریاچه ارومیه این نتیجه را بگیریم که آنها هیچگاه سطح اهمیت این دریاچه برای افکار عمومی ایران را درک نکردند. چه اینکه حالا مدیرکل روابطعمومی سازمان حفاظت محیط زیست در واکنش به این ماجرا با تأکید چندباره روی اجرای این پروژه در «۶۰ متر و به صورت تحقیقاتی» سعی در کوچک جلوهدادن این اتفاق دارد. این در حالی است که چنین خبری برای افکار عمومی ایران و علاقهمندان به طبیعت و محیط زیست ایران پازلی در کنار سایر پازلهایی است که خبر از مرگ دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران میدهد.
روز دوشنبه شبکه سهند در استان آذربایجان شرقی گزارشی ویدئویی از شروع پروژه مالچپاشی در سواحل دریاچه ارومیه در شهرستان عجبشیر منتشر کرد که در آن مسئولان محلی با «تحقیقاتی» خواندن این پروژهها، هدف از آن را جلوگیری از فرسایش خاک و تثبیت پوشش گیاهی در منطقه عنوان میکنند. همچنین چند بار در این گزارش ویدئویی اعلام میشود که که این مالچها تجزیهپذیر و سازگار با محیط زیست هستند و به پوشش گیاهی و جانوری منطقه آسیبی نمیرسانند. بااینحال، در تصاویر شیوه مالچپاشی بسیار ابتدایی و با شلنگهایی با قطر کم انجام میشود که شباهتی به اجرای چنین پروژههایی در شرایط استاندارد ندارد. مهمتر اینکه در این گزارش اساسا اشارهای نمیشود که این مالچها از چه جنسی هستند و چه نوع سازگاری با زیستبوم منطقه دارند. حجم اجرای پروژه چقدر است و چه مطالعاتی آنها را به انجام چنین اقدامی واداشته است. طبیعی است که چنین اقدامی با سؤالهای زیادی که ایجاد شده، واکنش عمومی را به همراه دارد.
شاید مهمترین سؤال این است که ماجرای «مالچپاشی» از کجا وارد پروژههای احیای دریاچه ارومیه شد؟
یک بار در اوایل تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه در دهه ۹۰ پروژهای مطالعاتی درباره مالچپاشی در دریاچه ارومیه انجام شد که نتایج حاصل از آن تحقیقات هم به خودی خود پرونده این ایده را بست و دیگر صحبتی از مالچپاشی دریاچه ارومیه به میان نیامد. حالا و در حالی که بعد از یک تابستان سخت و یک زمستان کمبارش همه از پایان دریاچه ارومیه حرف میزنند یکباره اجرای پروژهای، چون مالچپاشی ولو در ابعادی تحقیقاتی چه معنی دارد؟
۲۴ ساعت بعد از انتشار خبر مالچپاشی در ساحل دریاچه ارومیه مسئولان استانی در آذربایجان شرقی میگویند این اتفاق «بدون مجوز» انجام شده است. تلاشها برای گفتگو با مدیران استانی سازمان حفاظت محیط زیست در آذربایجان شرقی بینتیجه بود، اما معاون طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در آذربایجان غربی در گفتگویی اعلام کرد که آنها کاملا از ماجرای مالچپاشی بیخبر بودهاند و تازه روز گذشته تیمی را به منطقه اعزام کردند تا از کم و کیف ماجرا باخبر شوند. مساحت بیشتری از دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی قرار دارد و به همین دلیل از زمان تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه کلیه امورات مرتبط با این دریاچه و پروژههای احیا در این استان متمرکز بود. بااینحال به نظر میرسد در دولت سیدابراهیم رئیسی و محدودشدن ستاد احیا از یک ستاد ملی به ستادی استانی دیگر از این انسجام خبری نیست.
چنانکه مدیرکل محیط زیست طبیعی در استان آذربایجان غربی بهطور کامل از اجرای این پروژه در بستر دریاچه ارومیه اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید که آنها هم بعد از انتشار گزارش ویدئویی در جریان ماجرا قرار گرفتهاند. در نهایت عصر روز گذشته مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی از توقف مالچپاشی در ساحل دریاچه ارومیه خبر داد.
«شهنام اشتری» روز سهشنبه در جمع خبرنگاران با اشاره به انتشار خبر شروع عملیات مالچپاشی در بستر دریاچه ارومیه در برخی رسانههای استان، افزود: طبق بررسیهای انجامشده این اقدام بدون انجام هماهنگی و اخذ مجوزهای لازم از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد احیای دریاچه ارومیه انجام شده است. وی اظهار کرد: به محض آگاهی از اصل موضوع، همکاران اداره محیط زیست شهرستان عجبشیر با حضور در محل نسبت به ممانعت و توقف عملیات اقدام کرده است. اشتری ادامه داد: بر اساس مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه، انجام هرگونه عملیات اجرائی و تحقیقاتی مرتبط با فعالیتهای احیا و کنترل پیامدهای بحران دریاچه ارومیه باید با هماهنگی ستاد مذکور و کسب مجوزهای لازم انجام شود. مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی در همین رابطه در گفتگو با ایرنا با اعلام اینکه بررسی این موضوع آغاز شده است تا منافع یا آسیبهای مالچپاشی مشخص و سپس اقدامات لازم انجام شود، گفت: در صورت اثبات منافع زیستمحیطی، مجوز آن صادر میشود. همان میزان که انتشار گزارش مالچپاشی با اطلاعات غیردقیق و مبهم سؤال ایجاد کرده بود، پاسخهای شهنام اشتری، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی نیز مبهم و پر از سؤال بود. اگر چنین پروژهای «تحقیقاتی» است، بر اساس چه مطالعاتی اجرا شده و به دنبال دستیابی به چه اهدافی است؟ اگر نبوده، چگونه کسی چنین پروژهای را اجرا کرده و تبلیغات اجرای آن از رسانه ملی پخش شده است. در این میان، واکنش میثم سعیدی، مدیرکل روابطعمومی سازمان حفاظت محیط زیست نیز درخور توجه است. او در یک شبکه اجتماعی نوشته: «خاکپوش یا مالچ غیرنفتی تنها در مساحت ۶۰ مترمربع از دریاچه ارومیه و به منظور تحقیقات انجام شده است؛ لذا تیتر و توییتهایی مبنی بر اینکه «مالچپاشی در دریاچه ارومیه آغاز شد»، جنگ روانی است برای فشار بر افکار عمومی. فریب سربازان رسانههای چرک دشمن را نخورید». این در حالی است که این جنگ روانی را در ابتدا صداوسیما رقم زده و از سوی دیگر همین اظهارات چندگانه مسئولان مردم و رسانهها را سردرگم کرده است. چه اینکه اگر به گفته میثم سعیدی این یک «پروژه تحقیقاتی» است، چرا مدیرکل استان گفته که بدون مجوز است و باید متوقف شود؟
حسام احمدیبیرگانی، عضو هیئتعلمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه است و به صورت تخصصی روی ریزگردها و مسائل مربوط به دریاچه ارومیه تحقیق میکند. او در سال ۹۴ مسئول مطالعه و ارزیابی پروژه مالچپاشی تحقیقاتی در دریاچه ارومیه بود و میگوید پرونده مالچپاشی در همان تحقیقات بسته شده است. او میگوید: در همان دهه ۹۰ هم بعد از انجام مطالعات به سازمان حفاظت محیط زیست در زمان معصومه ابتکار اعلام کردند چنین پروژهای با اقلیم آذربایجان غربی سازگاری ندارد و این استان مانند استانهای مرکزی ایران نیست که برای تثبیت ریزگردها به مالچپاشی نیاز داشته باشد؛ چراکه میزان بارش در این استان با نواحی مرکزی ایران متفاوت است و از همین رو نیاز به مالچپاشی ندارد و پوشش گیاهی تشکیلشده به اندازه کافی کار تثبیت ریزگردها را انجام میدهد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش به پروژه اجراشده اشاره میکند و میگوید اطلاعات ما از این پروژه در حد همین ویدئوی کوتاهی است که منتشر شده که از آن هم چیزی معلوم نیست. تنها میبینیم عدهای با شلنگ در حال مالچپاشی هستند که بهشدت خندهدار و غیراستاندارد است. در ضمن هیچ اشارهای نمیشود که جنس مالچ استفادهشده چیست یا اینکه چه شرکتی آن را انجام میدهد. به هر حال پروژههای تحقیقاتی باید پیشزمینههایی داشته باشد که به پرسشها پاسخ دهد، نه اینکه بر پرسشها بیفزاید.
حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران و از چهرههای شناختهشده محیطزیستی ایران است که سالها در زمینه دریاچه ارومیه، مالچپاشیهای جنوب ایران و سایر مخاطرات محیطزیستی ایران اظهار نظر کرده و تلاش میکند با آگاهیبخشی، افکار عمومی را نسبت به مسئله محیط زیست حساس کند. وقتی با او تماس گرفتیم، با ناراحتی میگوید که دیگر علاقه یا انگیزهای برای اظهارنظر در این زمینه ندارد؛ چرا که سالهاست در این زمینه روشنگری کرده و از وضعیت بهوجودآمده ناامید است. این را میتوان از آخرین پست کانال تلگرامیاش نیز فهمید که در جواب خبرنگاری نوشته: کار خوبی میکنند. در مصر باستان خدایان و مردگانشان را مومیایی میکردند. مگر ما چیمون از مصر باستان کم داره؟ مالچپاشی کنند، ولی تو رو به خدا خوب مالچ بپاشند تا لااقل نسلهای آینده بتوانند جنازه مومیایی دریاچه را که پیدا کردند، نگویند سمبل شده. اینجا را کم نگذارید، بناست قرنها در تاریخ بماند.
نویسنده: سامان موحدی راد