برای اینکه رهبر سازمانی حقیقتا تاثیرگذاری باشید، باید استاد هنر سخنوری بداهه شوید. این کار صرفا شامل انتقال نکات کلیدی به دقت ساخت و پرداخته شده نمیشود، بلکه درخشیدن در بخش پرسش و پاسخ و گپ و گفتهای خودمانی بعدش یا سخنرانیهای بدون آمادگی به یاد ماندنی هم بخشی از آن است و برعکس باور غالب جامعه لازم نیست حتما برونگرای ذاتا جذابی باشید تا وقتی در جایگاهی قرار میگیرید ارتباط موثری برقرار کنید. پس ماهیچه سخنوری تان را تقویت کنید.
مجله کسب و کار هاروارد هر روز در خبرنامهای با عنوان «نکته مدیریتی روز» نکات مفیدی را مطرح میکند تا به شما کمک کند تیم و خودتان را بهتر مدیریت کنید.
به گزارش دنیای اقتصاد، خبرنامه Day یکی از شناختهشدهترین خبرنامههای این پلتفرم است که ۸ مورد از بهترین نکات مدیریتی سال ۲۰۲۳ در آن مرور شده است.
این خیلی طبیعی است که هر از گاهی در محیط کار احساس کنید از نظر ذهنی سردرگم هستید و در هپروت به سر میبرید. اما به طورکلی و به ویژه در این دوره بی ثباتی اقتصادی که امنیت شغلی میتواند به خطر بیفتد، خیلی مهم است که هوش و حواستان به سرعت سر جایش برگردد و یک بار دیگر روی حسن شهرت حرفهای خود تمرکز کنید. این کار را با تعیین تعهدات حرفهای خود شروع کنید.
از خود بپرسید: «می خواهم در محیط کار به چه چیز شهره باشم؟» شور و اشتیاق؟ مهارت ارتباطی عالی؟ قابل اعتماد بودن؟ یا عملکرد بالا در شرایط پرفشار؟ هر کدام از اینها میتوانند مهارت تازهای باشند که میخواهید بیاموزید. یا مهارت کهنهای که قویتر کنید و بهبود ببخشید. در مرحله بعد، برای تحقق بخشیدن به این مهارتها یک برنامه عملیاتی بریزید و خود را به آن متعهد کنید. لازم نیست حتما تغییرات بزرگ و فاحشی به وجود بیاورید. حتی تغییرات جزئی در زبان بدن، طرز فکر، ارتباطات، به چشم آمدن یا میزان بهره وری هم میتواند به تاثیر چشمگیر و ماندگاری بر حسن شهرت شما منجر شود.
درنهایت، خود را به حل مشکلات ساده، اما تاثیرگذار مقید کنید. میزان ارزشی را که صرفا با به اشتراک گذاری یا پیادهسازی دانشتان میتوانید به وجود بیاورید، دست کم نگیرید. برای اینکه حلال مساله تاثیرگذاری باشید لازم نیست کار شاقی بکنید. با کار کوچکی به سادگی نشان دادن طرز استفاده از یک وسیله به همکاری که با آن آشنا نیست یا رفع مشکلی که بهره وری تیمتان را با مشکل مواجه کرده هم میتوانید تاثیرگذار باشید. فقط مراقب باشید که طی این گامها تنها سنجه میزان موفقیتتان تایید گرفتن از دیگران نباشد. ارزش سرمایهگذاری که روی حرفه تان میکنید بی نهایت است و با تایید این و آن قابل سنجش نیست.
قرار نیست حتما رئیس باشید تا رهبری کنید. با این سه کار میتوانید مهارتهای رهبری تان را همین حالا تقویت کنید و به عضو بسیار قابل احترام و موثری در تیم تبدیل شوید. اول اینکه قدرتهای موجودتان را بپذیرید. از خود بپرسید: چه وظایفی در محیط کار بیش از همه به من انرژی میدهد و به نظرم بدیهی و آسان میآید؟ در چه پروژههایی معرکه هستم و از انجامشان لذت میبرم؟ من چه دیدگاه منحصربه فردی را به گروه اضافه میکنم؟ قابلیت ها، هویت و علایق شما هستند که شما را مجزا میکنند. هرچه بیشتر خود را بشناسید، بیشتر میتوانید با اعتمادبه نفس و اطمینان یک رهبر تیمی رفتار کنید.
دوم، برای رشد روزانه وقت بگذارید. بهبود مهارت هایتان به شما کمک میکند دامنه تاثیر و نفوذتان را گسترش دهید. به عنوان نمونه شاید سازمان شما به دنبال رهبرانی است که برای ایده هایشان پشتوانه داده و بینش قرص و محکمی دارند. یا آنهایی که از خود همدلی، کنجکاوی و همدردی نشان میدهند. هرچه که باشد، ببینید اولویت سازمان شما چیست و رشد و تقویت آن مهارتها را در اولویت بگذارید و به صورت روزانه رشدتان را نشان دهید؛ و سوم، ارتباط برقرار کنید. فرقی نمیکند درون گرا باشید یا برونگرا (یا چیزی بین این دو)؛ شما میتوانید ارتباطات عمیق و معناداری برقرار کنید که برای تاثیرگذاری در تیمتان کلیدی است. خود را متعهد کنید که در تعامل با همکارانتان آسیب پذیر، قابل اعتماد و همدل باشید.
اگر احساس میکنید در جلسات تک به تک با مدیرتان راهنمایی، شفافیت یا بازخورد لازم را نمیگیرید، میتوانید با طرح سوالات درست روی نکات موردنیاز تمرکز کنید.
در خصوص وظایف و پروژهها راهنمایی بخواهید. با موضوع x چالش دارم. میتوانید مرا راهنمایی کنید که چگونه با موفقیت از پس آن بربیایم؟ نظرتان درباره ایده z من چیست؟
اولویتها و انتظارات را روشن کنید. با توجه به لیست وظایفم، چه کاری را باید در اولویت قرار دهم و چرا؟
با سازمان و استراتژی آن همسو باشید. برای اینکه درک بهتری از تصویر کلی شرکت داشته باشم، میتوانید به من بگویید کاری که انجام میدهم چه نقشی در اهداف کلان شرکت دارد؟
به دنبال فرصتهای رشد و پیشرفت شغلی باشید. برای گام بعدی چه هدفی تعیین کنم و چرا؟
نسبت به عملکردتان بازخورد بگیرید. انتظارات شما را برآورده میکنم؟ نظر شما در مورد عملکردم بسیار برایم ارزشمند است.
تیمتان دچار حس استیصال، درماندگی یا صرفا فرسودگی شده؟ شاید هدف مشترک جمعی تان را گم کرده اید. شاید تنشهای بین فردی زیاد شده، یا شاید دیگر حس تیمی ندارید. در چنین شرایطی به عنوان یک مدیر چگونه میتوانید مداخله کنید؟ باید بپذیرید که فراز و فرود دینامیک تیمی در گذر زمان بسیار طبیعی است و به موضوعی بپردازید که بیش از همه غلط بهنظر میرسد. بعد ببینید مشکل کوچکی است که با چند اصلاح درست میشود یا تیمتان در نهایت نیاز به بازآرایی یا احیا خواهد داشت.
هوش مصنوعی مولد، به ویژه مدلهای زبانی بزرگ همچون چت جی پی تی، تاثیرات قابل توجهی بر بهره وری کارکنان خواهد داشت.
هنگامی که تیمتان شروع به آزمون و خطا با این تکنولوژی میکند، شما در جایگاه یک مدیر باید به آنها آموزش دهید که هوش مصنوعی قادر به انجام چه کارهایی است و از پس چه کارهایی برنمی آید. به عنوان نمونه بهرغم اینکه هوش مصنوعی در شناسایی الگوها، تجمیع اطلاعات و پیشبینی عالی است، هنوز قادر به تولید اطلاعات واقعا بدیع و اصیل نیست. کارکنانتان را تشویق کنید که با در نظر داشتن این مساله و سایر محدودیتها ببینند قابلیتهای هوش مصنوعی با وظیفه محوله به آنها همخوانی دارد یا نه و طبق آن ادامه دهند. برای مثال هوش مصنوعی میتواند به افراد کمک کند که حجم عظیمی از اطلاعات را به سرعت پردازش کنند یا ایدههای تازهای بدهد. حتی میتواند به افراد کمک کند تصمیم متفاوتی بگیرند؛ البته اگر با دادههای مرتبط تعلیم دیده باشند. اما تاکید کنید و برای کارکنان خود جا بیندازید که نباید بدون نظارت کاربر انسانی از هوش مصنوعی برای تولید کار معنادار استفاده کنند. مهمترین چیزی که باید در اینجا به آن تاکید کنیم این است که خروجیهای هوش مصنوعی میتوانند صرفا به اندازه پایگاه داده و الگوریتم هایش قوی باشند که آنها هم همیشه قابل اتکا نیستند.
آماده اید از جایگاه کارمندی جهشی به رهبری سازمان داشته باشید؟ با این سه راهکار میتوانید به خود و همکارانتان نشان دهید که آماده اوج گرفتن هستید:
اول، در خصوص آرمانها و اهدافتان صریح باشید. به بیان دیگر برند رهبری خود را بشناسید. از خود بپرسید: به عنوان یک رهبر و همکار سه ارزش مهم من چیست؟ در سوابق کاری ام چگونه به آنها عمل کرده ام؟ چرا برای دستیابی به موفقیت مهم هستند؟
فلسفه رهبری ام را در یک مصاحبه یا برای نیروی کارم چگونه توصیف میکنم؟
دوم، مهارتهای تصمیمگیری خود را صیقل دهید. همانطور که نردبان ترقی را طی میکنید، مشکلات پیش رویتان سختتر و پیچیدهتر میشوند و بیشتر باید برای تصمیماتتان پاسخگو باشید. برای اینکه استاد مسلم تصمیمگیری شوید، از تیمتان اطلاعات بگیرید، به طرز بی رحمانهای با خود و دیگران صادق باشید (حتی زمانی که حقیقت دردناک است) و بی وقفه پیش فرض هایتان را به چالش بکشید.
سوم، به خودشناسی برسید. هر حرف یا عمل شما در جایگاه رهبر سازمان، تاثیر بسیار زیادی دارد. افراد شما را زیر ذره بین میگذارند و از هر حرکت یا حرف شما برداشتی میکنند. پس احساسات خود را کنترل کنید. شما میخواهید کارکنان روی کارشان تمرکز کنند نه اینکه انرژی شان را صرف پیشبینی و خواندن مود شما کنند.
موقعی که احساس خستگی مفرط دارید، از کجا میخواهید تشخیص دهید که فرسودگی در انتظارتان است یا نه؟ شما میتوانید با یک فعالیت ساده و سریع وضعیت فرسودگی تیمتان را پیگیری کنید.
شش معیار فرسودگی – یعنی بار کاری، ارزش ها، پاداش، کنترل، انصاف و اجتماع - را در نظر بگیرید و ابتدا با نوشتن میزان استرسی که در مقیاس یک تا ده (یک کمترین و ده بیشترین میزان استرس) برای هرکدام از آنها متحمل میشوید شروع کنید.
به عنوان نمونه اگر احساس میکنید ارتباط گرفتن با همکاران بعد از یک دوره طولانی دورکاری برایتان سخت است، شاید باید به اجتماع عدد هشت را اختصاص بدهید. به همین ترتیب، اگر سرتان حسابی شلوغ است، اما حجم کارتان قابل مدیریت است، میتوانید به بارکاری امتیاز۲ بدهید.
امتیاز نهایی شما باعث میشود دید جامعی نسبت به کیفیت کنونی کارتان پیدا کنید. البته در نظر داشته باشید بهرغم اینکه جمع کل امتیازات (که از ۶۰ میشود) مهم است، امتیازتان در هر کدام از این معیارها کاربردیتر است، چون احتمالا میبینید در بعضی از ابعاد کار در وضعیت مطلوبی قرار دارید و سالم پیش میروید و در مابقی با مشکل مواجهید. همین که نقاط دردتان را شناسایی کنید، میتوانید استراتژیهای مداخلاتی را برای هدف گرفتن آن مشکلات طراحی کنید.
برای اینکه رهبر سازمانی حقیقتا تاثیرگذاری باشید، باید استاد هنر سخنوری بداهه شوید. این کار صرفا شامل انتقال نکات کلیدی به دقت ساخت و پرداخته شده نمیشود، بلکه درخشیدن در بخش پرسش و پاسخ و گپ و گفتهای خودمانی بعدش یا سخنرانیهای بدون آمادگی به یاد ماندنی هم بخشی از آن است و برعکس باور غالب جامعه لازم نیست حتما برونگرای ذاتا جذابی باشید تا وقتی در جایگاهی قرار میگیرید ارتباط موثری برقرار کنید. به همین راحتی میتوانید ماهیچه سخنوری تان را تقویت کنید:
اول، از ارائه پاسخهای کلیشهای قابل پیشبینی خودداری کنید؛ چون این کار باعث میشود نتوانید صادقانه، مناسب، خلاق و کارآمد با دیگران ارتباط برقرار کنید. به جای این کار به تمثیل روی بیاورید یا مطالبی را به اشتراک بگذارید که کمک میکند مخاطب را جذب کنید. به عنوان مثال وقتی قرار است کسی را در جمعی معرفی کنید، صرفا دستاوردهای رزومه شان را فهرست وار عنوان نکنید، بلکه قصهای از ارزش افزوده آن شخص به تیم تعریف کنید. برای اینکه فشار را از روی خودتان بردارید یادتان باشد که قرار نیست ستاره نمایش باشید. وقتی مثل یک فرد معمولی و نه یک بازیگر یا روبات صحبت کنید، شنوندگان بیشتر و بهتر به شما اعتماد و تحسینتان میکنند؛ و در نهایت، قدرت شنیدن را دست کم نگیرید. به خود زمان بدهید تا اطلاعات را پردازش کنید. بازگویی مجدد یک سوال یا طرح پرسشهای تکمیلی به شما کمک میکند مطمئن شوید که مطلب را درست متوجه شده اید و زمان بیشتری در اختیارتان داشته باشید تا فکرشده پاسخ دهید.