یکی از معضلات شهرها در مسیر مدرنیته انطباق رفتار شهروندان با نظم به وجود آمده در شرایط تازه است؛ رفتاری که تا پیش از آن شاید کاملا معمولی به نظر میرسید و هر روزه تکرار میشد، در شرایط تازه به عنوان اختلال در نظم عمومی به شمار میرود و گاه در قانون بهصراحت جرم محسوب میشود. این وضعیتی است که پایتخت ایران در دهههای نخست ۱۳۰۰ خورشیدی به آن مبتلا بود.
مردم تهران تا آن زمان زندگی روزمرهی خود را بهگونهای میگذراندند که از آن پس طبق مادهی ۲۷۶ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ دیگر نمیتوانستند به همان ترتیب ادامه دهند؛ این امور مثل شستن رخت در جوی خیابان، آمدن به خیابان با لباس خانه، یا کفتربازی و... اگر تا پیش از آن کاملا عادی و معمولی به نظر میرسید، از آن پس جرم به شمار میرفت و جریمه و گاه حبس در پی داشت.
به گزارش خبرآنلاین، در سال ۱۳۳۶ بسیاری از این امور ممنوعه به قلم فردی به نام محمد جنابزاده در مجلهی «نغمه دنیا» منتشر و در ۱۷ دیماه همان سال توسط مجلهی خواندنیها بازنشر شد که در ادامه برخی از آنها را از نظر میگذرانیم:
کسانی که بدون اجازهی شهرداری در معابر اشیایی بگذارند یا حیواناتی را نگاه دارند که مزاحم عبور و مرور شود یا به هر نحوی پیادهرو را اشغال کنند یا در جلوی منازل خود و در تقاطعی که مشرف به معابر عمومی است اشیایی بگذارند که سقوط آن موجب خطر شود.
آنهایی که دیوارهای معابر عمومی و خانهها و منازل اشخاص [را]مخطط میکنند، سیاه مینماید و یا به عنوان آگهی و ... چیز مینویسند یا بدون جهت در برابر خانهی مردم توقف میکنند و روی سکوی آنها مینشینند یا با اتومبیل از میان کشتزارها میگذرند.
آنهایی که با زیرشلواری یا لباس خانه در معابر عمومی رفت و آمد مینمایند یا با شلاق حیوانات را آزار میکنند.
آنهایی که پارچههای کثیف و زننده و بدمنظره را در گذرها و خیابانها سایهبان دکان و مغازه قرار میدهند.
کسانی را که در جوی آب لباس میشویند.
کسانی که آب دهان [و]بینی خود را در راه میاندازند و یا در کوچه و خیابانها با شاخهی درخت گرد و خاک میکنند و کثافات را میریزند و یا عمل میکنند.
کسانی که در کوچه و خیابان و رهگذر عمومی اسب میتازند یا حیوانات موذی را دنبال میکنند که باعث آزار مردم شود و قوچها را به جنگ یکدیگر میاندازند، سگها را در معابر رها میکنند...
کسانی که در معابر عمومی به یکدیگر فحاشی میکنند یا به دیگران متلک میگویند.
کسانی که کبوترپرانی میکنند و در خانههای مردم سنگ میاندازند یا بادبادکبازی میکنند یا در معابر الکدولک بازی و فوتبال میکنند و در پیادهرو دوچرخهسواری میکنند.
کسبه و دکاندارانی که با اصرار و خارج از ادب مشتری را دعوت به خرید میکنند یا اگر از او جنسی نخرید در صدد استهزا برمیآیند.
آنهایی که در معابر با یکدیگر گلاویز شده با الفاظ قبیح گفتگو میکنند.
کسانی که در کوچه و خیابان آواز سر میدهند.
کسانی که سنگ و خاک و مصالح در معابر میریزند.
آنهایی که در معابر با یکدیگر شوخیهای رکیک و زننده میکنند.
آنهایی که بدون مجوز قانونی از درخت معابر و باغهای عمومی بالا میروند و شاخههای آن را قطع یا زخمی میکنند، یا بر روی درختان یادگاری مینویسند.
آنهایی که از ساعت ۱۲ شب به بعد سلب آسایش [کنند]خواه به وسیلهی بلند کردن صدای رادیو، یا ساز و آواز کنسرت راه بیندازند و کسانی که در شهرها آغل دام تهیه کرده آنجا را محل کسب قرار دهند.
آنهایی که از روی بام یا دیوار یا پنجره و امثال آن آب یا خاشاک یا خاکروبه یا آتش در کوچه و خیابان پرتاب کنند.
کسانی که در خانهی خود یا در محل کسب زباله و کثافات را نگه دارند که عفونت آن به خارج سرایت کند.
آنهایی که در گذرها و معابر فرش و قالی و امثال آن را تکان دهند و در داخل شهر دباغی و رودهسازی را کار خود قرار دهند.
کسانی که در کوچهها و شهرها زباله بریزند و رخت در جوی آب عمومی بشویند.
آنها که در کوچه و خیابان معرکهگیری کنند.
آنهایی که برف بام خانههایشان را در کوچه و خیابان میریزند.
میوهفروشان و خواروبارفروشانی که رعایت بهداشت نکنند و ارزاقشان طعمهی مگس و زنبور و حشرات باشد.
کسانی که رمالی، تعبیر خواب، کفبینی، جادوگری، غیبگویی، چلهنشینی، بختگشایی، دعای محبت دادن را وسیلهی امرار معاش خود کنند.
متکدیان و ولگردها.
سلمانیهایی که چراغ الکلی و وسایل ضد عفوی اسباب اصلاح نداشته باشند و بدون روپوش سفید و تمیز کار کنند.
منبع: خبر آنلاین