مرور تحولات میدانی جنگ غزه، افشاکننده واقعیتهایی است که چشم اندازهای معناداری را در مورد سرنوشت نهایی جنگ مذکور مخابره میکنند.
فرارو- بیش از ۹۰ روز از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی خونین که تاکنون موجب کشته شدن بیش از ۲۲ هزار فلسطینی و زخمی شدن بیش از ۵۷ هزار تن دیگر شده است. بمبارانهای سنگین نوار غزه توسط ارتش اسرائیل نیز خسارات جدی را به زیرساختهای مدنی و غیرنظامی وارد کرده است. از سویی، مقامهای ارشد رژیم اسرائیل تاکید دارند که معادلات جنگی به نفع آنها در جریان است و جنبش حماس نیز در نتیجه تحرکات اسرائیل به شدت ضعیف شده و در مسیر شکست نهایی قرار دارد.
به گزارش فرارو؛ با این حال در جبهه مقابل، حماس هم نشان داده که در برابر اسرائیل رقیب دست و پا بستهای نیست و با تحمیل خسارات و تلفات قابل توجه به ارتش اسرائیل، توانسته بسیاری از روایتهای ادعایی اسرائیل را زیر سوال ببرد. در این نقطه، بسیاری نسبت به طرح این سوال اقدام میکنند که سرنوشت نهایی جنگ غزه چه خواهد شد؟ قبل از اینکه به این سوال مهم و راهبردی پاسخ دهیم، ابتدا بایستی چند نشانه مهم را نیز در بحبوحه جنگ غزه مرور کنیم.
ارتش اسرائیل از ابتدای حملات گسترده خود به نوار غزه، تاکید داشته که کشتن «یحیی سنوار» رهبر جنبش حماس و همچنین آزاد سازی اسرای اسرائیلی، از جمله اهداف محوریاش هستند. با این حال، اسرائیل نه تنها تاکنون نتوانسته به یحیی سنوار برسد، بلکه اخیرا در نامه ای، از پیروزی گروههای مقاومت فلسطینی سخن گفته و تاکید کرده که آنچه اسرائیل به عنوان آمارهای تلفات خود اعلام میکند به هیچ عنوان درست نیست و ارتش اسرائیل از زمان آغاز حمله زمینی به نوار غزه، تلفات سنگینی را متحمل شده و قریب به پنج هزار نظامی اسرائیلی کشته و یا مجروح و معلول شده اند.
از سوی دیگر، کماندوهای اسرائیلی که در ابتدا تاکید میشد مسوولیت اصلی آزادکردن اسرای اسرائیلی را برعهده دارند، نتوانسته اند کاری را از پیش ببرند و در وضعیت کنونی عینیترین گزینه پیش روی دولت نتانیاهو جهت آزاد کردن اسرا، جز مذاکره با جنبش حماس نیست. این مساله مخصوصا با توجه به افزایش قابل توجه فشارها از سوی خانوادههای این اسرا به دولت نتانیاهو، ابعاد و ماهیت جدی تری نیز پیدا میکند.
در عین حال، از مناطق مختلف نوار غزه، به اراضی اشغالی راکت و موشک شلیک میشود. جنبش حماس عملا این معادله را به عینیترین جلوه از تداوم حیات خود تبدیل کرده و از همین طریق، بسیاری از ادعاهای اسرائیلی مبنی بر غلبه بر این جنبش را زیر سوال میبرد.
اسرائیل تاکنون هیج نشانه عینی را دال بر این مساله که توانسته باشد به طور کامل بر شمال نوار غزه مسلط شده باشد، مخابره نکرده است. در روزهای گذشته نشریات غربی و اسرائیلی به کرات به این نکته اشاره کرده اند که نیروهای فلسطینی را در مناطقی در شمال نوار غزه مشاهده کرده اند که فکر میکرده اند، پیشتر پاکسازی شده اند.
در جنوب نوار غزه نیز اسرائیل با صخره سخت نیروهای فلسطینی در شهرهایی نظیر رفح و خان یونس مواجه شده. تلفاتشان در شهر غزه همچنان بالا است. بر اساس گزارشهای مختلف منابع اسرائیلی، در روزهای گذشته نیروهای زبده تیپ گولانی ارتش اسرائیل به دلیل تلفات بالا عقب نشینی کرده اند و به عمق اراضی اشغالی بازگشتهاند. وجهه و تصویر بین المللی اسرائیل نیز به دلیل کشتار هزاران انسان بیگناه به شدت مخدوش شده و دیگر این رژیم و متحدان آن نمیتوانند مدعی شوند که در حال مدیریت و اداره یک جنگ مشروع و قانونی هستند.
تضادها در عمق اراضی اشغالی نیز به شدت افزایش یافته اند و حتی افکار عمومی در اسرائیل بر این باورند که جنگ غزه عملا به یک باتلاق برای اسرائیل تبدیل شده که ریشههای ایجاد این باتلاق نیز به قبل از عملیات هفتم اکتبر باز میگردد. نتانیاهو و طیف افراطیون متحد وی کار را برای رژیم اسرائیل به نقطهای رسانده اند که چیزی جز انفجار مکرر بحرانها انتظار آن را نمیکشد.
به تازگی دادگاه عالی رژیم صهیونیستی در اقدامی جنجالی، ابطال قانون لغو برهان عدم معقولیت را در دستورکار قرار داده است. قانونی که بخش مهمی از پروژه اصلاحات قضایی نتانیاهو بود و پیش از جنگ غزه توسط پارلمان اسرائیل به تصویب رسیده بود. بر اساس این قانون، نظارت دادگاه عالی اسرائیل بر فعالیتهای دولت و وزرای کابینه دولت مستقر در اراضی اشغالی، به نحو قابل توجهی کاهش پیدا میکرد.
به نظر میرسد که این جنگ ماهیت فرسایشی به خود بگیرد با این حال اینکه برونداد نهایی آن پیروزی اسرائیل باشد، چندان واقع بینانه نیست. اسرائیل همین حالا هم هشدارهای جدی را از متحدان غربی خود و به طور خاص دولت بایدن دریافت کرده و میداند که هر چه جنگ ادامه پیدا کند، تلفات و خسارتها برای اسرائیل نیز افزایش قابل توجهی پیدا میکنند. معادلهای که به ویژه با توجه با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا ماهیت جدی تری به خود میگیرد.
احتمال دارد حماس در زمان طراحی عملیات هفتم اکتبر، واکنش اسرائیل را تا حدی پیشبینی میکرده است. میتوان گفت که پایان جنگ غزه هر چه باشد، با توجه به آنچه تاکنون در میدانهای جنگ رخ داده، پیروزی اسرائیل نیست. حتی بعید نیست که با تداوم بیشتر جنگ، کارتهای جدید و خسارت باری از سوی جریان مقاومت فلسطین علیه اسرائیل رو شود.
در سطحی گسترده تر، محور مقاومت در منطقه نیز قرار دارند که آنها هم در صورت ایجاد سناریوهای خطرناک برای مقاومت فلسطین، مدل بازیگری خود را تغییر خواهند داد و شرایط تازهای را برای اسرائیل ایجاد میکنند.
حتی کشورهایی نظیر مصر، اردن، عربستان سعودی و امارات و ترکیه نیز حذف حماس از نوار غزه را یک تهدید راهبردی علیه خود میبینند و به خوبی میدانند که وجود این جنبش به عنوان یک نیرو که بازدارندگی علیه اسرائیل را تقویت میکند، کاملا لازم و ضروری است. این معادله یک برونداد را به ذهن متبادر میکند: واقعیتهای جنگ غزه تفاوتهای بنیادینی با آرزوها و جوسازیهای تبلیغاتی اسرائیل دارند. کما اینکه در بحبوحه ژست قدرت دولت نتانیاهو در اراضی اشغالی، برخی منابع خبری و رسانهای اسرائیلی، از کوتاه بودن عمر کابینه جنگی اسرائیل خبر میدهند.