برای پیشگیری از بحرانهای آبی مشابه با آن چه که اکنون در کشور رخ داده، روشهایی وجود دارد، برای مثال ما باید روشهای انتخابی مدیریت منابع آبی را بر اساس برنامه ریزیهای هوشمندانهای انجام دهیم. نباید خودمان با دست خود، شرایط کشور را به سمت محدوده آسیب پذیری ببریم. وقتی نزولات جوی ما در خوشبینانهترین حالت، یک سوم متوسط جهانی است، شعارهای «خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی» اصلا توجیه پذیر نیست. کشور ما در شرایطی است که در خوشبینانهترین حالت، ۲۳۰ الی ۲۴۰ میلی متر بارش دارد (در شرایط عادی کمتر از ۱۱۰ میلی متر میانگین بارش داریم)، تاکید غیرمنطقی روی تولیدات کشاورزی به همین شرایطی منتهی میشود که در کشور میبینیم. در حال حاضر سرانه «آب تجدید پذیر» در ایران به شدت افت کرده است و از اعداد بسیار بزرگ به ۱۲۰۰ الی ۱۱۰۰ متر مکعب در سال به ازای هر نفر، رسیده است. از طرف دیگر، سرانه مصرف بسیار بالایی داریم که حدود ۹۰۰ تا ۱۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر در سال است.
فرارو-سال بارشی ۱۴۰۲ تا کنون، سال پربارندگی و پر آبی محسوب نمیشود، هر چند هنوز تا پایان سال بارشی جاری فرصتهای بارش وجود دارد، اما براساس آخرین اطلاعات شرکت مدیریت منابع آب ایران، سدهای ایران هم اکنون ۲۰ میلیارد متر مکعب آب در خود ذخیره کردند. این شاخص در ۵ سال گذشته به طور متوسط ۲۲ میلیارد متر مکعب بود.
به گزارش فرارو، سحر تاجبخش، رئیس سازمان هواشناسی اخیرا گفته است: «بر اساس دادهها و اطلاعات هواشناسی، سیگنال خاصی برای زمستان پیشبینی نمیشود و اگر بارشهای فرانرمال نیز داشته باشیم، کمبارشیهای آذرماه و سالهای گذشته جبران نمیشود و همچنان مسئله مدیریت منابع آبی از اهمیت بالایی برخوردار است، همچنین مسئله نداشتن ذخیره برفی نیز بسیار نگرانکننده است و در مجموع با توجه به ۴ سال خشکسالی پیاپی، وضعیت مناسبی پیشِرو نیست.»
در کنار مشکل کم بارشی در کشور، مشکل دیگری زمینههای نگرانی را ایجاد کرده است. کمبود بارش ها، ذخایر پشت سدهای استانهایی که با وضعیت کم بارشی مواجهند، تهدید میکند. بهزاد پارسا، مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران درباره وضعیت حجم آب سدهای پنج گانه استان تهرن گفت: «حجم کلی ذخایر سدهای سامانه شرق تهران شامل لتیان، لار و ماملو نیز هم اکنون ۵۶ میلیون متر مکعب اعلام شده که بر این اساس حجم کلی سدهای سامانه شرق در حال حاضر در مقایسه با سال گذشته ۲۲ میلیون متر مکعب کاهش را نشان میدهد. حجم مخزن سد لار ۹۶۰ میلیون متر مکعب، سد طالقان ۴۲۰ میلیون متر مکعب، سد مالمو ۲۵۰ میلیون متر مکعب، سد امیرکبیر ۲۰۵ میلیون متر مکعب و سد لتیان ۹۵ متر مکعب است که با این حساب ظرفیت آبگیری این ۵ سد در مجموع ۱ میلیارد و ۹۳۰ میلیون متر مکعب میشود. به عبارتی در حال حاضر بیش از ۸۵.۵ درصد ظرفیت سدهای تهران خالی است.»
وی افزود: «از ابتدای سال آبی جاری تا پایان فصل پاییز ۳۸ میلیمتر بوده، افزود: این امر نشان از کاهش ۵۱ درصدی میزان بارندگیها نسبت به متوسط بلندمدت دارد.» اعداد و ارقامی که توسط این مقام سازمان آب تهران مطرح شده، نشان میدهد که سامانههای بارشی فصل پاییز چندان قدرتمند ظاهر نشده اند و بارقههای امید اندکی روی بارشهای زمستانی متمرکز شده است. یکی از نکات دیگری که در حوزه بارش و ذخایر آبی کشور، از روزهای گذشته مورد توجه قرار گرفته است، مسئله تفاوت بارشهای دو کشور ایران و ترکیه است. موضوعی که البته از سوی کارشناسان با دلایل علمی مورد بررسی قرار گرفته و طبیعی ارزیابی شده است.
محمد درویش، کارشناس محیط زیست به فرارو در این باره گفت: «نباید این نکته را هم فراموش کنیم که میانگین ریزشهای آسمانی، حتی در ترکیه نیز نسبت به سالهای قبل، کاهش پیدا کرده است. یک دلیل که باعث شده است میزان «ابرناکی» در بالادست دریاچه ارومیه کم باشد این است که ما پهنه بزرگی از دریاچه ارومیه را از دست داده ایم، پهنهای بسیار مهم که تا پیش از این، ظرفیت گرمایی بسیار خوبی ایجاد میکرد، ابرناکی و بخار آب ایجاد میکرد و اکنون تبدیل به یکی از کانونهای تولید حرارت شده است و وقتی ابرها به سمت دریاچه ارومیه که هم اکنون لخت است میروند، دقیقا همان اتفاقی رخ میدهد که در کویر لوت رخ میدهد و ابرها پراکنده میشوند. همه این اتفاقات ناشی از این است که ما دریاچه ارومیه را خشک کرده ایم. ۸۵ درصد دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه شامل سدسازیهای متعدد و افزایش کشاورزی میشود. ۱۵ درصد شرایط دریاچه ارومیه نیز ناشی از تحولات تغییر اقلیم است.»
با توجه به این شراط پرسشهایی مطرح است از جمله این که با توجه به وضعیت بحرانی سدها چه راهکارهایی برای گذراندن کم آبی در بهار و تابستان وجود دارد و چرا برای دوره کم آبی پیش بینیهای لازم اندیشیده نشده است؟ سعید جمالی، متخصص حوزه منابع آبی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی و مدیر دفتر پژوهش و مدیریت دانش شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران به پرسشهای فرارو پاسخ داده است:
سعید جمالی به فرارو گفت: «این که هم اکنون چند درصد سدهای کشور خالی است یا پر اهمیت چندانی ندارد، مهم این است که در سالهای گذشته و در این بازه زمانی، سدهای ما در چه شرایطی قرار داشته اند. اقلیم منطقهای تهران و سدهایی که وظیفه تامین آب تهران را دارند به شکلی است که سدها، بیشترین منابع آبی خود را در زمستان و بهار دریافت میکنند؛ به همین دلیل پاییز به تنهایی نمیتواند ملاک قرار بگیرد. درباره این که بارندگیها در کشور به شدت کم شده؛ درست است و بارندگیها نسبت به سایر سالها کاهش پیدا کرده است. به طور کلی نه فقط در تهران بلکه در کل ایران، تعیین نرخ بارندگی کشور، وابستگی شدیدی به دی ماه به بعد تا نیمه اردیبهشت دارد. اگر نرخ بارشهای آتی، بالا باشد، میتواند تا حدودی، بخشی از چالشها را التیام ببخشد. اما هر اندازه هم چالشهای فعلی حل شود باز هم با یک مشکل دیگر رو به رو هستیم؛ اضافه مصارفی که بر اساس بارگذاری زیاد روی منابع آبی شده است. مناطق پیرامونی استان تهران شامل تهران، البرز و قزوین میشود که منابع آبی مشترک و متصل دارند. قسمت قابل توجهی از جمعیت کل کشور نیز در این سه استان ساکن هستند و من به شدت نگران حجم جمعیتی بالای این مناطق در قبال کم آبی هستم.»
وی افزود: «ابتدای سال آبی، گزارشهای سازمان هواشناسی بسیار دلگرم کننده بود و وعده سالی پر باران (در پاییز و زمستان) را میداد. شاید یکی از دلایلی که میزان رهاسازی آب سدها بیشتر شده هم، با استناد به همین گمانه زنیهای خوش بینانه هواشناسی بوده است. درواقع پیش بینیها در حال تغییر به سمت کم بارشی است. هر چه جلوتر برویم و بارشهایی که انتظار داشتیم محقق نشود، شرایط سختتر خواهد شد و احتمال دارد تنش آبی در اکثر نقاط کشور بیشتر باشد. چالشهای کمبود آب میتواند منجر به مشکلاتی مثل انتقال آب با تانکر یا جیره بندی شود.»
این استاد دانشگاه گفت: «نگاهی به وضعیت فعلی در مقایسه با سال قبل نشان میدهد، همانطور که ما سال قبل را با بحران سپری کردیم، امسال نیز شرایط بحرانی ادامه پیدا میکند و ممکن است حتی امسال بدتر باشد. این بسیار مهم و ویژه است که مدیران حوزه آب موفق شوند هم عرضه (تامین منابع آب) را کنترل کنند و هم مصارف را. امسال که چنین شرایطی ایجاد شده است و منابع کم است، مجبوریم فشار زیادی روی بخش مصارف وارد کنیم. بخشی از مصارف، به حوزه کشاورزی مرتبط است. بیش از ۹۰ درصد از مصارف آب کشور در حوزه کشاورزی است. شاید این رقم در منطقههایی مثل تهران و استانهای همجوارش کمتر باشد، اما نقش مهمی دارد. وقتی چنین اتفاقاتی در هر کجای جهان رخ میدهد، اولویت بندیها تغییر میکند؛ برای مثال الویت را روی محیط زیست و آب شرب میگذارند و اگر شد، روی کشاورزی هم فکر میکنند. برای ما به ازای کاهش سهم آب صنعت کشاورزی نیز اغلب به شکل مادی، بودجهای را تخصیص میدهند.»
وی افزود: «اما در تهران که اکثر قسمت سدها فقط برای شرب استفاده میشود، چارهای وجود نخواهد داشت به جز اعمال فشار روی نوع مصرف شهروندان و این که احتمالا ساعت مصرف آب کنترل شود. در دهه هشتاد ما چند سال پیاپی سیستم «جیره بندی آب» داشتیم. این روش شاید یکی از نهاییترین روشها باشد. همچنین میتوان سهم آب باغات و بوستانها و پارکها را کاهش داد که این روش نیز تبعات خاص خود را دارد و بی خطر نیست. یکی دیگر از روشهای رایج، افزایش تعرفه مادی آب است.»
این متخصص منابع آبی در ادامه گفت: «برای پیشگیری از بحرانهای آبی مشابه با آن چه که اکنون در کشور رخ داده، روشهایی وجود دارد، برای مثال ما باید روشهای انتخابی مدیریت منابع آبی را بر اساس برنامه ریزیهای هوشمندانهای انجام دهیم. نباید خودمان با دست خود، شرایط کشور را به سمت محدوده آسیب پذیری ببریم. وقتی نزولات جوی ما در خوشبینانهترین حالت، یک سوم متوسط جهانی است، شعارهای «خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی» اصلا توجیه پذیر نیست. کشور ما در شرایطی است که در خوشبینانهترین حالت، ۲۳۰ الی ۲۴۰ میلی متر بارش دارد (در شرایط عادی کمتر از ۱۱۰ میلی متر میانگین بارش داریم)، تاکید غیرمنطقی روی تولیدات کشاورزی به همین شرایطی منتهی میشود که در کشور میبینیم. در حال حاضر سرانه «آب تجدید پذیر» در ایران به شدت افت کرده است و از اعداد بسیار بزرگ به ۱۲۰۰ الی ۱۱۰۰ متر مکعب در سال به ازای هر نفر، رسیده است. از طرف دیگر، سرانه مصرف بسیار بالایی داریم که حدود ۹۰۰ تا ۱۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر در سال است.»
وی افزود: «این دو عدد نشان میدهد که هر چه در سال به دست میآوریم فورا مصرف میکنیم. همچنین شاید با این وضعیت بتوانیم سالهایی با بارش بهنجار را به هر نحوی شده سپری کنیم، اما کافیست که کمی خشکسالی در کار باشد تا با بحران کمبود منابع آبی رو به رو شویم. در چنین شرایطی است که انواع و اقسام مشکلات از تنشهای اجتماعی تا سیاسی و امنیتی در کشور ظاهر خواهد شد. با توجه به این که قسمت قابل توجهی از کشور به کشاورزی وابسته است، کمبود آب مشکل زا خواهد بود و البته دامها نیز از بین میروند. همه اینها حاصل باگهایی است که در سیاست گذاری ما وجود دارد. ما باید به سمتی برویم که با کمترین نرخ مصرف آب، ارزش افزوده ایجاد کنیم و به جای صنایعی که «آب بَر» هستند، به دنبال تکنولوژیهایی باشیم که با حداقل مصرف آب بالاترین سوددهی را برای کشور خواهند داشت.»