صالحی می گوید: ما بارها اعلام کردیم حامی جبهه مقاومت هستیم چه تسلیحاتی و چه از نظر آموزشهای نظامی و چه از منظر حقوق بینالملل ما حامی مقاومت فلسطین هستیم، اما هر کسی باید از خانه خودش دفاع کند و نباید انتظار داشت، ایران به فلسطین سرباز بفرستد.
نزدیک به سه ماه از حمله توفانی حماس به اسرائیل گذشت. نزدیک به سه ماه از کشتار خونین مردم غزه به تلافی حمله توفانالاقصی گذشت. رسانههای اسرائیلی این عملیات را بینظیر در تاریخ و شکستی وسیع برای این رژیم دانستند. همچنین براساس گفتههای برخی رسانهها به نقل از سربازان اسیر شده حماس این عملیات در طول یک سال برنامهریزی شده بود. اسرائیلیها حتی با قطع آب و برق، بمباران مناطق مسکونی، کشتار غیرنظامیان، زنان و کودکان، بمباران کادر درمان و بیمارستانها و استفاده از سلاحهای ممنوعه هنوز نتوانستهاند به آنچه میخواستند برسند.
به گزارش سازندگی، در این جنگ که یک سوی آن پیروزی حماس بود، سوی دیگرش انتقام اسرائیل از مردم غزه و کشتار آنان بود. تا ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳ (۴ دی) در حملات اسرائیل به غزه بیش از ۲۰ هزار و ۴۲۴ کشته و بیش از ۵۴ هزار زخمی شدند که بیشتر آنها زن و کودک بودند. همچنین در این مدت ارتش اسرائیل بیش از ۵۲ تن مواد منفجره در نوار غزه پرتاب کرده و بیش از ۳۰۵ هزار واحد مسکونی را تخریب کرده و بالای یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر آواره شدهاند.
گفتگو با علی اکبر صالحی،وزیر پیشین امور خارجه در مورد تحولات جنگ غزه را بخوانید:
تاثیرات جنگ غزه بر ژئوپلیتیک و مناسبات بینالمللی جهان چه بوده و چه اثری بر جنگ اوکراین و روابط ایران و عربستان گذاشته است؟
ابتدا باید تاکید کنم بحران غزه بحران پیچیدهای است؛ چه از حیث سوابق و چه از حیث لواحق. دلیل اینکه چه مسالهای باعث بحران اخیر غزه شد، خود یک تاریخ دارد و اینکه آینده این بحران چه خواهد بود، نیاز به یک تحلیل دقیق دارد. وجود مجاهدین در غزه اعم از حماس یا جهاد اسلامی برآمده از جبهه مقاومت است که ریشه در قبل از انقلاب اسلامی دارد. جبهه آزادیبخش فلسطین که بیشتر متاثر از ناسیونالیسم عربی بود و در بستر ملیگرایانه با اسرائیل مبارزه میکرد سپس امام موسی صدر با تاسیس جبهه امل به مقاومت صبغه اسلامی داد.
از زمانی که انقلاب در ایران تحقق یافت، مشاهده میکنیم که مساله فلسطین بهعنوان یک مساله محوری در جهان اسلام مطرح میشود که البته با هوشمندی امام خمینی (ره) نام این انقلاب را انقلاب اسلامی گذاشتند؛ نه انقلاب شیعی و تاکید بر اسلامیت کردند و برای اینکه جهان اسلام حول یک محور جمع شود، مساله فلسطین را مساله محوری جهان اسلام قرار دادند و به مقاومت فلسطین صبغه اسلامی دادند و ملیگرایی کنار گذاشته شد.
البته در دل مقاومت اسلامی، ملیگرایی و ناسیونالیسم هم است. «حبالوطن منالایمان»، «وطندوستی بخشی از ایمان است»، اما همه ایمان نیست. امام این کار را کردند و محور مقاومت اسلامی شکل گرفت و منظومه جدیدی در بحث مقاومت فلسطین ایجاد شد و یک آرمان جدیدی شکل گرفت که در بستر اسلامی حرکت میکند و به دنبال آزادی فلسطین است.
اکنون جبهه مقاومت که بیشتر تاکید بر حماس داریم و از اعضای اصلی مقاومت اسلامی در فلسطین هست را مورد بحث قرار میدهیم. حماس اکنون درگیر جنگ ویرانگری است و جبهه مقاومت نام این حمله را «توفان» نامید و این نام، جالب و قابل تامل هست که چرا نام آن را توفان گذاشتند. قبل از اینکه وارد این بحث بشوم باید این مساله را عرض کنم که جبهه مقاومت قبل از شروع این جنگ، برنامهریزی دقیق و فراگیری داشتند.
دقیقا سوال بنده این است، چرا حماس این بازه زمانی از دنیا را برای شروع این جنگ انتخاب کرد؟
همانطور که گفته شد این برنامهریزی دقیق، تمامی جوانب را در نظر گرفته است. به عبارت دیگر، طراحی توفانالاقصی سالها طول کشیده است تا در زمان مناسب به اجرا برسد.
بنده فرمایش شما را قبول دارم، عرض بنده زمانبندی این حمله بزرگ در عرصه بینالمللی بود، درست در زمان حمله گسترده روسیه به اوکراین یا عادیسازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی انجام شد و مثال بارزتر، در زمانی که ریاض به مرکز گفتگو و تعامل تبدیل شده بود این حمله یا توفان بزرگ شکل گرفت.
ببینید مجاهدین در غزه تمام ملاحظات لازم را در نظر گرفته بودند که چنین تصمیم بزرگی را اتخاذ کردند. در وهله اول، آمادگی مجاهدین بود که بسیار مهم بود. مجاهدین میدانستند با دشمن غداری مواجه خواهند شد که به هیچ اصول انسانی پایبند نیست ضمن اینکه آن موقع افکار عمومی جهان چنین تصوری از ماهیت رژیم صهیونیستی نداشت، اما مجاهدین با آگاهی از واکنش ددمنشانه این رژیم دست به این عملیات بزرگ زدند. آنها تجربیات جنگهای گذشته مثل جنگ ۳۳ روزه اسرائیلیها با حزبالله لبنان و قبل از آن، فاجعه صبرا و شتیلا توسط شارون و جنایات دیگر این رژیم را داشتند. این نشان میدهد آنها کاملاً آگاه بودند.
برگردیم به سوال شما، با درک اوضاع بینالمللی و اینکه میدانستند شرایط بینالمللی هم یک شرایط آشفته است و همانطور که شما گفتید بحث اوکراین را داشتیم، بحث روابط ایران و عربستان، بحث عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل و مسائل خاورمیانه و یمن، بحث قیمت نفت را داشتیم و بالاخره میشود گفت، دنیا در یک وضعیت غیرمستقری است و شرایط متلاطمی دارد و مجاهدین کاملاً آگاه به این مسائل بودند و تشخیص دادند در این شرایط و وضعیت جهان و آن آمادگی که برای خودشان ایجاد کردند، پیشبینی میکردند که این جنگ دامنهدار و طولانی باشد، با این اوصاف این حمله را آغاز کردند.
پس با آگاهی از شرایط جهان چنین بازه زمانی را انتخاب کردند؟
بله. با آگاهی کامل این عملیات شروع شد، برای اطلاعات بیشتر مسالهای را مطرح میکنم. در این چند ماه گذشته از عملیات توفانالاقصی طبق اطلاعاتی که دوستان به بنده دادند، حماس و جهاد اسلامی تاکنون از ۳۰ تا ۳۵ درصد از توان خود را به کار گرفته و هزینه کردهاند و هنوز ۶۰ تا ۷۰ درصد آن پا برجاست، در صورتی که اسرائیل اکنون تعطیل هست، اسرائیل با جابهجایی صدها هزار نفر از شهروندان خود مواجه است.
اغلب آنهایی که به خارج رفتهاند گفتند، دیگر به اسرائیل برنمیگردیم؛ کلاً اسرائیل دچار مشکل است و اگر بخواهیم اسرائیل را از منظر اجتماعی و اقتصادی نگاه کنیم، هزینه هر روز جنگ برای اسرائیل بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار است. در ۷ اکتبر که جنگ آغاز شد، طبق آمار ۵۵ درصد افکار عمومی جهان با اسرائیل بود، اما از شروع جنگ و عملیات توفانالاقصی به بعد طبق اعلام آمار همین مراکز ۹۵درصد افکار عمومی جهان علیه اسرائیل شده و از اهالی غزه حمایت میکنند.
نزدیک به سه ماه از جنگ گذشته و اسرائیل تاکنون به هیچ یک از اهداف خود به طور قاطع نرسیده است. ۳۶۰ کیلومترمربع باریکه غزه هست و مردم فکر میکنند، جنگ در این ۳۶۰ کیلومتر است درحالی که در بخشی از این باریکه تمرکز جنگ هست که حدود ۴۰_۵۰ کیلومترمربع وسعت دارد و اسرائیل نتوانسته آنگونه که میخواست در این ۴۰-۵۰کیلومتر مستقر شود و فقط ویرانگری میکند و در مقابل دیدگان جهانیان دست به جنایت جنگی و سلاخی انسانها میزند.
نکته مهم، جامعه خود اسرائیل هست که تابآوری مردم اسرائیل بهشدت پایین آمده است. مردم غزه چیزی برای از دست دادن نداشتند، اما یهودیان ساکن در سرزمینهای اشغالی از یک رفاه برخوردار بودند و اکنون دو ماه است با آشفتگی شدید مواجه هستند. نکته دیگر اینکه، حیثیت سیاسی آمریکا و غرب مخدوش شد. جهان متوجه شد که اسرائیل منافع خود را هرگز فدای منافع آمریکا نکرده، اما همواره منافع آمریکا را فدای منافع خودش کرده است.
یکی از مسئولان آمریکایی چندی پیش در مصاحبهای گفت، ضربهای که اسرائیل به آمریکا زده، یک ضربه حیثیتی است. اسرائیل حیثیت سیاسی آمریکا را نزد مردم و جهانیان مخدوش کرده است. نفاق غرب اینجا آشکار میشود که وقتی با کشوری غیرهمسو مواجه میشوند و قضاوتی میخواهند انجام بدهند تمام قوانین و مقررات مصوب جهانی مثل کنوانسیونهای بینالمللی از قبیل کنوانسیونهای ژنو یا قوانین جنگ را مبنا قرار میدهند، اما در قضیه اسرائیل، همه این الزامات را نادیده گرفتند و این به جهان نشان میدهد، مقررات بینالمللی تا زمانی که اهداف قدرتها را در برگیرد معنا دارد، اما همین که پای منافع یا حمایت از ضعفا در میان باشد این مقررات کان لم یکن میشود.
مالکوم ایکس میگفت: این آزادی نیست (democracy) که شما موعظه میکنید بلکه این نفاق است (hypocrisy). این نفاق برای جهانیان روشن شد. وجدان عمومی جهان متوجه شد که اسرائیل چه موجود خطرناکی است و اینکه حمایتکنندگان اسرائیل چقدر منافق هستند و اینها دستاوردهای بزرگی برای فلسطین در عرصه افکار عمومی جهان است. اگر بخواهیم به دستاوردهای حماس و جنبش جهاد اسلامی بپردازیم، دستاورد عملیاتی و عینی آن این است که اسرائیل تاکنون به هیچ یک از اهداف عمده نظامی خود نرسیده و روزانه خسارتهای سنگین نظامی متحمل میشود و این پیروزی علنی مجاهدین است، اما پیروزی سیاسی جنگ غزه پس از جنگ و آتشبس غزه عیان خواهد شد و پیروزی اصلی هنوز مخفی است و اینجا در پاسخ به سوال شما باید گفت که جهان دچار یکسری تناقضات سیاسی خواهد شد.
چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه اخلاق سیاسی جهان دچار مشکلاتی خواهد شد و حتی ممکن است، سازمان ملل از این تناقضات متاثر شود. دبیرکل سازمان ملل، آقای گوترش که مدافع و حامی اسرائیل بود دیگر تسلیم شده و هر گلهمندی که دارد علیه اسرائیل بیان میکند و جایی برای دفاع از اسرائیل ندارد و با زبان و ادبیات مختص خودش اینگونه تفهیم میکند که جنایات اسرائیل به حد نهایت رسیده است. بعد از توقف جنگ انشاالله شاهد پیروزیهای سیاسی توفانالاقصی خواهیم بود.
چرا مقاومت نام این عملیات را توفانالاقصی گذاشت؟
ما در فارسی ضربالمثلی داریم که اگر باد بکارید، توفان درو خواهید کرد. اسرائیل ۷۵ سال باد کاشته بود و اکنون این توفان، تومار خودش را در هم خواهد پیچید و این آغاز زوال اسرائیل هست و این اسم مناسبی برای این عملیات است.
و آینده جهان؟
بعد از توقف جنگ قطعاً در عرصه بینالمللی و سیاسی دچار تحولات قابل توجهی خواهیم بود. افکار عمومی جهان دیگر مسحور مظلومنمایی اسرائیل نخواهد شد. آمریکا به شدت درگیر جنگ اوکراین است. در اوکراین کوچکترین اتفاقات را در بوق حقوق بشری میکرد و اکنون در غزه، چشم را به روی فجیعترین جنایات و سلاخی زنان و کودکان بسته و آمریکا دچار مشکلات حیثیتی خواهد شد از اینکه چگونه رفتار اخیر خود را توجیه کند؟ این تناقضات اصلاً کوچک نیست و مساله بسیار مهمی است.
کنگره آمریکا چندی پیش بسته ۶۰ میلیارد دلاری کمک به اوکراین را تصویب نکرد و آن را رد کرد و این نشان میدهد، اتفاقات بزرگی در عرصه تحولات جهان درحال وقوع هست و محبوبیت آقای پوتین اکنون در روسیه به بالاترین حد خود رسیده است.
دنیا آبستن حوادثی خواهد بود که از نوع سخت نخواهد بود و تحولات مهم و نرمی را در پیش خواهیم داشت و در عرصه سیاسی، اتفاقات مهمی خواهد افتاد و اندیشکدهها شروع به تحلیل این وقایع خواهند کرد. در خود آمریکا بخش قابل ملاحظهای از افکار عمومی این کشور برای غزه بسیج شده و این مساله بیسابقه است، زیرا که لابیهای اسرائیل در آمریکا بسیار قوی بود و اجازه نمیدادند، کسی علیه اسرائیل صحبت کند.
چندی پیش رؤسای دانشگاههای امآیتی، هاروارد و فکر کنم پنسلوانیا توسط کنگره احضار شده بودند که چرا در دانشگاههای شما علیه اسرائیل صحبت میشود و چرا شعار ضداسرائیلی در دانشگاههای شما سر داده میشود که این مساله بیسابقه است. در آمریکایی که مدعی آزادی بیان و پاسخ رؤسای دانشگاهها به کنگره بسیار جالب است و پاسخ دادند تا زمانی که شعار تبدیل به عمل نشده، مردم و دانشجویان میتوانند حرف بزنند و طرف مقابل در کنگره از این پاسخ عصبانی میشود و اینها واقعیتهایی است که رخ داده و امروز مساله اشغال فلسطین برای مردم آمریکا هم مهم شده و موضوعیت پیدا کرده است.
به هر حال وضعیت فلسطین وضعیت حقی هست که در جهان درحال آشکار شدن است و افکار عمومی حقیقت آن را بیشازپیش درک میکند. اسرائیل دیگر اسرائیل قبل جنگ غزه نیست و نزد افکار عمومی جهانیان قابل اعتماد نخواهد بود. خیلی باید تلاش کنند تا چهره کریه خود را بازسازی کنند. هولوکاست را شنیده بودیم، ولی الان هولوکاست فجیعتر را در برابر دیدگان جهانیان به «رای العین» دیدیم.
در دولتهای قبل خیلی صریح اعلام میشد که ما از گروههای مقاومت، حمایتهای نظامی مالی و ... انجام میدهیم و حتی سیدحسن نصرالله به تلویزیون میآمد و سخنرانی میکرد که هزینه ما را ایران میدهد یا در اوج مذاکرات برجامی که خود حضرتعالی تشریف داشتید، شعارها و رفتارهای نظامی تنشآفرین گفته و انجام میشد، اما در دولت فعلی نهتنها حاشا میکنند که ما اکنون به مقاومت کمک میکنیم بلکه کلا مساله را انکار میکنند که ما از عملیات توفانالاقصی بیخبر بودیم. این رفتارهای دوگانه برای چیست و این مواضع نرم چه علتی دارد؟
خیر، ایران همان مواضع قبلی را دارد و مظلومیت ایران اینجا مشخص شد. ما بارها اعلام کردیم حامی جبهه مقاومت هستیم چه تسلیحاتی و چه از نظر آموزشهای نظامی و چه از منظر حقوق بینالملل ما حامی مقاومت فلسطین هستیم، اما هر کسی باید از خانه خودش دفاع کند و نباید انتظار داشت، ایران به فلسطین سرباز بفرستد. خب این یعنی چی؟ داستان حضرت موسی (ع) است که قوم بنیاسرائیل به حضرت موسی (ع) میگوید: تو و پروردگارت بروید و با آنان بجنگید و ما اینجا نشستهایم! حالا هم در این مساله هر کسی باید از خانه خودش دفاع کند و ایران هم اینگونه عمل کرده است. ما از مقاومت حمایت کردیم و حمایت میکنیم و سیاست جمهوری اسلامی همچنان همان است که از ابتدا گفته شده و همان تکرار شده و هنوز هم پایبند به آن است.