الهه خادمی درباره سابقه بازیگری خود در این سبک و سیاق، اظهار کرد: غزال برای من ارزشمند است و شخصیتی است که خیلی دوستش دارم و آن را با عشق بازی کردم. پیش از این نقشهایی بازی کرده بودم که بیشتر اجتماعی بودند، ولی نه کار تاریخی و نه کاراکتری مانند غزال را تجربه کرده بودم. به یاد ندارم، بخش وحشیها و خود کاراکتر غزال را در پروژههای تلویزیونی دیده باشم. این مدل نقش نوشتن به خصوص برای خانمها خیلی کم اتفاق میافتد و بازی کردن چنین نقشی نوعی خوش اقبالی است.
بازیگر نقش غزال در سریال «مستوران۲» با اشاره به حجم سنگین چهره پردازیها و سختیهای کار در مستوران یاد آورشد: گریم غزال از جمله گریمهای سخت بود، طوری که در فصل اول در ضبط سکانسی در اثر دود فراوان، به دلیل استفاده از لنز، لنز در چشم من فاسد شد از آنجا که لوکیشن غزال اکثرا در اطراف تهران، بیابان و تپهها و فضاهای خاکی بود، همین ماجرا مخاطراتی را برای لنز چشمم به وجود میآورد که منجر به مراجعه مکرر به چشم پزشک شد.
به گزارش ایرنا، بازیگر نقش غزال در سریال «مستوران۲» گفت: در فصل اول در اثر دود فراوان، به دلیل استفاده از لنز، لنز در چشم من فاسد شد همین ماجرا مخاطراتی را برای لنز چشمم به وجود میآورد که منجر به مراجعه مکرر به چشم پزشک شد.
مستوران ۲ به کارگردانی سید علی هاشمی، نویسندگی محمد حنیف و تهیه کنندگی عطا پناهی محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که از شبکه یک پخش میشود. این سریال بر اساس افسانهها و حکایتهای کهن ایرانی ساخته شده است.
الهه خادمی درباره نقش خود در فصل دوم مجموعه مستوران، عنوان کرد: در این فصل بسیار عمیقتر و با جزئیات بیشتری شخصیت غزال را میبینیم. به اصطلاح در فصل یک، غزال را در لانگ شات (نمای دور) میدیدیم و در فصل دو در کلوزآپ (نمای بسته). به اضافه اینکه در فصل دو بیست سال از قصه فصل یک گذشته و غزال در این فصل پختهتر و با ثباتتر رفتار میکند؛ در واقع هیجانات نوجوانی فصل یک را از سر گذرانده و به اهداف بزرگتری فکر میکند. غزال فصل دو رئیس قبیلهای است که با تمام وجود در جهت حفظ منافع قبیله اش تلاش میکند و از همه آنچه در توان دارد مایه میگذارد که جسارتش تحسین برانگیز است.
این بازیگر سینما و تلویزیون درباره سابقه بازیگری خود در این سبک و سیاق، اظهار کرد: غزال برای من ارزشمند است و شخصیتی است که خیلی دوستش دارم و آن را با عشق بازی کردم. پیش از این نقشهایی بازی کرده بودم که بیشتر اجتماعی بودند، ولی نه کار تاریخی و نه کاراکتری مانند غزال را تجربه کرده بودم. به یاد ندارم، بخش وحشیها و خود کاراکتر غزال را در پروژههای تلویزیونی دیده باشم. این مدل نقش نوشتن به خصوص برای خانمها خیلی کم اتفاق میافتد و بازی کردن چنین نقشی نوعی خوش اقبالی است.
او در جواب اینکه آیا میتوان گفت نقش غزال یا در کل مجموعه مستوران، نوعی فانتزی یا سورئال است، افزود: بله به نوعی شبیه به رئالیسم جادویی است. ماجرای سیمرغ، دوال پا، طلا که یک جادوگر است و قبیله وحشیها که بافتی کاملا متفاوت و بدوی دارد، همه کدهای فانتزی دارند و برگرفته از داستانهای کهن و سینه به سینه ایرانی هستند.
این هنرمند درباره تجربه همکاری با علی هاشمی، به عنوان کارگردان، گفت: کار کردن با او برای من تجربه لذت بخشی بود. چرا که بر کار مسلط بود و دقیقا میدانست که میخواهد چه کند و این تسلط، کار کردن گروه با او را بسیار لذت بخش و راحت کرده بود. آقای هاشمی کارگردانی همراه و همدل بود که از ایدهها استقبال میکرد و این برای من بازیگر فرصت خوبی بود که دستم را باز بگذارد تا بتوانم جسارت بیشتری برای بازی در نقش داشته باشم و به یاری خدا توانستیم همکاری خوبی با هم داشته باشیم.
خادمی با اشاره به بازخوردی که در طول پخش سریال، از مخاطبان داشته، گفت:، چون تماشاگران در فصل قبل پیش زمینهای از کلیت اثر داشتند؛ پس از پایان پخش فصل یک میپرسیدند که آیا فصل ۲ ساخته خواهد شد و پیگیر بودند، مشخص بود که ارتباط خوبی با سریال گرفتهاند. در نتیجه ما متوجه میشدیم زحمات گروه نتیجه داده و این بازخوردها برای ما خوشایند بود، به ویژه درباره نقش غزال که من به شکل مستقیم در جریان بازخوردهای آن بودم و با توجه به استقبال مخاطبان مشخص بود که این کاراکتر توانسته کار خودش را به خوبی انجام دهد. در این مدت نظرات جالبی درباره غزال گرفتم و متوجه شدم با اینکه نقش ذاتا منفی است، اما حضور این کاراکتر حس بدی را در مخاطب ایجاد نمیکند. در اصطلاح، منفی سمپاتی (همدلی برانگیز) است و بیننده دوست دارد سکانس هایش را تماشا کند.
این هنرمند درباره اینکه نقش غزال تا چه میزان با خصوصیات فردی و درونیات وی شباهت داشت، تأکید کرد: کاملا متفاوت بود و از این رو من باید آن را در ذهن خود میساختم، چون نه شباهتی به خود من داشت و نه ما به ازای بیرونی اش را دیده بودم. غزال کاراکتری نبود که مشابهش را در کوچه و خیابان یا حتی کارهای مرسوم تولید شده بتوان دید. در نتیجه باید نقش را کاملا ذهنی و با کمک نویسنده و کارگردان، با توجه به فضای فیلمنامه میساختم. در واقع شخصیت غزال در فضای ذهنی نویسنده، کارگردان و من به عنوان بازیگر جوشیده، شکل گرفته و تبدیل به کاراکتری شد که حالا میبینیم.
ایفاگر نقش غزال از ویژگیها و تفاوتهای طراحی چهره و گریم خود در دو فصل مستوران، ابراز کرد: در فصل گذشته، نشانی در صورت این کاراکتر بود که این همان نشان مرسوم قبیلهای است که غزال در آن زندگی میکند در واقع همه اعضای قبیله نقشی بر چهره دارند. نشان روی چشم غزال در این فصل تغییر کرد و کمی متفاوت شد که این شاید حتی باعث شد من بهتر بتوانم با میمیک صورتم کار کنم. هر دو گریم در فصل اول که توسط احسان روناسی و فصل دوم که توسط امید گلزاده طراحی شد با بهره گیری از خلاقیت و ایدههای ناب طراحان به شکل گیری کاراکتر غزال کمک شایانی کرد و برای تماشاچی جذاب بود.
او با اشاره به حجم سنگین چهره پردازیها و سختیهای کار در مستوران یاد آورشد: گریم غزال از جمله گریمهای سخت بود، طوری که در فصل اول در ضبط سکانسی در اثر دود فراوان، به دلیل استفاده از لنز، لنز در چشم من فاسد شد از آنجا که لوکیشن غزال اکثرا در اطراف تهران، بیابان و تپهها و فضاهای خاکی بود، همین ماجرا مخاطراتی را برای لنز چشمم به وجود میآورد که منجر به مراجعه مکرر به چشم پزشک شد.
بازیگر مستوران در رابطه با زمان گریم و لباس و تأثیر گذاری این دو عنصر، در بازیها خاطرنشان کرد: زمانی که برای آماده سازی چهره و لباس من قبل از رفتن در مقابل دوربین اختصاص مییافت، شاید حدود دوساعت و نیم یا کمی بیشتر بود. این زمان، برای بازیگری که بعدش باید آنقدر انرژی داشته باشد که جلوی دوربین رفته و نقش ایفا کند، زمان زیادی است. اما همین لباس و گریم با همه سختی هایش، به قدری در ایفای یک نقش کمک کننده است که هنگام تکمیل آن در مقابل آینه گویی، کم کم شخصیت در بازیگر، جان میگیرد و به من بازیگر کمک میکند تا کاراکترم را بسازم. از همانجا به مرور بازیگر وارد کالبد کاراکتر میشود و خود را پیدا میکند.
این بازیگر که بعد از مستوران مشغول بازی در یک کار تئاتر است در رابطه با کاراکترها و نقشهای مقابل خود گفت: بازیگران هم در فصل اول و هم دوم بسیار خوب و حرفهای بودند. من شانس این را داشتم که در کنار این بازیگران کار کنم، یاد بگیرم و هرگاه در سکانس یا لوکیشنی بازیگر جدیدی وارد میشد، تجربه متفاوتی را کسب کنم. در زمان ضبط مستوران فقط با آن مجموعه درگیر بودم، ولی این روزها نقشی در یک تئاتر بر عهده دارم که کاملا متفاوت با نقش قبلی من در مستوران است. ترسی که معمولا با من همراه است و یک رویه اشتباه در سینمای ما است؛ در گیر شدن در نقشی است که بازیگر پیش از آن بازی کرده و برای مخاطب جا افتاده است و کارگردانهای دیگر پیشنهاد نقشهای مشابه را به بازیگر میدهند که امیدوارم این اتفاق برای من نیافتد چراکه در آن صورت تمام خلاقیت بازیگر در نطفه خفه میشود.
وی ادامه داد: با توجه به بازخوردهایی که از تماشاگران، آشنایان و نظرات فضای مجازی گرفتم، متفق القول سریال را دوست داشتند و برایشان جالب بود. به خاطر فضای متفاوتی که دارد، کار را دنبال میکنند و میبینند و این خستگی را از تن تو به در میکند. آنچه که قابل توجه است وجود مخاطبان از هر گروه سنی است. چرا که سریال آنقدر کاراکترهای متفاوت و رنگارنگ در چند نسل دارد که بتواند هم مخاطب نوجوان و جوان و هم مخاطب میانسال و مسن را جذب خود کند. البته به عقیده من به دلیل استفاده از نقشهای اصلی جوانتر و قصه بشاشتر نسبت به فصل یک، این فصل احتمالا جوان پسندتر است.
این بازیگر در خصوص گویشها و دیالوگها در مستوران ابراز کرد: گویشی برای مستوران تعریف شده که برای تماشاگر امروزی قابل فهم باشد و جملات آنقدر سنگین و ثقیل نباشد که ببیننده متوجه دیالوگها نشود. ضمن اینکه ما باید نثر کلاسیک را در گفتگوها حفظ میکردیم و به گویش زمانه متن به آن وفادار میماندیم، در نتیجه بیان دیالوگها گاه به صورت کتابی و گاه کمی روانتر و نزدیک به محاوره است. تعمدی بر ادای دیالوگ بینابینی بود تا تماشاچی عامتر هم بتواند با دیالوگها ارتباط بگیرد. البته این هنر آقای حنیف، نویسنده کتاب و فیلمنامه نویس فصل دوم مستوران است.
وی در خاتمه ضمن تشکر از عطا پناهی تهیه کننده کار که مجال ساخت سریالی برگرفته از داستانهای کهن ایرانی را فراهم آورده گفت: من هر شب مستوران را دنبال میکنم و به نظرم زمان پخش بسیار خوبی دارد. خوشحالم از اینکه فصل اول مستوران را تماشاچیان دوست داشتند و این استقبال موجب شد تا فصل دوم هم ساخته شود. امیدوارم در فصل دو نیز این اتفاق بیافتد و با پخش قسمتهای پیش رو بازخوردهای بیشتری را از مخاطبان دریافت کنیم و همین انگیزهای شود برای ساخته شدن فصلی دیگر. با اینکه نقش غزال مخاطرات جسمی مثل برهم خوردن تعادل اسب در سکانسی و سُر خوردن نزدیک به مرگ را برایم به همراه داشت، اما به خاطر ویژگیهای منحصر به فرد نقش، در صورت ادامه دار بودن سریال، تمایل دارم باز هم این نقش را بازی کنم.