روسیه اگر در زمینه اختلافات ارضی به مذاکره و نهادهای حقوقی بین المللی باور دارد، چرا درباره شبه جزیره کریمه با اوکراین مذاکره نکرد یا اختلافاتش با اوکراین درباره دونتسک و لوهانسک را به دیوان بین المللی دادگستری نبرد و به جای آن با توپ و تانک و جنگنده و بمب افکن به همسایه غربی حمله کرد؟!
عصر ایران نوشت: روسیه اگر در زمینه اختلافات ارضی به مذاکره و نهادهای حقوقی بین المللی باور دارد، چرا درباره شبه جزیره کریمه با اوکراین مذاکره نکرد یا اختلافاتش با اوکراین درباره دونتسک و لوهانسک را به دیوان بین المللی دادگستری نبرد و به جای آن با توپ و تانک و جنگنده و بمب افکن به همسایه غربی حمله کرد؟!
در کمتر از ۶ ماه، روسها ۲ بار پا از گلیم خود درازتر کرده و درباره تمامیت ارضی ایران، با برخی کشورهای عربی همسویی کرده اند: بار اول در تیرماه امسال بود که با بیانیه نشست وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس همراهی کردند و خواستار مذاکره با امارات درباره مالکیت جزایر سه گانه یا ارجاع پرونده آن به دیوان بین المللی دادگستری شدند.
بار دوم نیز همین چند روز پیش بود که در نشست همکاریهای عربی - روسی که در مراکش برگزار شد، در کنار کشورهای عربی، همان موضع قبلی را تکرار کردند.
این خیانت آشکار روسها به ایران آن هم درست بحبوحه جنگ اوکراین که ایران به همکاری با روسیه در آن متهم است، با واکنشهای منفی زیادی در ایران مواجه شد. یکی از مهمترین واکنش ها، انتقاد صریح علی اکبر ولایتی بود که به روسها هشدار داد "برای به دست آوردن امتیازی کم ارزش و دست نایافتنی نیز به اعتبار خود لطمه وارد نکنند".
این موضع گیری از آن جهت اهمیت دارد که از سوی مشاور امور بین الملل عالیترین مقام رسمی کشور یعنی رهبری بیان شده است و میتواند حامل این پیام به مسکو باشد که در این ماجرا، فراتر از دولت ها، این حاکمیت ایران است که موضع گیری روسیه را مخرب، نابخردانه و خائنانه میداند.
روسیه اگر در زمینه اختلافات ارضی به مذاکره و نهادهای حقوقی بین المللی باور دارد، چرا درباره شبه جزیره کریمه با اوکراین مذاکره نکرد یا اختلافاتش با اوکراین درباره دونتسک و لوهانسک را به دیوان بین المللی دادگستری نبرد و به جای آن با توپ و تانک و جنگنده و بمب افکن به همسایه غربی حمله کرد؟!
سیاست خارجی روسیه به ویژه بعد از جنگ اوکراین که به انزوای این کشور در جهان غرب انجامیده، به روسپیگیری سیاسی شبیه شده است تا یک سیاست منسجم و اصولمند خارجی، آن هم از سوی کشوری که خود را وارث اتحاد جماهیر شوروی میداند که روزگاری نه چندان دور، نیمی از کره زمین را در سیطره سیاسی و ایدئولوژیک خود داشت.
هم از این روست که با ایران در جنگ اوکراین نرد عشق میبازد و از آن طرف بر سر جزایر ایرانی، عربی میرقصد!
در این دو باری که روسها علیه تمامیت ارضی ایران، مفت گویی کرده اند، مسوولان ایرانی و از جمله مشاور بین الملل رهبری به روسها هشدار داده اند که وارد خط قرمز ملت و حکومت ایران یعنی تمامیت ارضی نشوند. این هشدارها باید ادامه عملی داشته باشند و به عنوان مثال مسکو باید تغییری در موضع تهران راجع به جنگ اوکراین احساس کند.
به علاوه این بار باید به مسوولان سیاست خارجی کشور خودمان هشدار داد که بیش از این روی دوستی و اتحاد با روسیه حساب باز نکنند. روسیه نیز همانند همه کشورهای دنیا، در جست و جوی منافع حداکثری خویش است و از جمله میخواهد با نزدیکی اقتصادی به برخی کشورهای عربی ثروتمند، اقتصاد خسته از جنگ و تحریم خود را سر و سامان دهد.
این وظیفه مسوولان ایرانی است که سیاست خارجی ایران را چند وجهی کنند و همه تخم مرغها را در سبد روسها نگذارند.
دقت کنید: روسیه در وسط جنگ و در حالی که ایران در کنارش هست، این گونه علیه تمامیت ارضی ایران موضع میگیرد؛ بعد از پایان جنگ چه خواهد کرد؟! آیا هشداری بیدار کنندهتر از این وجود دارد؟!
حال بماند هشدارهای قبلی که جدی گرفته نشدند، از جمله این که پای تمام قطعنامههای تحریم ایران که در شورای امنیت به تصویب رسید، امضای روسیه نیز هست و نیز کارشکنیهای روسها برای کشدار شدن پرونده هستهای و مذاکرات برجامی.
به نظر میرسد روسها از این جهت گستاخ شده اند که فکر میکنند روابط ایران با آمریکا و اروپا تا ابد دچار تنش خواهد بود و تهران برای تغییر در این روابط ابتدا باید از مسکو مجوز بگیرد. باید این "توهم روسی" را زدود و به ولادیمیر پوتین و همکارانش در کاخ کرملین فهماند که ایران کارت بازی روسیه نیست و روابط فعلی ایران و غرب، ناشی از هر چه باشد، متاثر از منویات مسکو نیست و تهران در صورت لزوم و بر اساس منافع ملی خود، میتواند این روابط را به گونهای تغییر دهد که روسها حسرت این روزها را بخورند.