فیلم سینمایی «پالایشگاه» در حالی این روزها روی پرده سینماها است که فرآیند تولید و رونمایی آن در جشنواره فیلم فجر با عنوان «گلهای باوارده» حاشیههای بسیاری را برایش رقم زده بود.
فرارو- پرداخت به حوزه دفاع مقدس در فیلمهای سینمایی همیشه جذابیتهای خاص خودش را دارد. گاهی فیلمهایی که با این محوریت ساخته میشوند، به طور کلی کمدی هستند و گاهی هم در اوج جدی بودن، لحظات کمیکی ایجاد میکنند که روایت مسائل جنگ را برای مخاطب، کمی تلطیف میکند.
به گزارش فرارو، فیلم «پالایشگاه» ساخته مهرداد خوشبخت از آن دسته فیلمهایی محسوب میشود که در خلال اینکه یک مسئله در دوران جنگ تحمیلی را مطرح میکند، بخشهایی ناگفته از تاریخ را هم در خود جای داده است. این فیلم سال گذشته با نام «گلهای باوارده» در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری را دریافت کرد.
در این گزارش به داستان، عوامل و حاشیههای فیلم «پالایشگاه» پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
فیلم «پالایشگاه» پنجمین ساخته مهرداد خوشبخت به حساب میآید و گفته خودش این فیلم و فیلم «آبادان یازده شصت» دو فیلم از سه گانهای بوده که قصد داشته است درباره آبادان بسازد.
داستان فیلم «پالایشگاه» در سال ۱۳۵۹ و همزمان با جنگ تحمیلی و حصر آبادان اتفاق میفتد که تعدادی از مهندسین پالایشگاه نفت آبادان تلاش میکنند با امکانات و تجهیزاتی که در داخل انبارها است، پالایشگاههای دیگر را ترمیم کنند.
خوشبخت به گونهای به موضوع پالایشگاهِ آبادان پرداخته است که برای مخاطب هم به یک مسئله تبدیل میشود و برایاش اهمیت پیدا میکند. در واقع دغدغه کارگردان به شکلی است که میخواهد نشان دهد یک سری افراد در پشت جبههها حضور داشتهاند که کارهای موثری انجام دادهاند و ارزش آنها و کارهایشان کمتر از نیروهایی که در خط مقدم جنگیدند، نیست.
فیلم «پالایشگاه» اولینبار با نام «گلهای باوارده» در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد. به گفته خوشبخت، باوارده نام محلهای در آبادان است و احتمالا این نام برای مخاطبان ناآشنا است و به همین دلیل به «پالایشگاه» تغییر پیدا کرده است. پیش از این هم قرار بود اسم آن «گلهای کاغذی» باشد.
مهرداد خوشبخت پیش از ساخت فیلم «پالایشگاه»، فیلمهای «جای او دیگر خالی نیست»، «صدای پای من»، «عقاب صحرا» و «آبان یازده ۶۰» را کارگردانی کرده است. شاید بتوان گفت دلیل اینکه خوشبخت در دو فیلم اخیرش به مسائل دفاع مقدس پرداخته، این است که او پس از شروع جنگ تحمیلی به عنوان مهاجر جنگی با خانوادهاش در اهواز ساکن شد و با چالشهای آن زمان به خوبی آشنایی دارد و حالا در آثارش روایتهایی از اتفاقات زمان را پیش روی مخاطب قرار میدهد.
فعالیتهای حرفهای مهرداد خوشبخت البته محدود به چند فیلمی که کارگردانی آنها را برعهده داشته است، نیست. او سابقه همکاری نزدیک با فیلمسازی همچون ابراهیم حاتمیکیا در پروژه سنگیند «بهوقت شام» را هم در کارنامه خود دارد و یکی از تخصصهایش ساخت تیزر برای فیلمهای سینمایی است.
خوشبخت در قاب تلویزیون هم سریالسازی را تجربه کرده است که دو سریال پلیسی «آچمز» و «گشت پلیس» را میتوان از تجربههای متأخر او دانست.
فیلم «پالایشگاه» به نویسندگی مشترک حسین ترابنژاد و مهرداد خوشبخت و تهیهکنندگی سعید سعدی و با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت ساخته شده است. این فیلم همچنین در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری را دریافت کرد.
بازیگر نقش اصلی این فیلم بانیپال شومون است و در کنار او بازیگران دیگری همچون امیر رضا دلاوری و الهام نامی هم نقشآفرینی کردهاند اما بیراه نیست اگر شاخصترین نقشآفرینی این فیلم را به نام نادر سلیمانی بزنیم، بازیگری که هرچند حضوری کوتاه در فیلم دارد اما درخشان ظاهر شده است.
این فیلم به دلیل صحبتهای انتقادی مهرداد خوشبخت در نشست خبریِ فیلم، حاشیههایی به همراه داشت. خوشبخت دلیل دیر رسیدن نسخه کامل فیلم «پالایشگاه» به جشنواره فجر را اینطور عنوان کرد که این اتفاق بین آدمهای فنی و جشنواره رخ داد. خوشبخت همچنین درمورد اینکه نسخهای که در جشنواره نمایش داده شد، هنوز تمام نشده بود، گفت: «در این نسخه همه ایدههای ما اجرایی نشد و باعث شد نسخهای نامطلوب روی پرده ببینید. فیلمی هم که وزیر به تماشای آن نشست، ناقص بود و به وزیر هم گفتم این فیلم هنوز یک و نیم ماه کار دارد. یکی از مشکلات همیشگی من این است که بخشی از مسئولان ما واقع بین نیستند. واقع بین باشیم وقتی فیلمی دو ماه کار دارد بپذیریم که دو ماه کار دارد.»
خوشبخت اما به این اندازه هم قناعت نکرد و در نشست خبری فیلم در جشنواره، صراحتا نسخه به نمایش درآمده در فجر را «مزخرف» توصیف کرد تا نشان دهد چقدر معتقد است فیلمش از لحاظ فنی میتوانسته بهتر باشد.
یکی دیگر از حاشیههای مهم فیلم «پالایشگاه» قرارداد ایفای نقش حمید فرخنژاد در نقش اصلی فیلم بود که در فرآیند پیشتولید و بهواسطه یک حاشیه خبرساز شد. فرخنژاد سال گذشته برای حضور در این فیلم مبلغ یک میلیارد و نیم دستمزد دریافت کرد، اما چند روز قبل از اینکه مقابل دوربین قرار بگیرد، متأثر از اتفاقات و جریانات سیاسی سال گذشته ناگهان از کشور خارج شد و بازیگر دیگری در فیلم جایگزین او شد، اما مشخص نیست این مبلغ به عوامل برگردانده شد یا خیر.
یکی از شنیدهها حکایت از آن داشت که او امتیاز فیلم آخر خود در مقام تهیهکننده یعنی «میجر» را بهطور کامل به بنیاد فارابی واگذار کرده تا این دستمزد را به نوعی تسویه کرده باشد اما هفته پیش با همین فیلم در یک جشنواره خارجی حضور پیدا کرد تا مشخص شود هنوز امتیاز «میجر» را هم در اختیار خود دارد.
هنوز اطلاعات رسمی و شفافی درباره بازگرداندن دستمزد یک و نیم میلیاردی فرخنژاد منتشر نشده است.