در این گزارش میخواهیم به مساله «سرباز-مزدوری» در ارتش اسرائیل بپردازیم که بخشی از نیروهای خط مقدم اسرائیل در نبرد علیه حماس در غزه هستند.
شاید نام «سرباز- مزدور» به گوشتان خورده باشد؛ اما ندانید که ریشه آن چیست، به کجا برمیگردد و چرا اساسا «سرباز-مزدور» نامیده میشود. «سرباز-مزدور» قدمتی دراز دارد.
به گزارش دنیای اقتصاد، اگرچه طی سالهای اخیر و در جنگهای منطقهای (مانند جنگ روسیه در اوکراین، جنگ اسرائیل علیه حماس، جنگ آذربایجان و ارمنستان) این نام «متداولتر» شده و بیشتر به گوش میرسد، اما حقیقت این است که «سرباز-مزدوری» ریشه در اروپا دارد و بهعنوان میراثی منحوس از این قاره به دیگر کشورها و مناطق راه یافت.
اما در این گزارش میخواهم به مساله «سرباز-مزدوری» در ارتش اسرائیل بپردازم که بخشی از نیروهای خط مقدم اسرائیل در نبرد علیه حماس در غزه هستند. اما پیش از آن بیایید نگاهی گذرا به تاریخچه این عنوان داشته باشیم.
فرهنگ لغت بریتانیکا در تعریف «مزدور» چنین مینویسد: «سرباز حرفهای اجیرشده که برای هر کشور یا ملتی بدون توجه به منافع یا مسائل سیاسی میجنگد.» از این تعریف چنین مستفاد میشود که «جنگ» شغل و راه درآمدی برای این «سربازان حرفهای» است. به هر روی، از اولین روزهای «جنگهای سازمانیافته» تا توسعه ارتشهای دائمی در اواسط قرن هفدهم، دولتها اغلب نیروهای نظامی خود را با مزدوران تکمیل میکردند. به نوشته فرهنگ لغت بریتانیکا، استخدام مزدوران میتواند از نظر سیاسی خطرناک و پرهزینه باشد، همانطور که درباره «آلموگاوار»های اوایل قرن چهاردهم مصداق دارد. «آلموگاوار»ها مرزنشینان اسپانیایی بودند که توسط امپراتوری بیزانس برای مبارزه با ترکها استخدام شده بودند. «آلموگاوار»ها پس از کمک به شکست دشمن، شمشیرهای خود را علیه حامیان و اربابان خود بهکار گرفتند و به شهر «ماگنزی» در ترکیه امروز حمله کردند. پس از ترور رهبر خود، آنها دو سال را صرف ویرانی تراکیه کردند و سپس به مقدونیه رفتند.
به نوشته فرهنگ لغت بریتانیکا، پس از جنگ صدساله (۱۳۳۷-۱۴۵۳)، اروپا با هزاران مردی مواجه شد که برای چیزی جز جنگ آموزش ندیده بودند. بهعبارتدیگر، هنر دیگری جز جنگیدن نداشتند. در طول قرن پانزدهم، «گروهانهای آزاد» از سربازان سوئیسی، ایتالیایی و آلمانی خدمات خود را به شاهزادگان و دوکهای مختلف فروختند. بهعبارتدیگر، آنها در ازای ارائه خدمات نظامی به شاهزادگان و دوکها، پولی بهدست میآورند. این سربازان اجیرشده، اغلب حریص، وحشی و بیانضباط بودند و درصورتیکه بهقولمعروف «هوا را پس میدیدند» و «سُنبه حریف را پر روز مییافتند» میتوانستند از میدان جنگ بگریزند، به اربابان خود خیانت کنند و دست به غارت شهرها و غیرنظامیان بزنند. بیشتر رفتارهای شورشی آنها نتیجه عدم تمایل یا ناتوانی کارفرمایشان در پرداخت هزینه خدمات آنها بود. هنگامیکه نظم و انضباط سفتوسخت، با پرداختهای سریع و بهموقع اجرا شد (مانند ارتش موریس ناسائو)، مزدوران توانستند ثابت کنند که سربازان موثری هستند. بااینحال، از اواخر قرن هجدهم، مزدوران به سربازانی عمدتا ثروتمند تبدیل شدند.
از زمان جنگ جهانی دوم، آنها بهدلیل بهرهکشیهای خود در برخی از کشورهای جهان سوم، بهویژه در آفریقا، شهرت زیادی بهدست آوردهاند. این «سرباز-مزدوران» در آفریقا هم توسط دولت و هم توسط گروههای ضد دولتی استخدام میشدند تا دست به هر کاری که اربابان دستور میدادند، بزنند. یکی از معروفترین گروههای «سرباز- مزدور» که در بخشهایی از آسیا و آفریقا فعال بود گروه «واگنر» به رهبری «یوگنی پریگوژین» بود. او کسی بود که مزدوران روسی را در جنگ اوکراین به خدمت گرفت و توانست در این کشور موفقیتهایی هم برای ارتش روسیه بهدست آورد. اما در نهایت به ارباب خود خیانت کرد و با لشکر خود بهسوی مسکو رفت. پریگوژین در ۲۰۰ کیلومتری مسکو متوقف شد و ناگهان بهسوی بلاروس تغییر مسیر داد. او در طول این مسیر مورد استقبال مردم قرار گرفت و بسیاری از «پایان پوتین» سخن میگفتند. در نهایت به بلاروس پناهنده شد و پس از مدتی در یک سانحه هوایی به همراه تعدادی از رهبران این گروه کشته شد.
اما شاید برایتان جالب باشد بدانید که اسرائیل هم از جمله بازیگرانی است که از «سرباز-مزدوران» برای جنگهای خود استفاده میکند. بر اساس گزارش شبکه اسپانیایی «ال موندو»، ارتش اسرائیل بهعنوان بخشی از «عملیات نسلکشی» خود علیه نوار غزه به استفاده از مزدوران خارجی متوسل شده است. «میدلایست مانیتور» در گزارش خود در همین باره مینویسد، در میان «سرباز-مزدوران» خارجی یک مزدور بدنام اسپانیایی نیز وجود دارد که در پی تهاجم روسیه به اوکراین در کنار نیروهای اوکراینی جنگیده بود. ارتش روسیه تصور میکرد که «پدرو دیاز فلورس» مرده است، اما به گفته شبکه اسپانیایی «ال موندو»، او زنده و سالم است و در ارتش اسرائیل علیه غزه میجنگد.
فلورس انگیزه خود را برای پیوستن به ارتش اشغالگر چنین شرح میدهد: «من برای پول و به دلایل اقتصادی آمدم. اینها خیلی خوب پول میدهند، تجهیزات خوبی ارائه میدهند و کار هم آرام است. آنها ۳۹۰۰یورو (۴۱۸۷ دلار) در هفته پول میدهند.» بااینحال، او اصرار دارد که در بلندیهای جولان اشغالی میجنگد. «پدرو دیاز فلورس» به روزنامهای که با او مصاحبه کرد، میگوید: «ما فقط از کاروانهای تسلیحاتی یا نیروهای نظامی اسرائیلی که در نوار غزه هستند، حمایت امنیتی میکنیم. ما مستقیما با حماس نمیجنگیم و در عملیات تهاجمی شرکت نمیکنیم.» او میافزاید: «ما مسوول امنیت پستهای بازرسی و کنترل دسترسی در مرزهای غزه و اردن هستیم. شرکتهای نظامی خصوصی زیادی اینجا هستند و کار را به اشتراک میگذارند. آنها بهطور سنتی از پایانههای مرزی بین «الیت» و «عقبه» محافظت میکردند.» چندی پیش، گمانهزنیهایی مطرح شد مبنی بر اینکه مزدوران مستقر در اوکراین بهتدریج بهسوی اسرائیل میل کردهاند و به ارتش این رژیم میپیوندند؛ درحالیکه غرب هم در کنار اسرائیل ایستاده است.
بااینحال، برخی گزارشها نشان میدهد که مزدوران دیگر کشورها، بهویژه اوکراین، عازم جبهه جنگ علیه غزه هستند. بر این اساس، گمانهزنیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه مزدوران مستقر در اوکراین شروع به کمک و پیوستن به ارتش اسرائیل کردهاند. چنین تغییری در حمایت غرب از اسرائیل در جریان درگیری با غزه، نگرانیهایی را درباره موضع جامعه بینالمللی در قبال جنایات جنگی اسرائیل علیه غیرنظامیان فلسطینی برانگیخته است. وضعیت غزه بخشی از الگوی گستردهتر بیثباتی در خاورمیانه و شمال آفریقا است. ماجرای سرباز-مزدوران محدود به غزه یا خاورمیانه نیست. در آفریقا نیز چنین معضلی وجود دارد. هجوم جنگجویان از چاد، جمهوری آفریقای مرکزی، لیبی و منطقه دارفورِ به سودان پیامدهای مهمی بر پویایی امنیتی قاره آفریقا، خاورمیانه و فراتر از آن دارد.
این جنگجویان که در کشورهای خود تحت تاثیر ناامیدی قرار دارند، بهجای یک هدف، برای پول و درآمد در هر جایی که نفع مالی در آن باشد، میجنگند. استقرار مزدوران در درگیریهایی مانند غزه و سودان پرسشهایی را درباره مسوولیتپذیری و نقش جامعه بینالمللی ایجاد میکند. این عمل باعث تشدید رنج و ویرانی در این مناطق میشود و تلاشهای صلح را تضعیف میکند. البته این روایت وجود دارد که بهدلیل جنگ غزه توجهات از اوکراین منحرف شده است. این امر باعث نگرانی مقامهای اوکراینی شده و حتی بر روحیه سربازان ارتش اوکراین هم تاثیراتی منفی داشته است که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: الف) توجه غرب بر غزه و کاهش منابع مالی و نظامی به اوکراین (ب) مبارزان خارجی که پیشازاین در کنار اوکراینیها میجنگیدند بهسوی غزه «شیفت کنند.»
بهاینترتیب، این پرسش نزد اوکراینیها مطرحشده است که آیا غرب اوکراین را به دامان روسیه میاندازد و منابع خود را به اسرائیل و خاورمیانه اختصاص میدهد یا خیر؟ در سال۲۰۲۲، وزیر خارجه اوکراین، تعداد سربازان و داوطلبان خارجی فعال در جنگ را بیش از ۲۰۰۰۰نفر از ۵۲کشور ذکر کرده بود. اکنون بر اساس برخی برآوردها، تعداد این مبارزان خارجی فعال در خط مقدم اوکراین به ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰نفر کاهش یافته است.