چند سال متوالی حرفوحدیث امیر تتلو نقل محفل رسانهها بوده است. از سال ۱۳۹۶ و دیدار معروف ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور فعلی در برنامههای انتخاباتیاش تا وقتی که به کشور ترکیه رفت و هر بار قائلهای به پا کرد که سروصدای آن در همهجا پیچید.
چند سال متوالی حرفوحدیث امیر تتلو نقل محفل رسانهها بوده است. از سال ۱۳۹۶ و دیدار معروف ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور فعلی در برنامههای انتخاباتیاش تا وقتی که به کشور ترکیه رفت و هر بار قائلهای به پا کرد که سروصدای آن در همهجا پیچید. حالا، اما با دیپورت به ایران و پرونده سنگینی که در ترکیه برای او تشکیل شد، شاید به نقطه پایان رسیده باشد. اگرچه حرفوحدیثها زیاد است. بعضی هم معتقدند به ایران برگشتن تتلو بازی تازهای است برای اینکه صدای بلواهای دیگر کم شود. مانند فساد مربوط به چای دبش که در روزهای گذشته شوک شدیدی به جامعه وارد کرد و با انتشار خبر بازگشت تتلو به ایران حداقل برای مدت کوتاهی به حاشیه رفت. باید دید در روزهای آتی، سرنوشت تتلو در ایران، کشوری که او میگفت دوستش دارد چه خواهد شد. تتلو ۳۶ساله است؛ امیرحسین مقصودلو که با نام هنری تتلو فعالیت میکند. او ۱۵ آذرماه امسال از سوی پلیس ترکیه از طریق مرز بازرگان به مراجع قضائی در ایران تحویل داده شد.
به گزارش مشرق، به محض رسیدن به خاک ایران دستگیر شد و به گفته ناصر عتباتی، رئیس کل دادگستری آذربایجان غربی، شانزدهم آذرماه به مقامات قضائی تهران، تحویل داده شد. عتباتی گفته بود تتلو در مرز بازرگان به مقامات و ضابطان قضائی تحویل داده شد و پس از تفهیم اتهام و صدور قرار قانونی و اقدامات قضائی لازم تحتالحفظ به تهران منتقل شد. القصه اینکه تتلو بعد از شش سال دوباره به ایران رسید. امیر تتلو اولین بار ۱۲ آذر سال ۱۳۹۲ توسط «پلیس امنیت اخلاقی» در ایران بازداشت شد. پس از آن در سال ۱۳۹۵ به اتهام «تشویش اذهان عمومی و اشاعه فساد و فحشا» بیش از دو ماه در بازداشت موقت بهسر برد. دو سال بعد و در سال ۱۳۹۷ به استانبول رفت و نخستین کنسرتش را همان سال در تفلیس گرجستان برگزار کرد. سال ۹۸ او در ترکیه بازداشت شد و البته پس از چند روز آزاد شد. در این مدت بخت با او یار بود و هوادارانش زیاد.
اردیبهشت سال ۱۳۹۲، اما شوکی به امیر تتلو وارد شد و صفحه اینستاگرامی او با بیش از چهارمیلیون و ۴۰۰ دنبالکننده بسته شد؛ اتفاقی که به دلیل رفتارهای غیراخلاقی او، ازسوی اینستاگرام رخ داد. تقریبا دو ماه از شیوع ویروس کووید میگذشت و در این مدت به دلیل قرنطینه رفتوآمدهای معمول کمتر بود و اقبال به شبکههای اجتماعی بیشتر. تتلو از آن اینفلوئنسرهای خوشاقبالی بود که تا میتوانست برای خودش جولان داد و رکورد لایوهای جنجالی اینستاگرامی را از آن خود کرد. ماجرایی که منجر به بسته شدن صفحهاش شد، فراخوانی غیراخلاقی بود که برای دختران کمسنوسال و زیر سن قانونی منتشر کرده بود؛ فراخوانی برای ایجاد «حرمسرا». ماجرایی که با واکنش بسیاری از فعالان اجتماعی و فعالان حقوق بشر روبهرو شد و از آن با عنوان دعوت تتلو برای رابطه جنسی با دختران کمسنوسال یاد شد. همان موقع سایت فرارو دراینباره نوشت: «در اولین اقدام، آزاده، همسر هیچکس، خواننده رپ مشهور ایرانی، پیج اینستاگرامی تتلو را بابت تمایل نشاندادن به رابطه جنسی با دختران زیر سن قانونی، به اینستاگرام ریپورت کرد و کارزار ریپورت او را کلید زد.
صفحات دوم و جایگزین تتلو نیز که مربوط به برنامهها و فیلمها و تصاویر کنسرتها و اجراهای او بود هم توسط اینستاگرام حذف شد». البته پیش از این هم در سال ۹۷ و در جریان توهینهای عجیب و غریبی که او به جامعه زنان کرده بود، موجی از واکنشهای مردمی به پا خواست و صفحه اینستاگرام او ریپورت شد. اما دوباره سروکلهاش با فالوئرهای میلیونی پیدا شد و روز از نو روزی از نو! جالب اینکه سخنگوی شرکت فیسبوک که اینستاگرام هم زیرمجموعه آن است نوشت: «ایمنی اعضا اولویت اصلی ماست و ما محتوایی را که از کودکان بهرهبرداری میکند یا آنها را به خطر میاندازد، تحمل نمیکنیم. ما حساب امیر تتلو را به دلیل نقض سیاستهای خود از کار انداختیم و او دیگر اجازه حضور در اینستاگرام را نخواهد داشت».
در تمام این سالها منش و شیوه او تغییر نکرد و حتی عجیبتر هم شد. بعد از آن یوتیوب جولانگاه تصاویر، گفتهها و فحاشیهای او شد. مهرماه امسال هم قرار بود تتلو کنسرتی در آلمان برگزار کند، اما کنسرتش در آلمان به خاطر توهین به مردم، زنان و دختران ایرانی و پس از کارزار بزرگی که علیه او در این کشور به راه افتاد، لغو شد. در این مدت حواشی او درباره سایتهای شرطبندی و شکایت از او در این زمینه هم کم نبوده است.
شاید پرسروصداترین اقدام تتلو در سالهای اخیر، بلوای ازدواج او با سحر قریشی بازیگر جوان ایرانی بود. بازیگری که در پی ساخت سریال نیسان آبی به ترکیه رفته بود. سحر به گفته خودش برای یک دیدار دوستانه و سهروزه به خانه تتلو رفته بود، اما به اجبار حدود شش ماه در آن خانه زندانی شد. البته پیش از این افشاگری هر دوی آنها بسیار خود را شیفته و دلباخته یکدیگر نشان میدادند، اما بعد از چند ماه حاشیههای آنها شروع شد. ورق برگشت و بعد از چند دعوای پرسروصدا، هر دو در صفحات مجازیشان اعلام کردند که از یکدیگر جدا شدهاند و از این رابطه پشیمان هستند.
در روزهای گذشته سحر قریشی ویدئویی منتشر کرد و به تعبیر خودش درباره کیفیت حضورش در خانه تتلو افشاگری کرد. او گفت در این مدت آنجا زندانی بوده است. خیلی وقتها به تلفن همراهش دسترسی نداشته و خود تتلو از قول سحر در شبکههای اجتماعی او چیزهای عجیبوغریبی منتشر میکرده است، مانند همان متن عذرخواهی از تتلو بعد از مشاجره میان آنها که در صفحه شخصی سحر قریشی منتشر شد و بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. قریشی در این ویدئو گفت که از این اقدام تتلو بیخبر بوده است.
او همچنین از ساعات زیادی که از تتلو کتک میخورد گفته است؛ «تتلو میگفت من خدا هستم و باید به من سجده کنی. وقتی سجده نکردم هشت ساعت تمام کتکم زد». او گفت در این خانه با بدترین و غیراخلاقیترین شرایط با او رفتار میشده و همچنین گفت که تتلو او را به انجام تتو روی بدنش مجبور کرده است. اگرچه تتلو در پاسخ به این گفته، ویدئویی منتشر کرد و گفت چرا باید چنین کاری کند و اساسا وقتی برای این ندارد و تتوی دیگران به او مربوط نیست.
البته فقط قریشی نبود که درباره شیوه زندگی و رفتارهای تتلو افشاگری کرد. در این مدت زنان جوان دیگری هم در شبکههای اجتماعی از آزار و اذیت خود توسط تتلو در خانه وحشت گفتند. یکی از آنها گفت تتلو تتوی روی گردن او را پاک کرده و اسم خودش را روی گردنش تتو کرده است. گفت وقتی مورد آزار و اذیت تتلو قرار میگرفت و کتک میخورد، هیچکدام از افراد آن خانه اجازه دخالت نداشتند و به نظر میرسید این موضوع برای آنها خیلی عادی بوده است. او نیز مانند سحر قریشی از مصرف زیاد مخدر توسط تتلو و اجبار خودشان به مصرف قرصهای مخدری که تتلو به آنها میداد، خبر داد. در ادامه برخی از حواریون قدیمی تتلو هم با این موج همراه شدند و درباره او نکاتی را گفتند.
پس از انتشار ویدئوهای مربوط به خانه امیر تتلو و گزارشهایی که پلیس ترکیه از فعالان حقوق زنان دریافت کرده است، تحقیقاتش را در این زمینه آغاز و اعلام کرد تا حصول نتایج قطعی، امکان دسترسی رسانهها به این پرونده محدود خواهد بود.
البته پیش از اعلام خبر جدایی تتلو و سحر قریشی، رابطه و ازدواج آنها برای خیلیها با، اما و اگرهایی همراه بود. در این مدت دنبالکنندههای هر دو نفر بسیار زیادتر شد. عدهای به جمع هواداران آنها پیوستند و عدهای هم صرفا برای کنجکاوی به دنبالکنندگان صفحات آنها اضافه شدند. القصه اینکه عدهای معتقد بودند این یک بازی دونفره است برای سود هرچه بیشتر. نمونهاش آرامه اعتمادی، یکی از منتقدان سینما که درباره ازدواج امیر تتلو و سحر قریشی در توییتر خود نوشت: «ازدواج سحر قریشی و امیر تتلو، یک معامله دوساله و چندصدمیلیاردی با اسپانسری یک رمزارز و بازدید یوتیوب است. یک تهیهکننده بنام سینما، در این سناریو دخیل است که ۲۰ میلیارد سهم خالص او از این ماجراست. دوبی بودن قریشی در همین سناریوست. تتلو در آهنگ جدیدش هم اشاره به رمزارز دارد».
بازگشت تتلو به ایران واکنشهای بسیاری را به همراه داشت. واکنشهایی از هر دو جناح سیاسی مطرح در ایران. از جمله علیاکبر رائفیپور، سخنران اصولگرا که در واکنش به بازداشت او در شبکه ایکس خود نوشت: «هنوز هم معتقدم کسانی که زمینه خروج تتلو از کشور را فراهم کردند، نفوذی یا بهغایت احمق بودند. تتلو با خروج از کشور از کنترل خارج شد و ظرفیت عظیم او در تأثیر گذاری بر نسل z (تینیجرها) به قهقرا رفت! بررسیها بهوضوح نشان میدهد محبوبیت او پس از خروج از کشور افزایش یافت و آهنگهایش که حالا دیگر خط قرمزی نداشت، بسیار بیشتر شنیده شد. اگر زمان به گذشته بازگردد، بازهم سعی خواهم کرد که به زندان نرود و در ایران بماند».
روزنامه کیهان هم در ۱۸ آذر نوشت: «جمهوری اسلامی اگر یک یا دو بار به تتلو فرصت خواندن روی عرشه یک ناو یا ملاقات در سال ۱۳۹۶ با آقای رئیسی را داده، هزاران برابر این فرصتها را به سیاسیون چپنما و بعدا مدعی اصلاحات و اعتدال و همچنین خوانندگانی مانند شجریان داده است. جمهوری اسلامی با تتلو همانگونه رفتار کرده و بعد از این به نوعی دیگر رفتار خواهد کرد که با مدعیان عدالتخواهی و اصلاحطلبی و اصولگرایی رفتار کرده است. مجال خدمت به کشور و احیانا توبه و جبران لغزشها در صورت خطا برای همه فراهم است؛ اما آنجا که کار به ارتکاب جرم و خیانت رسید، پای محاکمه و مجازات به میان میآید».
از سوی دیگر، محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، در توییتی به این موضوع واکنش نشان داد: «تتلو برای خودش عالم متفاوت و حتی مکتب ویژه و ادبیات مخصوص دستوپا کرده بود و به همین دلیل یکی از چندتا پرمخاطب ایرانی است. حالا که دستگیر شده باید مسئولان قضائی و اطلاعاتی به تأثیر تصمیماتشان بر نسل نوجوان و جوان توجه ویژه کنند. سر به سرش نگذارید». توییت ابطحی با واکنش حمید رسایی همراه بود. یکی از چهرههای تندرو هم در عالم واقع و هم در فضای مجازی. کسی که اتفاقا عکس یادگاری او با تتلو در سال ۹۶ دوباره این روزها حسابی دستبهدست شد. سال ۱۳۹۶ خبرگزاری فارس مراسم تقدیری برای تتلو گرفته بود و در این مراسم رسایی تابلویی از کاریکاتورش را به او هدیه داد. همان سالی که تتلو با سیاستمداران اصولگرا دمخور شده بود و پیش از انتخابات ریاستجمهوری آن سال، با ابراهیم رئیسی دیدار و از او حمایت کرده بود.
القصه اینکه حمید رسایی در واکنش به توییت ابطحی نوشت: «اولین چراغ اعدام نکنید توسط ابطحی روشن شد». این گفته، واکنش ابطحی را هم به دنبال داشت: «جناب آقای رسایی نامرد نباشید. شما تو صف میایستادید و باهاش عکس یادگاری گرفتید، من که تا حالا ندیدمش، شما باید چراغ اعدام نکنید را روشن میکردید نه من». ماجرایی که چند روز بعد، محمد قوچانی فعال سیاسی اصلاحطلب و مدیرمسئول مجله آگاهی نو هم در یک برنامه زنده تلویزیونی به صراحت به آن اشاره کرد: «تتلو نزدیک بود به صداوسیما هم بیاید؛ روی ناو جنگی و پیش نامزد ریاستجمهوری هم رفت، آنوقت سروش صحت و فردوسیپور حذف میشوند!».
عبدالله گنجی، مشاور علیرضا زاکانی، شهردار تهران هم از تقدیر تتلو در سال ۹۶ دفاع کرد و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «برخلاف عدهای که مرعوب و شرمنده تقدیر نیروهای مؤمن به انقلاب از تتلو هستند، بنده آن حرکت را در زمان خودش نقطه قوت میدانم. آن رفتار مبتنی بر «ملاک حال فعلی افراد است» صورت گرفت و تقدیرکنندگان منفعت شخصی در آن تقدیر نداشتند. آن حرکت پاسخ و اتمام حجتی علیه اتهاماتی همچون: مرزبندی، خالصسازی، انحصارطلبی، عدم درک جوانان، بیتوجهی به سلایق متفاوت، قطببندی انقلابی-غیرانقلابی... بود».
عبدالرضا داوری، فعال سیاسی اصولگرا از دیگر افرادی بود که به بازداشت تتلو واکنش نشان داد و به موضوع خاصی درباره او اشاره کرد: «من درباره سایر اتهامات امیر تتلو یا علت شکایات خصوصی علیه او اطلاعی ندارم. اما درباره اتهام سبالنبی یا توهین به مقدسات، اگر اعلام توبه کند یا اثبات کند که در حالت عادی نبوده، مثلا مست یا نشئه بوده یا از روی عصبانیت حرفی زده، حکم اعدام دریافت نخواهد کرد».
اما عبدالله رمضانزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب، بازداشت تتلو را عاملی در به حاشیه بردن فساد گسترده چای دبش خواند و در این باره نوشت: ««تتلو» و «ساسی مانکن» و «لباس اتاق عمل بیماران» همه حاشیهسازی است! فراموش نکنیم فساد سازمانیافته در واردات میلیارد دلاری چای را! پولی که برای واردات شیر خشک کودکان لازم بود نصف این رقم هم نمیشود».
تتلو یک اینفلوئنسر و سلبریتی ویژه است. فردی با ویژگیهای رفتاری بعضا آشکارا ضداجتماعی. رفتارهایی که البته برای تعداد زیادی از نوجوانان مطلوب است و هوادار پروپاقرص او هستند. اما چرا این فرد برای بسیاری از جوانان مطلوب است؟ محمدرضا ایمانی، روانشناس و تحلیلگر الگوهای رفتاری، دراینباره میگوید: «در توضیح لایههای رفتاری آدمها به چند مسئله بهوضوح میتوان اشاره کرد؛ یکی موضوع ژنتیک است و دو مورد دیگر که بعد از تولد بچه به شکل بسیار جدی با آن مواجه هستیم؛ یکی شخصیت و دیگری موضوع رفتار. وقتی فرزندی متولد میشود، محصول محیطی است که در آن زندگی میکند و همراه با آن شخصیت او رشد میکند. المانهای مختلفی ممکن است به لحاظ ژنتیکی در افراد بروز داشته باشد، اما به صورت بدیهی رفتار خانواده و محیط نقشی بسیار جدی در شخصیت او دارند. آنچه امروز در شاخصههای روانشناسی با آن مواجه هستم، همین آزمایشهایی است که انجام میشود و خروجیهای آن نشان میدهد که فرد به لحاظ فکری و ذهنی با انواع اعتقادات و رفتاری که از او بروز میکند در کدام یکی از این الگوهاست و چرا این رفتارها را از خودش بروز میدهد؟ این رفتار از کجا سرچشمه میگیرد و چه دلایلی دارد».
این روانشناس با توجه به اهمیت مقوله خانواده و محیط میگوید: «اگر توجه درست و علمی به مقوله خانواده و محیط داشته باشیم، به خصوص محیط مدرسه و رشد فرزندان در محیط دانشگاه، درمییابیم که با لحاظ برخی پارادایمها افراد را میتوانیم در یک نظم اجتماعی قرار دهیم. هرکدام از ما خصیصههایی داریم که برخی از آنها ممکن با محیط خانواده و جامعه سازگار باشد و برخی از آنها سازگار نباشد. اما در جاهایی که ما از چارچوبهای اصلی اجتماعی تخطی میکنیم، باید ببینیم که در آنجا سیستم کنترلی در چه وضعیتی قرار دارد. وقتی به این موضوعات توجه نمیکنیم، بروز این رفتارها شدت پیدا میکند. این حالت در خانواده هم رخ میدهد. وقتی رفتار نامطلوبی در خانواده نهی نمیشود یا در سیستم تربیتی خانواده در مجرای درستی قرار نمیگیرد و هدایت رفتاری شکل نمیگیرد، این ویژگیها در افراد تقویت میشود. باید دید فردی اینچنینی در خانواده چه مکانیسمی را طی کرده و محیط رشد او چه ویژگیهایی داشته است».
او به نکته مهمی هم اشاره میکند: «نقش جامعه در کجرویهای اجتماعی کمتر از نقش خود فرد نیست. وقتی فردی رفتار خلاف قوانین و هنجارهای اجتماعی انجام میدهد و مورد پذیرش قرار میگیرد، طبعا افرادی که او را دنبال میکنند هم دچار اختلالات رفتاری هستند که باید به آنها توجه شود. این موضوع تنها به تتلو محدود نمیشود، کسانی مانند ساشا سبحانی هم در این دسته قرار دارند».
این روانشناس تأکید میکند که باید به جامعهای که در آن زندگی میکنیم و بستری که ایجاد کردهایم دقت کنیم. او با اشاره به ساختار روانپزشکی ذهن افراد توضیح میدهد: «ما اغلب به دنبال نکات و موضوعاتی هستیم که وجود ندارند و با نوعی عدم همراه هستند. وقتی نگاه میکنیم و میبینیم تمام موضوعات اجتماعی سر جای خودشان هستند، مثلا داشتهها و ارتباطات فرد عملکرد درست خودشان را طی میکنند و مکانیسم طبیعیشان را دارند، ذهن تلاش میکند به سمت نداشتهها برود، فقدانها و عدم انطباقها. وقتی ذهن به این سمت و سو حرکت میکند تلاش دارد متوجه شود که محتوای این موضوعات چیست. مانند توجه به اخبار حوادث، اخبار منفی، شایعات، موضوعاتی که بحرانهای جامعه را نمودار میکند. ناخودآگاه ذهن افراد به این سمت کشش پیدا میکند. در این شرایط به امنیت، آرامش و داشتهها فکر نمیکنیم؛ بنابراین چیزهای منفی بزرگتر و بیشتر دیده میشود؛ اتفاقی که در تیتر خبرگزاریها و روزنامهها هم شاهد آنها هستیم».
این روانشناس به موضوع الگوهای تربیتی هم اشاره میکند: «باید توجه کنیم ساختار تربیتی شکلگرفته در جامعه روی چه ریلی قرار داشته و در حرکت بوده و چه موضوعاتی را دنبال میکند. باید به الگوهای تربیتی بچهها، خانوادهها، آموزش و پرورش، دسترسی کودکان به فضای مجازی، رسانهها و... توجه کنیم و ببینیم به کدامیک از اینها میتوانیم مفتخر باشیم. یا بگوییم جامعه روی ریلی حرکت میکند که در آن آداب و رسوم اجتماعیمان حفظ میشود».
او ادامه میدهد: «باید توجه کنیم که تضاد، خشم و خشونت، هیجانات کنترلنشده، الفاظ نامناسب، آزار و اذیتها در جامعه چرا بروز و ظهور دارند؟ باید ببینیم برای آموزش جامعه و فرزندانمان چه گامهایی برداشتهایم. وقتی افراد از ساختار ازهمگسیخته اجتماعی وارد خانواده میشوند، میبینند ساختار خانواده هم نابسامان است. بچههایی که تحت مراقبت کامل نیستند و پدر و مادرهایی که وقت کافی و لازم را برای بچههایشان در نظر نمیگیرند. در عین حال هزینههای آموزشی هم مدام در حال واردکردن فشار به خانوادههاست. ضمن اینکه نظام آموزش و پرورش ما هم فقط نظام آموزشی است و تربیتی نیست».
اختلالات متفاوت و متنوعی که در روح و روان افراد جامعه شکل گرفته، موضوع دیگری است که این روانشناس به آن اشاره میکند: «وقتی یک موسیقی در جامعه پخش میشود و محتوای آن ضداجتماعی بوده و با الگوهای فرهنگی در تضاد است، همه به دنبال پیداکردن و گوشکردن به آن هستند. وقتی آن را میشنوند، به شنیدن این نوع موسیقی، الفاظ و موضوعات عادت میکنند و به آن معتاد میشوند. برخی از افراد به این جریانات علاقهمند هستند که به همان موضوع الگوهای تربیتی و سیستمهای عدم سازگاری ذهن با موضوعات اجتماعی بازمیگردد. ضمن اینکه برخی از الگوهای رفتاری ذاتا در آدمها وجود دارد. در رفتارشناسی دیسک، ۱۵ نوع رفتار شناسایی و بررسی شده است. برخی از افراد خصوصیات ذهنیشان به گونهای است که به این نوع موسیقی ضداجتماعی و رفتارهایی در این قالب علاقهمند هستند. اساسا موضوعات ضداجتماعی برای آنها جذاب است و متفاوتبودن را دوست دارند».
ایمانی تأکید میکند: «در کنار آن باید به سیستم ذهنی و فکریای که برای بچههایمان درست شده است هم توجه کنیم. وقتی میبینیم یک الگوی منفی برای بچههایمان جذاب است باید توجه کنیم که الگوی مثبتی که میخواهیم جایگزین آن کنیم برای آنها مقبولیت دارد یا نه. در خیلی از موارد اینطور نیست. شعرها و سرودهایی تولید میشود که فقط برای یک گروه مشخص مطلوب است و مقبولیت کلی در جامعه ندارد».
او معتقد است برخی از اختلالات و نابسامانیهای فرهنگی در قالب چنین موسیقیهایی مثل آهنگهای تتلو و ساسیمانکن خودش را بروز میدهد: «برای ساختار اجتماعی و برای فردای جامعه و تربیت فرزندانمان گامهای اساسی و جدی برنداشتهایم. وقتی هم که میخواهیم گام برداریم هزینههای بسیاری متحمل میشویم. نظام خانواده بنا به دلیل مشکلات معیشتی و گرفتاریهای مالی در حال ازهمگسیختگی است. والدین به قدری در حال دویدن برای تأمین زندگی هستند که دیگر توان و فرصتی برای وقتگذاشتن برای فرزندانشان ندارند. صرفا بچهها را به سیستم آموزشی واگذار کردهاند و این سیستم آموزشی هم خودش اختلالات فراوانی دارد».
او معتقد است: «برای نشاط کودکان و اینکه آنها در مکانیسم درستی قرار بگیرند الگو و روش درستی نداریم و ساختار فعلی جامعه هم به این موضوع دامن میزند. وقتی بچهها افرادی مثل ساسیمانکن و تتلو و آهنگهایشان را دنبال میکنند کمکم در ناخودآگاه آنها مینشیند و به تدریج بخشی از رفتار آنها میشود».
ایمانی از تتلو بهعنوان یک مورد خاص یاد میکند که محصول یک خانواده در جامعه است «او میتوانست در مسیر دیگری قرار بگیرد؛ اما در این مسیر قرار گرفت. وقتی میتوانست در مسیر درست قرار بگیرد، به او کمک کردند یا به او لگد زدند؟ او بعد از مدتی طرد و حذف شد. تتلو نماد و برونداد بخشی از جامعه ماست. چناچه هواداران او هم بخشی از همین جامعه هستند و نشاندهنده این است که بخشی از جامعه آسیبدیده و دچار معضل است. نشاندهنده گسست در خانواده و اینکه پدر و مادر ارتباط درستی با یکدیگر ندارند. پدر و مادر والدگری درستی درباره فرزندشان ندارند. این یک زنجیره به هم متصل است. زن و مرد آگاهی کافی ندارند و ازدواج میکنند. بدون دانش و آگاهی صاحب فرزند میشوند و این فرزند را در مکانیسم درستی تربیت نمیکنند. این کودک وارد جامعه میشود؛ آنهم با عقدهها و نابسامانیها و تعارضهای بسیار که در نهایت ممکن است از سوی عدهای تحقیر شود و آسیب ببیند. از تتلو چه انتظاری میتوان داشت؟ او نماد بخشی از جامعه امروز است».
او با اشاره به آزمونهای مختلفی که سیستم مغز را تحلیل میکند؛ مانند آزمون QEEG که اختلالات و مشکلات مغزی را شناسایی میکند و برای آنها راهکار ارائه میدهد، میگوید: «یک کلاه روی سر قرار میگیرد و نقشه مغز را میخواند و تحلیل میکند؛ اما این آزمونها گران است و حدودا ۸۰۰ هزار تا یک میلیون تومان میشود و همه از عهده انجام آن برنمیآیند. راهکارهایی که برای حل مشکلات مغزی ارائه میدهد، هم هزینه دارد. متأسفانه در صداوسیما مطرح میشود که دوست دارید فرزند نداشته باشید یا فرزند معلول داشته باشید؟! طرف نمیداند چه جوابی بدهد؟ همه دوست دارند فرزند داشته باشند؛ اما اگر فرزند معلول شود، خانواده متحمل آسیبهای زیادی میشود. متولیان جامعه باید به همه موضوعات فکر کنند و آنها را در نظر بگیرند، نه اینکه فقط به یک مسئله که مثلا میتواند فرزندآوری باشد، توجه کنند».
محمد حاتمی، روانشناس هم در روزهای گذشته در برنامه «ایران امروز» در رادیو ایران گفته بود: «درحالحاضر برخی نوجوانان ما دچار شلختگی فرهنگی و آشفتگی اجتماعی شدهاند و ازآنجاییکه برخی از والدین و مربیان درباره فرزندان، نوجوانان و جوانان احساس مسئولیت نکرده یا اینکه این احساس چندان قاطعانه و خلاق و سازنده نبوده، جوانان در تابعیت از سلبریتیها، فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای، انواع پوششها را از روی نمادهای موجود در این فضاها انتخاب کرده و به کار میبرند. تتلو از دیدگاه روانشناسی شخصیتی پیچیده و چندبعدی است؛ معجونی از مسائل و مشکلات است و طبق برخی از نظریههای روانشناسی پیشبینیپذیر نیست».
علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس، با اشاره به اینکه چه موضوعاتی منجر به چرخه تتلوساز در جامعه میشود، به «شرق» میگوید: «باید به ارزشها و هنجارهای جامعه توجه کنیم و ببینیم در سه دهه گذشته ساختار خانواده، آموزش و پرورش و آموزش عالی چقدر توانستهاند هنر را به جامعه معرفی کنند، مردم را با سواد هنری آشنا کنند و چقدر توانستهاند استعدادیابی کنند و انسانهایی ارزشمند مانند استاد شجریان را مثلا روی قلههای عرصه موسیقی بنشانند. افرادی مانند تتلو در همه جوامع هستند؛ کسانی که چندان با معیارهای درست جامعه همخوانی ندارند».
او درباره اینکه چرا اقبال به چنین افرادی زیاد است، توضیح میدهد: «اینکه بازار اینها داغ میشود، چند دلیل دارد؛ دلیل اول این است که به نظر میرسد زبان نسل طرفدار او یا همان تتلیتیها از طرف بزرگترها فهم نشده است. آن وقت کسی مثل تتلو پیدا میشود که با زبان آنها آشناست و نیازهای آنها را میشناسد و بههمیندلیل به سمت او گرایش پیدا میکنند. نکته دوم خطاهایی است که بزرگان مرتکب شدهاند و این افراد را بزرگ کردهاند».
اشاره او به توجه سیاستمداران در دورهای به ساسی مانکن و تتلو بود. میگوید: «افراد صاحب قدرت بدون درنظرگرفتن تأثیر کارشان و تمایلشان حتی به صورت مقطعی درباره این افراد، آنها را در جامعه بزرگ میکنند؛ اما مهمترین دلیل این است که مردم جامعه دروازهبانی هنری را یاد نگرفتهاند. به آنها یاد ندادهایم موسیقی فاخر و ارزشمند و اثرگذار چیست. در نتیجه هر چیزی که به خورد نوجوانان داده میشود، پذیرای آن میشوند».
او از تتلو بهعنوان یک شخصیت ضداجتماعی یاد میکند «افراد ضداجتماعی اصلا به ارزشها و قواعد جامعه پایبند نیستند. دلیلی هم برای این پایبندی نمیبینند و در این مسیر دیگران را هم به سمت خودشان میکشانند. درباره مورد خاص تتلو باید به موضوع اختلالات روان هم درباره او توجه داشت؛ اما از سوی دیگر گرمی بازار هم در شرایط او بیتأثیر نبوده است. در چنین شرایطی ما خطکش درستی به دست نوجوانانمان ندادهایم تا بتوانند معیار درست را بشناسند، انتخاب کنند و سره را از ناسره تشخیص دهند. وقتی به آنها آموزش ندهیم، آنان به دنبال گروههای کرهای یا افرادی مانند تتلو میروند».
او تأکید میکند وقتی فردی مانند تتلو معیارهای اجتماعی جامعه را میشکند، برای برخی از نوجوانان خوشایند است؛ چون آنها هم به دنبال هنجارشکنیهایی هستند.
این جامعهشناس معتقد است که در این مورد مشخص، نقش آموزش و پروش از خانواده پررنگتر است «آموزش و پرورش باید با تولید و تغییر محتواهای فعلی کتابهای درسی دانش بچهها را افزایش دهد. به آنها سواد رسانه آموزش دهد، سواد هنری، سواد فضای دیجیتال و.... بچهها فکر میکنند آن خواننده هنجارشکن دارد حرف او را میزند، در نتیجه به او گرایش پیدا میکنند».
او درباره نقش خانوادهها در این فرایند میگوید: «خانواده باید در گام اول مهارت ارتباط مؤثرش را با فرزندانش بیشتر کند تا بچهها متوجه شوند که شنیده میشوند. بعد از آن باید این موضوعات در حد فکر بچه در خانوادهها نقد شود. اگر آهنگ کسانی مانند تتلو با معیارهای درستی برای بچهها نقد شود، آنها متوجه میشوند که گفتههای او درست نیست. یکی دیگر از راهها آشناکردن بچهها با پشت پرده زندگی آنهاست. خیلیها فکر میکنند اینها زندگی منظم و منسجم و بهشتی دارند و در یک برج عاج زندگی میکنند؛ درحالیکه خیلی از آنها در حال غوطهور بودن در انواع آسیبهای اجتماعی هستند. اگر اینها به شکل درستی برای نوجوان توضیح داده شود، به بتنشدن و مقدسنشدن این افراد در ذهن نوجوان کمک میکند و ایمنی آنها را در مقابل این افراد بیشتر میکند. اگرچه همیشه خطرهایی یک نوجوان را به دلیل شرایط سنی او تهدید میکند».
او معتقد است وقتی جامعه تبدار است، باید منتظر هر نوع آسیب اجتماعی باشید. وقتی شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، آموزشی و بهداشتی دستخوش تغییر میشود، حتما از دل آن ناهنجاریهایی هم بیرون میزند که هم تشدیدکننده وضع نامطلوب موجود میشوند و هم گاهی خودشان علت اصلی ایجاد چنین وضعی هستند؛ اما وقتی اقتصاد قوی داشته باشیم، دستکم از آسیبهایی که در زمینه اقتصادی بر پیکره جامعه وارد میشود، تقریبا مصون میشویم. اقتصاد که قوی باشد، مباحث اجتماعی و فرهنگی به صورت راحتتر و مناسبتری قابل طرح و بحث خواهند بود؛ اما وقتی شرایط جامعه در مواردی نامطلوب باشد، بروز آسیبهای اجتماعی هم پیشبینیپذیر است و مشاهده میشود».
شرفییزدی یکی دیگر از عوامل رشد تتلو و امثال او در جامعه را وجود فاصله نسلی میداند: «زمانی اختلاف میاننسلی داشتیم و زمانی این اختلاف میاننسلی به شکاف میاننسلی تبدیل شد و حالا متأسفانه به گسست میاننسلی تبدیل شده است. بین والد و فرزند، معلم و دانشآموز گسست است و آنها حرف هم را نمیفهمند. در چنین شرایطی طبیعی است که نوجوان به امثال تتلو که مانند آنها لباس میپوشد و حرف میزند، گرایش پیدا کند».
سارا باقری، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان، به «شرق» میگوید: «خبرگزاری میزان درباره تتلو نوشته است: متهم درباره تحقیق از اتهامات انتسابی تفهیم اتهام و در راستای تکمیل تحقیقات تحویل ضابط قضائی شده است». او به ادعاهایی که علیه تتلو مطرح شده است و فعالیتهای او در فضای مجازی اشاره میکند: «فعالیت او بهویژه در اینستاگرام و توییتر به طرق مختلف از قبیل فراخوانی که در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ برای جذب دختران ۱۵ الی ۱۸ساله به خانهاش در اکانت اینستاگرام داده بود و نیز بهتازگی فیلمی از خانه او در استانبول که به «خانه وحشت» معروف شده، بازتاب داشته است».
او ادامه میدهد: «مشخص نیست این فیلم از طرف چه کسی و با چه انگیزهای ضبط و در فضای مجازی منتشر شده است؛ فیلمی که در آن دختری نوجوان به سمتی که دقیقا مشخص نیست کجاست، میدود؛ اما ناگهان چند دختر دیگر دستوپای او را میگیرند و دختر نوجوان شروع به جیغزدن میکند. پیشتر هم سحر قریشی، بازیگر ایرانی و چند دختر و پسر از آزارهای فیزیکی و جنسی، تهدیدها، شکنجهها و آدمربایی، ضربوجرح دختران ۱۵ تا ۱۸ سال و فحاشیهای تتلو در همان خانه، ادعاهایی را مطرح کرده بودند».
این فعال حوزه زنان میگوید: «کافی است به کارنامه توهینها و رفتارهای جنسیتزده تتلو در سالهای اخیر در فضای اینستاگرام نگاه کوتاهی بیندازیم. از مسدودشدن اکانت اینستاگرامش در پی توهین به زنان و توفان توییتری که علیه او از طرف کنشگران اجتماعی به راه افتاد تا زمانی که از ایران خارج شد و با بازدیدهای میلیونی کلیپهایش، دوباره به اینستاگرام برگشت. اینستاگرام برای دومین بار، صفحه تتلو را به خاطر انتشار ویدئوهایی حاوی محتوای خلاف قوانین این شبکه اجتماعی، مسدود و از دسترس خارج کرد. مجدد در سال ۲۰۱۹ ویدئویی از او منتشر شد که از طرفدارانش خواسته بود کامنت بگذارند تا رکورد بزند. ویدئو، هشت میلیون بار دیده شد و بیش از ۱۸ میلیون کامنت دریافت کرد تا رکورد پرکامنتترین پست اینستاگرام در سال ۲۰۱۹ میلادی شکسته شود».
باقری معتقد است: «با نگاهی جامعهشناختی به طرفداران امیر تتلو میبینیم بخشی از طرفداران او که اکثرا نوجوانان هستند از موسیقی و شخصیت او بهخاطر کاراکتر اعتراضی و طغیانگری که دارد، حمایت میکنند. در واقع این گروه، در دل خود «مایی» را در مخالفت با وضع موجود، سنتها و هنجارهای جامعه شکل داده که ضد جریان غالب جامعه است و به دنبال ساختن هنجارهای خود فارغ از امر و نهی و پند و نصیحت مرسوم جامعه هستند. متأسفانه کمکاری نسل بزرگسال و نهادهای مشروعیتساز مثل خانواده، رسانه، مدرسه، دانشگاه در فرایند فرهنگسازی و فرهنگپذیری این نسل و عدم توانایی در پاسخگویی نوین به سؤالات جدید آنها باعث شده تتلو را الگوسازی کنند».
این وکیل دادگستری توضیح میدهد: «با توجه به موضوع ماده ۲۱ قانون جرائم رایانهای که مصادیق محتوای مجرمانه در فضای مجازی را بیان کرده، به نظر میرسد اتهامات جدی در این خصوص علیه او از اشاعه فحشا و منکرات، تحریک، تشویق، رغیب، تهدید و دعوت به فساد و فحشا و ارتکاب جرائم منافی عفت یا انحرافات جنسی (بند ب ماده ۱۵ قانون جرائم رایانهای و ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی)، انتشار و توزیع محتوای خلاف عفت عمومی (ماده ۱۴ قانون جرائم رایانهای) گرفته تا تشویق جوانان از طریق اباحهگری و توهین و آزار جنسی و جسمی به زنان و دختران زیر ۱۸ سال و سلب آسایش عمومی در انتظار او خواهد بود».
او تأکید میکند که علاوه بر مدعیالعموم، شکات و مدعیان خصوصی شکایتهای متعددی در دستگاه قضائی علیه او ثبت کردهاند. به نظر میرسد مهمترین شکات این فرد نوجوانان زیر ۱۸ سال و خانوادههای آنها درباره آزار و اذیت دختران ۱۵ تا ۱۸ سال خواهند بود.
باقری در توضیحات بیشتری بیان میکند: «به هر حال رفتارهای خشونتآمیز و جنسیتزده و قلدریهای مجازی و واقعی او بهطور مکرر که موجب آزار و اذیت و ارعاب بسیاری از طرفدارانش به خصوص دختران جوان شده، تبعات مختلف حقوقی، اجتماعی و روانشناسی دارد که باید مورد آسیبشناسی جدی قرار گیرد. از منظر جرمشناسی، جرم پدیدهای اجتماعی است تا قانونی و در صورت اثبات وقوع آن، نکوهش اخلاقی جدی و رسمی از طرف جامعه پدیدار خواهد شد».
او ادامه میدهد: «مبنای جرمانگاری برای حفظ ارزشهای اجتماعی و نظم عمومی، درنظرگرفتن اقتضائات جهان جدید است تا قدیم و نظر به اینکه طیف گسترده و وسیعی از رفتارهای تتلو در ردیف عناوین مجرمانه قرار دارد، باید بینیم در کجای طیف جرمشناسی و علوم جنایی قرار خواهد گرفت و چه مجازاتی در انتظار او خواهد بود».
میرحسین جلالیندوشن، روانپزشک هم در یادداشتی از تتلو به عنوان نماد عصیان یک نسل یاد کرده است: «تتلو نماد عصیان یک نسل است که علیه اجبار به یک سبک زندگی مشخص و نوعی قاعدهمندی قرار دارد. تتلو نمود بدویترین خواستههای نوزادی و ابتدایی انسانی است. آرزو دارد حرمسرا داشته باشد تا تمام زنان عالم را بنده خود کند، نه اینکه پر از شهوت است که پر از وحشت است و تنهایی و بدینسان میخواهد ایمنی مادرانهای که از آن محروم شده را در شکل دربندکردن تمام بدنهای بالقوه مادر مستغنی کند تا مبادا قحطسالی هرروزه ذهن ترسیدهاش از نبود پیوند و ایمنی باز بترساندش. من در پی سرزنش جامعه یا نوجوانانی نیستم که در این بدویترین شکل پیجویی خواهشهای نفسانی یا رکاکت و پردهدری در استفاده از زبان در ابتداییترین شکل آن و در غیرانتزاعیترین صورت آن خود را مییابند. باید درد را جای دیگری جست و انگشت اتهام را سمت جاهای دیگری گرفت».
رسیدگی به پرونده امیر تتلو هنوز به سرانجام نرسیده است. اطلاعات زیادی از پرونده و اتهامات او منتشر نشده و هر چیزی که مطرح میشود هنوز قطعیتی ندارد. به تازگی تابناک در خبری به نقل از سام علامه یکی از فعالان رسانهای در ترکیه خبر داده که امیر تتلو با خواسته خودش به ایران برگشته است. این فعال رسانهای در شبکههای اجتماعی خود مدعی شده «تتلو پای قرارداد ۵۰۰ هزار یورویی را امضا کرده بود، اما به دلیل مشکلات بهوجودآمده، برنامهها به تعلیق درآمد. تتلو باید پول و خسارت را برمیگرداند، اما پولی نداشت. او به جای روبهروشدن با سرمایهگذار، کنسرتگذار و قانون ترکیه، بازگشت به ایران را انتخاب کرد. او حین برگشت به ایران حتی مسواک شخصی خود را همراه نداشت».
کانال تلگرامی مجلسنیوز هم فیلمی از یعقوب رضازاده، عضو هیئت رئیسه کمیسیون امنیت ملی مجلس، منتشر کرده که درباره بازگشت امیر تتلو به ایران و اتهامات او توضیحاتی داده است: «امیرحسین مقصودلو، ملقب به امیر تتلو از سالهای گذشته در ترکیه به سر میبرد و قصد داشت از کشور ترکیه به کشورهای اروپایی رفته و به کارهای هنری خود ادامه دهد. اما کشورهای اروپایی با رفتن او موافقت نکردند. متأسفانه او با ایجاد باندهای ضداخلاقی در ترکیه مرتکب اقداماتی شد که بههیچوجه در شأن یک هنرمند واقعی نبود. این اقدامات ضداخلاقی او از دیدگان نیروهای امنیتی ترکیه پنهان نماند و پلیس ترکیه او را به دلیل شکایت خصوصی چند خانم دستگیر کرده و پس از آن از طریق مرز زمینی بازرگان به دولت ایران عودت داد. او پس از هماهنگی با مقامات قضائی به تهران منتقل شد».
او در ادامه گفته است: «این موضوع در شأن کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیست. او بر اساس گزارش پلیس ترکیه رفتارهای ضد اخلاقی انجام داده و پروندهاش به مقامات قضائی تحویل داده شده است و آنها با سعه صدر و با تفهیم اتهام و احضار شاکیان پرونده و جمعآوری دلایل و مدارک رسیدگی میکنند. متأسفانه توهینهایی او به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی انجام داده بود. به نظر من این فرد باید تأدیب و مجازات شود و بههیچوجه نباید از سوی مقامات قضائی مورد عفو و بخشش قرار گیرد». او به موضوع اعدام هم اشاره کرده بود: «بستگی به وضعیت پرونده، مدارک و شاکیان دارد و ما به عدالت دستگاه قضائی باور داریم و آنچه که حق اوست برایش در نظر میگیرند».
ابراهیم ایوبی، وکیل دادگستری، به تازگی در یادداشتی درباره ابعاد حقوقی پرونده تتلو نوشته بود: «پس از استرداد امیر تتلو به ایران، ابتدا پروندهای در دادگستری ارومیه تشکیل شد، تحقیقات اولیه انجام و سپس پرونده و متهم به تهران ارجاع داده شد. به نظر میرسد انتخاب حوزه قضائی تهران برای رسیدگی، صلاحدید مقامات قضائی و تجویز دیوان عالی کشور طبق ماده ۴۲۰ قانون «آیین دادرسی کیفری» (مصوب ۱۳۹۲) باشد؛ وگرنه مراجع قضائی محل دستگیری (ارومیه) صالح بود. مطابق رویه، متهم این عنوان مجرمانه باید در بازداشتگاه اوین حبس و پرونده او در دادسرای ناحیه ۳۳ تهران (شهید مقدس) در حال انجام تحقیقات مقدماتی باشد.
در ماده ۷ قانون «مجازات اسلامی» پیشبینی شده که هریک از اتباع ایران در خارج از کشور مرتکب جرمی شود، درصورتیکه به ایران اعاده شود، با شرایطی طبق قوانین ایران محاکمه و مجازات میشود که مهمترین شرط، جرمبودن آن عمل طبق قوانین ایران است؛ پس اعمال ارتکابی متهم در ترکیه، در ایران نیز قابل پیگرد خواهد بود». او ادامه داده: «در ماده ۳۰۳ قانون «آیین دادرسی کیفری» دادگاه انقلاب اسلامی برای رسیدگی به جرائمی نظیر جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی و افساد فیالارض، صالح شناخته شده است. در تهران شعب دادگاه انقلاب اسلامی در مجتمع قضائی آیتالله محمدیگیلانی واقع در خیابان معلم مستقر است. در رویه عملی پروندههایی از این دست به یکی از سه شعبه ۱۵، ۲۶ یا ۲۸ برای رسیدگی ارجاع میشود.
براساس اصل ۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «در همه دادگاهها، طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند، باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم شود»؛ اما در تبصره ماده ۴۸ قانون «آیین دادرسی کیفری» پیشبینی شده در جرائمی مانند اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی یا افساد فیالارض، در مرحله تحقیقات مقدماتی طرفین دعوا باید وکیل خود را از بین وکلای دادگستری مورد تأیید رئیس قوه قضائیه انتخاب کنند.
البته این شرط محدود به مرحله تحقیقات مقدماتی یا دادسراست، در نتیجه در مرحله رسیدگی در دادگاه انقلاب اسلامی و اعتراض به رأی، محدودیتی در انتخاب وکیل وجود ندارد. اگر اتهام نهایی در کیفرخواست «افساد فیالارض» باشد، با توجه به مجازات این جرم (اعدام)، طبق ماده ۳۴۸ قانون «آیین دادرسی کیفری»، حضور وکیل ضرورت دارد و در صورت خودداری متهم از تعیین وکیل، دادگاه مکلف به تعیین وکیل تسخیری خواهد بود. اگر (باز هم با فرض اینکه عنوان اتهامی در کیفرخواست «افساد فیالارض» باشد)، متهم این جرم در دادگاه انقلاب اسلامی تبرئه نشده و به مجازات اعدام محکوم شود، طبق ماده ۴۲۸ قانون پیشگفته، حکم صادره قطعی نبوده و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور بهعنوان بالاترین مرجع قضائی ایران خواهد بود».