صادق بوقی در گذشته سالها به عنوان بوقچی، لیدر و تبلیغاتچی کنار در کنار تیمهای فوتبال شمالی فعالیت میکرد و به همین دلیل به او لقب «صادق بوقی» دادهاند.
صادق بوقی پیرمردی ۷۰ ساله اهل گیلان است که با آوازخوانی و رقصیدن خود در بازار بزرگ شهر رشت شهرت پیدا کرد. او به دلیل حرکات موزون و انرژی بالای خود در میان مردم بسیار محبوب است.
صادق بنا متجدد ملقب به صادق بوقی متولد سال ۱۳۳۲ بندر انزلی است.
صادق بوقی در گذشته سالها به عنوان بوقچی، لیدر و تبلیغاتچی کنار در کنار تیمهای فوتبال شمالی فعالیت میکرد و به همین دلیل به او لقب «صادق بوقی» دادهاند. او پس از بازنشستگی به شغل ماهی فروشی مشغول شد. هم اکنون هم تاکسی دارد و البته در اوقات بیکاری سری به دوستان ماهی فروش خود در بازار رشت میزند.
صادق بوقی از سال ۱۳۹۹ به صورت خودجوش شروع به رقصیدن و آوازخوانی در بازار رشت کرد و به سرعت در میان مردم محبوب شد. ویدیوهای رقص و آوازخوانی او در فضای مجازی منتشر شد و به شهرت او افزود.
صادق بوقی به دلیل اخلاق خوب و رفتار مهربانانه خود در میان مردم رشت بسیار محبوب است و او را به عنوان نماد شهر رشت میشناسند. او همیشه با لبخند و مهربانی با مردم برخورد میکند و به آنها احترام میگذارد.
آهنگی که صادق بوقی میخواند و این روزها در فضای مجازی بسیار مورد توجه قرار گرفته است بیشتر جنبه طنز دارد و اتفاقا این چنین آهنگهای کارکردش همین است که جمعی را به شادی و نشاط همراه با هم وادارد.
به هوای روخانه آبه میان (به هوای آب رودخانه)
آبه سر غوطه بزه باکه میان (کنار آب، غوطه زد در یک باک حلبی)
ائو، ائو، ائو ائو
یه روزی تنگه غروبه آسمان (روزی نزدیک غروب آسمان)
بزهمه تی خالا گوشا با تیرکمان (با تیرکمان به لاله گوشت زدم)
ائو، ائو، ائو ائوای روزم کی او یزیده کافر (روزی هم که آن یزید کافر)
بوشویا انزلی میان با خاور (رفت به انزلی با ماشین خاور)
ائو، ائو، ائو ائو
اگه گیدی رشتییم (اگر میگن رشتییم)
خیلی هم مشتییم
تاکسی برگشتییم
ائو، ائو، ائو ائو
هلهله کُن (هلهله و شادی کن)
هوی هوی
ولوله کن
هوی هوی
زلزله کن
هوی هوی
مرا ولاکُن (منو ول کن)
هوی هوی
بسیاری از جملات به کار برده شده در شعر بالا تنها با هدف هم قافیه شدن شعر است و خیلی نباید به معانی آن توجه کرد. مانند برخی ترانههای محلی و یا فارسی و بازیهای کلام محور، بسیاری از عبارات مفهوم خاصی نداشته و فقط هدف آنها در آمدن قافیه است (مانند اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره؟ شیرش رو بردن هندستون). در واقع هدف سرگرم کردن مردم است.
برای مثال یک بیت آن از ترانههای معروف فارسی مثل “یک روزی تنگ غروب آسمون”، و بعد ادامه شعر به شوخی میگوید “با تیرکمان، به گوش خاله ات زدم” فقط برای جور شدن قافیه میباشد.
یعنی شما فکر کن برای پخش یک تصویر شادی و رقص عادی و معمولی بالاترین مقامات مسئول مملکت باید اجازه صادر کنند ؟؟؟ بعد میگویند که ایران آزادترین کشور دنیاست و آزادی ای که در ایران هست در هیچ جای دیگری نست ؟؟؟
حتی رسانه برای پخش یک رقص و اهنگ شاد باید از دولت و مسئولان اجازه بگیرند .
حالا تصور کن یکی بخواد از عملکرد اقتصادی دولت انتقاد کنه ؟؟ احتمالا دمار از روزگارش در میاورند . حکومتی که حتی تحمل یک رقص و شادی عادی را ندارد .