برای ایالات متحده، دستاوردهای سیاسی تهران در بغداد و فرماندهی جرف النصر توسط یک گروه شبهنظامی، یک واژگونی خیرهکننده پر از شانس است.
درست در جنوب بغداد، پراکندگی شهری جای خود را به چشماندازهای سبز میدهد، با نخلهای سرسبز در مجاورت رودخانه فرات. اما تعداد کمی ریسک میکنند که زمان زیادی را در آنجا بگذرانند. حتی ارتش یا مقامات دولتی عراق بدون اجازه جرات نمیکنند به آنجا بروند.
به گزارش دنیای اقتصاد، «آلیسا جی. روبین» در گزارش ۹ دسامبر در نیویورک تایمز نوشت، کشاورزی به نام علی حسین که روزگاری در آن زمین زندگی میکرد، گفت: «ما جرات نمیکنیم بپرسیم میتوانیم به آنجا برویم یا نه.» این مساله به این دلیل است که این بخش از عراق - بیش از دو برابر سانفرانسیسکو - توسط یک گروه شبه نظامی عراقی کنترل میشود که از سوی ایالات متحده در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفته است.
اعضای شبه نظامی این گروه پستهای بازرسی را در اطراف مرزها دایر میکنند. به گفته یکی از دهها افسر اطلاعاتی و نظامی غربی و عراقی، دیپلماتها و دیگرانی که برای این مقاله مصاحبه کردهاند، این قلمرو مستقل عراق که به «جرف النصر» معروف است به عنوان «پایگاه عملیاتی پیشرو» عمل میکند.
مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی میگویند، گروه شبهنظامی «کتائب حزبالله» که این منطقه را کنترل میکند، از آن برای مونتاژ پهپادها و مقاومسازی راکتها استفاده میکند که بخشهای عمده آن از یکی از کشورهای همسایه تهیه شده است. سپس این سلاحها برای استفاده در حملات گروههای مشابه در سراسر خاورمیانه توزیع میشوند و باعث میشود این زمینهای کشاورزی سابق در بطن ترس و نگرانی از این مساله قرار گیرند که جنگ در غزه به یک نبرد بزرگتر تبدیل شود. چنین حملاتی در دو ماه گذشته بهشدت افزایش یافته است؛ زیرا «کتائب حزبالله» و سایر گروههای مشابه برای نشان دادن همبستگی خود با فلسطینیها تظاهرات کردند.
به گفته پنتاگون، از ۱۷اکتبر، گروههای عراقی حداقل ۸۲حمله پهپادی و موشکی را علیه تاسیسات نظامی ایالات متحده در عراق و سوریه انجام دادهاند که ۶۶ نظامی را زخمی کرده است. منابع اطلاعاتی منطقه میگویند که در بسیاری از حملات از سلاحهای موجود در «جرف النصر» استفاده شده است.
به گفته پنتاگون و این گروه شبهنظامی، ایالات متحده در واکنش به حملات اخیر، دو مکان در جرف النصر را بمباران کرد که در نتیجه آن، حداقل ۸تن از اعضای کتائب حزبالله کشته شدند.
ژنرال «کنث مکنزی» که سال گذشته بهعنوان رئیس فرماندهی مرکزی ایالات متحده (که بر نیروهای آمریکایی در منطقه نظارت دارد) بازنشسته شد، گفت: «آنها راکت، خمپاره، موشک دارند.»
او افزود: برد دقیقی را که اکنون این تسلیحات ممکن است داشته باشند، نمیداند؛ اما در سال۲۰۲۰ برخی از آنها میتوانستند به اهدافی در اردن، سوریه و عربستان سعودی برسند.
برای دههها، استراتژی ایران در خاورمیانه ترکیب قدرت نظامی غیررسمی از طریق گروههای مسلح محلی با نفوذ سیاسی بر سیاستهای دولت بوده است. ایران از آغاز دهه ۱۹۸۰ به تامین مالی و تسلیح حزبالله لبنان کمک کرد. سپس از بشار اسد در سوریه حمایت نظامی و سیاسی کرد. این کمکها شامل کمک به حوثیها در شمال یمن نیز میشود. اما عراق طبیعیترین شریک منطقهای ایران است؛ هر چند این دو کشور روزگاری یک جنگ طولانی علیه یکدیگر داشتند. ایران و عراق یک مرز ۱۴۵۸ کیلومتری مشترک دارند. بسیاری از خانوادهها از هر دو طرف خویشاوندانی دارند. روابط اقتصادی قوی است. همچنین عراق نیز مانند ایران دارای اکثریت مسلمان شیعه است و برخی از مهمترین زیارتگاههای شیعیان در آن قرار دارد.
پس از انتخابات ۲۰۲۱ عراق، احزاب سیاسی مرتبط با ایران که بیشتر آنها شاخههای شبهنظامی داشتند، برای اولینبار سهم کافی از کرسیهای پارلمان را بهدست آوردند تا ائتلافی دولتی تشکیل دهند و نخستوزیر، محمد شیاع السودانی را انتخاب کردند. این امر او را از نظر سیاسی با احزابی پیوند داد که اولویتهایشان قالب مشترکی با نگرانیهای تهران و بغداد دارد.
برای ایالات متحده، دستاوردهای سیاسی تهران در بغداد و فرماندهی جرف النصر توسط یک گروه شبهنظامی، یک واژگونی خیرهکننده پر از شانس است. در طول ۲۰ سال گذشته، دولتهای جمهوریخواه و دموکرات بهطور یکسان ۱.۷۹ تریلیون دلار برای سرنگونی صدام حسین، نبرد با القاعده و داعش، همگی با هدف ایجاد ثبات و یک متحد قابل اعتماد، سرمایهگذاری کردند.
هوشیار زیباری که به مدت ۱۰ سال وزیر امور خارجه عراق و تا سال۲۰۱۶ وزیر دارایی این کشور بود، گفت: «در عوض، ایران بیش از هر زمان دیگری دارای نفوذ غالب در عراق امروز است.»
او گفت که منافع ایران بر «هر بخش از نیروهای امنیتی، ارتش و فرمانداران استانها» تاثیر میگذارد.