حدود ۴ ماه قبل زنی به دادسرای جنایی تهران رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد. او گفت: «شوهرم که در کار خرید و فروش سکههای طلاست، آخرین بار برای انجام یک معامله کاری از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. هر جا که فکر کنید، رفتیم از کلانتریها گرفته تا بیمارستان و پزشکی قانونی، اما هیچ ردی از همسرم به دست نیاوردهایم.»
با گذشت ۴ ماه از ناپدید شدن مردی، دوستش دستگیر شده و میگوید فرد آشنایی به خاطر سرقت، دست به جنایت زده و جسدش را در یک خانه ویلایی دفن کرده است.
به گزارش اعتماد، حدود ۴ ماه قبل زنی به دادسرای جنایی تهران رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد. او گفت: «شوهرم که در کار خرید و فروش سکههای طلاست، آخرین بار برای انجام یک معامله کاری از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. هر جا که فکر کنید، رفتیم از کلانتریها گرفته تا بیمارستان و پزشکی قانونی، اما هیچ ردی از همسرم به دست نیاوردهایم.»
با ثبت اظهارات این زن، پروندهای تشکیل شد و گروهی از ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران زیر نظر بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی، تحقیقات خود را برای یافتن مرد گمشده آغاز کردند. بررسیها حاکی از آن بود که مرد گمشده آخرین بار با یکی از دوستانش به نام وحید قرار داشته است. به این ترتیب وحید بازداشت شد، اما مدعی بود که اطلاعی از سرنوشت دوستش ندارد. با این حال تحقیقات از او ادامه داشت تا اینکه این فرد، دیروز قفل سکوت را شکست و گفت مرد گمشده، به قتل رسیده است.
او در ادامه گفت: «مقتول دوستم بود که روز حادثه به همراه او و یکی از دوستان مشترکمان به نام سعید قرار تفریح گذاشتیم. سعید گفت برویم یک خانه ویلایی در اطراف تهران اجاره کنیم. ما هم قبول کردیم و راهی یکی از شهرستانهای حاشیه تهران شدیم. در آنجا سعید و مقتول مشروبات الکلی مصرف کردند و در حال شوخی و خنده با یکدیگر بودند، اما ناگهان درگیری میان آنها شکل گرفت که پایان مرگباری داشت. سعید با چاقویی که روی میز بود دو ضربه به مقتول زد. این اتفاق خیلی سریع رخ داد بهطوری که من نتوانستم مانع شوم. بعد از قتل هم سعید گفت که او را از شر طلبکارانش راحت کردم. او میگفت سعید به چندین نفر بدهکار است، حال آنکه من شنیدم آن روز مقتول، تعداد قابل توجهی سکه طلا همراهش بوده و میخواسته آن را بفروشد. من احتمال میدهم که سعید با انگیزه سرقت سکهها، جان دوستمان را گرفته است.»
او در ادامه گفت: «آن روز من از ترسم فرار کردم و، چون سعید مرا تهدید به قتل کرده بود، در این ۴ ماه به کسی حرفی نزدم تا اینکه پلیس دستگیرم کرد و من دیگر نتوانستم سکوت کنم.» او گفت: «فکر میکنم سعید، جسد مقتول را در همان خانه ویلا دفن کرده باشد.» به دنبال اظهارات این مرد، بازپرس جنایی تهران دستور داد تا ماموران راهی خانه ویلایی مورد نظر شوند تا ببینند آیا جسدی در آنجا دفن شده یا نه. تحقیقات درباره ادعای دوست مقتول نیز ادامه دارد تا زوایای پنهان پرونده آشکار شود.