ساسی مانکن مدیریت چند سایت را برعهده دارد و در ظاهر، مدیریت این سایتها را به پوکربازان ماهر واگذار کرده است؛ پوکربازها نیز از ظرفیت خود در میان افرادی که به شرطبندی و قمار اعتیاد دارند، استفاده و آنها را جذب میکنند.
ساسیمانکن این روزها، باز با همان فرمول همیشگی کلیپسازیاش بازگشته و مورد توجه قرار گرفته است. روشی که طی آن، برای سرپوش گذاشتن بر ضعف ترک موسیقی، به شیوههای کارتونی و بالماسکه ویدئوکلیپ متوسل شده تا توجه مخاطبانش علیالخصوص نوجوان و جوانان را به خود جلب کند.
به گزارش فرهیختگان، ساسیمانکن این روزها، باز با همان فرمول همیشگی کلیپسازیاش بازگشته و مورد توجه قرار گرفته است. روشی که طی آن، برای سرپوش گذاشتن بر ضعف ترک موسیقی، به شیوههای کارتونی و بالماسکه ویدئوکلیپ متوسل شده تا توجه مخاطبانش علیالخصوص نوجوان و جوانان را به خود جلب کند. این اتفاق برای خوانندهای که هر کاری میکند تا جلب توجه کند، چندان تعجبآور نیست.
چند روز پیش از انتشار اینتروی موزیکویدئو بود که وی تصویری از خود در کنار ترانه علیدوستی منتشر کرد و این باور را بهوجود آورد که وی بههمراه این بازیگر در فیلمی همبازی شده، اما خیلی زود و با انتشار موزیکویدئوی جدید او، مشخص شد که هدف از این طراحی رسانهای چه بوده است. اینکه چرا ساسی، ۹ ماه پس از انتشار فیلم برادران لیلا به این فکر افتاده که آهنگی با این سوژه کار کند، به همان آدمهایی بازمیگردد که در اطراف او حضور دارند.
برای کار تهران - توکیو، چند نفر از داخل ایران که سوژه چنین کاری را به وی پیشنهاد داده بودند دستگیر شدند و حالا طی اطلاعاتی که بهدست آمده، دوستان وی در لندن و لسآنجلس، ایده کار روی سوژههای ارجاعی، چون عموقناد و برادران لیلا را به وی دادهاند. البته این اتفاق، کاملا بدیهی بهنظر میرسد. آخرینباری که ساسی به این روش متوسل شد، به اسفند ۹۹ بازمیگردد که وی در تراک تهران - توکیو، به کلیدواژه نرو سمیه فیلم «ابد و یک روز» ارجاع داد و از یک پورناستار برای شهرت این قطعه استفاده کرد. حالا همان فرمول را اینبار به شکلی سطحی و پیش پاافتادهتر پیاده کرده است.
اینکه چرا ساسی در این سهسال از این روش استفاده نکرده، دلایل متعددی دارد. نخستین مورد آن میتواند بهخاطر ترسی باشد که از عوارض کلیپ قبلی برایش پیشآمد که مشخصا پس از دستگیری همکاران داخلکشور او بهوجود آمد، پس از این اتفاق بود که همخوان دختر وی در این کار، از ایران گریخت و آنها هم که ماندند، دستگیر شدند. اجراهای ساسی در آن مقطع کنسل شد و او ترجیح داد تا مدتی آفتابی نشود.
مورد بعدی، به ناکارآمدی آهنگهای این خواننده در این فاصله زمانی برمیگردد. ساسی در این سهسال، کار شاخصی ارائه نکرده که بتواند مورد توجه طرفدارانش قرار بگیرد و برای کارهایش، اگر کپیبرداریهای سینمایی نباشد و درواقع تصویر بر متن آهنگ ارجحیت نداشته باشد، همین کارها هم دیده نمیشود. در این مدت اکثر اجراهای انفرادی ساسی، با صندلیهای خالی همراه بود و سرمایهگذاران تصمیم گرفتند کنسرت ساسی را بهصورت مشترک با چندخواننده برگزار کنند تا متحمل شکست نشوند؛ بنابراین اگر اجراهای سالیان اخیر ساسی را جستوجو کنیم، میبینیم که عموما بههمراه دو تا سه خواننده دیگر به اجراهای برنامه پرداخته و معدود اجراهای وی در کابارههای کوچک ۱۰۰ نفره بوده که بهصورت انفرادی به اجرای برنامه پرداخته است.
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چگونه خوانندهای که سرمایهگذاران، ریسک چندانی برای کنسرت انفرادی وی نمیکنند، همچنان موزیکویدئوهای خوشرنگولعاب تولید میکند و اساسا هزینه این موزیکویدئوهایی که طراحی صحنه، چهره، لباس و مهندسی افکتهای فانتزی دارد، به چه ترتیبی فراهم میشود.
برای اطلاع از پشتپرده این جریان باید منابع مالی آن را مورد توجه قرار دهیم. اولینش رادیو جوان است؛ مافیای بزرگ موسیقی فارسیزبان سالیان اخیر که روشهای مختلفی برای کسب درآمد دارد. روش ظاهریاش، تبلیغات و حقپخش موزیکویدئوهاست، اما در پشتپرده، زدوبندهایی صورت میگیرد که امیدواریم در روزهای آتی طی گزارشی مبسوط به آن بپردازیم. شاید برای برخی مخاطبان سوال شود که رادیو جوان، تقریبا اسپانسر تمامی کارهایی است که در خارج از ایران تهیه میشود و حالا که نامش در کلیپ کار جدید ساسی آمده، نمیتوان اینطور برداشت کرد که این شبکه تنها اسپانسر و حامی موزیکویدئوی ساسی بوده است. البته که این گزاره تا حدودی درست است.
رادیو جوان، اسپانسر کارهایی است که در خارج از ایران تهیه میشود، اما حمایت مالی این شبکه، شامل هزینه برای تهیه و تولید آهنگ یا موزیکویدئو نمیشود، بلکه شامل آفرهایی است که به تهیهکننده یا خواننده در جهت پخش موزیکویدئو اعطا میشود و در قبال آن، نام رادیوجوان در ابتدا و انتهای کار بهعنوان اسپانسر درج میشود. در موارد خفیفتر که کار به این سطح از حمایت نمیرسد و آفرها محدود هستند، تنها عنوان «رادیوجوان تقدیم میکند» آورده میشود. این شکل ظاهری قضیه است و برای ساسیمانکن، موضوع تاحدود بسیاری فرق میکند. بدینترتیب که مدیریت این شبکه، همکاریهای گسترده تجاری با این خواننده و چند خواننده دیگر دارد که حتی تهیه آهنگ و موزیکویدئو نیز در راستای رونق دادن به آن کسبوکار تعریف میشود.
رادیو جوان سایتهای قمار بسیاری دارد که هریک از آنها را به خوانندهای اجاره داده است تا از طریقی، چون جذب اعضا و آوردهای که از آن افراد تامین میشود، بتواند پورسانت آنها را بدهد. در واقع رادیو جوان از شهرت این خوانندگان در جهت پروار کردن سایتهای قمار استفاده میکند تا اعضا به اطمینان حضور آن خوانندگان، به این سایتها ورود کرده و واریزی داشته باشند. رادیو جوان برای فرار از محدودیتهای حداقلی این فعالیتها در اروپا، شرکت خود را در ویرجینیا به ثبت رسانده و اتصال تمامی سایت شرطبندی اقماری خود را به سرشاخه اصلی که «شارکبت» نام دارد، متصل کرده که امکان کارتبهکارت و انتقال پول ریالی را داراست و هر فردی که به هریک از این سایتها ورود کند، در زمان کارتبهکارت، مستقیما به این درگاه پرداخت ریالی با پشتیبانی شارکبت متصل میشود.
رادیو جوان در قبال خوشخدمتی خوانندگانی، چون ساسیمانکن، علاوهبر پرداخت پورسانت توافقی، برخی هزینهها را به پاس تداوم این همکاری برعهده میگیرد که شامل تهیه ادوات فیلمبرداری، استودیو و سالنهای کنسرتی است که با آنها طرف قرارداد است. در واقع رادیو جوان، پولی از جیب نمیگذارد. پورسانت سایتها که آورده مردم است و مشارکت در تهیه موزیکویدئو هم از ادوات و پلاتوهایی است که یا در اختیار دارد یا با آنها طرف قرارداد است. سهم ساسی در این زدوبندها، بسیار پررنگتر از خوانندگان دیگر است؛ چراکه او وقت بیشتری برای جذب طرفداران خود در این سایتها صرف میکند و ثانیا، مدت مدیدی است که با این شبکه در همکاری است؛ بنابراین امکانات سختافزاری ویدئوهایی، چون برادران لیلا و البته هزینههای انتشار و تبلیغ آن، مستقیما توسط رادیوجوان تامین میشود.
اینکه فارسیزبانان سراسر جهان امکان کارتبهکارت ریالی وجه مدنظر خود را از این درگاه پرداخت دارند، جای هیچشکی نیست، اما آنچه اینجا محل سوال است آن است که کدام بنگاه اقتصادی داخل کشور محل نشست این پول و تحویل آن به صاحبان حساب است؟ این اتفاق با توجه به تحریمهای بینالمللی و گسترده بانکی، قطعا در هیچ کشوری جز ایران نمیتواند امکان داشته باشد، بنابراین بسیارعجیب بهنظر میرسد که بنگاهی اقتصادی در داخل کشور بخواهد درگاه امن پرداخت ریالی یک سایت قمار و شرطبندی بزرگ باشد.
برخی افرادی که دستی در کار دارند، از چند نام در داخل کشور رونمایی کردهاند که زمینه اتصال امن کارتهای بانکی ایرانی و انتقال وجه را فراهم کردهاند که با توجه به سندیت نداشتن این گمانهزنیها، از آوردن این اسامی امتناع میورزیم، اما قدرمسلم آنکه این میزان وجه، مصداق بارز کلاهبرداری، فعالیت نامشروع و غیرقانونی و در نتیجه فعلی حرام است که در فرآیندی عجیب، آزادانه درحال فعالیت است و عجیبتر آنکه چطور این حجم تبادل مالی که سنگین نیز است، طی سه تا چهارسال اخیر از چشم ناظران و مبادی ذیربط مغفول مانده است.
برای ساسان یافته (ساسی)، همکاری صرف با رادیوجوان و دریافت پورسانت، بهتنهایی نمیتواند رضایتبخش باشد. به همین دلیل وی به کمک برخی دوستان خود، چندسالی میشود که استقلالعمل پیدا کرده و سه سایت شرطبندی و قمار بهصورت مستقل دایر کردهاند. شیوه ساسیمانکن برای فربه کردن این سایتها، تبلیغ غیرمستقیم آنهاست. مثلا یکی از کارهایی که او در این زمینه انجام داده، این است که برای جذب بیشتر مخاطبان هدف، اقدام به تشکیل گروه اکسبند کرده است. گروهی که بیشترین درصد نمایش اروتیک را در موزیکویدئوهایشان دارند و در متن ترانه مستقیما علایق و دلبستگیهای مخاطبان هدف خود را پوشش دادهاند.
وقتی کار گروهی مانند اکسبند میگیرد و فالوورهایشان میلیونی میشوند، آنگاه تبلیغات هدفمند سایتهای قمار و شرطبندی پررنگتر شده و آن خوانندگان که حالا پایگاه خوبی در میان هوادارانشان دارند، اقدام به تبلیغات بیواسطه آن سایتها در موزیکویدئوها، صفحات اجتماعی و مصاحبههایشان میکنند و بخشی از مخاطبانی را که با ترفندهای رادیوجوان و شخص ساسیمانکن، جذب این سایتها نشده بودند، طعمه میکنند.
در پشتپرده، ساسی، وظایفی، چون تهیه خوراک کاری برای این گروه را برعهده دارد و از نفوذ خود در رادیوجوان برای معرفی استفاده کرده و به این ترتیب، درآمد خوبی از این طریق بهدست میآورد. بررسیهای ما نشان میدهد عمده طعمههایی را که از طریق گروههایی، چون اکسبند به این سایتها سرازیر شدهاند، دختران جوان تشکیل میدهند که تلاش دارند تا استایل و سبک زندگی خود را به مدلهای داخل موزیکویدئوهای این گروه نزدیک کنند. البته ساسی در تمامی این قضایا، رد مستقیمی از خود بهجای نمیگذارد و هیچگاه صراحتا چنین اقداماتی را تایید نمیکند تا بتواند از ظرفیت خود، بهنحو مطلوبتری استفاده کند. ساسی برای آن دست از مخاطبانی که از طریق رادیوجوان یا از طریق گروههایی، چون اکسبند جذب نشدند هم برنامه دارد.
این خواننده مدیریت چند سایت را برعهده دارد و در ظاهر، مدیریت این سایتها را به پوکربازان ماهر واگذار کرده است. پوکربازها نیز از ظرفیت خود در میان افرادی که به شرطبندی و قمار اعتیاد دارند، استفاده و آنها را جذب میکنند. حتی دیده شده که این مدیران صوری برای جلب اطمینان مخاطبان خود، تصاویری از ساسیمانکن و دیگر خوانندگانی که با ساسی، ارتباط نزدیکی دارند نیز استفاده میکنند تا اینطور به کاربران خود القا کنند که سایت آنها مورد وثوق و اطمینان چنین آدمهایی است و با خیال راحت وارد این سایت شده و فعالیت کنند. اینها بخشی از روشهای کسب درآمد ساسی است تا از طریق سایتهای شخصی خود، به سوددهی بیشتری نسبت به آنچه رادیوجوان بهعنوان پورسانت به او میدهد، برسد.
نمیتوان از آوردههای مالی ساسیمانکن صحبت کرد و نامی از فرشید حامدی نیاورد. تمام مواردی که تا اینجای گزارش آورده شد، بخش سختافزاری ماجراست؛ فرشید درواقع عهدهدار بخشهایی است که ساسی از انجام آنها عاجز است. کسانی که ساسی را از نزدیک میشناسند میگویند که او دو مشخصه بزرگ در شخصیتش دارد: نخست آنکه فردی بهشدت ترسو است و دوم آنکه فاقد درک عمیق مسائل است و به طعنه میگویند که او بهزحمت توانسته دیپلم بگیرد. فرشید قرار است این دو نقص ساسی را پوشش دهد. کلیه کارهای اداری مربوط به ثبت شرکت و سایتها، برعهده فرشید است و ساسی تنها مجری این فعالیتهاست.
ضمن اینکه ساسی طی دو، سهسال اخیر درتلاش بوده است وارد مارکتهای پرسود و کمحاشیه دیگری شود که وظیفه شناسایی و تحقیق در این زمینه برعهده فرشید است. او هم کسی است که ارتباط و مشورت خوبی با مادرش دارد که ازجمله ماحصل این همفکری، تاسیس چند کلینیک در آمریکا به نام ابراهیم حامدی است. ساسی هیچگاه تصور نمیکرد که انتشار قطعه تهران- توکیو، تا این اندازه برای او دردسرساز شود تا جایی که تهدید به قتل شد و دستگیری خود را محتمل میدید. به همین دلیل از فرشید میخواهد تا با کمرنگ شدن تدریجی دامنه فعالیتهایشان در حوزه سایتهای شرط بندی و قمار، سرمایهشان را به بازارهای کمریسکتری سوق دهند.