یک فعال محیط زیست، گفت: نکته مهم در فعالیتهای معدنی تفتان، این است که سازمان محیط زیست، کاملا غایب است؛ در واقع فعالیتهای صنعتی و معدنی در چنین مقیاس وسیعی، باید با ملاحظات و بررسیهای بسیار دقیقی باشد
در ۱۴۰ کیلومتری جنوب شرقی زاهدان و تقریبا ۵۰ کیلومتری شمال شرقی شهرستان خاش، کوهی از رشته ارتفاعات جبال بارز قرار دارد که از مرکز مکران گذشته و به سمت پنجگور پاکستان امتداد دارد؛ نامش تفتان است و در دو متن پهلوی و آثار برخی سیاحان و جغرافیدانان، تحت عنوان واژههای «تمندان» یا «دمندان» و «تمیتمندان» به آن اشاره شده است.
به گزارش اعتماد، این کوه با دو قله، یکی از آتشفشانهای نیمهفعال ایران است که سه دهانه آتشفشانی دارد که همیشه بخار گوگرد از آن متصاعد میشود و به گواه متون تاریخی، در اطراف این کوه، بقایایی از قبرهای قدیمی، مربوط به گورهای تاریخی بین قرن ۸ تا ۹ قمری، خرابههای باستانی متعلق به دوران زردشتیان و تمدنی بهنام لادزیان یافت شده که ثابت میکند این منطقه، حدود ۸۰ تا ۱۰۰ هزار سال پیش، زیستگاه انسانی بوده است. این سرزمین، در تاریخ خود، قلعههای سنگی، قبرهای باستانی، گوردخمهها، معماری صخرهای، سنگنگارههای دوران باستان تا سنگنوشتههای دوران اسلامی و... را ثبت کرده است و از طرفی، همواره پناهگاه ارزشمندی برای حیات وحش رو به انقراض و کمیاب، مانند کبک، تیهو، بز و کل، قوچ و... بوده است.
از طرفی، در نزدیکی قله کوه تفتان، سه دریاچه به نام دریاسر قرار دارد. دو دریاچه در بخش شمالی کوه که کمعمقتر هستند و آب آنها شیرین است و تقریبا بزرگترین منبع تولید آب شیرین استان است و هر ساله میلیونها متر مکعب آب شیرین از تفتان وارد رودخانههای اطراف میشود و دریاچه سوم که عمق بیشتری دارد و دریاچه شور است. تمام این توضیحات، تفتان را به پهنهای مقدس برای بومیان و قطب مهم گردشگری و همچنین، کوهی بااهمیت برای صخرهنوردان و کوهنوردان تبدیل کرده است. از طرفی، در روزگاری که هامون خشک شده و ریزگردها مهمانان دایمی سیستانوبلوچستان شدهاند، چشمههای تفتان شبیه آب حیات برای آن سرزمین عمل میکند.
رگههای طلای یافتشده هم، تفتان را به گنجی ارزنده تبدیل کرده، اما امروز، این کوه طلایی، پای معدنکاران را به آنجا باز کرده و نگرانیهایی را برای ساکنان سرزمینهای اطراف این کوه اساطیری ایجاد کرده است.
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، در نهم آبان ۱۴۰۲، در بین معادن متعدد سیستان و بلوچستان، معدن «طلای انجیرک تفتان» در زمره یکی از بزرگترین معادن طلای کشور است که طرح ساخت کارخانه تولید شمش طلا در تفتان، با سرمایهگذاری شرکت توسعه معادن پارس تامین با هدف تولید سالانه نیمتن طلا، اشتغالزایی بیش از ۳۵۰ نفر و با سرمایهگذاری بالغ بر ۸۰۰ میلیارد تومان، در سال ۱۴۰۱ آغاز شده است.
از زمان آغاز این طرح، بسیاری از فعالان اجتماعی، مدنی و محیط زیستی در این استان، نگرانیهایی از معدنکاری و تخریبهای ناشی از آن داشتند و تلاشهای بسیاری برای توقف این طرح انجام شده که هیچکدام به نتیجه نرسیده و به گفته روزنامه دنیای اقتصاد، ایرج حسنپور، مدیرکل صنعت، معدن و تجارت سیستان و بلوچستان از پیشرفت فیزیکی ۸۰ درصدی کارخانه فرآوری طلا خبر داده و قرار است در آیندهای نزدیک به بهرهبرداری برسد.
هر چند که فعالان اجتماعی و محیط زیستی، خود بر این باورند که توسعه صنعت، یکی از شروط مهم رشد و پیشرفت هر استان و منطقهای است، اما ملاحظات و نگرانیهایی برای تفتان دارند که شنیده نشده است.
«یاسر کرد»، فعال اجتماعی و مدنی درباره آنچه اهالی این منطقه را از معدنکاریها نگران کرده، میگوید: «در ابتدا لازم است اشارهای به تاریخ و خصوصیات جغرافیایی این منطقه داشته باشم تا میزان حساسیتها نسبت به تفتان مشخص شود. کوه تفتان و ارتفاعات آن در مرکز چهار شهرستان زاهدان، خاش، تفتان و میرجاوه قرار داشته و حیاتوممات دشتهای مهم خاش، گوهرکوه، پشتکوه، میرجاوه و رودخانههای آن به بارندگیها و برفهای جمعشده روی این کوه بستگی دارد. پس در نگاه اول در نظر داشته باشید که تفتان برای بقا و ماندگاری این پهنه از جغرافیای استان و کشور چقدر مهم است. مساله مهم بعدی، میراث تاریخی، طبیعی، هویتی و محیط زیست منحصربهفرد تفتان است. در واقع تفتان تنها آتشفشان فعال در کشور است و در تمام اطراف تفتان بهویژه منطقه لادیز و خلبند علاوه بر اینکه نشانههای تمدنی پیش از تاریخ را میبینید، شاهد بقایای میراث باستانی و تاریخی خاندانهای ساسانی هستید که بعد از ورود اعراب در دامنههای تفتان سکنی گزیدند. طبیعت این منطقه هم که متاثر از اقلیم ایران- تورانی است، زیستگاه و رویشگاه انواع گونههای جانوری و گیاهی است. این توضیحات را گفتم که بگویم تفتان به لحاظ میراث تاریخی، هویتی، حیات وحش، آبادانی و... چه جایگاهی دارد و جدا از اینکه باید برای امروز، این منطقه حفظ شود لازم است این میراث به نیکی به آیندگان هم منتقل شود.»
سالهاست که حفظ محیط زیست و حیات وحش و جانوری سیستانوبلوچستان، دغدغه بسیاری از فعالان محیط زیست و سازمانهای مربوطه مانند سازمان محیط زیست است. این سازمان، در جلسات متعددی، حفاظت از این محیط و گونههای مختلف جانوری و گیاهی در معرض خطر نابودی را اولویت کاری خود اعلام کرده است، اما در چند دهه گذشته، اقدامات توسعهای آسیبهای جدی برای این منطقه، بهخصوص تفتان، ایجاد کرده است.
کرد در این باره میگوید: «متاسفانه حیات و بقای تفتان و زندگی پیرامون آن از چندین دهه قبل آماج مداخلههای انسانی نادرست و غلط قرار گرفت. از اوایل دهه هفتاد پای دستگاههای دولتی در ایجاد کمپ و مهمانسرا در منطقه کوهنوردی تفتان باز شد و بهتدریج بسیاری از دامنههای تفتان برای ساخت منازل ویلایی و مراکز میزبانی دولتی تخریب شد؛ مسالهای که سالیانسال باعث آزردگی فعالین مدنی منطقه بود. فعالیت مخرب دیگر، مربوط به کارخانه سیمان خاش و سیستان است که خاش از اواسط دهه هفتاد و سیمان سیستان از اواسط دهه نود فعالیتهای معدنی را در معادن این منطقه شروع کرد و هر روز هم شدت عملیاتشان بیشتر میشود، اما، چون در پاییندست است کمتر حساسیتزاست.»
کرد با اشاره به آغاز فعالیتهای معدنی توضیح میدهد: «از حدود پنج سال قبل هم، فعالیتهای معدنی شرکتهای وابسته به شستا و ایمیدرو با هدف بهرهبرداری از کانیهای فلزی و عمدتا طلا، در ارتفاعات تفتان و آنهم در ارتفاع بیش از ۱۵۰۰ متری از سطح دریا و در غیاب و حساسیت دستگاههای متولی و ناظر، مانند محیط زیست و منابع طبیعی و حتی میراث فرهنگی شروع شد. متاسفانه پیامدهای منفی زیستمحیطی و اجتماعی طرحها و پروژههای کارشناسینشده معدنی در منطقه پیش از بهرهبرداری خود را نشان داده است، بهطوریکه بسیاری از ساکنان منطقه بعد از شوق و ذوق اولیه برای ورود این شرکتها که منطقه را به نانونوایی رسانده بودند، وقتی حجم تخریبهای طبیعت منطقه و متاثرشدن سکونتگاههای انسانیشان را دیدند، به جمعیت معترض و منتقد فعالیتهای این معادن پیوستند.»
در دی ۱۳۹۴، خبرگزاری صداوسیما در زاهدان گزارشی از «دو معدن شناساییشده با مجموع ۱۰ میلیون تن طلا» در سیستانوبلوچستان تهیه کرد. هر چند که این خبر در روزها و ماههای اول، نشان از رشد و توسعه گسترده در این استان بود، اما فعالیتهای معدنی وضعیت دیگری ایجاد کرد. به گفته کرد که سابقه معاونت سرمایهگذاری میراث فرهنگی استان و دبیرخانه تخصصی اشتغال استان را دارد، با کشف رگههای طلا در دامنه تفتان، داستان اهمیت و توجه به این منطقه تغییر کرد و پای شرکتهای بزرگ سرمایهگذار در منطقه باز شد.
او با اشاره به اینکه توسعه و اشتغال منطقه متاسفانه در شاخصهای مختلف وضعیت مطلوبی ندارد و باید از ورود سرمایه و سرمایهگذار استقبال کنیم، توضیح میدهد: «آمارها نشان میدهد که استان سیستانو بلوچستان بهدلیل شرایط جغرافیایی، اقلیمی و اجتماعیای که دارد کمتر مقصد سرمایهگذاری است و وقتی یک سرمایهگذار میخواهد کسبوکاری راه بیندازد، با ذوقزدگی مسوولان و مردم مواجه میشود. بهدلیل این هیجان، بسیاری از استانداردها که باید در هنگام اخذ مجوز لحاظ شود فراموش یا با حداکثر سهلگیری انجام میشود. متاسفانه شرکتهای فعال، چه در اخذ مجوزها و چه در حین فعالیت، ضوابط اکتشاف و استخراج معادن در پهنههای محیط زیستی را بهطور گسترده نقض کردند و شاهد انفجارهای بسیاری در کوه تفتان برای دستیابی به رگههای قابلاستخراج در عمق هستیم. همچنین جادهسازی و ایجاد کارگاههای عملیاتی با ماشینآلات و تجهیزات بیشمار، باعث ازدسترفتن بسیاری از گونههای گیاهی شده است. از طرف دیگر شرکتهای سرمایهگذار با پیشبینی استخراج در پهنههای وسیع، دهها کیلومتر مربع از اراضی و منابع آبی متعلق به مردم و اراضی ملی را به مالکیت خود درآوردند.»
در هفتههای گذشته، فیلمها و اخباری در فضای مجازی منتشر شده که از اعتراض جوامع محلی در نزدیکی تفتان خبر میدهد.
کرد، فعال مدنی، درباره دلایل بیاعتمادی و اعتراض مردم محلی میگوید: «جدا از تخریب و تصرف اراضی و منابع آبی که نگرانی و حساسیت جامعه محلی را برانگیخته است، نوع ورود این شرکتها به منطقه هم مهم است. تقریبا تمام این چهار شهرستان که بالاتر گفتم، در تقسیم عرفی طوایف است و شرکتهای سرمایهگذار با یارگیری از مردم منطقه و دادن امتیازات ویژه به برخی از طوایف، مردم یک روستا و برخی از سرداران و بزرگان محلی به رقابتها، تضادها و تنشها (که بهدلیل نظام قبیلهای زیاد است) بهشدت دامن زدهاند که در برخی از موارد منجر به درگیریهایی هم شده است. در مجموع شواهد نشان میدهد که جامعه محلی اعتماد و اشتیاق اولیه در مورد فعالیتهای معدنی را از دست دادهاند، طوری که در ماه قبل سه اتومبیل صخرهنوردان در منطقه گراشخان شهرستان تفتان بهدلیل حساسیت شرایط، طعمه حریق شد و رونق کارزارهای مردمی برای متوقفکردن فعالیتهای این معادن شدت گرفته است.»
کرد، با اشاره به وظایف سازمان محیط زیست، توضیح میدهد: «نکته مهم در فعالیتهای معدنی این منطقه، این است که سازمان محیط زیست، کاملا غایب است. در واقع فعالیتهای صنعتی و معدنی در چنین مقیاس وسیعی، باید با ملاحظات و بررسیهای بسیار دقیقی باشد، اما در این مدت فعالیتی از محیط زیست ندیدیم. نه تنها از آغاز فعالیتهای معدنی که حتی در مقاطع دیگر در مورد از بین رفتن گونههای جانوری و گیاهی استان هم اعتراضهایی انجام شد و حتی خودم در مقطعی «کارزار نه به وسوسه شکار» را با هدف حفظ گونههای جانوری اطراف تفتان سامان دادم و در مورد حضور شکارچیان بسیار گفتم و نوشتم، اما کمتر حمایتی از محیط زیست دیدم و در حال حاضر خطر از بین رفتن کامل گونههای شکاری اطراف تفتان وجود دارد.»
این فعال مدنی با تایید و تاکید بر اینکه توسعه، از نیازهای اساسی هر منطقه است، میگوید: «ما نسبت به توسعه، هیچ اعتراض و بحثی نداریم، همچنین میدانیم که سرمایه گذاری اصل و اساس توسعه است و باید صورت بگیرد، اما کیفیت و کمیت و چگونگی سرمایهگذاری واقعا مهم است. باید سرمایهگذاری و فعالیتهای توسعهای، به گونهای انجام شود که کمترین تنش و آسیبهای زیستمحیطی، فرهنگی و... در منطقه را داشته باشد و در عین حال، رفاه جامعه میزبان، با بالاترین کیفیت در نظر گرفته شود. ما خودمان مشتاق هستیم که سرمایهگذاران به منطقه وارد شوند و فعالیتهای توسعهای را آغاز کرده و گسترش دهند، اما بهای آن مهم است؛ نباید طوری باشد که جامعه میزبان بعد از مدتی احساس کند که فقط یک زمین سوخته برایش مانده است، بدون اینکه عایدی چندانی از پروژهها برای آنها داشته باشد.»
معمولا در راهاندازی سایتهای معدنی، در کنار مزایایی که ممکن است چنین طرحهایی به همراه داشته باشد، نگرانیهایی هم در خصوص آسیبدیدن باغها، مزارع، زمینهای کشاورزی، پوشش گیاهی و جانوری، ازبینرفتن مناظر طبیعی و تهدیدات زیستمحیطی وجود دارد. به گفته بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط زیست، کاوش و استخراج معدن، از فعالیتهایی است که نتیجه آن، بیشتر از آنکه سود و نفع مردم بومی باشد، تخریب محیط زیست را به همراه دارد و قشر اندکی از آن بهرهمند میشوند.
«محمد درویش»، فعال محیط زیست و پژوهشگر هم، در مورد دلایل مخالفت فعالان محیط زیست با فعالیتهای معدنی تفتان، به «اعتماد» میگوید: «ارتفاع قله تفتان، بالای ۴ هزار متر است و برف و یخچال دایم دارد. از طرفی بهدلیل گرادیان حرارتی، اختلاف دمایی حدود ۴۰ درجه بین قله تفتان و سطح دریا در عمان یا بندر چابهار وجود دارد (دما در هر صد متر افزایش ارتفاع، یک درجه کاهش پیدا میکند)، برای همین یک جریان باد دایم ایجاد میکند و چشمههای آن هم تولید آب دایم دارند و باعث تغذیه آبخوانهای منطقه میشود. از طرفی، باعث بهبود تنوع گیاهی و جانوری میشود و برهنگی سطح زمین را کاهش میدهد، همین موضوع چشمههای تولید گردوخاک را مهار میکند و عامل مهم تابآوری بلوچستان محسوب میشود و هم برای ایران و هم برای پاکستان ارزشهای اکولوژیکی بسیار بالایی دارد. از نظر جذابیتهای گردشگری هم حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و میتواند مثل یک صندوق ارزی پایدار، برای مردم بلوچستان و حتی ایران، پول و ثروت داشته باشد. اینکه این داشتهها را به بهانه خامفروشی و فعالیتهای معدنی تعطیل کنیم، چشمههای تولید گردوخاک را افزایش دهیم، ظرفیت گرمایی ویژه را کاهش دهیم، نهایت بیسلیقگی خواهد بود. فقط بهدلیل اینکه بخواهیم برای یک گروه محدودی تولید پول و ثروت داشته باشیم. در واقع مثل این است که یک الماس را بدهیم و در ازای آن، یک شکلات بگیریم.»
درویش در مورد اهداف اشتغالزایی مطرحشده از طرف شرکتهای معدنی توضیح میدهد: «در میان فعالیتهای صنعتی، پتروشیمی کمترین میزان اشتغالزایی را دارد و پس از آن، بخش معدن است که معمولا اشتغالزایی چندانی ندارد، بهخصوص با توجه به گستره تخریبی که در میان فعالیتهای صنعتی دارد، این ادعا که با فعالیتهای معدنی اشتغال ایجاد میکنیم، مبنا و اساس علمی ندارد. البته به ماده استخراجشده و ارزشافزوده و نوع بهرهبرداری از آن هم مربوط است.»
نهم آبان ۱۴۰۲، علیرضا شهنوازان، فرماندار تفتان، در گفتگو با روزنامه دنیای اقتصاد، گفته بود که «شرکت توسعه معادن پارس، موظف است پیرو گفتمان انجامشده، دغدغه مردم و روستاییان را برآورده سازد و نسبت به تعهدات خود عمل کند تا حرکت شهرستان تفتان در مدار توسعهای که قرار گرفته است، تسریع شود.» همچنین محمد کرمی، استاندار سیستانوبلوچستان هم در همین گزارش مطرح کرده بود که «این پروژه معدنی برای بیش از ۱۸۰ نفر اشتغال ایجاد خواهد کرد و با توجه به نیاز مردم برای ایجاد شغل و کمک به توسعه همهجانبه منطقه باید سهم شهرستان از سایت ارتقا یابد و ضمن اینکه مردم از منافع طرح بهرهمند میشوند، بخشی از درآمدها صرف هزینههای عمرانی شود.»
«رحمان رحمتزهی»، عضو هیاتمدیره شرکت توسعه معادن پارس تامین، در استان سیستانوبلوچستان هم در مورد شرح فعالیت توسعه معادن در تفتان میگوید: «این معادن به کوه تفتان که منطقه گردشگری و بااهمیت محیط زیست است، ارتباطی ندارد. در مرحله اولیه اقدامات، مرحلهای به نام اکتشافات داریم که حالت شناسایی دارد مثلا میگوییم حدود ۳۰ تا ۵۰ کیلومتر در مزایده به ما واگذار شده است، شاید در اکتشافات، میزان اندکی، یعنی فقط حدود ۵ کیلومتر از مرزهای تعیینشده جابهجا شویم. واقعا این مساحت جابهجایی، به تفتان به این وسعت آسیبی نمیزند. از طرفی، ما فقط در مناطق اکتشافی و فقط برای شناسایی برداشت استخراجی داریم نهاینکه کلا اقدام به استخراج داشته باشیم. فیلمی هم بهتازگی در فضای مجازی به نام انفجار تفتان منتشر شده که اصلا ارتباطی به تفتان نداشته و مربوط به راه دسترسی ما و مطابق با استانداردهای قانونی بوده است. شاید تخریبهای کوچکی مانند جادهسازی باشد که طبیعی است. حتی آن جادهسازیها، دسترسی راههای روستایی را هم ایجاد کرده است؛ اقدامات این مجموعه، بیش از ۵۰ کیلومتر دسترسی برای روستاها ایجاد کرده است.
از طرفی، در این فعالیتها، در تلاش بودیم که دغدغههای استان، مسوولان و حتی دغدغههای نظام و حضرت آقا را در نظر بگیریم و بر اساس تاکید دکتر امیرحسین نادری، مدیرعامل صدر تامین شستا، آقای مرتضوی، وزیر و خود رییسجمهور، زنجیره کامل تولید در منطقه باشد و تحت هیچ شرایطی خامفروشی نداشته باشیم و اشتغالزایی ایجاد شود. تا همین لحظه هم بر اساس همین حفظ زنجیره تولید حرکت و اشتغالزایی را در همین مراحل اکتشافی و کارخانه در حال ساخت، ایجاد کردیم؛ و این نوید را میدهم که تا پایان سال، اولین تولید شمش طلا را داشته باشیم.»
از آغاز فعالیتهای معدنی در تفتان، همواره وعده مدیران و مسوولان، اشتغالزایی و استفاده از ظرفیت نیروی کار بومی است. رحمتزهی درباره اقداماتی که در این خصوص انجام شده، میگوید: «تقریبا دو ماه گذشته آزمونی هم برگزار کردیم که تاکیدمان بر اولویت بومی بود و در نتایج آن هیچ دخالتی نداشتیم. امروز هم حدود ۹۰ درصد افراد بومی مشغول به کار هستند و بهرغم صحبتهایی که در فضای مجازی میشود که میگویند ما از افراد بومی فقط به عنوان کارگر یا نگهبان استفاده میکنیم، باید بگویم حتی نیروهای ستادی، اداری، اعضای هیاتمدیره و حتی مدیران ارشدمان را از نیروهای بومی استفاده کردیم.»
سرآمدی در مسوولیتهای اجتماعی، همواره از اهداف راهبردی برنامههای توسعهای است و اقدامهای موثر در محورهای اقتصادی، محیط زیستی و درنظرگرفتن معیشت جامعه بومی، همواره از اهمیت قابلتوجهی برخوردار بوده است. به گفته عضو هیاتمدیره شرکت توسعه معادن پارس تامین، این شرکت هم، با تاکید محمد کرمی، استاندار و امیرحسین نادری، مدیرعامل هولدینگ صدر تامین، همزمان با توسعه معادن، گامهای موثری در راستای مسوولیت اجتماعی برداشته است که ازجمله آنها میتوان به همکاری با ستاد بحران در زمان سیل تفتان، بازسازی سه دهنه پل، همکاری در توزیع بستههای فرهنگی و آموزشی، ایجاد مراکز بهداشت و درمان و ارایه خدمات پزشکی، ساخت مدارس و... اشاره کرد.
بسیاری از افراد و مسوولان ذینفع، مواردی همچون همسویی اقدام با طرحهای توسعه پایدار منطقهای، تعدیل بیکاری و ایجاد زمینههای اشتغال باثبات و البته توسعه دیگر بخشهای عمومی و خدماترسان در منطقه را ازجمله پیامدهای مثبت این طرح میدانند، اما بسیاری از جوامع محلی و فعالان زیستمحیطی و اجتماعی، تغییر الگوهای سنتی زیست افراد، تخریب باغها، مزارع و مساکن در نزدیکی حریم معدن، آسیب به منظره طبیعی روستا و تهدیدات محیط زیستی و البته تشدید تنشهای محلی و... را از مهمترین آسیبهایی میدانند که پس از گسترش طرح معادن، این منطقه را تهدید میکند.
رحمتزهی، درباره نگرانیها و مخالفتهای جوامع محلی، توضیح میدهد: «ما برای فعالیتهایمان، تمام مجوزهای زیستمحیطی را اخذ کردیم و تقریبا بیش از هزار صفحه مطالعات و مشاوره داشتیم و فرآیند مطالعات ما، حدود دو سال طول کشیده و یکی از بهترین مشاوران زیستمحیطی را در کنار خود داریم. از طرفی، ما برنامه ژئوتوریسم معدنی داریم و میخواهیم پارک جنگلی ایجاد کنیم. باید توجه داشته باشیم معدن و صنعت که اولویت رشد اقتصاد محلی و ملی است، در تمام مناطق، تخریبهای اندکی هم به دنبال دارد، باید بین تخریبها و آبادانیها، تعادل ایجاد کنیم که ما توانستیم این کار را انجام دهیم. همچنین تمام موارد مانند سد باطله و... کنترلشده و مطابق با استانداردهای جهانی است و هیچگونه مشکلی پیش نمیآید. بسیاری از ساکنان این مناطق که سختیهای اینجا را میدانند، در کنار ما هستند و تعدادی افراد در این میانه، جریانسازی میکنند. بهطورکلی صحبت من این است که با این جریانسازیها، سرمایهگذار را از استان فراری ندهیم.»
پیش از این، بحثهای بسیاری در مورد ورود صنایع آببر، به استانهای کویری و خشک مطرح شده بود. بار دیگر پای این صنایع به استان سیستانوبلوچستان رسیده است و همان نگرانیهای قبلی را ایجاد کرده است.
این عضو هیاتمدیره شرکت توسعه معادن پارس تامین (از شرکتهای زیر مجموعه شرکت سرمایهگذاری صدر تامین شستا) در این باره میگوید: «مهمترین تمرکز ما بر بحث مدیریت آبهای روان و سیلابهاست. مورد دیگر هم بحثهایی درباره انتقال آب دریای عمان است. بهطورکلی بر این موضوع تامین آب تمرکز کرده و در حال مطالعه هستیم که بهترین گزینه را انتخاب کنیم و به امید خدا مشکلات قبلی را در این زمینه نداشته باشیم و معیشت مردم به مشکل برنخورد.»
این توضیحات در حالی مطرح شد که پیش از این، در اول آذر ۱۴۰۱، کارزاری از طرف مردم محلی، دوستداران طبیعت و محیطزیست و حیات وحش، فعالین فرهنگی، اجتماعی، دوستداران کوه و کوهنوردی و... با عنوان «نجات طبیعت زیبای تفتان از جویندگان طلا و فعالیتهای معدنی» منتشر شد. در متن این کارزار نوشته شده:
«وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت.
ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست.
با سلام
تفتان با طبیعتی زیبا و منحصربهفرد، حیات وحشی نادر، آثار باستانی فراوان؛ استودان، سنگنگاره، سرو کهنسال، گورستانهای باستانی و دوران اسلامی، گیاهان دارویی و... که هرساله هزاران گردشگر و دوستدار طبیعت را به خود جلب میکند، در حال نابودی توسط جویندگان طلا و فعالیت معدنی است.
از وزارت صمت، محیط زیست، دوستداران حیات وحش و طبیعت و کوهنوردی خواسته میشود، مانع فاجعه زیستمحیطی با توقف فعالیت معدنی در تفتان شوند.»
«کریمبخش کردی تمندانی»، نویسنده این کارزار و فعال محیط زیست و اجتماعی، درباره جزییات درخواست توقف فعالیت معدنی در تفتان میگوید: «تفتان، یک موقعیت خاص است؛ یک منطقه معمولی نیست که بخواهیم بهراحتی درمورد معادن و فعالیتهای آن نظر بدهیم. یک منطقه بکر و تاثیرگذار در استان سیستانوبلوچستان است که یک استان خشک و بیآب است. از طرفی، با مشکل حقابه هیرمند هم از طرف افغانستان روبرو هستیم که هامون را به خشکی کشانده است. داخل استان هم بارندگیها کم است و تنها جایی که آب منطقه را تامین میکند و بارندگی دارد، تفتان است. حیات وحش آن هم بسیار منحصربهفرد است. استان ما به سه منطقه تقسیم میشود: یک) سیستان است که بادهای ۱۲۰ روزه دارد و توفان، گردوخاک و ریزگردهای بسیاری دارد، بهعلاوه اینکه هامون هم خشک شده و ریزگردها اصلیترین معضل شدهاند. دو) سمت جنوب، یعنی مکران و چابهار است که آبوهوای گرم و خشکی دارد. سه) تفتان است که واقعا در این منطقه نقش تعدیلکننده را دارد، یعنی برای مرکز استان و شهرهایی مانند خود تفتان، میرجاوه و خاش آبوهوای خوبی فراهم کرده است.
در مورد معدن طلا هم میدانیم که یکی از آببرترین معادن است. یعنی برای هر گرم طلا، حدودا به ۱۵۰ متر مکعب آب نیاز داریم. حالا تصمیم گرفته شده که در خشکترین استان، جایی که حتی آب برای آشامیدن نیست و در بسیاری مناطق آب جیرهبندی است، معدن طلا راهاندازی شود. این موضوع اولین و مهمترین معضل راهاندازی این معدن است. موضوع دوم این است که این معدن، حدود ۱۵۰ کیلومتر مربع، یعنی بخش عمده روستاها را در محدوده فعالیتهای خود ثبت کرده است؛ آنهم در جایی که بزرگترین مرتع دامداری و تولیدکننده گوشت و لبنیات، بهترین حیات وحش، بهترین نقطه گردشگری و... استان است. این معدن در ۳ فاز مشغول به کار است. فاز یک و دو آن پیشبینی شده که برای سالهای زیادی، مواد معدنی دارد.
اما فاز ۳، نزدیک به قله و سرچشمه رودخانه است. ما برای آنجا حکم قضایی گرفتیم و نظر کارشناسان این بوده که فعالیت در فاز ۳ متوقف شود. دادستانی هم این نظر را تایید کرده و حکم هم داده، همچنین بر اساس اصل ۵۰ قانون اساسی، در جایی که محیط زیست آسیب میبیند، نباید فعالیت اقتصادی انجام شود، اما هنوز اقدام شرکت در آن فاز ادامه دارد و حتی تلاشهایی شده که نظر کارشناسی درباره توقف فعالیت در فاز ۳، لغو شود. هر چند گفته شده که این فعالیتها برای توسعه و اشتغالزایی است، اما بخش عمده جوامع محلی، مخالف این اقدامات معدنی هستند. مردم نگران تفتان هستند و معدن، بهدنبال فعالیت خودش است. مثلا یکی از نمونههای آسیب، این است که سد باطله معدن در ۲۰۰، ۳۰۰ متری قنات روستا احداث شده است، جایی که زندگی روستاییان در جریان است. اینجا حدود ۷، ۸ هزار خانوار با دامداری و کشاورزی در تفتان زندگی میکنند. تفتان یک هویت ملی است و حیات استان ما به تفتان بستگی دارد.»
کردی تمندانی معلم است و به عنوان کشاورز نمونه استان هم معرفی شده، او درباره این صحبت که هدف فعالیتهای معدنی اشتغالزایی است، توضیح میدهد: «متولیان معادن در تفتان، به یک شعار بسنده کردند و میگویند استان سیستانوبلوچستان، یک استان محروم است و ما میخواهیم در اینجا، توسعه و اشتغالزایی داشته باشیم. من میگوییم نتیجه این فعالیتها فقط تخریب و محرومیت در استان خواهد بود. سطح اشتغالی که در این استان، آنهم در حد کارگر ساده قرار است ایجاد شود، درنهایت حدود ۲۰۰، ۳۰۰ نفر خواهد بود. یعنی در ازای از بینرفتن اشتغال ۷، ۸ هزار خانوار، فقط ۲۰۰، ۳۰۰ اشتغال کارگری ایجاد شود؟ ما تلاش بسیاری کردیم که این نگرانیها را در رسانهها هم منعکس کنیم، اما به نتیجه نرسیدیم. من حتی پیشنهاد میدهم که یک مناظره با حضور کارشناسان و فعالان محیط زیست و اجتماعی و مسوولان معدن برگزار شود و درنهایت، با توضیحات ارایهشده، خود مردم صحت و درستی نظرات را قضاوت کنند.»
به گفته کردی تمندانی، مردم دو خواسته دارند؛ یکی ارزشگذاری چیزی که خود تفتان دارد، در مقایسه با آنچیزی که معدن میخواهد به این منطقه بیاورد. هرکدام ارزشش بیشتر بود، همان را اجرا کنند و دوم اینکه از مردم نظرسنجی کنند و میزان رضایت و موافقت مردم را بررسی کنند. یعنی در جایی که ادعا میکنند اقدامی را به نفع مردم انجام میدهند، به نظر خود آنها احترام بگذارند. علاوه بر این، عواقب زیستمحیطی، آلودگی آبوهوا، ازبینرفتن مراتع و حیات وحش، از مهمترین دغدغههای جوامع محلی است.
زمین و هرآنچه در زمین است، نه فقط برای انسان که همواره باید در اختیار تمامی موجودات آن باشد و البته، این کره خاکی باید جانی برای بقا داشته باشد که بتواند از آنچه دارد به ساکنانش ببخشد. بشر، در تمام دوران، در پی گسترش حکومت خود در زمین بود؛ خواه این حکومت فقط بر چند متر زمین باشد. نتیجه این میل در او، برداشت بیرویه از طبیعت، تخریب گسترده و پیشرفتهایی در تضاد با محیط زیست شده که درنهایت، چیزی جز نابودی زمین نخواهد داشت. «پس زمین با او، با انسان چنین گفت: دریغا ویرانِ بیحاصلی که منم!... [پس آنگاه زمین...، احمد شاملو»]