بیرغبتی برای داشتن تحصیلات دانشگاهی از سوی جامعه را باید یکی از چالشهای نظام آموزش عالی دانست.
بیرغبتی برای داشتن تحصیلات دانشگاهی از سوی جامعه را باید یکی از چالشهای نظام آموزش عالی دانست. موضوعی که فعالان این حوزه هر کدام دلایل خاص به خودشان را برای آن مطرح میکنند.
به گزارش فرهیختگان، از کاهش جمعیت جوان کشور تا عدم اقبال بازار کار برای استفاده از فارغالتحصیلان که منجر به رشد آمار بیکاری در میان آنها شده گرفته تا دسترسی آسانتر برای فراگیری دورههای مهارتی از طریق فضای مجازی و دورههای مختلف را باید جزء دلایل اصلی برای بیمیلی افراد به تحصیلات آکادمیک دانست.
این اتفاق هم موضوع جدیدی نیست؛ هرچند طی چند سال اخیر توجهات به این مقوله جلب شده و بررسی آمارهای مربوط به جمعیت دانشجویی و میزان ثبتنامکنندگان بهوضوح نشاندهنده واقعیت موجود در دانشگاههای کشور است. اما شاید تصور این باشد که بیشترین قهر داوطلبان برای ورود به مقطع کارشناسی باشد و اگر فردی مزه دانشجو بودن را بچشد ترجیح میدهد به مقاطع بالاتری تحصیلی هم برود و از این طریق بهنوعی خود را برای رسیدن به شغل مناسب و درآمد بیشتر بیمه کند! اتفاقی که اگر بخواهیم آمارهای مربوط به دو مقطع کارشناسیارشد و دکتری را از حیث میزان ثبتنامیهایش در کنکور، ثبتنامیها در دانشگاهها و تعداد دانشجوی این دو مقطع مورد بررسی قرار دهیم نتایج قابلتوجهی از آن به دست میآید.
نتایجی که نشان میدهد حتی قرارگیری در زمره دانشجویان تحصیلات تکمیلی هم دیگر جذابیت گذشته را برای جامعه نداشته و قشری که میتواند در زمره این دانشجویان قرار بگیرد ترجیح میدهد برای کوتاه کردن مسیر رسیدن به بازار کار راههای دیگری را انتخاب کند.