این سازمان تبهکار که زمانی دارو دستهای متعلق به مناطق کوهستانی کالابریایی در ایتالیا محسوب میشد از طریق همکاری با رقبا به یکی از بزرگترین سازمانهای جهان تبدیل شده است.
فرارو- صحبت کردن به زبان ایتالیایی در این شهر خوابآلود فراصنعتی در کرانه شرقی بلژیک میتواند کارتان را راه بیاندازد. پیاده روهای ماس مِخِلن مملو از پیتزافروشیهای قدیمی، اغذیه فروشی ها، کافهها و فروشگاههای ورزشی است که منتخبی از کالاهای ایتالیایی را به نمایش میگذارند و میراث موج مهاجرت ایتالیاییها به آن منطقه در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی هستند. با این وجود، اخیرا آن شهر فلاندری نه محل واردات غذاهای خوشمزه ایتالیایی بلکه وارد کننده پدیده شومتری از ایتالیا بوده است. در اوایل بهار سال جاری پلیس بلژیک که حکم بازداشت بین المللی را در دست داشت وارد یک ویلای سرپوشیده در آن منطقه شد. سپس به محکمی و با صدای بلند به در کوبید و «لوسیو آکوئینو» معروف به پدرخوانده ماس مخلن را بازداشت کرد.
به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، این دستگیری بخشی از عملیات مقابله با تبهکاری سازمان یافته بود زیرا پلیس در ده کشور در ماه مه به مخفیگاههای مخوفترین اوباش اروپایی یورش برد و حجم وسیعی از کیسههای حاوی کوکائین، پول نقد و جعبههای ساعتهای طلایی رولکس را ضبط و مصادره کرد. هدف از این عملیات برخورد با شاخههای بین المللی اندرانگتا سازمان مافیایی مخوف و تبهکار با منشاء روستایی کالابریا درست در نوک نقشه چکمه مانند ایتالیا بود که برای کنترل تجارت سودآور کوکائین در سراسر اروپا گسترش یافته است.
«آنتون شوتسارت» دادستان فدرال بلژیک درباره این عملیات گفت: "این بزرگترین عملیات تاکنون انجام شده علیه اندرانگتا در اروپا بوده است. پلیس ۱۳ نفر را در بلژیک دستگیر کرد. پلیس هم چنین اسلحههای غیر قانونی، خودروهای لوکس و ۶۰ هزار یورو پول نقد را کشف و ضبط کرد. در عملیاتی که هزاران افسر پلیس در آن شرکت داشتند بیش از ۱۳۰ نفر در بلژیک، ایتالیا، آلمان، فرانسه، اسپانیا، پرتغال، رومانی و اسلوونی از جمله لوسیو آکوئینو بازداشت شدند.
داستان آکوئینو و این که او و اعضای خانوادهاش چگونه در بلژیک زندگی میکنند و چگونه به یک شبکه جهانی پیوسته که از تپههای کالابریا تا مکانهای دوردستی مانند کلمبیا و استرالیا امتداد دارد پنجرهای را به سوی درک مافیای عصر مدرن میگشاید جایی که جرایم سازمان یافته به ویژه در ایتالیا که زمانی با خاک مرتبط بود با خانوادههای قدرتمندی که قلمروی خانوادگی را کنترل میکردند اما اکنون اندرانگتا در سطح بین المللی فعالیت میکند.
«آنتونیو نیکاسو» نویسنده و کارشناس درباره آن سازمان تبهکار کالابریایی میگوید که ایجاد یک پایگاه در خارج از ایتالیا برای اندرانگتا شبیه افتتاح یک فروشگاه مک دانلدز است. او میافزاید: «پیوند با کالابریا ویژگی و مشخصهای است که به شما اعتبار و یک بِرند قابل تشخیص میبخشد. بدون آن شما شبیه قایقی در اقیانوس خواهید بود».
لوسیو آکوئینو ممکن است با اوباش ایتالیایی کار کرده باشد اما او در ماس مخلن متولد شد و در آنجا رشد کرد. از قضا پدرش در دهه ۱۹۷۰ میلادی کالابریا را ترک کرد و علت این تصمیم تا حدی بدان خاطر بود که او از اندرانگتا به ستوه آمده بود و با همسر و دو فرزندش به لیمبورگ منطقهای در بلژیک در مجاورت هلند نقل مکان کرد جایی که صنعت معدن زغال سنگ در حال حاضر منقرض شده موجی از مهاجران ایتالیایی را به سوی خود جذب کرده بود.
لوسیو در مصاحبهای نادر با روزنامه بلژیکی «هت لاست نیوز» در سال ۲۰۱۵ میلادی گفته بود: «از نه سالگی تنها دو بار به ایتالیا رفتهام که در تعطیلات و همراه با پدر و مادرم بود». بلافاصله پس از ورود آکوئینو معادن لیمبورگ روند تعطیلیشان آغاز شده و ان منطقه دچار رکود اقتصادی شد. در نتیجه این وضعیت فشار بر آن خانواده با هشت فرزند افزایش یافت و طولی نیانجامید که تعدادی از آنان به دنیای تبکهاران کشیده شدند.
از این شش برادر و دو خواهر آنتونیو، لوسیو و ماریو به دلیل قاچاق مواد مخدر و پاسکواله در سال ۲۰۱۷ میلادی به دلیل وارد آوردن ضربه سر به زندانبان هنگام ملاقات با برادراناش محکوم شدند. سیلویو برادر پنجم آنان در زمانی که در انتظار محاکمه به اتهام قاچاق مواد مخدر بود به قتل رسید.
لوردانا کاپوچیوتی دوست دوران کودکی آکوئینو و صاحب مغازه خواروبارفروشی ایتالیای در ماس مخلن میگوید: «آنان فقیر بودند و نمیخواستند از والدینشان پولی بخواهند به همین دلیل شروع به معاشرت با افراد اشتباه و خلافکار کردند».
ایتالیاییهای آن شهر لوسیو آکوئینو را مانند بسیاری از نوجوانان دیگر آنجا به یاد میآورند. او با دوستاناش در جامعه معدنچیان معاشرت میکرد و به زنان و خودروهای اسپرت پر زرق و برق علاقه داشت. با این وجود، میتوان گفت که لوسیو از سایر برادراناش جدیتر بود. فرانکو مردی ۶۰ساله که با آکوئیتو در حلقه مهاجران ایتالیایی بزرگ شد میگوید زمانی که لوسیو به افراد ناباب پیوست راهاش را از او جدا کرد.
فرانکو که نمیخواهد نام خانوادگیاش فاش شود با یک لباس ورزشی تیم فوتبال ناپولی و ساعت مشکی پر زرق و برق بر روی مچ دستاش در پیاده رو ایستاده و میگوید که به قدرت رسیدن لوسیو با با سرقتهای کوچک در هلند و ترتیبات محافظت از پول نقد در همکاری با صاحبان مشاغل محلی زمانی که در سنین نوجوانی به سر میبرد آغاز شد. سایر اعضای خانوادهاش به او پیوستند و یک شبکه گسترده قاچاق مواد مخدر راه اندازی کردند که چندین تن کوکائین رسیده از امریکای لاتین را در جعبههای میوه به بنادر آنتورپ و روتردام انتقال میدادند. در نتیجه، ظرف مدت چند سال سازمان تحت رهبری آکوئینو به یکی از سودآورترین مشاغل خانوادگی در منطقه لیمبورگ تبدیل شد.
«گوئیدو ورمیرن» دادستان کل لیمبورگ میگوید که آن خانواده برای سالیان متمادی بدون شناسایی شدن مشغول کار بودند و پلیس چندین سال زمان نیاز داشت تا شواهد کافی علیهشان جمع آوری کند. اگرچه لوسیو اکنون در زندان به سر میبرد اما خویشاونداناش در جایی که همسایهها آن را کاخ سفید نامیدهاند در یک ویلای دردار که توسط سگهای نگهبان و پنلهای خورشیدی محافظت میشود سکونت دارند.
در مسافتی که با رانندگی بیست دقیقه تا آنجا فاصله دارد نیز آنتونیو برادر بزرگترش با نام مستعار رافکه در یک خانه شهری آجری مشرف به جنگل زندگی میکند. زمانی که یک خبرنگار در خانه او را زد مودبانه گفته بود: «تا زمانی که برادرم در زندان است صحبت نمیکنم اما قول میدهم اگر دفعه بعد بیایید صحبت خواهم کرد». او به یک عصا تکیه داده بود و یک سگ نگهبان کنارش قرار داشت.
خانوادگی بودن کسب و کار یکی از رازهای اولیه موفقیت اعضای خانواده آکوئینو بود. بر خلاف سایر باندهای مواد مخدر آن باند با پیوندهای خونی پیوند خورده بود و همین موضوع درجهای از وفاداری را تضمین میکرد. فردی مطلع از وضعیت خانواده آکوئینو که نخواسته ناماش فاش شود میگوید: «آنان فقط با افرادی کار میکنند که میتوانند کاملا به آنان اعتماد کنند. آنان ایتالیایی هستند و خانواده برای ایتالیاییها نقش مهمی دارد».
در آن باند هیچ شخصیتی مشابه کاراکتر فیلم پدرخوانده رئیس نبود بلکه تصمیم گیریها به صورت گروهی اتخاذ میشدند. یکی از اعضای خودی آن خانواده سیلویو را رهبر باند توصیف کرده و ماریو برادرش را مسئول تدارکات قلمداد میکند. برادران طاس و گوشتالوی آکوئینو با عینکهای آفتابی تیره که ظاهرا همیشه روی سرشان قرار داشت به چهرههایی شناخته شده در میان مردم بلژیک تبدیل شدند.
«والتر ون استینبروگ» وکیل فلاندری که هنگام دفاع از یکی از همکارانشان با اعضای خانواده آکوئینو برخورد کرد میگوید: «همگان در بلژیک صرفا به خاطر ظاهر اعضای این خانواده از آنان میترسیدند».
گروههای تبهکار در برابر دسیسههای گروههای رقیب آسیبپذیر هستند و خانواده آکوئینو نیز از این قاعده مستثنی نبودند. به قدرت رسیدن آنان با انتقام گیریهای شخصی و بغرنج خانوادگی همراه بود.
در فوریه ۲۰۱۵ میلادی چهار مرد به آپارتمان لوسیا آکوئینو یکی از خواهران لوسیو وارد شدند و او را ساعتها شکنجه کردند تا شاید بتوانند یک انبار مخفی خانوادگی را پیدا کنند.
لوسیو در مصاحبه خود با آن روزنامه بلژیکی گفته بود: «اگر پول حاصل از ارتکاب جرمی وجود داشت فکر میکنید آن را نزد خواهرمان پنهان میکردیم»؟ مانند بسیاری از ایتالیاییهای دیگر در ماس مخلن اعضای خانواده آکوئینو دوست داشتند در یک رستوران متعلق به «مارتینو رتوتا» مردی که فکر میکردند دوستشان بود رفت و آمد کنند. فرانکو میگوید: «مارتینو تصمیم گرفت در ازای دریافت پول سیلویو آکوئیتو را برباید اما نقشهاش به طرز وحشتناکی اشتباه از آب درآمد».
در غروبی در ماه آگوست سال ۲۰۱۵ میلادی سیلویو و همسرش به طور ناگهانی هنگام رانندگی در خیابانی سایه دار و پر از درخت هدف حمله قرار گرفتند. سیلویا فرار کرد اما سیلویو بر اثر شلیک گلوله کشته شده بود. سیلیوا به جنگل فرار کرده بود تا با لوسیو که پیش از آن به مقر پلیس رفته بود تماس بگیرد. مهاجمان به سیلویو بوسنیایی تبار بودند و با یک خودروی جگوار فرار کردند.
با این وجود، یکی از انان که به قفسه سینهاش شلیک شد به سرعت توسط پلیس بازداشت شده بود. به نظر میرسد تروتا با در روزهای پیش از حمله با آن مردان بوسنیایی در تماس بوده است. در سال ۲۰۲۰ میلادی تروتا و چهار قاتل بوسنیایی به خاطر قتل سیلویو آکوئینو محکوم شدند. برای ماس میخلن این پایان یک دوره بود و دوره تازه با رهبری لوسیو آغاز شد.
در دوران ریاست او درهای خانواده به روی افراد قدرتمند خارجی باز شد. لوسیو در سال ۲۰۲۰ میلادی به نیروهای اندرانگتا ملحق شد و با خانوادههای قدرتمندی چون نیرتا و استرانجیو همکاری کرد تا کوکائین را از آمریکای جنوبی به اروپا و خارج از کشور تا استرالیا منتقل کند. لوسیو با گروههایی در سراسر قارههای مختلف معامله کرد. او بر عملیات تحویل محولههای مواد مخدر در جیویا تاورو در کالابریا نظارت داشت و پولشویی سود حاصل از آن عملیات را از طریق خرید کافه و رستوران در فرانسه و آلمان انجام میداد.
پس از دستگیری لوسیو، سخنگوی دادستانی لیمبورگ به خبرنگاران گفت که خانواده آکوئینو برگترین باندی بوده که اعضایش تاکنون در آن کشور بازداشت شدهاند و در راس یک سازمان بین المللی قرار داشتند.
اندرانگتا زمانی گروهی از ساکنان کوهستانهای کالابریایی بود که در تیراندازی و آدم ربایی تخصص داشتند اما اکنون در ۴۰ کشور جهان فعالیت میکند و با حضور در کانادا، آمریکای جنوبی و استرالیا به یکی از بزرگترین و بین المللیترین سازمانهای جنایی در جهان تبدیل شده است. تخمین زده میشود که درآمد سالانه آن گروه مافیایی به ۶۰ میلیارد یورو میرسد.
در حالی که اندرانگتا زمانی به خشونت وحشیانه شهرت داشت از زمان قتل عام سال ۲۰۰۷ در خارج از رستورانی در شهر دویسبورگ آلمان که شش کشته برجای گذاشت و در سرتاسر اروپا به تیتر اخبار تبدیل شد، عموما سعی کرده عملیات خشونتآمیز علنیای انجام ندهد تا این موضوع رسانهای نشود تا توجهات پلیس و نهادهای قضایی به سویشان جلب نشود.
به گفته «نیکولا گراتری» دادستان کل ناپل که به تازگی در مبارزه با اندرانگتا در کالابریا به نامی شناخته شده تبدیل شده است آن گروه بیشتر به پول نقد علاقه دارد تا به خون ریختن. او میگوید: «آن مافیا برای خرید کوکائین و سرمایهگذاری مجدد پول برای خرید هتل ها، رستورانها و پیتزا فروشیها وجود دارد. دیگر نیازی به تیراندازی نیست».
تغییر در تاکتیکها گسترش بین المللی اندرانگتا را میسر ساخته است. آن گروه به جای تلاش برای کنترل قلمرو به همکاری با سازمانهای دیگر در سراسر جهان رضایت داده است. ایده آنان این است که بهتر است همراه با رقابت سرمایهگذاری است.
«پل وگتس» روزنامه نگار هلندی که در جرایم مرتبط با مواد مخدر صاحب نظر است میگوید: «سرمایهگذاری مشترک در محمولههای مواد مخدر از آمریکای لاتین و تقسیم سود برای گروههای مختلف تبهکار به یک روش استاندارد تبدیل شده است».
آن سازمان به سرعت گسترش یافته و در مواجهه با کارزارهای سرکوب از سوی پلیس ایتالیا دهها خانواده اندرانگتا به خارج از کشور به کشورهایی چون هلند و بلژیک نقل مکان کرده اند.
اندرانگتا به جای تلاش برای تسخیر قلمرو از طریق سیستمی شبیه به فروش حق امتیاز برند رستوران گسترش یافته است. راه اندازی فرنچایز یا شعبه خارج از کشور مستلزم کسب تاییدیه از سوی کمیتهای متشکل از هفت نفر از بزرگان در کالابریا است. فرنچایزها حق امتیاز دهها هزار یورویی سالانه خود را پرداخت میکنند که از آن تحت عنوان «فیوره» (گُل) یاد میشود و در مقابل از خودمختاری کامل در خارج از کشور برخوردار خواهند شد.
وجود ساختار پراکنده امکان سرکوب آن سازمان کافیایی را دشوارتر ساخته است. «استفان کاوانا» مدیر اجرایی خدمات پلیس در اینترپل میگوید: «این مدلهای عملیاتی غیرمتمرکز مانند هستههای تروریستی هستند. ساختاری به شدت افقی دارند و در بسیاری از مواقع منحصر بفرد و مجزا از یکدیگر عمل میکنند و این کار ردیابی آنان در کشورهای مختلف را برایمان دشوارتر میسازد».
پلیس هلند تخمین میزند که حدود ۱۰۰ اوباش شناخته شده از کالابریا در آن کشور فعالیت میکنند. به گفته «لتیزیا پائولی» استاد جرمشناسی در دانشگاه لوون در بلژیک منطقه لیمبورگ که خانواده آکوئینو در آنجا زندگی میکردند بهترین مکان برای انجام عملیات بود زیرا به گفته او آن منطقه به بنادر آنتورپ و روتردام، جایی که کوکائین وارد اروپا میشود و به مکانهای تولید اکستازی و حشیش در جنوب هلند نزدیک است. کارشناسان میگویند نقش آکوئینو در این شبکه به مثابه یک عضو رسمی اندرانگتا نبود بلکه به مثابه «دلال» و واسطه عمل میکردند به عنوان افرادی که دانش خود را به سازمانهای مختلف تبهکار انتقال میدهند بدون آن که به هیچ یک از آنان تعلق داشته باشند.
اکنون در ماس مخلن بیشتر از خانواده آکوئینو به نیکی یاد میشود زیرا جای آنان را باندهای تازه از بالکان یا شمال آفریقا گرفتهاند و اوباش محلی را از بین میبرند. فرانکو میگوید: «این بدتر از زندگی در ناپل یا کالابریا است. بیشتر اوباش ایتالیایی بازنشسته شدند و نسل جدید بیارزش است». برای ایتالیاییهای آن شهر آکوئینو یادآور خاطره دوران کودکی، یک داستان موفقیت محلی یا همسایههایی مرموز هستند. لوردانا صاحب خواروبار فروشی محلی میگوید: «آنان همیشه بسیار مودب بودند. من نمیدانم آنان برای امرار معاش چه کار میکردند و چگونه میتوانستند از پس سبک زندگیشان برآیند. من فقط میتوانم بگویم آنان بسیار خوش شانس بودند».
فردی مطلع از خانواده آکوئینو و فعالیت آن میگوید فرضیاتی مانند آن چه در فیلمهایی چون پدرخوانده دیدهایم یا در داستان زندگی «پابلو اسکوبار» سلطان مواد مخدر کلمبیایی در این باره که اعضای جامعه محلی آنان را دوست داشتهاند درباره آکوئینو صدق میکند. افراد محلی میگوید اعضای خانواده آکوئینو آنان را یاد «برادران دالتون» میاندازند برادران تبهکار کتابهای مصور داستانی لوک خوش شانس که تقریبا همگیشان شبیه هم بودند اما در مورد آکوئینوها آنان صورتهای گرد، اندام چاق و سرهای تراشیده شده داشتند.