اقتصاد ایران بهوضوح از رقبای منطقهای خود عقب افتاده است. در تبیین این عقبافتادگی میتوان به عامل تحریم ارجاع داد و همهچیز را به گردن تنگناهای ارزی ناشی از مناقشههای سیاسی انداخت، اما درهرحال میتوان ادعا کرد که همهچیز به سادگی و سرراستی تصویر مذکور نیست. علاوه بر مساله تحریم، تلاش برای ایجاد بنگاههای بزرگ بینالمللی در ایران معمولا غایب است و در بدنه سیاسی کشور نیز این مساله در اولویتها قرار ندارد.
دنیای اقتصاد نوشت: درحالیکه اقتصاد ایران در یک دهه اخیر به خاطر تشدید تحریمها، ریسکهای غیراقتصادی و افزایش بیثباتیهای اقتصاد کلان با خروج سرمایه و عدم وصول درآمدهای نفتی دست به گریبان بوده است، کشورهای منطقه با بهرهگیری از درآمدهای نفتی و جذب سرمایه خارجی مسیر دیگری را برای اقتصاد خود ترسیم کردهاند. این کشورها توجه خود را معطوف به محیطهای جدید کردهاند و با ایجاد بنگاههای بزرگ در این زمینه، پیشرانهای غیرنفتی تازهای برای اقتصاد خود بهوجود آوردهاند.
درآمد برخی از این شرکتهای منطقهای در ۱۲ماه اخیر حتی از کل صادرات نفت ایران بیشتر بوده و توسعه هر چه بیشتر آنها از نظر ابعاد، درآمد و تعداد دور از انتظار نیست. این در حالی است که عمده درآمدهای نفتی ایران صرف هزینههای جاری کشور میشود و در برخی مواقع میزان استهلاک از تشکیل سرمایه سبقت گرفته است. در این شرایط، اقتصاد ایران در این سالها نه توانسته از ظرفیت سرمایههای خارجی و صنایع صادراتمحور بهره بگیرد و نه درآمدهای نفتی آن منجر به سرمایهگذاری در پیشرانهای اقتصادی غیرنفتی شده است.
درحالیکه افت شدید درآمدهای نفتی به پاشنه آشیل اقتصاد ایران تبدیل شده و در سالهای اخیر نابسامانیهای گستردهای را در سطح کلان به بار آورده است، بررسی شرکتهای بزرگ همسایه غربی و جنوبی ایران نشان میدهد که این بنگاههای بزرگ درآمد و سود قابلتوجهی کسب میکنند. عملکرد این بنگاههای بزرگ نشان میدهد اقتصاد ایران تا چه حد از ظرفیتهای بالقوه سایر فعالیتهای اقتصادی غافل بوده و نقش پررنگ بخش نفت موجب شده نوسان در درآمدهای این بخش، تمام اقتصاد ایران را دچار تلاطم کند.
بر این اساس، در طول ۱۲ ماه اخیر، ده شرکت پردرآمد ترکیه توانستهاند بیش از ۱۳۶ میلیارد دلار درآمد کسب کنند و ده شرکت سودساز این کشور، حدود ۱۶ میلیارد دلار سود به دست بیاورند. در جنوب نیز هواپیمایی امارات بهتنهایی در سال مالی ۲۰۲۳-۲۰۲۲ بیش از ۳۳ میلیارد دلار درآمد کسب کرده است.
قطر نیز از این قافله جا نمانده است و هواپیمایی قطر در یک سال مالی ۱۴ میلیارد دلار درآمد داشته است. این در حالی است که کل صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۱ به حدود ۳۹ میلیارد دلار میرسد. به بیان سادهتر، بیتوجهی به رشد تولید در سطح کلان اقتصاد و سرمایهگذاری جهت افزایش درآمدها موجب شده سطح تولید و درآمد بزرگترین صنعت کشور به سطح درآمد شرکتهای بزرگ کشورهای همسایه تقلیل پیدا کند.
اقتصاد ایران در دهه نود شمسی سالهای سختی را پشت سر گذاشت و با تحریمهای مضاعفی روبهرو شد. درحالیکه ایرانیان این دهه را با افزایش تورم، شوکهای ارزی و افت رفاه میشناسند، به نظر میرسد این دهه موجب تغییرات مهم دیگری نیز شده که کمتر به آن اشاره میشود.
در این سالها رقبای منطقهای ایران با استفاده از ظرفیتهای داخلی و پتانسیلهای بینالمللی خود، شاهد ظهور بنگاههای بزرگی بودند که در سطح جهانی به فعالیت میپردازند و سهم قابلتوجهی در تولید، اشتغال و ارزآوری این کشورها دارند. این رشد تا آنجا پیش رفته که درآمد برخی بنگاههای بزرگ در کشورهای همسایه، از درآمدهای صادراتی بزرگترین صنعت کشور، یعنی صنعت نفت پیشی گرفته است.
این یعنی قد و قواره اقتصاد ایران به نحوی تحلیل رفته که بزرگترین صنعت آن درآمدی معادل بزرگترین شرکتهای کشورهای همسایه دارد. صرف درآمدهای نفتی در مخارج جاری دولت و غفلت از سرمایهگذاری مهمترین عوامل شکلگیری وضعیت فعلی به حساب میآید.
درحالیکه در این گزارش وضعیت ترکیه، امارات و قطر مورد توجه قرار میگیرد، شواهد و قرائن حاکی از خیز بلند عربستان برای ایجاد بنگاههای بزرگ غیرنفتی در اقتصاد خود است؛ بنگاههایی که با هدف کاهش وابستگی اقتصاد عربستان به نفت تاسیس میشوند. به بیان سادهتر، منطقه ما شاهد سربرآوردن نهنگهایی است که پیش از این تنها در صنعت انرژی یافت میشدند، اما اکنون در حوزههای دیگر نیز به چشم میخورند.
درحالیکه اقتصاد ترکیه در سالهای اخیر وضعیت پرتلاطمی را پشت سر میگذارد و نرخ تورم آن رکورد دو دهه اخیر را شکسته است، اما این مسئله رشد قابلتوجه صنعت و صادرات این کشور در دو دهه اخیر را نفی نمیکند. این همسایه غیرنفتی ایران شاهد ظهور شرکتهای بزرگی بوده است که سهم محسوسی از تولید و اشتغال این کشور را بر عهده دارند. هلدینگ کوچ بزرگترین شرکت فعال ترکیهای به شمار میرود که در حوزههای انرژی، صنعت خودروسازی، علوم مالی، خردهفروشی، ساختوساز، گردشگری، صنایع دفاعی، خدمات کشتیرانی، فناوری اطلاعات، سرمایهگذاری و مواد غذایی فعال است.
این شرکت در سال مالی اخیر موفق شده تا حدود ۴۸ میلیارد دلار درآمد کسب کند. این در حالی است که برآورد درآمدهای نفتی ایران در سال مالی اخیر از سطح ۴۰ میلیارد دلار فراتر نمیرود و در این گزارش نیز درآمد نفتی ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی ۴۰ میلیارد دلار در نظر گرفته شده است.
البته فهرست شرکتهای بزرگ ترکیه در اینجا به پایان نمیرسد و ترکیشایرلاینز با درآمد ۱۷ میلیارد دلار، هلدینگ سابانجی با ۸.۶ میلیارد دلار و شرکت خودروسازی فورد اتوسان با درآمد ۸.۵ میلیارد دلار در جایگاههای بعدی قرار گرفتهاند. به طور کلی، آمارها نشان میدهد که ۱۰ شرکت پردرآمد ترکیهای در ۱۲ ماه اخیر حدود ۱۳۶ میلیارد دلار درآمد داشتهاند و ده شرکت سودساز این کشور، ۱۶ میلیارد دلار سود به جیب زدهاند.
بدون شک ساحل جنوبی خلیجفارس در دهههای اخیر بالاتر از استانداردهای خاورمیانه رشد کرده و فراتر از انتظارات ظاهر شده است. در میان بنگاههای بزرگ این منطقه، دو هواپیمایی سرشناس در کلاس جهانی به چشم میخورند. طبق آمارها، هواپیمایی امارات موفق شده پس از دو سال مالی نهچندان دلچسب، در سال مالی اخیر به درآمد ۳۳ میلیارد دلاری برسد و به یکی از پردرآمدهای منطقه تبدیل شود.
هواپیمایی قطر نیز در این مدت توانست ۱۴ میلیارد دلار درآمد کسب کند. درآن سو، سه شرکت آیاچسی با ۱۳.۹ میلیارد دلار، انبیدی با ۱۲.۸ میلیارد دلار و افایبی با ۱۰.۴ میلیارد دلار درآمد در سال مالی اخیر، از دیگر شرکتهای پردرآمد اماراتی به حساب میآیند. از آن سو شرکت اوریدوی قطر که در زمینه ارتباطات فعال است نیز در این مدت ۷.۹ میلیارد دلار درآمد به دست آورد.
به طور کلی، میتوان دید شرکتهای اماراتی در کسب درآمد از همتایان قطری خود جلوتر هستند. عربستان نیز که در تلاش است الگوی درآمدی اقتصاد خود را تغییر دهد، در نخستین گامهای خود برای حرکت به سمت بنگاههای غیرنفتی بزرگ، بهار امسال از هواپیمایی ریاض ایر رونمایی کرد. به نظر میرسد عربستان نیز قصد دارد اتکای اقتصاد خود به بنگاههای فعال در بخشهای غیر نفتی را تقویت کند.
اقتصاد ایران بهوضوح از رقبای منطقهای خود عقب افتاده است. در تبیین این عقبافتادگی میتوان به عامل تحریم ارجاع داد و همهچیز را به گردن تنگناهای ارزی ناشی از مناقشههای سیاسی انداخت، اما درهرحال میتوان ادعا کرد که همهچیز به سادگی و سرراستی تصویر مذکور نیست. علاوه بر مساله تحریم، تلاش برای ایجاد بنگاههای بزرگ بینالمللی در ایران معمولا غایب است و در بدنه سیاسی کشور نیز این مساله در اولویتها قرار ندارد.
در کنار فقدان این دیدگاه و با وجود تحریمها، درآمدهای نفتی ایران عموما صرف مصارف جاری میشود و مقادیر باقیمانده از آن حتی برای سرمایهگذاری در زیرساختها نیز کفاف نمیدهد. در چنین شرایطی بدون شک منابعی برای توسعه بنگاههای صادراتمحور در کلاس جهانی باقی نمیماند تا اجازه دهد ایران وارد چنین مسیری شود.
این در حالی است که کشورهای نفتی منطقه با هدف کاستن از وابستگی خود به درآمدهای نفتی، با استفاده از درآمدهای نفتی فعلی بنگاههای غیرنفتی جدیدی را شکل دادهاند که خود به منبع درآمد تازهای بدل شدهاند.
ترکیه نیز مسیر ایجاد بنگاههای بزرگ را در غیاب منابع درآمدهای نفتی و با تکیه بر سرمایه خارجی و سایر منابع ارزی مانند تولیدات صادراتی و صنعت گردشگری طی کرده است تا نشان دهد داشتن مازاد نفتی شرط لازم برای طی این مسیر نیست. در هر حال باید توجه کرد حضور در بازارهای بینالمللی و شکلگیری صنایع صادراتمحور، بدون داشتن ارتباطات مالی و بانکی عادی با سایر کشورها دور از انتظار است.