افراد در بسیاری از وظایف ذهنی چالش برانگیز از توجه و یادگیری گرفته تا حل مشکلات و تصمیم گیریهای پیچیده زمانی که این اقدامات با اوج شبانه روزی شخصی آنان هماهنگ باشد بهترین عملکرد را دارند. این پدیده به عنوان اثر همزمانی شناخته میشود. چه یک کنترل کننده ترافیک هوایی باشید که رادار را رصد میکند و چه یک مدیر مالی در در حال بررسی گزارش درآمد یا دانش آموز دبیرستانی که درس شیمی را یاد میگیرد همزمانی میتواند بر عملکرد شما تاثیر بگذارد.
فرارو- زمانبندی همه چیز است. گوش دادن به ساعت داخلی بدن ممکن است کلید موفقیت باشد. از کلاس درس گرفته تا جلسه دادگاه و فراتر از آن افراد در زمانی از روز که با ریتم شبانه روزی آنان همخوانی و همزمانی دارد بهترین عملکرد را در وظایف چالش برانگیز دارند. ریتمهای شبانه روزی زمان سنجهای داخلی قدرتمندی هستند که عملکرد فیزیولوژیکی و فکری فرد را در طول روز هدایت میکنند. نقطه اوج (پیک) این ریتمهای شبانه روزی در افراد مختلف متفاوت است.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، برخی از افراد که به عنوان پرندگان سحرخیز با کرونوتایپهای صبحگاهی شناخته میشوند زود به اوج میرسند و در صبح بهترین حالت خود را دارند. برخی دیگر که به عنوان جغدهای شب یا کرونوتایپهای عصر شناخته میشوند در اواخر روز به اوج خود میرسند و در اواخر بعدازظهر یا عصر بهترین عملکرد را دارند. هم چنین، برخی از افرادی که ترجیحاتشان نه صبح است و نه عصر کرونوتایپهای خنثی در نظر گرفته میشوند.
آیا کرونوتایپتان بر عملکرد ذهنی شما تاثیر میگذارد یا خیر. درک انواع فرآیندهای ذهنی که در طول یک روز تغییر میکنند یا ثابت میمانند ممکن است به افراد کمک کند وظایف خود را به گونهای برنامه ریزی کنند که عملکرد را بهینه سازند. مغز شما یک ساعت درونی دارد که بر عملکرد بدنتان در طول یک روز تاثیر میگذارد.
کرونوتایپ را میتوان با یک پرسشنامه ساده اندازه گیری کرد که مواردی مانند هوشیاری درک شده و عملکرد در طول روز را ارزیابی میکند. حتی بدون پرسشنامه نیز اکثر افراد این حس را دارند که اگر زود از خواب بیدار میشوند و برای این کار نیازی به زنگ هشدار دهنده ندارند پرنده سحرخیز هستند و اگر دیر میخوابند و با احساس سستی از خواب بیدار میشوند و در اواخر شب انرژی بیشتری دارند احتمالا جغد شب هستند.
در بسیاری از وظایف ذهنی چالش برانگیز از توجه و یادگیری گرفته تا حل مشکلات و تصمیم گیریهای پیچیده، اگر این اقدامات افراد با اوج شبانهروزی شخصی آنان هماهنگ باشد بهترین عملکرد را دارند. این پدیده به عنوان اثر همزمانی شناخته میشود. چه یک کنترلکننده ترافیک هوایی باشید که رادار را رصد میکند و چه یک مدیر مالی در حال بررسی گزارش درآمد یا دانشآموز دبیرستانی که درس شیمی را یاد میگیرد همزمانی میتواند بر عملکرد شما تاثیر بگذارد. افرادی که کرونوتایپ قوی دارند هوشیارتر هستند و بهتر میتوانند توجه خود را در اوج نسبت به زمانهای خارج از اوج حفظ کنند. خاطرات آنان واضحتر است با یادآوری فهرست بهتر و موفقیت بیشتری در به خاطر سپردن وظایف و کارها مانند مصرف دارو دارند.
همزمانی هم چنین بر عملکردهای شناختی سطح بالا مانند متقاعدسازی، استدلال و تصمیم گیری تاثیر میگذارد. مطالعات بر روی مصرف کنندگان نشان داده که افراد در اوج همزمانی، باهوشتر، شکاکتر و تحلیلگرتر هستند. آنان زمان و تلاش بیشتری را برای کارهای محوله صرف میکنند و احتمال بیشتری برای جستجوی اطلاعات مهم توسط آنان وجود دارد. در نتیجه، افراد در تصمیمات سرمایهگذاری بهتری میگیرند کمتر مستعد سوگیری هستند و احتمال بیشتری برای کشف کلاهبرداری دارند.
در زمانهای خارج از اوج حل مشکلات افراد بیشتر زمان بر خواهد بود و آنان تمایل کمتری به هوشیاری دارند و بیشتر به میانبرهای ذهنی متکی هستند که آنان را در برابر طرحهای بازاریابی پر زرق و برق آسیبپذیر میسازد. حتی رفتارهای اخلاقی نیز میتواند در زمانهای غیر بهینه به خطر بیفتد زیرا افراد در زمانهای خارج از اوج بیشتر احتمال دارد تقلب کنند.
تواناییهای ذهنی اساسی که تحت تاثیر همزمانی قرار میگیرند از جمله توجه، حافظه و تفکر تحلیلی همگی مهارتهایی هستند که به موفقیت تحصیلی کمک میکنند. این ارتباط مخصوصا برای نوجوانانی که تمایل به شب زنده داری دارند اما معمولا زودتر از موعد فعالیت در مدرسه را آغاز میکنند بسیار مهم است.
در یک مطالعه به طور تصادفی بیش از ۷۰۰ نوجوان در ساعات اولیه صبح، اواخر صبح یا بعد از ظهر در موقعیت آزمون دادن مورد ارزیابی قرار گرفتند. جغد شبها در هر دو جلسه صبح نمرات کمتری را در مقایسه با پرندگان سخرخیز کسب کردند اما این نقطه ضعف برای جغد شبهایی که بعدازظهر در امتحان شرکت کردند کاملا از بین رفت. در نتیجه، زمان آغاز زودهنگام ممکن است دانش آموزان جغدهای شب را یک قدم عقبتر از پرندگان سحرخیز قرار دهد.
زمان روز ممکن است هنگام ارزیابی اختلالات شناختی مانند اختلال کمبود توجه یا بیماری آلزایمر نیز مورد توجه قرار گیرد. زمان بندی ممکن است به ویژه برای افراد مسنتر که تمایل به پرنده سحرخیز بودن دارند و اغلب اثرات همزمانی بزرگتری نسبت به بزرگسالان جوان را از خود نشان میدهند مهم باشد. عملکرد در زمانهای اوج در چندین معیار کلیدی عصب روانشناختی که برای ارزیابی این شرایط استفاده میشود بهتر است. عدم در نظر گرفتن همزمانی ممکن است بر دقت تشخیصها تاثیر بگذارد و متعاقبا پیامدهایی برای واجد شرایط بودن کارآزمایی بالینی و دادهها در مورد اثر بخشی درمان داشته باشد.
البته همزمانی بر عملکرد همه کارها یا برای همه افراد تاثیر نمیگذارد. کارهای ساده و آسان مانند تشخیص چهرهها یا مکانهای آشنا، شمارهگیری شماره تلفن یک دوست نزدیک یا تهیه دستور پخت مورد علاقه بعید است که در طول روز تغییر کنند. علاوه بر این، بزرگسالان جوانی که نه پرنده سحرخیز هستند و نه جغد شب تنوع کمتر در عملکرد در طول روز را از خود نشان میدهند.
برای کسانی که پرندگان سحرخیز واقعی و یا جغدهای شب هستند انجام سختترین کارهای ذهنی در زمانهایی که با اوج شبانه روزی شخصیشان هماهنگ است میتواند نتایجشان را بهبود بخشد. هنگامی که پیشرفتهای کوچک در عملکرد یک مزیت اساسی را ارائه میدهند همزمانی ممکن است یکی از رازهای موفقیت باشد.