اینکه در رسانهها اعلام شود که این افراد حق فعالیت و کسب و کار ندارند، با صدور کدامین حکم قضایی صورت گرفته است؟ قوه قضاییه و حقوقدانان حوزه فرهنگی کشورمان باید این موضوع را قویا مشخص کنند که آیا قانونی داریم که در اینگونه موارد، یک وزارتخانه دولتی بتواند افراد را به کل از کسب و کارش محروم کند؟
اعتماد نوشت: هنرمندان سینما جزو داراییها و سرمایههای فرهنگی این کشور بوده و متعلق به این آب و خاکند و اعلام ممنوعالکاری آنها از طرف سازمان سینمایی در حیطه وظایف این سازمان نیست.مدیران سازمان سینمایی باید توضیح دهند که با انتشار چنین اخباری به دنبال چه بوده و هستند؟ با چه هدفی به چنین اقداماتی دست میزنند؟
تا جایی که میدانیم مسوولیت هر گونه رفتار و خطای حقوقی و قانونی، از طرف مردم با هر نوع منصب و مقامی با قوه محترم قضاییه است. آیا کسانی که چنین اخباری را انتشار داده و ممنوعالکاری هنرمندان سینمای کشور را رسانهای کردهاند، از مقام قضایی کشور دستوری داشتهاند؟
اگر احکامی در این زمینه در کار بوده، لطف کنند آن را رسانهای کنند تا حداقل افکار عمومی بدانند که مدیران سازمان سینمایی سرخود چنین کاری را نکردهاند...؟! مگر غیر از این است که نظر دادستان محترم فصلالخطاب تخلفات و جرایم در جامعه است و هر نوع انتشار تصویر و اخبار تخلفات افراد باید از طرف مقامات قضایی کشورمان صورت گیرد؟
اینکه در رسانهها اعلام شود که این افراد حق فعالیت و کسب و کار ندارند، با صدور کدامین حکم قضایی صورت گرفته است؟ وانگهی در کجای قانون ذکر شده است که اگر کسی مرتکب خلافی شد، حق کار و ایجاد معاش و درآمد ندارد؟
مگر غیر از این است که برای مرتکبین هر نوع خلافی در جامعه، قوانین حقوقی و کیفری از طرف قانونگذار تعیین شده است؟ کجای قانون گفته است که اگر کسی مرتکب جرمی شد، میتوان او را به کل از کارش منع کرد؟
سازمان سینمایی باید نسبت به شفافسازی این موضوع اقدام کند. اگر چنین امری نیز خارج از اختیارات قانونی مدیران دولتی بوده، قوه قضاییه باید سازوکاری را برای بخشهای مختلف دولتی ابلاغ کند که افراد و مدیران بدون هماهنگی با این نهاد عالی، اقدامات خودسرانهای را در جامعه صورت ندهند. از طرفی مدیران وزارت ارشاد در چنین مواردی باید به اتحاد و همدلی با جامعه هنری کشور اندیشه کنند نه اینکه با اینگونه اطلاعرسانیها بخواهند وجهه خود و هنرمندان کشور را زیر سوال ببرند...؟!
هر گونه اتفاقی در هر زمینهای و به هر شکل و دلیلی برای هنرمندان و سینماگران این کشور ایجاد شود، وزارت ارشاد در وهله اول موظف است با ابتکار عملی فرهنگی، نسبت به یافتن راهکاری برای حل آن اقدام کرده و جامعه را با یکسری رفتارها و آموزههای دینی و فرهنگی به اتحاد و آرامش و همدلی دعوت کند، نه اینکه خود بلندگو دست گرفته و اعتبار خود و هنرمندان کشور را خدشهدار کند.
هنرمندان سینما در هر سطحی سرمایههای فرهنگی و ملی این کشورند و نباید بهگونهای رفتار شود که فاصله بین وزارت ارشاد و هنرمندان بیشتر شود. هنوز خیلی از مشکلات پیش افتاده و حتی ابتدایی جامعه سینمایی لاینحل و بر زمین مانده که مدیران این سازمان باید برای بهبود آن اقدام کنند. پس چرا برای آنها اقدامی نمیشود؟ آیا به اندازهای که مدیران سازمان سینمایی با حساسیت تمام اینگونه موارد را (حال قانونی یا غیرقانونی) برجسته میکنند، به همان میزان به وضعیت رفاهی و زندگی هنرمندان سینما نیز اندیشه میکنند؟
اینگونه رفتارها در شأن جامعه اسلامی نیست و غیر از ایجاد سوءتفاهم، شکاف، اختلاف، کینه و... بین هنرمندان سینما ثمر دیگری ندارد. امیدواریم مدیران سینمایی مراقب رفتارهای خود باشند و ضمن عمل به دیگر وظایف مهم خود، سعی کنند همدلی را اشاعه کنند نه اختلاف را...؟!
به جای اینکه بروند سراغ افرادی که در دو سال گذشته به اسم فرهنگ، با ساخت و تولید فیلمهای نازل و بیمحتوا، سینمای کشور را دچار آسیب و بحران جدی کردهاند، به مواردی میپردازند که معلوم نیست با حوزه وظایف آنها ارتباط قانونی پیدا میکند یا نه؟ قوه قضاییه و حقوقدانان حوزه فرهنگی کشورمان باید این موضوع را قویا مشخص کنند که آیا قانونی داریم که در اینگونه موارد، یک وزارتخانه دولتی بتواند افراد را به کل از کسب و کارش محروم کند؟
چنین رفتارهایی میتواند اتحاد ملی را در جامعه دچار خدشه کرده و به خروج بیشتر نخبگان از کشور منجر شود که قطع یقین به سود منافع ملی کشورمان نخواهد بود.