زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشید، ۱۵ جمهوری ازجمله (ارمنستان، گرجستان و آذربایجان) اعلام استقلال کردند. در این بین قرهباغ کوهستانی نیز طبق قوانین جاری اتحاد جماهیر شوروی، اعلام استقلال کرد و جمهوری قرهباغ کوهستانی را بنیان گذاشت که با مخالفت آذربایجان روبهرو شد و تا به امروز ادامه یافت.
در روزهایی که اخبار خاورمیانه بهطور کامل تحتتاثیر رخدادهای فلسطین اشغالی قرار دارد و هر روز ابعاد تازهای از بحران نمایان میشود، پروندههای حل نشدهای، چون بحران قرهباغ، مناقشه روسیه و اوکراین و... نیز هنوز روی میز افکار عمومی بینالمللی قرار دارد. در این میان موضوع مناقشه قرهباغ برای ایران به عنوان طرفی که با هر دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان روابط تاریخی و ریشهداری را داراست، واجد اهمیت بسیاری است.
به گزارش اعتماد، طی روزهای گذشته آرتور خاچاطوریان و آگنسا خامویان دو نماینده پارلمان ارمنستان که برای انجام مذاکراتی راهی ایران شده بودند در گفتوگویی اختصاصی تلاش کردند نوری به ابعاد پنهان مسائلی بتابانند که ممکن است روند صلح در منطقه را تسریع بخشد.
آرتور خاچاطوریان نماینده پارلمان ارمنستان از (ائتلاف ارمنستان) به رهبری روبرت کوچاریان دومین رییسجمهور ارمنستان، وزیر پیشین اقتصاد در دولت سرژ سرکیسیان و وزیر کشاورزی در دولت نخست نیکول پاشینیان، همچنین خانم آگنِسا خامویان نماینده پارلمان ارمنستان از (ائتلاف ارمنستان)، به رهبری روبرت کوچاریان دومین رییسجمهور ارمنستان دو نمایندهای هستند که در گفتگو با «اعتماد» تلاش کردند نوری به ابعاد پنهان همه ابهاماتی بتابانند که در منطقه قرهباغ باعث بروز بحران شده است.
خاچاطوریان در تحلیل برهان میگوید: «در این منطقه، برخورد قدرتهای بزرگ یعنی غرب جمعی و روسیه را شاهدیم که در تقابل مستقیم با یکدیگر در اقصا نقاط جهان هستند و ارمنستان هم یکی از نقاط برخورد است.» به اعتقاد این نماینده پارلمان ارمنستان ریشه بسیاری از بحرانهای منطقهای و جهانی مانند مناقشه «روسیه، اوکراین»، بحران «ارمنستان و جمهوری آذربایجان» و حتی رخدادهای مرتبط با «خاورمیانه» را باید در تنازعاتی دانست که میان قدرتهای جهانی شکل گرفته است.
به عنوان مقدمه درباره ریشههای بحران میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان اگر توضیحی دارید بفرمایید. برخی تحلیلها حاکی از آن است که در زمان استقلال کشورها از اتحاد جماهیر شوروی مانند خاورمیانه قرن ۱۹ بذر اختلافات مرزی در منطقه کاشته شده است. دیدگاههای شما درباره ریشههای بحران چیست؟
آرتور خاچاطوریان در قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول و انقلاب روسیه، در سرزمینهای امپراتوری روسیه، ازجمله قفقاز، سه جمهوری ارمنستان، گرجستان و جمهوری دموکراتیک آذربایجان تشکیل شدند. بین هر سه این جمهوریها مرزهای مشخصی وجود نداشت و هر کدام کشور خود را بر سرزمینهایی مشخص کردند. در این بین مشکل عمده بین آذربایجان و ارمنستان بود، زیرا دولت مساوات آذربایجان، مدعی قسمتهای زیادی از سرزمین ارمنستان که شامل استانهای تاریخی سیونیک، استان وایوتس زور، استان تاووش، شرق دریاچه سوان و البته آرتساخ (قرهباغ) را شامل میشد.
ارمنستان هرگز این تقسیمبندی را قبول نکرد. با تشکیل اتحاد جماهیر شوروی و پس از اینکه هر سه جمهوری به اتحاد جماهیر شوروی پیوستند مناطق یاد شده نیز در تمامیت ارضی جمهوری ارمنستان باقی ماند. با تشکیل اتحاد جماهیر شوروی سیاستهای استالین بر این پایه بود که با قرار دادن اقلیتهای قومی در جمهوریهای مختلف، کنترل آن جمهوریها را دراختیار داشته باشد. بنابراین استالین، قرهباغ کوهستانی و نخجوان را با وضعیت خودمختاری به آذربایجان داد. وی از این طریق ارمنستان و آذربایجان را تحت فشار میگذاشت تا هر کدام در صورت ادعای استقلال قرهباغ کوهستانی را ازدست خواهند داد.
در آستانه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در سال ۱۹۸۷، مردم جمهوری آرتساخ (قرهباغ)، بهدنبال وعدههای میخاییل گورباچف درخصوص تغییرات اساسی و استقرار دموکراسی، تقاضای الحاق مجدد به ارمنستان را کردند که با واکنش نظامی آذربایجان در مرکز (استپاناکرت) روبهرو شد و کشتارهایی نیز در شهر سومگاییت، روی داد که دهها ارمنی ساکن در آن شهر قربانی شدند و تنها پس از ورود ارتش شوروی بود که در روز سوم این کشتارها متوقف شد.
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشید، ۱۵ جمهوری ازجمله (ارمنستان، گرجستان و آذربایجان) اعلام استقلال کردند. در این بین قرهباغ کوهستانی نیز طبق قوانین جاری اتحاد جماهیر شوروی، اعلام استقلال کرد و جمهوری قرهباغ کوهستانی را بنیان گذاشت که با مخالفت آذربایجان روبهرو شد و تا به امروز ادامه یافت.
نحوه کنشگری دولت ارمنستان در مواجهه با بحران انتقادات بسیاری را در داخل و خارج داشته است. به عنوان نماینده پارلمان این کشور نحوه عملکرد دولت را در مواجهه با ابعاد مختلف بحران چطور ارزیابی میکنید؟
خانم آگنسا خامویان| نیکول پاشینیان، زمانی که به مسند نخستوزیری رسید در میدان رستاخیز اعلام کرد که مذاکرات را از نقطه صفر خود آغاز میکند و نتیجه نهایی باید مورد قبول مردم ارمنستان، مردم آذربایجان و مردم قرهباغ کوهستانی باشد.
۵ سال گذشته و ما میتوانیم ثبت کنیم که به دنبال سیاستهای اجرایی و مخرب پاشینیان، امروز آن شعار تبدیل به (آرتساخ، متعلق به آذربایجان است و بس) تبدیل شده است و نتیجه فقط مقبول مردم آذربایجان گردید.
امروز نه تنها ما آرتساخ (قرهباغ) را از دست دادهایم بلکه نیروهای آذربایجان قسمتهایی از سرزمینهای بینالمللی ارمنستان را نیز اشغال کردهاند. در واقع میتوان گفت که سیاستهای ضد آرتساخ، (قرهباغ) پاشینیان، موردی نبود که در سال ۲۰۱۸ و بهدنبال تغییر حکومت در ارمنستان نمود یافت بلکه وی زمانی که یک روزنامهنگار بود نیز بارها و بارها در روزنامه خود مواضع ضد آرتساخی را به وضوح بیان کرده بود و نتیجه آن شد که امروز میبینیم.
آرتور خاچاطوریان|در ادامه اظهارات همکارم باید بگویم که نیکول پاشینیان، پس از رسیدن به نخستوزیری، فرمت مذاکرات صلحی که از سال ۱۹۹۴ و به رهبری گروه مینسک (امریکا، فرانسه و روسیه) آغاز شده بود را به کلی دور زد. در اثبات این ادعا باید یادآوری نمایم که پاشینیان، از سال ۲۰۱۸، تا سپتامبر ۲۰۲۰، هفت بار با الهام علیاف دیدار کرد در صورتی که طی این مدت وی تنها یکبار با روسای مشترک گروه مینسک دیدار داشته است.
یعنی وی با دور زدن گروه مینسک، فرمتی ایجاد کرد که تحت پوشش آن هفتبار با علیاف دیدار کرد که تا به امروز نیز بر ما مشخص نیست که در آن دیدارها وی با علیاف به چه توافقاتی دست یافته است. علیاف پیش از جنگ ۲۰۲، گوشهای از مذاکرات خود با علیاف را افشا نمود که پاشینیان انکار نکرد و در پاسخ گفت در این مقطع درست نیست که در مورد آن مذاکرات صحبتی مطرح شود.
پاشینیان پس از جنگ، سیاست خود را به کل تغییر داد و دستان خود را از آرتساخ (قرهباغ) شست. نخست گفت که ارمنستان باید درخصوص وضعیت آرتساخ (قرهباغ) سطح انتظارات را اندکی پایین بیاورد و سپس در اکتبر ۲۰۲۲، در پراگ و بدون اینکه قانون اساسی ارمنستان این اجازه را به او بدهد اعلام کرد که آرتساخ را در تمامیت ارضی آذربایجان به رسمیت میشناسد. وی با بیان این عبارات چراغ سبز لازم را برای آذربایجان روشن کرد. باکو نخست ۹ ماه آرتساخ (قرهباغ) را در محاصره گرفت و در ۱۹ سپتامبر گذشته نیز حمله کرد و امروز آرتساخ خالی از سکنه ارمنی است.
پس از توافق سران جمهوری آذربایجان، ارمنستان، فرانسه و رییس شورای اروپا در اکتبر ۲۰۲۲ در پراگ، حضور ناظران اتحادیه اروپا در ارمنستان آغاز شد. این هیات آیا توانسته گامی در راستای حل و فصل مشکلات بر دارد یا نه؟
آرتور خاچاطوریان| ناظران اتحادیه اروپا نخست ۴۰ نفر بودند و هدف آنها نظارت بر مرزهای ارمنستان بود. حتی حضور این ناظران نیز نتوانست کمکی به بهبود وضعیت شود. حتی موردی وجود دارد که این ناظران به محض آتش گشودن آذربایجان در یک منطقه مرزی به سرعت پا به فرار گذاشتهاند. آنها خود اعلام کردند که بدون سلاح هستند و هیچ کاری جهت جلوگیری از تهاجم باکو نمیتوانند بکنند، از این رو فکر نمیکنم که این ماموریت موفقیتی در بر داشته باشد.
حتی آنها طی مدت حضور خود هیچگونه بیانیهای نیز در محکومیت اقدامات آذربایجان صادر نکردند. از طرف دیگر به موضوع مهمی که باید اشاره کنم این است که تعداد این ناظران و مدت زمان ماموریتشان در ارمنستان با باکو هماهنگ شده بود. از طرف دیگر نیکول پاشینیان حضور این ناظران را اینگونه شرح میداد که باکو و آنکارا، روسیه و ارمنستان را متهم میکنند که در حال برنامهریزی برای حمله به آذربایجان میباشند، از این رو ما این ناظران را برای اثبات خلاف این موضوع دعوت کردهایم و در صورت واقعیت این موضوع این آذربایجان بود که باید از حضور این ناظران سود میبرد، از این رو ما درخصوص حضور این ناظران سوالات بسیاری داریم که پاشینیان باید پاسخگو باشد.
خانم آگنسا خامویان| من هم به نوبه خودم معتقدم که حضور و ماموریت این ناظران اروپایی هیچ تاثیر و اهرم فشاری بر باکو نداشته است و در این بین تنها دولت ارمنستان و دستگاه تبلیغاتی وابسته با بزرگنمایی نقش این ناظران به انحراف افکار عمومی ارمنستان پرداخته است. تنها به یک نمونه اشاره میکنم که عدم کارایی این ناظران را اثبات نمایم. زمانی که باکو در روستای (تِق) در استان سیونیک عملیات نظامی انجام داد این ناظران تنها در چند صد متری آنجا حضور داشتند که هیچ واکنشی نشان نداده و از محل فرار کردند. بنابراین حضور این ناظران و دیگر ناظران هیچ فایدهای برای ارمنستان دربر نداشته است.
سخنگوی وزارت خارجه روسیه دو روز قبل اشاره کرد که اشتباه ایروان در دعوت از هیات اتحادیه اروپا به جای پیمان امنیت جمعی csto از عادی شدن روابط دو کشور جلوگیری کرده است. دیدگاه شما درباره این اظهارات چیست؟
آرتور خاچاطوریان| به طور کلی در این برهه زمانی آشفته خصوصا در منطقه ما که امنیت و بقا فاکتور بسیار مهمی است، چنانچه نیروهای ارمنی قادر به تامین امنیت خود نبود دولت میبایست به تکمیل آن میپرداخت و در این بین میبایست روی به متحدان طبیعی خود یعنی ایران و روسیه میآورد، نه اینکه ارمنستان را به صحنه برخورد قدرتهای بزرگ تبدیل میکرد و در اینجا است که ما با دولت مشکل داریم. ارمنستان عضوی از سازمان پیمان امنیت جمعی است و چنانچه مشکلی نیز وجود داشت دولت ارمنستان میبایست ابتدا آن مشکل را حل میکرد و عدم دعوت از سازمان پیمان امنیت جمعی اشتباه بزرگی محسوب میشود.
خانم آگنسا خامویان|متاسفانه باید اذعان کنم که طی این سالها به خصوص پس از جنگ ۲۰۲۰، موارد دیگری نیز وجود داشته که باعث تیرگی روابط با روسیه شده است. دولت ارمنستان درخصوص عدم دعوت از ناظران سازمان پیمان امنیت جمعی این بهانه را آورد که آنها اجازه و ابزار لازم برای کنترل آذربایجان را ندارند. درحالی که ناظران اتحادیه اروپا را که آنها نیز هیچ ابزار کنترلی نداشتند به ارمنستان دعوت کرد، از این رو برای این موارد باید پاسخ منطقی یافت زیرا به نظر بنده این اقدام در ادامه اقدامات ضد روسی نیکول پاشینیان بود.
ایران به عنوان طرفی که هم روابط سیاسی ریشهداری با ارمنستان دارد و هم با آذربایجان مناسبات ارتباطی دیرینهای دارد، میتواند در حکم شاهین ترازو، تعادل را در روابط دو طرف ایجاد کند. اما به نظر میرسد دولت پاشینیان از این ظرفیت آنگونه که باید و شاید استفاده نمیکند، چرا؟
آرتور خاچاطوریان| این موضوع که ایران میتواند نقش سازندهای در حل و فصل اختلافات منطقهای داشته باشد بر هیچ کس پوشیده نیست و حضور ایران در جهت حل و فصل عدالتآمیز و برقراری صلح واقعی بسیار حائز اهمیت است. آن صلحی که مدنظر آذربایجان است صلحی است که به کاپیتولاسیون نهایی ارمنستان منتهی میشود، از این رو اگر عدالت نباشد صلح درازمدت نیز در منطقه دوام نخواهد داشت، از این رو ما همواره از میانجیگری ایران که در برگیرنده صلح واقعی توام با عدالت خواهد بود استقبال میکنیم.
متاسفانه دولت کنونی ارمنستان، سیاست خارجی بسیار غیرمنطقی و نامفهومی را اجرا میکند که بهواسطه آن ارمنستان را با مشکلات بسیار خطرناکی روبهرو کرده است. در این برهه حساس بازی با بازیگران بزرگ منطقهای و بینالمللی، بسیار ریسکپذیر است و ارمنستان بماند سایر کشورهای جهان میبایست سیاست چندبرداری را پیش ببرند که ایران یکی از آنهاست. جایی که سیاستهای پانتورانیستی ترکیه میبایست نگرانیهایی برای ارمنستان و ایران در بر داشته باشد، ارمنستان از این فرصت استفاده نکرده و بازی بسیار ریسکپذیری را انجام میدهد.
اما پاسخ این سوال که چرا دولت پاشینیان از ظرفیت ایران استفاده نمیکند برای من بسیار غیر قابل درک و ضد منافع ملی ارمنستان است.
یکی دیگر از ابهامات مهم در این مناقشه نحوه کنشگری روسیه در مواجهه با بازیگرانی، چون ترکیه و... است. آیا روسیه توانسته نقش درستی در حل و فصل مناقشه ایفا کند؟
آرتور خاچاطوریان| روسیه به دلیل درگیری در اوکراین، در شرایط بسیار سخت خارجی قرار گرفته است و ترکیه از این وضعیت استفاده میبرد، از اینرو میتوان گفت که نحوه کنشگری کنونی و خنثی روسیه در منطقه به شرایطی مرتبط است که گاهی ازسوی ترکیه در قبال خدماتی که به روسیه ارایه مینماید، دیکته میشود. البته نمیتوان گفت که روسیه و ترکیه دو دوست و متحد طبیعی هستند بلکه روسیه وابسته به شرایط کنونی پیرامون خود مجبور به دوستی با ترکیه است.
این منطقه همواره صحنه برخورد روسیه و ترکیه بوده و من فکر میکنم که این دوستی طولانی مدت نخواهد بود و البته انتظارات ما از روسیه به عنوان متحد استراتژیک ارمنستان بیشتر از این بود.
خانم آگنسا خامویان| در این شرایط ما باید درک کنیم که در صورت کاهش نفوذ روسیه در منطقه، جایگزین و آلترناتیو آن ترکیه خواهد بود و امروز دولت کنونی ارمنستان در راستای بهبود روابط با ترکیه حرکت میکند. ما به عنوان اپوزیسیون مخالف گشوده شدن مرزها نیستیم ولی مخالف پیششرطهایی هستیم که ترکیه تقاضا میکند و ما مخالف برقراری روابط به هر قیمتی هستیم.
با توجه به انتقادات دامنهداری که در داخل و خارج ارمنستان نسبت به عملکرد پاشینیان وجود دارد، آیا میتوان پیشبینی خاصی از انتخابات آینده این کشور داشت؟ اپوزیسیون جایگزین با چه اهدافی سکان هدایت ساختار اجرایی این کشور را به دست میگیرند؟
آرتور خاچاطوریان| برای تغییر شرایط کنونی نخستین گام تغییر حکومت در ارمنستان است، زیرا حداقل میتواند این شانس را بدهد که شرایط کنونی را تغییر دهیم. پاشینیان با درک وضعیت روحی مردم ارمنستان، آنها را مقابل دو انتخاب قرار داده است؛ جنگ یا صلح خفتبار. ولی ثابت شده است که باکو پس از هر عقبنشینی ارمنستان و دادن امتیاز، دوباره خواستههای جدیدی مطرح میکند و همانطور که قبلا نیز گفتم برای باکو هیچ صلحی به اندازه کاپیتولاسیون نهایی ارمنستان مطرح نیست، بنابراین برای ما نه تنها جنگ یا صلح خفتبار مطرح نیست بلکه برای ما دفاع از خود مطرح است.
همانطور که گفتم نیکول پاشینیان با عوامفریبی سعی دارد افکار عمومی را اینگونه تکفیر نماید که تغییر احتمالی دولت، جنگ جدیدی در پی خواهد داشت و بیدلیل نیست که وی طی روزهای اخیر مدام تکرار میکند که تغییر دولت باعث حمله جدیدی از سوی آذربایجان شد. ما پس از تغییر حکومت، نخست باید سیاستهای اتخاذی کنونی را تغییر دهیم و به سیاستهایی روی بیاوریم که حاوی منافع مشترک شرکای ما نیز میباشد.
ما باید ارتش را دوباره بازسازی کرده و نیرومند سازیم و مانورهای نظامی متعددی برگزار کنیم. ما معتقدیم که هیچ عهدنامه صلحی تضمینکننده صلح درازمدت نیست. فراموش نکنیم که پس از جنگ جهانی اول عهدنامه صلح ورسای امضا شد ولی کمی بعد ما شاهد جنگ دوم جهانی بودیم. تنها عامل بازدارنده جنگ ارتش قوی و برقراری توازن قوا میباشد.
خانم آگنسا خامویان| هیچ دولتی ابدی نیست و من امیدوارم که بالاخره ما دارای یک دولت ملی خواهیم بود و با ابزارهایی که در دست داریم و مواردی که همکارم آقای خاچاطوریان گفتند خواهیم توانست وضعیت کنونی را تغییر دهیم.
ترکیه از سال ۲۰۲۰ دکترین مشخصی را درخصوص دستیابی به قفقاز مطرح کرده و از ایجاد مسیرهای ارتباطی از آسیای میانه تا کشورهای شرقی، خاورمیانه صحبت کرده است. درباره رویکردهای ارتباطی و اقتصادی ترکیه در منطقه چه نظری دارید؟
آرتور خاچاطوریان| تنها هدف ترکیه افزایش نفوذ و قدرت خود در منطقه است. تشکیل کشورهای به اصطلاح ترکزبان از سوی ترکیه در کنار نفوذ اقتصادی و نظامی در منطقه سعی دارد این کشورها را وابسته به خود کرده و نفوذ خود را در منطقه و حتی تا مرزهای چین گسترش دهد. از سوی دیگر ترکیه هرگز از سیاستهای پانتورانیستی خود عقبنشینی نکرده و اینجاست که باید نگرانیهایی را برای برخی کشورها ایجاد نماید، زیرا نفوذ آنها را در منطقه تضعیف کرده و نگرانیهای امنیتی ایجاد میکند.
نزدیکی پاشینیان به امریکا و اتحادیه اروپا با برخی انتقادات در داخل این کشور روبهرو شده است. پاشینیان از دل این روابط به دنبال چیست؟
آرتور خاچاطوریان| من چندان هم مطمئن نیستم که پاشینیان موفق شده باشد که به امریکا و اروپا نزدیک شود، زیرا ما عملکرد واقعیای از این نزدیکی نمیبینیم. ما باید این مورد را در یک پهنه وسیعتر ارزیابی نماییم. در منطقه برخورد قدرتهای بزرگ یعنی غرب جمعی و روسیه را شاهدیم که در تقابل مستقیم با یکدیگر در اقصا نقاط جهان هستند و ارمنستان هم یکی از نقاط برخورد است. پاشینیان در این بازی به هر طریقی و در هر سخنرانی سعی دارد چنین القا نماید که در پی سیاست چندبرداری است و از بازیگران سنتی منطقه فاصله گرفته است که البته میتواند ریسکهای بسیار مخاطرهآمیزی برای ارمنستان در بر داشته باشد.
در پایان هم اگر نکتهای درباره راهبرد ایران در منطقه دارید، بفرمایید.
من و همکارم خانم خامویان میخواهیم از این فرصت استفاده کرده و بابت سیاستهای اتخاذی و سازنده مقامات جمهوری اسلامی ایران درخصوص عدم تغییر مرزها و اینکه مرز ایران و ارمنستان یک مرز تاریخی چند هزار ساله است تشکر نماییم.