در حالی که بین کارشناسان درباره مدیریت سگهای بلاصاحب اختلاف نظر وجود دارد و در شبکههای اجتماعی بحثهای فراوانی بین آنها در گرفته است، طبیعتگردی در میدان عمل در حال دست و پنجه نرم کردن با این چالش است.
فاطمه با جمعی از دوستانش آخر هفته برای راهپیمایی به کوهستان دارآباد تهران رفته بود که مورد هجوم یک سگ بدون صاحب قرار گرفت. «از دوستانم برای خوردن آب جدا شدم و مردی را دیدم که در حال غذادهی به سگها بود. زمان برگشت به نظرم آمد سیم خارداری به پایم فرو رفته، زمانی که برگشتم دیدم که یکی از سگها دندانش را در ساق پایم فرو کرده است.»
او تنها کسی نیست که از سوی سگهای بلاصاحب گزیده شده و واکسن هاری و کزاز دریافت کرده است، فهرست کسانی که توسط این گونه آسیب میبینند سال به سال بیشتر میشود. بهطوریکه سال ۱۴۰۱ عدد ۳۲۰ هزار سگ گزیدگی در کشورمان ثبت شد. همین امر نگرانیهایی را درباره تاثیر این گونه بر گردشگری در عرصههای طبیعی یا طبیعت گردی ایجاد کرده است.
مهدی گوهری، راهنمای گردشگری در دو حوزه با چالش جمعیت سگهای بدون صاحب مواجه شده است؛ یکی از آنها به سفرهای انفرادی و گروهی دوچرخهسواری برمی گردد و دیگری تورهای طبیعت گردی که به عنوان راهنمای گردشگری در آن حضور دارد. او در این زمینه میگوید: «ما جاده خوبی به اسم تلو داشتیم که یکی از مناطق جذاب برای دوچرخه سواران بود، این مسیر اکنون به واسطه حضور سگها عملا بلااستفاده شده است.»
به گفته این راهنمای گردشگری نهتنها مسیر تلو بلکه بسیاری از مسیرهای حاشیه شهرها با افزایش جمعیت سگها برای دوچرخه سواران ناامن شده است. او توضیح میدهد: «در دوچرخه سواری طبیعی است که شما سرعتی بیش از پیادهروی دارید و همین موضوع سگها را به خود جلب میکند. از سوی دیگر حمله سگ باعث میشود سرعت دوچرخهسوار در مسیری که خاکی است بالا برود که احتمال زمین خوردن و آسیب دیدن را افزایش میدهد.
همین موضوع سبب شده تا دوچرخه سواران بسیاری از مسیرهایی را که قبلا استفاده میکردند، رها کنند.» او درباره چالش افزایش جمعیت سگها درباره تورهای طبیعت گردی میگوید: «همچنان که ما طرفداران سگها را داریم با جمع بزرگی مواجهیم که نسبت به سگها فوبیا دارند و میترسند.
همین موضوع دردسرهایی را در تور برای ما ایجاد کرده، در توقفگاهها مسافر میترسد سوار ماشین شود. در تور اخیر به ماسال گردشگر هراس داشت به واسطه سگها از کلبه اش بیرون بیاید، همین موضوع سبب میشد به عنوان تورلیدر، به جای آنکه حواسم را به مدیریت تور متمرکز کنم مراقب سگها و رفتارهای آنها باشم.» گوهری در تورها بارها تلاش کرده با گردشگران درباره عدم غذادهی دستی به سگها صحبت کند. او میافزاید: «زمانی که به شکل منطقی با افراد صحبت کنید به حرفشما گوش میدهند با این حال ما نیازمند قوانینی درباره این موضوع هستیم.»
علی رشیدی فر، راهنمای گردشگری در تورها بیشتر با چالش سگهای گله مواجه بوده است. او میگوید: «از آنجا که اقامت ما بیشتر در روستاهاست، با موضوع سگهای بدون صاحب مواجه نیستیم، ولی کسانی که کوه میروند یا با دوچرخه و موتور سفر و تفریح میروند با این موضوع به شدت درگیر شده اند.» او در عین حال از مشاهده جمعیت بزرگ سگها در جادهها خبر داده و میافزاید: «بارها در پمپ بنزین و استراحتگاههای مسیر با مقوله غذادهی دستی چه از سوی گردشگران تور یا سایر مسافران مواجه شده ایم که گفتگو در این زمینه با آنها بیفایده بوده است.»
در این باره که برای مدیریت سگهای بدون صاحب چه باید کرد بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد. چندی پیش در بیرجند همایشی درباره مدیریت سگها برگزار شد و گروهی از استادان دانشگاه و فعالان حقوق حیوانات در آن شرکت کردند. مجتبی طباطبایی یکی از این کارشناسان بود.
به گفته او تنها با افزایش رفاه سگها میتوان به کاهش جمعیت آنها امیدوار بود. او راه حل را هم در واکسیناسیون و عقیم سازی سگها دانست و گفت: برای تزریق واکسن هاری که به رایگان در اختیار مردم قرار میگیرد دولت بودجه سنگینی پرداخت میکند، با هزینه کردن روی واکسیناسیون و عقیم سازی سگها در واقع احتمال گزشها کاهش یافته و به این ترتیب بودجه مرتبط نیز قابل تامین است.
هزینهای که بابت گزیده شدن هر فرد توسط دولت پرداخته میشود، ۲۵۰ یورو به گفته روزبه بشر، رئیس بخش تحقیقات بیماری هاری انسیتو پاستور است. او در این همایش از ۱۸ میلیون یورو هزینه انجام شده توسط دولت برای حل این مشکل در یکسال صحبت کرد و گفت: ما با روند افزایش گزش مواجهیم که به چند دلیل برمی گردد؛ افزایش جمعیت و آگاهی مردم درباره تزریق واکسن و گرایش به غذا دادن به حیوانات و نزدیک شدن به آنها. بشر مسوول ابتلا به هاری ۹۹ درصد از موارد حیوان گزیدگی را سگها دانست و راه حل را در کنترل جمعیت و واکسیناسیون معرفی کرد. او افزود: برنامه واکسیناسیون به شکل موثر در ایران انجام نمیشود.
برخی کارشناسان البته معتقدند در شرایطی که کشور با چالشهای اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر گردش مالی فراوانی هم که پناهگاهها و... دارند، عقیم کردن و واکسیناسیون به راحتی نخواهد بود. به عنوان مثال در گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش منتشر کرد آمده است: «آنالیز پیمانکاری فعالیتهای کلینیکی نقاهتگاه سگهای بدون صاحب مرکز آرادکوه نشان میدهد تعداد سگهای بلاصاحب این مرکز که روزانه تغذیه میشوند با رشدی حدود ۱۰ برابری مواجه بوده.
به این ترتیب شهرداری تهران که تا سال ۹۹ سالانه ۱۰۰هزار کیلوگرم غذا برای تغذیه روزانه سگهای مرکز هزینه میکرده است، با افزایش ظرفیت مرکز در سال ۱۴۰۰ اقدام به تامین ۷۲۰هزار کیلوگرم غذا برای سگهای مرکز آرادکوه کرده است. این رخداد باعث شده هزینه تغذیه سگهای ولگرد تنها در مرکز آرادکوه از ۲۵۰میلیون تومان در سال به ۲میلیارد و ۳۰۰میلیون تومان در سال افزایش یابد. این در حالی است که بودجه سالانه تیمار حیات وحش در خطر انقراض در سراسر کشور در سال ۱۴۰۱ توسط سازمان حفاظت محیط زیست تنها یک میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان تعیین شده است!»
در حالی که بین کارشناسان درباره مدیریت سگهای بلاصاحب اختلاف نظر وجود دارد و در شبکههای اجتماعی بحثهای فراوانی بین آنها در گرفته است، طبیعتگردی در میدان عمل در حال دست و پنجه نرم کردن با این چالش است. همین موضوع سرعت تصمیم گیری در این زمینه را ضروری مینماید.