رسانههای تحت سیطرۀ اسرائیل مسئله را چنان بازنمایی کردهاند که گویی آنچه در فلسطین اشغالی اتفاق میافتد، تعارضی مانند دیگر تعارضهای معمول دنیاست.
پروپاگاندا و قتل خبرنگاران مستقل، دو ابزار اسرائیل در جنگ روایتهاست.رژیم اسرائیل پیش از آنکه در جنگهای فیزیکی پیروز شده باشد یا شکست بخورد، پیروز در جنگ روایت است. اسرائیل دزدِ داناست؛ دزدی که دهههاست در کنار غارت از خانه، تلاش داشته چراغ خانه را هم خاموش نگه دارد. دانایی این دزد را از همان ابتدا و در اقناع قدرتهای جهانی برای غصب زمینی میتوان دید.
فهم عرفی جهان این غصب و تجاوز را کاملاً نادیده میگیرد. در واقع افکار عمومی جهان به شیوهای شکل گرفته که چنین چیزی برایش مسئله نباشد. گویی از قدیم اسرائیلی بوده است و مزاحمانی به نام مردمان فلسطین در کنار اینها زندگی میکنند، بیآنکه حقی داشته باشند. اسرائیل چنان کرده که دزدِ خانه، صاحبخانه شناخته میشود.
در این رخداد، رسانههای جریان اصلی جهان مهمترین نقش را بازی کردهاند. ادبیات حاکم بر مسئلۀ فلسطین را لابیهای پرنفوذ صهیونیست، بهخصوص صهیونیستهای مسیحی ساختهاند. رهایی از این پروپاگاندا راحت نیست، چراکه رهایی از بازنمایی جریانهای اصلی رسانهای راحت نیست. رسانههای پرنفوذ جهان دهههاست مسئلۀ فلسطین را بهنحوی بازنمایی کردهاند که لابیهای صهیونیست میخواهند.
فقط کافیست به این نکته توجه کنیم که در بهترین حالت، بخشی از افکار عمومی گمان میکند که در این دههها در فلسطین اشغالی تعارضی میان دو گروه وجود دارد. در صورتی که مسئله فلسطین نه تعارض که طولانیترین تجاوز تاریخ است. این اتفاق مانند این میماند که کسی به خانۀ ما بیاید، خانه را از دست ما بگیرد، سپس از بیرون بگویند شما با غاصبان تعارض دارید.
رسانههای تحت سیطرۀ اسرائیل مسئله را چنان بازنمایی کردهاند که گویی آنچه در فلسطین اشغالی اتفاق میافتد، تعارضی مانند دیگر تعارضهای معمول دنیاست. این رسانهها هرگز به این مسئله اشاره نمیکنند که؛ مردمانی در حال زندگی بودند، گروهی با ادعاهای موهوم و پشتیبانی عینی و نظری قدرتهای بزرگ دنیا، خانههای این مردمان را از چنگشان درآوردند، آنها را کشتند و آواره کردند. امروز به تجاوزات پیشین هم رضایت نمیدهند و هر روز سهم بیشتری از آن سرزمین اشغالشده را طلب میکنند.
دولت اسرائیل در کنار سیطره بر رسانههای پرنفوذ، هالیوود و شبکههای اجتماعی، پروژه حذف فیزیکی روزنامهنگاران هم در دستور کار قرار دارد. رژیم اسرائیل در حمله سنگین پیشین در سال ۲۰۲۱ برای عدم اطلاعرسانی از آنچه در غزه اتفاق میافتاد، ساختمانی را که رسانههای آسوشیتدپرس و الجزیره در آن مستقر بودند، منفجر کرد.
بعدتر از آن با تکتیراندازی شیرین ابوعاقله، خبرنگار الجزایر را به قتل رساند. امروز و در دور جدید حملات اسرائیل به نوار غزه که اجماع جهانی را هم پیش از هر وقت دیگر دارد، تا به حال ۱۱ خبرنگار را در لبنان و فلسطین کشته است. اسرائیل با این اقدام هم روند اطلاعرسانی را متوقف میکند و هم در دل خبرنگاران مستقلی که میخواهند سبعیت این رژیم را نشان دهند، دلهره میاندازد.
آنان چنان هوشمند هستند که تنها به الان فکر نمیکنند. میدانند امروز به این بهانه که گروهی فلسطینی ضربه اول را زده است، اجماع جهانی و افکار عمومی را همراه خود دارند. آنان میخواهند که همیشه در جنگ روایتها پیروز باشند. همینطور که الان پیروز هستند. میبینیم که غالب افکار عمومی یک مسئله ۷۰ ساله را به یک حمله تقلیل میدهند. اینها نتیجه دههها پروپاگاندای اسرائیل از یک سو و حذف منتقدان و بایکوت خبری از سوی دیگر است.
رسانههای جدید هم اگرچه صدای مستقلان را بیشتر از قبل به گوش بقیه میرسانند، اما در نهایت سازوکار آنها چنان است که به نفع استیلای اسرائیل باشد. مثلا همین چند روز پیش دیدیم که اسرائیل چگونه با خبرجعلی سر بریده شدن نوزادان و انتشار آن در شبکههای اجتماعی در مقام مظلوم، مجوز افکار عمومی را برای حملههای وحشیانه گرفت.
شوربختانه خلاف جریان رسانهای اسرائیل که با سرمایه و نفوذ عظیم در همه جهان بیوقفه و در تمام اوقات مشغول کار است، جریانهای مقاومت رسانهای، تنها در مواقعی که غزه و مردمانش زیر بار شدیدترین حملات هستند، فعال میشوند. بیشتر آن هم جریانی احساسی هستند که تا صدها کودک کشته نشوند و فوجفوج آدم زیر آوار نماند هیچ کنشی ندارند و عمر آن کنش هم تا عوض شدن تیتر بعدی اخبار بیشتر دوام ندارد.
منبع:هم میهن