براساس اسناد تاریخی، تا قبل از حمله مغولان به شهرری، ساکنان تهران در زیر زمین خانه داشتند تا از گزند حمله غارتگران، یاغیان و راهزنان در امان بمانند.
براساس اسناد تاریخی، تا قبل از حمله مغولان به شهرری، ساکنان تهران در زیر زمین خانه داشتند تا از گزند حمله غارتگران، یاغیان و راهزنان در امان بمانند.
به گزارش همشهری آنلاین، بعد از حمله به این شهر، اهالی ری به تهران پناه میبرند و با کمک آنها و باقیمانده مصالح ساختمانی شهر بهتاراجرفته، خانهها روی زمین بنا و تا اواخر قرن نهم، خانههای زیرزمینی به فراموشی سپرده شدند.
مولانا جلالالدین بلخی هم در اشعارش به این خانهها اشاره کرده و خانههای زیرزمینی را به شهرری نسبت داده و تهران را یکی از روستای اطراف ری معرفی کرده است. یاقوت حَمَوی، جغرافینویس عربزبان ابتدای سده هفتم، میگوید: «تهران روستای بزرگی است که در زیر زمین بنا شده و هیچکس نمیتواند به خانه اهالی آن دسترسی پیدا کند، مگر آنکه خودِ اهالی بخواهند. در تهران باغها و بستانهای درهمتنیده بسیار هست که مانع تاخت و تاز ناگهانی مهاجمان میشود.»
همچنین زکریای قزوینی، جغرافیدان سده هفتم هجری، خانههای زیرزمینی تهران را به «سوراخ موش کور» تشبیه کرده که از طریق دهلیزهای تنگ و تاریک به یکدیگر راه داشتند.
داریوش شهبازی، محقق و تهرانپژوه، درباره این شهر زیرزمینی، اما تعبیر دیگری دارد و شکل و شمایل سکونتگاههای قدیمی تهرانیها را وابسته به شرایط اقلیمی و زمینشناسی میداند. شهبازی در این باره میگوید: «در تهران قدیم خانههایی به شکل زاغه وجود داشت که دستساز بود و با شیب ملایمی از سطح زمین ساخته میشد. مقنی ایرانی این دانش را داشت که با این شیب داخل زمین میرفت و بدون اینکه سازهای مانند پل، ستون یا دیواری باشد، بنایی میساخت برای نگهداری از گوسفندها و حیوانات اهلی در مقابل سرمای سخت.
ولی زاغهها با فضای کوچکی به اندازه ۲ـ ۳ مترمربع، قابل سکونت برای انسان نبودند. اگر یکدهم مساحت تهران دوره صفوی را در نظر بگیریم که در داخل حصار صفوی ۴میلیون متر مساحت داشت، اکنون باید فضای گستردهای در زیرزمین یافت میشد. این برخلاف باوری است که میگفتند در زیر تیمچه حاجبالدوله، شهرزیرزمینی وجود داشته است. به همین خاطر فضای محدود این بخش نمیتواند صحه بر این ادعا بگذارد.»
داریوش شهبازی تهران نخستین را با چالهای متعدد معرفی میکند: «همانطور که در نقشههای قدیمی تهران مشخص است، زمین تهران ناهموار و حفرهحفره یا تپهماهور بود. به همین خاطر در گذشته وقتی در افق و تراز زمین به تهران نگاه میکردند، خانه یا روستا دیده نمیشد و به همین خاطر تهرانیان را ساکنان خانههای زیرزمینی میخواندند. تهرانیها به ۲دلیل خانهها را در این چالهای طبیعی یا گودیها میساختند؛ آنها میتوانستند با نیروی ثقل زمین آب را هدایت کنند. همچنین باد یا سرمای سخت زمستان که از ترکیه و اروپا میآمد و از کردستان، همدان و بوئینزهرا وارد تهران میشد، بسیار کُشنده بود، خانهها در شیب و گودال در پناه طبیعت بود. برای مثال، چالحصار یکی از چالهای قدیمی تهران است که وقتی مسجد قدیم را تخریب و آن را پُر میکنند، فقط چند متر از عمق زمین بالاتر میآید. باغ چالی و چال سیلابی هم از دیگر چالهای تهران محسوب میشوند.»