زلزله مسئله دولتها و حاکمیت است و در تمام دنیا دولتها هستند که باید سرمایهگذاری کنند. البته فعال شدن بخش خصوصی کمک شایانی به آماده بودن کشورها میکند، اما تا دولتها پشت این کار نباشند و کمتوجهی کنند موضوع زلزله نیز به محاق میرود.
هم میهن نوشت: در حالی که فضای رسانهها تحت تاثیر رخدادهای خاورمیانه قرار دارد بحران مرگبار افغانستان به حاشیه رفته است.
همزمان با آغاز حمله حماس به اسرائیل، زلزلهای به قدرت ۳/۶ ریشتر در شمال غرب افغانستان رخ داد؛ حادثهای که تاکنون تلفات جانی بسیاری داشته است. اما این بلای طبیعی و قربانیان آن به دلیل استقرار حکومت طالبان و عدم به رسمیت شناختن این دولت توسط جامعه جهانی از سویی و جنگ آغازشده در خاورمیانه از سوی دیگر، کمتر در رأس اخبار بیناللملی قرار گرفتند و به حاشیه رفتند تا سهم آنها از کمکهای انساندوستانه بینالمللی بسیار اندک باشد؛ بنابراین تاکنون اعزام نیروهای امدادی و کمکهای مورد نیاز به این منطقه به شدت کمرنگ بوده است. این در حالی است که بعد از گذشت دو روز هنوز آمار دقیق تلفات این حادثه مشخص نیست؛ موضوعی که با توجه به کمبود امکانات لجستیکی و امدادی در این کشور دور از انتظار نبود.
۱۵ مهرماه زلزلهای با قدرت ۳/۶ در مقیاس ریشتر کشور افغانستان را درنوردید؛ زلزلهای که تعداد پسلرزههای آن در همان روز نخست ۳۶ مورد تخمین زده شد؛ عددی که با توجه به ضعف و نقصان شدید در زیرساختهای عمرانی و شهری در این کشور، خسارات جانی و مالی چشمگیر و تأسفباری نیز برجای گذاشت. اگرچه حکومت طالبان تعداد کشتهشدگان را تنها در استان هرات افغانستان حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر اعلام کرده است، اما «ملا جانان سایق» سخنگوی وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث، شمار تلفات زلزله در شهرستان «زنده جان» را ۴ هزار و ۵۰۰ کشته و زخمی اعلام کرده است. او گفت: «در پی این حادثه یکهزار و ۳۲۰ خانه نیز ویران شده است.»
در همین ارتباط ارشاد ملک، مسئول نهاد صندوق نجات کودکان در افغانستان (Save the Children) از نابودی بیش از ۹ هزار خانوار خبر داده و اعلام کرده است که کودکان هم بخشی از این ماجرا هستند. ملک تاکید کرده است: «کودکان آسیبپذیرترند. آنها... ضرورت عاجل به سرپناه غذا و همکاری دارند.» او اظهار نگرانی کرده است که آیا این کودکان به دلیل ویرانی ناشی از زلزله در آینده نزدیک به آب آشامیدنی غذا و آموزش دسترسی خواهند داشت یا خیر. موسی اشعری، رئیس مدیریت حوادث طبیعی ولایت هرات افغانستان نیز اعلام کرده است: «دهها روستا در ولسوالی (شهرستان) «زندهجان» بهطور کامل ویران شدهاند.» همچنین گفته شده است که برخی روستاها از جمله «کشکک»، «سیاهآب» و «سینجو» بهطور کامل تخریب شدهاند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که دوسوم قربانیان زلزله هرات را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
اگر چه برخی منابع خبری گزارش کردهاند که این مرگبارترین زمینلرزهای است که از سال ۱۹۹۸ تاکنون در افغانستان رخ داده است، اما اخبار مرتبط با این فاجعه انسانی زیر سایه وقوع جنگ میان حماس و اسرائیل که دقیقاً در همان روز رخ داد، گم شد. بیراه نیست اگر بگوییم هنوز از آمار دقیق تلفات ناشی از این زلزله خبری در دست نیست؛ موضوعی که علت آن را میتوان کمبود امکانات لجستیکی و امدادی افغانستان برای نجات زلزلهزدگان و فقدان زیرساختهای مناسب برای اطلاعرسانی از وضعیت مردم زلزلهزده در این کشور دانست. از طرف دیگر ناپایداری و خشت و گلی بودن بسیاری از ساختمانها بهویژه در مناطق روستایی این کشور شرایطی را بهگونهای شکل داده است که از همان روز اول مقامات این کشور نسبت به مرگ و میرهای بیشتر در مناطق روستایی هشدار دادند.
به هر روی عدم اطلاعرسانی دقیق و مناسب از وضعیت زلزلهزدگان از یک سو و جنگ در خاورمیانه از سوی دیگر باعث شده است که توجه جامعهجهانی و بهویژه رسانهها از زلزلهزدگان بداقبال افغانستان به سمت بحران جنگ در خاورمیانه متمرکز شود. شاید به دلیل همین کمتوجهی است که نمیتوان میزان کمکهای انساندوستانه برای کمک به این زلزلهزدگان را چندان قابلتوجه دانست. در این بین البته نمیتوان از نقش جایگاه ضعیف حکومت طالبان در جامعه جهانی نیز غافل شد.
اگر چه براساس تمامی اسناد حقوق بشری جهان حق کمک به زلزلهزدگان افغانستان فارغ از رویکرد و رفتار حکومت آن همچنان محفوظ است، اما به نظر میرسد آنچه در عمل رخ داده است، موضوعی دیگر است. این درحالیست که فقر شدید این کشور به لحاظ اقتصادی و زیرساختی اتفاقاً این حادثهدیدگان را به شدت نیازمند حمایتهای ضروری از سوی جامعهجهانی و بهویژه کشورهای ثروتمند میکند. کشورهای ثروتمندی که البته تعدادشان در میان کشورهای اسلامی کم نیست.
باید به این موضوع توجه کرد که آواربرداری با بیل و کلنگ به جای استفاده از ماشینآلات مناسب مکانیکی (آنچنانکه برخی از مطلعین عنوان میکنند) نمیتواند زمینه نجات زیرآوارماندگان را فراهم کند. همچنین بسنده کردن به ارسال پتو و مواد غذایی نیز تنها کمکی فوری به شرایط فعلی این کشور است و در آینده نمیتواند به بازسازی این کشور کمک کند. به هر روی در حال حاضر برخی کشورها به اظهار همدردی صرف کفایت کردهاند و برخی دیگر از کشورها از جمله ایران نیز کمکهای خود را به سمت این کشور گسیل کرده اند.
وحید سلیمی، رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلالاحمر از اعلام فراخوان رسمی این جمعیت برای جمعآوری کمکهای نقدی مردم و خیرین کشورمان به مردم زلزلهزده افغانستان خبر داده است. سیدرسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه ایران روز یکشنبه با اشاره به وضعیت دردناک مردم در مناطق زلزلهزده، از ورود تیمهای امدادی ایران به این کشور خبر داد.
روز گذشته نیز رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه گفت: «با دستور سرلشکر سلامی، فرمانده کل سپاه مبنی بر امدادرسانی به زلزلهزدگان افغانستانی، یگانهای امدادی و درمانی سپاه و بسیج آماده هستند تا در صورت درخواست مقامات کابل در چارچوب همکاریهای انساندوستانه و براساس آموزههای اسلامی به کمک مردم زلزلهزده و آسیبدیده از زلزله اخیر بشتابند.»
همچنین یعقوبعلی نظری، استاندار خراسان رضوی در رأس یک هیئت اقتصادی از استان خراسان رضوی به افغانستان و شهر کابل سفر کرده است.
او ضمن اعلام تسلیت به زلزلهزدگان افغانستان گفت: «غرض از این سفر ارتباطات تجاری و اقتصادی است که با هیئتی ۱۰۰ نفره در کابل حضور پیدا کردیم. البته پیرو ارتباطات، مبادلات و رفتوآمدهای قبلی این سفر صورت گرفته است. امیدواریم این سفر در تعاملات فیمابین بهویژه در بخش خصوصی با عوامل مشابه زمینه رونق ارتباطات تولیدی و تجاری فراهم شود و دو کشور همسایه بتوانند از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.»
او تاکید کرد: «بلافاصله پس از اطلاع از زلزله هرات در بخشهای مختلف امداد و نجات و درمانی اعلام آمادگی کردیم. هلالاحمر از یکشنبهشب گروههای اولیه را در شهرستان نزدیک به شهر هرات مستقر کرده است و از صبح روز دوشنبه نیز اعلام آمادگی شد. از طریق کنسول ما در هرات و از طریق سفارت برای امداد و درمان و سایر پشتیبانیها و امکانات مورد نیاز اعلام آمادگی کردهایم. از طریق هلال احمر و دستگاههای مسئول این اجازه را داریم که بلافاصله وارد کمکرسانی شویم البته با درخواست و مجوزی که کشور افغانستان صادر خواهد کرد.»
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد روز گذشته به احترام زلزلهزدگان هرات و قربانیان درگیری اسرائیل و حماس یک دقیقه سکوت کرد. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد با ابراز تسلیت به آسیبدیدگان زمینلرزه افغانستان گفت: «این سازمان در هماهنگی با کابل کمکهای اضطراری را برای زلزلهزدگان این کشور ارائه میکند.» ترکیه نیز از آمادگی این کشور برای هرنوع حمایت از زلزلهزدگان افغانستان خبر داده است. همچنین صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPE) اعلام کرده که درتلاش است از در دسترس بودن خدمات بهداشت و سلامت برای مادران باردار، مادران و نوزادان زلزلهزده اطمینان حاصل و تدارکاتی را برای حفظ سلامت زنان و دختران فراهم کند.
همچنین به گفته برخی منابع خبری آلمان اعلام کرده است که قصد دارد بدون به رسمیت شناختن طالبان، به زلزلهزدگان افغانستان کمک کند. کرهجنوبی نیز اعلام کرده است که این کشور یک میلیون دلار برای کمک به زلزلهزدگان افغانستان اختصاص داده است. همچنین گزارشها حکایت از آن دارد که ایالات متحده آمریکا به دنبال یافتن راههایی برای کمک به زلزلهزدگان است. وزیر امور خارجه این کشور همچنین از آمادگی برای اعزام تیمهای پزشکی به این منطقه خبر داده است.
جلیل عباسجیلانی، وزیر خارجه پاکستان نیز از آمادگی این کشور برای کمکهای امدادی و نجات زلزلهزدگان خبر داده است. همچنین عبیدالرحمن نظامانی، سفیر پاکستان در کابل گفته است که کشورش ارسال تیمهای جستوجو و نجات، دارو، مواد غذایی و سرپناه را برای زلزلهزدگان هرات در اولویت قرار میدهد. قاسم جومارتتوکایف، رئیسجمهور قزاقستان نیز از ارسال کمکهای بشردوستانه این کشور به افغانستان در آینده نزدیک خبر داد و افزود: «کمکهای بشردوستانه شامل غذا، چادر، دارو، پوشاک و سایر اقلام ضروری است و ارسال کالا به صورت هوایی و ریلی در آینده نزدیک انجام خواهد شد.» درباره وضعیت کنونی مناطق زلزلهزده در افغانستان نظر دو کارشناس را جویا شدیم.
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به اینکه افغانستان منطقهای زلزلهخیز است، به هممیهن گفت: «متاسفانه با توجه به شرایط افغانستان اطلاعات دقیقی از وضعیت زلزلهزدگان در دست نیست و طالبان در موقعیتی است که نمیتوان کمکهای مؤثری به آسیبدیدگان شود. به ویژه اینکه طبق اخبار اعلامی برخی از روستاها به دلیل نوع خانههایشان ۱۰۰ درصد تخریب شده است. اما این زلزله در فضایی اتفاق افتاد که اتفاقاتی در منطقه خاورمیانه رخ داد و در رأس اخبار قرار گرفت. تمام توجهات به مسائل غزه بود و به فاجعهای که در افغانستان صورت گرفته است، توجهی نشد. همچنین کمکهای بینالمللی نیز به دلیل حکومت کنونی و عدم شناخت از آن به افغانستان نمیرسد بنابراین نجاتیافتگان از زلزله در شرایط فجیعی هستند و مظلومترین آدمها هستند.»
او با بیان اینکه طالبان از نظر پزشکی و دارویی وضعیت خوبی ندارد، تاکید کرد: «وقتی تفکر دولتمردان طالبان این باشد که خواست خدا است به دنبال اینکه راهحل پیدا کنید، نخواهید رفت و زلزله فاجعه بزرگ برای هرات و اطراف آن است و کسی به آن توجهی ندارد.»
این کارشناس با اشاره به اینکه نباید مسائل سیاسی در مسائل بشری دخالت داده شود، تصریح کرد: «جای تاسف دارد که مسائل سیاسی بر مسائل انسانی، آنهم از این نوع حاکم شده است و این واقعیت تلخ وجود دارد. البته در زمان وقوع حوادث طبیعی در کنار کمک کشورها، سازمانهای امداد جهانی برای کمک در منطقه حادثهدیده حضور مییابند، اما به دلیل نبود امنیت کافی در افعانستان این سازمانها نتوانستند حضور یابند. با این وجود انتظار میرود که کشورهای همسایه کمک بیشتری داشته باشند هرچند که این بار دراین حادثه کشورهای غربی منفعل عمل کردهاند.»
مهدی زارع، عضو فرهنگستان علوم زلزلهشناسی درباره تاثیر زلزله افغانستان بر گسلهای فعال شرق ایران به هممیهن گفت: «در شرق منطقه خراسان گسلهای پهنه درونه و خواف وجود دارد و منطقه لرزهخیزی است. در شرق ایران و نزدیک مرز زلزلههای ۲۰ آبان ۵۸ کولی - بنیاباد و ۶ آذر ۵۸ کوریزان - خواف و ۲۰ اردیبهشت ۷۶ بیرجند - قائن رخ داده است. گسلهای فعالی نیز در منطقه بین تربتجام تا تربتحیدریه و سنگان وجود دارد.»
او افزود: «پهنه زندهجان که در آن زلزله آمده است تقریباً ۶۰ کیلومتر با گسلهای ایران فاصله دارد. در حقیقت احتمال آن بسیار کم است که به صورت شلیک جنبش یا دومینو این گسلها را تحریک کند و در چنین وضعی بلافاصله گسلها دچار گسیختگی شود و زلزله اتفاق بیفتد. شواهد کافی برای شلیک جنبش تاکنون وجود نداشته است. اما نمیتوان از این موضوع گذشت که به هر حال گسلهای آن منطقه بسیار فعال است. میشود انتظار داشت که در زلزلههایی با ریشترهای بالا، زلزله در افغانستان و ایران رخ دهد.»
زارع در پاسخ به این سوال که ایران باید آمادگی داشته باشد؟ گفت: «در شرق ایران – خراسان، کرمان و سیستان و بلوچستان – اگر با زلزلهای مانند بم مواجه شویم، بدترین حالت ممکن است، چراکه زلزله در بافت شهری رخ میدهد. در آن مناطق نقاط متمرکز جمعیتی داریم و خطرناک است. اگر کانون زلزلهها در شهرها باشد میتواند فاجعهبار باشد. در شرق ایران با پراکندگی زیاد و تمرکزهای خاص جمعیت روبهرو هستیم.»
این عضو فرهنگستان علوم زلزلهشناسی با اشاره به گسلهای مشهد، بیان کرد: «گسل مشهد و بینالود، نیشابور وجود دارد که دارای تمرکزهای جمعیتی هستند که میتوانند بسیار خطرناک باشند. این خطر نه به دلیل زلزله افغانستان بلکه به دلیل گسلهای فعال است و باید به شهرهایی که روی گسل واقع شدهاند، توجه خاصی داشت. بعد از زلزله اردکول قائن – سال ۷۶ - و بم - سال ۸۲ – توجهاتی به زلزله شد، اما به تدریج در بسیاری از جنبهها از آموزش گرفته تا توسعه زیرساختها و... خاموش شد و دچار کمتوجهی شده است. البته در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، ترکیه، الجزایر، مراکش، پاکستان روال اینگونه است که اگر اتفاق مهمی رخ دهد، به آن توجه میشود و پس از گذشت زمان موضوع در محاق رفته و به آن توجه کمی میشود.»
زارع تاکید کرد: «با توجه به خشکسالیای که در کشور ما وجود دارد، تمرکز جمعیتی جدیدی رخ داده است و در ۲۰ سال گذشته چیزی حدود ۲۵ میلیون جابهجایی جمعیتی در داخل سرزمینی را شاهدیم که ۱۷ میلیون از این جمعیت جابهجا شده و به شهرها و مراکز استانها آمدهاند که به ریسک کشور اضافه شده است. یعنی این ۱۶-۱۷ میلیون نفر ۲۰ سال پیش بار جمعیتی شهرهای خطرناک نبودند. یکی از دلایل آن هم مسائل خشکسالی، نبود آب و متروکهشدن روستاها بوده است؛ بنابراین امروز باید بسیار بیشتر از ۲۰ سال پیش به زلزله توجه کنیم در صورتی که برعکس شده و نسبت به این موضوع کمتوجهتر و بیملاحظهتر هستیم. زلزله مسئله دولتها و حاکمیت است و در تمام دنیا دولتها هستند که باید سرمایهگذاری کنند. البته فعال شدن بخش خصوصی کمک شایانی به آماده بودن کشورها میکند، اما تا دولتها پشت این کار نباشند و کمتوجهی کنند موضوع زلزله نیز به محاق میرود.»