اگر میخواهید خود را در دنیای پر از ابهام اخلاقی تبهکاران غرق کنید، جایی که خشونت و خیانت اتفاقاتی روزمره هستند، در اینجا مجموعههای تلویزیونی دیگری وجود دارند که ارزش تماشا دارند.
چندین دهه است که سریالهای گانگستری در میان بینندگان محبوبیت بالایی دارند و آثار کلاسیکی مانند تسخیرناپذیران، پدرخوانده و سوپرانوز برخی از محبوبترین و تحسین شده ترینها بوده اند. دلیل جذابیت ماندگار این آثار در توانایی آنها در به تصویر کشیدن داستانهای هیجانانگیز و بیپرده در مورد جنایت، درگیریهای قدرت، خیانت و جنبه تاریک بشریت نهفته است.
به گزارش روزیاتو، این داستانها اغلب شخصیتهای دارای پیچیدگیهای اخلاقی را معرفی میکنند که بینندگان چارهای جز تحسین یا درک آنها ندارند. در اصل، آنهایی که دنیای مخفی و ترسناک گانگسترها را بررسی میکنند، نه تنها جذاب هستند، بلکه علاقمندی مردم نسبت به آثار هنری که تاریکترین جنبه بشریت را مورد مطالعه قرار میدهند را نیز نشان میدهد.
برای مثال، Top Boy اگر چه یک سریال انگلیسی باشد، اما به لطف تمهای قابل درک و ملموسش، درام جنایی با نویسندگی عالی، و تصویر خشن و واقع گرایانه از زندگی در شرق لندن، جذابیت جهانی پیدا کرده است. بینندگان از طریق روایت خوش ساخت و شخصیتهای به خوبی بازی شده، به آن دنیای ترسناک و جنایت خیابانی منتقل میشوند، جایی که مبارزه برای بقا هرگز به پایان نمیرسد. این سریال جوایز زیادی را به خود اختصاص داده و دارای یک پایگاه طرفداران بسیار قابل توجه است. از زمان انتشار فصل پنجم آن در نتفلیکس در ماه سپتامبر، این سریال به موضوع اصلی صحبتها در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
بنابراین، اگر میخواهید خود را در دنیای پر از ابهام اخلاقی تبهکاران غرق کنید، جایی که خشونت و خیانت اتفاقاتی روزمره هستند، در اینجا مجموعههای تلویزیونی دیگری وجود دارند که ارزش تماشا دارند. در واقع در این مطلب میخواهیم شما را با ۱۵ مورد از بهترین سریالها در مورد گانگسترها و گروههای خلافکار آشنا کنیم.
اگر سریالی وجود داشته باشد که بعد از Top Boy باید حتماً ببینید، سریال پیکی بلایندرز است. اگر چه هر دو سریال فضای متفاوت و تفاوتهای واضحی دارند، اما هر دو سریالهای گانگستری بریتانیایی جذاب و خوش ساختی هستند. با این حال، در حالی که پیکی بلایندرز با تمهای قوی وفاداری خانوادگی سر و کار دارد، در تاپ بوی، وفاداری کالای کمیابی است، و در اصل هر فردی برای خودش کار میکند.
با این توصیفات، پیکی بلایندرز داستان خانواده خلافکار شلبی به رهبری توماس شلبی زیرک و جاه طلب را روایت میکند. این سریال رسیدن این خانواده به قدرت، درگیری با گروههای رقیب، دسیسههای سیاسی و درگیریهای شخصی در مورد هر شخصیت را بررسی میکند. درست مانند Top Boy، این سری هم ضدقهرمانهایی دارد که در شرایط عادی باید از آنها متنفر بود، با این حال، از آنجایی که داستان حول محور آنها میچرخد، تقریباً غیرممکن است که با آنها همزادپنداری نکرد یا حتی شیفته آنها نشد.
به نظر میرسد که سریالهای گانگستری انگلیسی با روایتهای جنایی زیبا و شخصیتهای مبهم اخلاقی خود، استعداد خوبی در جذب مخاطب دارند. با توجه به نقدهای مثبتی که پیرامون سریال دار و دستههای لندنی منتشر شده، این سریال هم از این قاعده مستثنی نیست. این مجموعه جنایی که توسط گرت ایوانز و مت فلانری در جریان قرنطینههای سال ۲۰۲۰ ساخته شده است، یک نگاه جذاب و تاریک دیگر به رقابت باندهای خلافکار در لندن معاصر را ارائه میدهد.
داستان با ترور قدرتمندترین خلافکار لندن، فین والاس و تصمیم پسرش برای پیدا کردن قاتلانش آغاز میشود. با این حال، او خیلی زود متوجه میشود که گروههای رقیب متعددی در پی مرگ پدرش برای کسب قدرت رقابت میکنند. این سریال جنایی اگر چه ممکن است به اندازه تاپ بوی واقع گرایانه نباشد، اما تجربهای آدرنالینی مملو از صحنههای خشن، کار خلاقانه با دوربین و خط داستانی منسجم را ارائه میدهد.
مک مافیا داستانی گیرا و تکان دهنده ارائه میدهد که بینندگان را به دنیای تاریک و تار جنایتهای بین المللی و ابهامات اخلاقی پیش روی شخصیتهای آن میبرد. این سریال بر اساس کتاب غیرداستانی McMafia: A Journey through the Global Criminal Underworld نوشته میشا گلنی ساخته شده است و داستان الکس گادمن را با بازی جیمز نورتون روایت میکند. الکس، پسر یک خانواده تبعیدی روسی با گذشتهای تبهکارانه است، که با موفقیت یک کسب و کار قانونی برای خود میسازد.
با این حال، ارتباطات خانوادهاش با مافیای روسی دوباره به سراغش میآیند و او مجبور میشود با میراث تبهکارانه خانوادهاش روبرو شود. در حالی که الکس به اعماق دنیای زیرزمینی تبهکاران میرود، این سریال رابطه او را با دیگر سندیکاهای تبهکاری قدرتمند از سراسر جهان را به نمایش میگذارد. در حالی که مک مافیا ممکن است یک درام جنایی دیگر به نظر برسد، اما تا حدی از اتفاقات واقعی الهام میگیرد.
در سریال پسران آشوب، چارلی هونام در نقش جکس تلر بازی میکند، یکی از اعضای یک باند بدنام موتور سیکلت سوار که بین وفاداری به باشگاه و آرزوی زندگی بهتر برای خانوادهاش گیر افتاده است. در طول سریال، جکس با هزاران چالش خارجی و داخلی روبرو میشود که اغلب باشگاه موتور سواریشان را درگیر خود کرده است، از جمله درگیریهای قدرت در داخل گروه، درگیری با باندهای رقیب و فرار از اجرای قانون که در تاپ بوی نیز دیده میشود.
پسران آشوب یک سریال خشن و تفکر برانگیز است که موضوعات وفاداری، برادری و پیامدهای خشونت را بررسی میکند. در حالی که ممکن است برخی سریالهای با موضوع موتورسواری را خسته کننده بدانند، Sons of Anarchy با نویسندگی بینقص، داستانپردازی واقع گرایانه و بازیهای احساسی ثابت میکند که اشتباه میکنند. این سریال که با یک موسیقی متن به یاد ماندنی و تیمی از بازیگران بااستعداد با استعداد پشتیبانی میشود، تبدیل به سریالی میشود که حتی پس از بالا رفتن تیتراژ پایانی نیز برای مدتی با شما میماند.
اگر از واقع گرایی خشن شرق لندن که در سریال تاپ بوی دیده میشود، لذت برده باشید، پس تریلر چهار قسمتی وثیقه که به جنبه تاریکتر دنیای زیرزمینی لندن میپردازد، توجه شما را به خود جلب خواهد کرد. ماجرا با مرگ مرموز یک پیک تحویل پیتزا شروع شده که باعث میشود کارآگاه کیپ به تحقیق درباره این پرونده بپردازد.
او در حالی که به بررسی پرونده قتل میپردازد، متوجه میشود که داستان عمیقتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. این تحقیقات او را به مناطق مختلف لندن میبرد و او را با سیاستهای نظامی، تجارت مواد مخدر و تجارت غیرقانونی سلاح مواجه میکند.
در حالی که کسانی هستند که احساس میکردند این سریال پر از پیچ و خمهای هیجانانگیز داستانی است، برخی دیگر میگفتند که سریال وثیقه در بسیاری از زمینهها کمبود داشت و آن را نسبتاً ناقص و کند میدانستند. این سریال اگرچه دنبالهای بر فیلم مشهور با بازی تام کروز نیست، اما به عنوان یک سریال درام سیاسی باکیفیت، بسیاری را جذب خود خواهد کرد.
عشق/نفرت میتواند تا حد زیادی نسخه ایرلندی تاپ بوی باشد، البته با المانهای منحصر به فرد خاص خودش. داستان این سریال همانند Top Boy حول شخصیتهای جوانی میچرخد که درگیر جنبههای مختلف جرایم سازمان یافته از جمله قاچاق مواد مخدر و اخاذی میشوند. این سریال داستان دو دوست دوران کودکی به نامهای دارن و تامی است که خود را در دنیای زیرزمینی تبهکاری دوبلین غرق میکنند. یکی دیگر از چهرههای اصلی این سازمان، نیج است، جوانی بیرحم و جاه طلب که برای حفظ کنترل خود بر تجارت مواد مخدر دوبلین از انجام هیچ جنایتی ابا ندارد. خیلی شبیه جیمی و دونشین در تاپ بوی به نظر میرسد، مگر نه؟
این سریال برداشتی جذاب و در عین حال تکان دهنده از دنیای تبهکاری در دوبلین و تقریباً به جذابیت سوپرانوز است. عشق/نفرت ترکیبی از طنز، تنش، خشونت و درام بوده و هر قسمت آن بهتر از قسمت قبلی است. این سریال علیرغم کیفیتی که دارد، همچنان یک سریال گنگستری کمتر شناخته شده باقی مانده است.
درام جنایی قدرت، حول محور سنت پاتریک میچرخد که با نام روح نیز شناخته میشود، کسی که زندگی دوگانهای به عنوان مالک یک کلوب شبانه و یک فروشنده قدرتمند مواد مخدر در شهر نیویورک دارد. این سریال در طول شش فصل خود به بررسی روابط این شخصیت با اطرافیانش و تلاشهای بیوقفه او برای مخفی نگه داشتن تجارت مواد مخدرش میپردازد، به خصوص از آنجلا والدس که مدام سرش را در کسب و کار شخصیت اصلی داستان میکند.
این سریال به شکل بینقصی عناصر تعلیق، جنایت و درام را با هم ترکیب میکند تا آن را به یک تریلر هیجانانگیز عالی تبدیل کند که مخاطبانش را دائماً روی صندلیهایشان نیمخیز نگه میدارد. از عمر هاردویک تا جوزف سیکورا، بازیگران نقشهای خود را به خوبی بازی کرده و به ماهیت خشن و پرتنش سریال افزوده اند. قدرت به قدری محبوب است که چهار اسپین آف دیگر را به وجود آورده است، اما این بدان معنا نیست که داستان آن گاهی اوقات غیر ممکن نیست.
سریال اسنوفال یا بارش برف در واقع ظهور کراک کوکائین در لس آنجلس و تاثیر آن بر این شهر را بررسی میکند. این سریال جنایی تحسین برانگیز داستان شخصیتهای مختلفی به نامهای فرانکلین سنت، تدی مک دونالد و گوستاو را دنبال میکند که هر کدام با انگیزههای شخصی، نقش مهمی در گسترش تجارت کوکائین در این شهر دارند. با پیشرفت داستان، به درگیریها و ابهامات اخلاقی که برخی از این شخصیتها در مواجهه با پیامدهای اعمال خود با آن مواجه میشوند، نیز پرداخته میشود.
این سریال با بازیگرهای خوب، نویسندگی، فیلمبرداری و بسیاری از جنبههای دیگر که بسیار واقعی و تاریک به نظر میرسند، بینندگان را از همان ابتدا مجذوب خود میکند. علیرغم بازیگران نسبتاً ناشناخته، بازیهای منحصربفرد و توسعه شخصیت عالی به واقع گرایی و ارزش سرگرمکنندگی سریال میافزاید. حضور جان سینگلتون در میان سازندگان این سریال تنها به جذابیت و کیفیت این سریال میافزاید.
برخلاف تاپ بوی، پیوندهای پایدار خونی و خانواده نقش بسیار قدرتمندی در سریال خویشاوند بازی میکند، سریالی درباره خانواده کینسِلا، یک خانواده ساختگی در دوبلین که در یک جنگ گانگستری گرفتار شده اند. داستان از آنجا آغاز میشود که مایکل که ریاست خانواده را بر عهده دارد تصمیم میگیرد از گذشته خود به عنوان یک گانگستر فاصله بگیرد. با این حال، زمانی که پسرش جیمی از زندان آزاد میشود، او دوباره جذب دنیای تبهکاری میشود.
آنها مانند بسیاری از گروههای گانگستری با مجموعهای از چالشها مانند رقابت با گروههای قدرتمندتر، کشمکشهای قدرت در داخل گروه، و تهدیدهای پلیسهای فاسد مواجه هستند. خویشاوند یک سریال جنایی بینقص ایرلندی با بازیهای منحصربفرد، به ویژه از چارلی کاکس است. این سریال حقیقتاً یک درام خوش ساخت با مقادیری ویرانگر از خشونت است در حالی که این خانواده درگیر قتل، مرگ و تجارت مواد مخدر میشود. اگر چه این سریال به شدت واقعی به نظر میرسد، اما داستان آن کاملاً ساختگی است.
وایر یا شنود تصویری جامع و واقع بینانه از جنبههای مختلف شهر بالتیمور، مریلند از جمله تجارت مواد مخدر، سیاست و سیستم آموزشی ارائه میدهد. داستان سریال عمدتاً حول یک کارتل مواد مخدر قدرتمند و دائماً موفق در مواجهه با پلیس و عزم راسخ کارآگاه جیمی برای به دام انداختن آن است. این سریال با روایت عالی، بازیگریهای خوب و شخصیتهای جالب فراوان، به خوبی شهرتی است که همه از آن شنیده ایم.
نورپردازی مرموز و مبهم، لوکیشنهای جذاب، موسیقی فراموش نشدنی و صحنههای پرتنش همگی با هم ترکیب شدهاند تا به تصویر تاریک سریال از زندگی شهری بیفزایند و آن را جذابتر کنند. در حالی که این سریال حقیقتاً جذاب و بینقص است، اما برای برخی از بینندگان، ممکن است بیش از حد خشن یا پیچیده باشد. با این وجود، وقتی از سریالهایی مانند بریکینگ بد و بازی تاج و تخت به عنوان بهترین سریال تاریخ یاد میشود، شنود نیز به درستی در کنار آنها قرار میگیرد.
تولید مشترک منحصربفردی از بریتانیا و ژاپن، جیری/حاجی داستان افسر پلیس متعهد و شرافتمند ژاپنی، کنزو را روایت میکند که به لندن فرستاده میشود تا برادر کوچکترش را که گمان میرود در قتل یکی از اعضای برجسته یاکوزا دست داشته است، پیدا کند. جستجوی کنزو او را به اعماق دنیای تبهکاری لندن میبرد و در آنجا با یک کارآگاه انگلیسی به نام سارا همکاری میکند. این سریال در طی هشت قسمت خود به بررسی تقابل فرهنگها و روشهای اجرای قانون در ژاپن و بریتانیا میپردازد که به آن حس منحصر به فردی میدهد و آن را به یک درام جنایی سرگرم کننده با دیدگاهی جهانی تبدیل میکند.
وقتی صحبت از سناریو هوشمندانه، بازیگری برجسته، فیلمبرداری نوآورانه و شخصیتپردازی پیچیده میشود، این سریال همه چیز را دارد. اجتناب از الگوهای قابل پیش بینی یا تکراری که بسیاری از سریالها را گرفتار میکند، در این سریال وجود ندارد که آن را به سریالی کاملاً غیر معمول تبدیل کرده است. بدون شک، جیری/حاجی یک چیز جدید و متفاوت است، اما متاسفانه این قابلیتها مانع از آن نشد که ادامه آن کنسل شود.
ملکه جنوب یک درام جنایی خشن و هیجانانگیز است که پیچیدگیهای قدرت، اخلاق و بقا در دنیای قاچاق مواد مخدر را بررسی میکند. داستان در مورد زندگی ترزا ماندوزا است که از یک زن فقیر ساکن مکزیک به یکی از قدرتمندترین اربابان مواد مخدر در جهان تبدیل میشود. این سریال در حین تمرکز بر روی رسیدن او به قدرت، به زندگی شخصی و فداکاریهایی که ترزا اغلب برای محافظت از خود و عزیزانش انجام میدهد نیز میپردازد.
داستان این ملکه کارتل، داستانی پر از پیچ وخم و تعلیق است و نمیتوانید بگویید که در ادامه داستان چه اتفاقی خواهد افتاد. داستان سریال به قدری هوشمندانه است که پیدا کردن ایراد در ملکه جنوب دشوار است، حتی در شرایطی که داستان آن گاهی به سمت ملودرام پیش میرود. طرفداران سریالهای جنایی درجه یک مانند بریکینگ بد و دره شاد احتمالاً این سریال را به همان اندازه جذاب و قوی خواهند یافت.
گومورا مملو از آن حال و هوای خشن و مستندگونهای است که طرفداران سریالهای درام جنایی همیشه در یک سریال گانگستری به دنبال آن هستند. اگر میخواهید خود را بخشی از یک سازمان تبهکار مرگبار حس کنید، بدون اینکه درگیر انجام کارهای هولناک آنها شوید، این سریل جنایی تنها راه فرار بینقص شما به چنین دنیای بیرحمی را بدون هیچ رستگاری فراهم میکند. این سریال روایت کشمکشهای قدرت داخلی، خشونت و خیانت است که اغلب دنیای زیرزمینی تبهکاری در ناپل را توصیف میکند.
داستان از آنجا آغاز میشود که سیرو جاه طلب و حیله گر، هر کاری میکند تا در میان مافیای خانوادگی کامورا، پلههای ترقی را طی کند. این سریال ایتالیایی از جمله سریالهایی است که با روایت بینقص و هوشمندانه، شخصیتهای جذاب و بسیار قابلیتهای دیگر مخاطب را جذب میکند و برای برخی، هیچ سریال جنایی دیگری به سطح جذابیت این سریال نمیرسد.
قبل از اینکه سریالهای گانگستری محبوبی مانند تاپ بوی و شنود ساخته شوند، دوران محبوبیت سوپرانوز بود که به عنوان بهترین سریال دوران خود شناخته میشد، سریالی که تحسین آن تا به امروز نیز ادامه دارد. این سریال بسیار تحسین شده همانند تاپ بوی به خاطر داستان عمیق، شخصیتهای جذاب و بررسی معماهای اخلاقی شناخته میشود. با این حال، با نشان دادن جنبه انسانی شخصیتهای حاضر در دنیای زیرزمینی تبهکاری و در عین حال پرداختن به مسائل عمیقتر روانی و اجتماعی، سوپرانوز کاری متفاوت انجام میدهد.
تونی سوپرانو ممکن است رئیس بیرحم یک گروه تبهکاری باشد، اما او نیز مانند هر فرد عادی دیگری با افسردگی و دیگر مشکلات سلامت روانی روبرو میشود. جیمز گاندولفینی نقش این شخصیت بحران زده را به شکلی بینقص بازی میکند و بازیگرانی مانند ادی فالکو، مایکل ایمپریولی، استیون ون زنت، لوریان براکو و دیگران که همگی در عمق روایت این اثر نقش دارند، بهترین بازیهایشان را در نقشهای فرعی سریال ارائه میکنند.
اوزارک در واقع این داستان را روایت میکند که وقتی با یک رهبر مرگبار کارتل مواد مخدر درگیر میشوید چه اتفاقی رخ میدهد. این داستان مارتی بیرد، مردی به ظاهر معمولی است که درگیر پولشویی برای یک کارتل مکزیکی شده است. وقتی معاملهای طبق نقشه پیش نمیرود و مقدار زیادی پول گم میشود، مارتی مجبور میشود برای ادامه پولشویی و بازپرداخت بدهی خود، خانوادهاش را به اوزارکس منتقل کند.
او در حین انجام این کار باید سعی کند خانوادهاش را نیز در امان نگه دارد. اوزارک به طور غیرقابل انکاری یک سریال معتاد کننده با انواع مختلفی از شخصیتهایی است که با پیشرفت داستان دستخوش تغییرات شخصیتی قابل توجهی میشوند. شخصیتهای سریال بدون شک ویژگی برجسته اوزارک هستند، حتی در شرایطی که برخی از این شخصیتها از داستان حذف میشوند. اگر عاشق شخصیتهای معمولی هستید که به یکباره یاغی میشوند، همان طور که در مورد شخصیت والتر وایت در سریال بریکینگ بد دیدیم، این سریال مطمئناً برای شما هم جذاب خواهد بود.