به نظر میرسد در دوران پارینه سنگی میانه، یعنی حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار سال پیش، این منطقه از نظر تأمین نیازهای غذایی گروههای جمعآورنده غذا و شکارورز دارای آمادگی کافی بود.
به گزارش ایسنا، صادق ملک شهمیرزادی ـ باستانشناسی که این کهناثر را یافته است، در مقالهای، جزئیات و محل این کشف را اینگونه تشریح کرده است: «سرزمین تهران از نظر جغرافیایی طبیعی و باستانشناسی به مثلثی اطلاق میشود که ضلع شمالی آن را بخشی از سلسله جبال البرز و دو ضلع دیگر آن را رودخانههای کرج و جاجرود تشکیل میدهند. شاخههای پایانی این دره در نقطهای واقع در حاشیه شمالی کویر مرکزی بههم میپیوندند و رأسهای مثلث را میسازند و کهنترین یافتههای باستانی این مثلث نیز از نزدیک رأس آن که «حوضه مسیله» نامیده شده، به دست آمده است.
جلگه وسیع و آبرفتی ورامین، که بخش وسیعی از این مثلث را تشکیل میدهد، خود مخروط افکنه رودخانه جاجرود است. در جنوب غربی این جلگه، شاخههای پایانی رودخانههای کرج و جاجرود و رودخانه دیگری که از غرب وارد منطقه میشود و «رودشور» نام دارد، بههم میپیوندند و از طریق «حوضه مسیله» وارد دریاچه نمک مسیله میشوند.
حوضه مسیله که در جنوب شهر تهران قرار گرفته، خود بخشی از کویر بزرگی است که قسمت اعظم غرب و شمال غربی فلات مرکزی ایران را تشکیل داده است. حوضه مسیله به صورت چهارضلعی نامنظمی است که بخش شمال شرقی کویر را اشغال کرده و به وسیله رشته کوههای دوازده امام و سیاه کوه از بقیه کویر جدا شده است و عمیقترین جای آن «دریای مسیله» یا «دریای نمک» نام دارد.
جهت جریان شاخههای رودخانههای جاجرود و کرج از شمال غربی به جنوب شرقی و در راستای گسلهای دوازده امام است. در جنوب شرقی دوازده امام، ارتفاعات سیاه کوه قرار دارد که از همه بلندیهای اطراف «دریای نمک» معروفتر است و بلندترین نقطه آن ۲۱۱۰ متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.
در دامنههای شمالی سیاه کوه، چشمۀ آبی به نام «چشمه شاه» وجود دارد که آب آن کم و تلخ، ولی قابل شرب است و دامداران از آن برای دامهای خود استفاده میکنند. در عصر صفوی آب این چشمه در مسیری به طول تقریبی ۸ کیلومتر از طریق ناودانهای سنگین زمینی به بنایی که «حرمسرا» نامیده میشد و نزدیک کاروانسراهای «قصر بهرام» و «عینالرشید» واقع شده است، هدایت میشد. در زمستانها قسمتهای بالایی سیاه کوه به دلیل ارتفاع قابل توجه آن از برف پوشیده میشود و ذوب برفها سبب جمع شدن آب در چالههای کوه تا ماههای دوم و سوم بهار میشود. دامداران مجاز امروزی از این آبها برای احشام خود استفاده میکنند.
به این ترتیب منطقه مورد بحث از نظر جغرافیایی طبیعی به گونهای است که در فصل بهار پیش از فصول دیگر سال شرایط زیستمحیطی مناسبی دارد. امروزه سازمان محیط زیست کشور این منطقه را حفاظتشده اعلام کرده و به صورت پارک ملی درآورده است، در نتیجه دامداران دیگر مانند گذشته بیرویه رمههای خود را برای چرا به آن وارد نمیکنند و انواع حیوانات سمدار و گربهسانان آزادانه در آن به سر میبرند. پوشش گیاهی این منطقه نیز به دلیل حفاظت آن بیشتر شده است و در فصل بهار، علفزارهای پراکنده در آن فراوان میشود. به نظر میرسد در دوران پارینهسنگی میانه، یعنی حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار سال پیش، این منطقه از نظر تأمین نیازهای غذایی گروههای جمعآورنده غذا و شکارورز دارای آمادگی کافی بود.
در همین منطقه بود که کهنترین اثر تاریخی منسوب به تهران کشف شد. در آبانماه سال ۱۳۷۲ که برای بازبینی بخشی از مسیر جاده ابریشم این منطقه بازدید شد یک دستافزار سنگی به دست آمد، که از نوع رندههای سنگی مشخصۀ نوع «موسترین» بود و قدمت آن حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار سال پیش تخمین زده شد. این رنده از تراشه ضخیم سنگ «ریولیت» ساخته شده و طول آن ۱۲.۳، عرض آن ۸.۲ و ضخامت آن ۴ سانتیمتر و وزن آن ۳۰۰ گرم است.
این رنده سنگی در حوضه مسیله و در حوالی محلی که رشته کوه دوازده امام به سیاه کوه نزدیک میشود، پیدا شده است. در یک لبه این رنده هنوز آثار روتوش قدیمی قابل مشاهده است و به نظر میرسد پس از آنکه این لبه تیزی خود را در نتیجه استفاده زیاد از دست داده، لبه دیگر آن را برای ایجاد لبهای تیز با روتوشهای اولیه پیراستهاند تا بعداً با ایجاد روتوشهای نهایی از آن رنده جدیدی بسازند، ولی از آنجا که قسمت زیر روتوشهای اولیه کمی تو رفته و فاقد استحکام لازم بوده و دیگر امکان استفاده مجدد نداشته آن را به صورتی که یافته شده است رها کردهاند.
پیش از پیدا شدن این اثر در سال ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۴ شمسی) آقای «ریبن» گزارش داده بود که در حوالی تهران نمونهای از دستافزار سنگی نوع موسترین یافته است که اولاً محل دقیق آن معلوم و مشخص نیست و ثانیاً دلیل انتساب آن به دوران پارینهسنگی میانه نیز ارائه نشده است.
اکنون با پیدا شدن این رنده سنگی مشخصۀ دوره پارینه سنگی میانه در سرزمین تهران در حوضه مسیله در منطقهای واقع در حوالی رشته کوه دوازده امام به سیاه کوه از یک طرف و دریای نمک یا مسیله از طرف دیگر میتوان با اطمینان بیشتری اظهار کرد این منطقه در این دوره، یعنی در حدود ۵۰ هزار سال پیش خالی از سکنه نبوده است. با بررسی گمانههای بیشتر و منظم و پیگیری باستانشناسی در منطقهای که میتوان آن را «سرزمین تهران» نامید، پیوند کانونهای تمدنی و استمرار ادوار متفاوت فرهنگی از آن زمان تاکنون قابل مطالعه و بررسی است.»
روانشاد صادق ملک شهمیرزادی که این گزارش او در کتاب «رویدادها و یادمانهای تاریخی تهران» منتشر شده، گفته است: «این رنده سنگی برای حفاظت و نگهداری طی یک صورت جلسه رسمی که در ۲۰ اردیبهشتماه سال ۱۳۷۳ شمسی تنظیم شد رسما به سازمان وقت میراث فرهنگی تحویل شد.» این اثر اکنون در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
در تقسیمات کشور، محلی که این دستافزار از آن کشف شده، درحال حاضر حوزه تهران محسوب نمیشود و در محدوده کنونی استان سمنان است، اما در گذشته عنوان «سرزمین تهران» را داشته و از این دستافزار نیز به عنوان کهنترین اثر تهران یاد میشود.
افزون بر این، سابقه تمدنی تهران به دنبال کشف گورستان عصر آهن در تپه قیطریه به حدود سههزار سال پیش میرسد. در سالهای واپسین نیز، کشف اسکلت بانوی هفتهزار ساله در خیابان مولوی پیشینه تهران را عقبتر بُرده است.