bato-adv

بانک مرکزی را تعطیل کنید!

بانک مرکزی را تعطیل کنید!

نامزد پیشتاز انتخابات ریاست‌جمهوری آرژانتین که در ماه‌های اخیر به واسطه ایده‌ها و سخنرانی‌های پرشورش مورد توجه قرار گرفته است؛ استدلال می‌کند که این کشور نیازی به بانک مرکزی ندارد.

تاریخ انتشار: ۰۸:۲۶ - ۱۲ مهر ۱۴۰۲

دنیای اقتصاد نوشت: سخنرانی‌های پرشور نامزد پیشتاز ریاست‌جمهوری آرژانتین چند ماهی است که اخبار مربوط به این کشور را به تسخیر درآورده است. خاویر مایلی که احتمالا تا کمتر از ۲۰ روز دیگر پیروز انتخابات می‌شود، در سخنرانی‌های پیشین خود از ایده حذف بانک مرکزی آرژانتین و دلاریزه کردن دفاع کرده است. نشریه اکونومیست یکی از سخنرانی‌های مبسوط او را ترجمه و منتشر کرده است.

خاویر میلی، نامزد پیشتاز انتخابات ریاست‌جمهوری آرژانتین که در ماه‌های اخیر به واسطه ایده‌ها و سخنرانی‌های پرشورش مورد توجه قرار گرفته است، استدلال می‌کند که این کشور نیازی به بانک مرکزی ندارد و در صورت پیروزی، اقتصاد آرژانتین را دلاریزه خواهد کرد. او استدلال می‌کند که بانک مرکزی آرژانتین از روز تاسیس نهادی ضد شکوفایی اقتصادی و رفاه شهروندان این کشور بوده است و امروزه نیز کسی جز سیاستمداران فاسد و منتفعان این بانک از آن دفاع نمی‌کند. در عوض برخی دیگر از همفکران میلی به او هشدار می‌دهند که این کار عواقب زیادی دارد و با اهداف اعلامی او در تضاد است. نشریه اکونومیست با انتشار یکی از سخنرانی‌های او به زبان انگلیسی، خلاصه‌‎ای کامل از دیدگاه‌های او درباره آینده بانک مرکزی آرژانتین و پول ملی این کشور یعنی پزو را در اختیار مخاطبان قرار داده است. انتخابات آرژانتین ۲۲ اکتبر سال جاری برگزار می‌شود.

بانک مرکزی از کجا آمد؟

در سال ۱۹۳۵ بانک مرکزی جمهوری آرژانتین (که بیشتر با مخفف اسپانیایی‌زبان آن، BCRA شناخته می‌شود) ایجاد شد. این شروع یکی از بزرگ‌ترین کلاهبرداری‌های تاریخ کشور ما بود. در سال‌های پس از تاسیس BCR، تورم سالانه دورقمی شد و با تشدید بازتوزیع درآمد، قدرت خرید کارگران را کاهش داد. پزو که پیش‌تر یکی از قوی‌ترین ارز‌های جهان بود، افت مفتضحانه خود را آغاز کرد و پایه‌های ظهور پرونیسم (ایده پوپولیستی منسوب به خوان پرون، رئیس‌جمهور سابق آرژانتین) را پی‌ریزی کرد. در سال ۱۹۴۶ دولت نظامی آرژانتین بانک مرکزی را به طور کامل ملی کرد. در دهه‌های بعد، آرژانتین برای سه دوره متحمل تورم شدید شد که میانگین آن به ۲۵۰ درصد در سال می‌رسید؛ در این دوران ارز‌های متعددی آمدند که به واسطه آشوب پولی نابود شدند. پول سالم در کشور ما، بار دیگر در آن دوران سر بر آورد که در سال ۱۹۹۱ یک رژیم ارزی جدید را در دستور کار گرفت که پزو را به دلار میخکوب می‌کرد. در آن دوران به‌یکباره ما از بالاترین نرخ تورم در جهان به پایین سطح آن رسیدیم.

عاشقان تورم

با‌ این‌حال، سیاستمداران آرژانتینی ایده «سیاست بدون پول بدون پشتوانه» را دوست نداشتند، به همین خاطر رژیم ارزی معروف را برچیدند و اقتصاد را در بدترین رکود خود از سال ۱۹۳۰ فرو بردند. با به‌کارگیری دوباره ترفند‌های پولی قدیمی، تورم بار دیگر سربرآورد. زمانی که مائوریسیو ماکری در سال ۲۰۱۵ رئیس‌جمهور شد، نرخ تورم از ۳۰ درصد گذشت. وضعیت امروز بسیار بدتر است؛ تورم ماهانه دورقمی داریم و بر اساس برآوردها، سال را با نرخ تورم نزدیک به ۱۸۰ درصد به پایان خواهیم رساند. اگر مازاد پولی ناشی از محدودیت‌های ارز خارجی آرژانتین و بدهی‌های مالی بانک مرکزی را به این ترکیب اضافه کنیم، مشخص می‌شود که در آستانه یک دوره تورمی دیگر قرار داریم. بنابراین، سوال دیگر این نیست که «آیا باید اقتصاد را دلاریزه کنیم؟» بلکه سوال این است که «چرا باید پزو را نگه داریم؟» من مدافعان پزو را به چالش می‌کشم. همان‌طور که ولادیمیر لنین تقریبا یک قرن پیش گفته است، برای تضعیف پایه‌های یک جامعه سرمایه‌داری هیچ راهی مطمئن‌تر از به اندازه نابود کردن پول وجود ندارد. این دقیقا همان کاری است که سیاستمداران در آرژانتین انجام داده‌اند.

سه نکته درباره بانک مرکزی

ما باید مسائل دیگری را در نظر بگیریم. اولی اخلاقی است. اگر برای خرید کالا اسکناس‌های تقلبی چاپ کنیم مرتکب جرم شده‌ایم. پس چرا به بانک مرکزی اجازه می‌دهیم پزو جعل کند؟ پاسخ این است:، زیرا دولت انحصار قدرت را در اختیار دارد، پزو را به عنوان پول قانونی تحمیل کرده است. به عبارت دیگر، اگر یک سیاستمدار دزدی کند اشکالی ندارد، اما اگر یک شهروند عادی دزدی کند مجرم است. آنچه بانک مرکزی به دستور سیاستمداران انجام داده است دزدی است. این نه‌تن‌ها آرژانتین را به زوال اقتصادی محکوم می‌کند، بلکه از نظر اخلاقی نیز اشتباه است. موضوع دوم یک ملاحظه نظری است.
"درآمد دلاری" برای کسانی که می‌خواهند میلیاردر شوند.

هیچ‌کس پول خود را به زندگی پس از مرگ نمی‌برد. پول یک کالای مبادله غیرمستقیم است که به مصرف در طول زمان اجازه جابه‌جایی می‌دهد؛ یعنی می‌توان به وسیله پول مصرف امروز را به فردا یا پس‌فردا موکول کرد. مسیر این مخارج به نوبه خود توسط ترجیحات، مواهب و فناوری - پارامتر‌های اساسی اقتصاد که تصمیمات کارگزاران را تعیین می‌کند - تعیین می‌شود. وقتی این شرایط در نظر گرفته شود، تقاضای واقعی پول در واقع یک تقاضای مشتق‌شده از شرایط مذکور خواهد بود و بنابراین بانک مرکزی با تعیین مقدار اسمی پول، تنها می‌تواند مقادیر اسمی اقتصاد (یعنی سطح قیمت) را تعیین کند.

علاوه بر این، نه چیزی به نام سیاست پولی بهینه وجود دارد و نه راهی برای طراحی آن با اطلاعات موجود می‌توان یافت. بنابراین، هر اقدامی از سوی بانک مرکزی همیشه مضر خواهد بود. ارزش یک بطری شراب در جامعه‌ای که در آن کسی الکل مصرف نمی‌کند چقدر است؟ همین سوال را می‌توان درباره پزو پرسید. هر اقدامی که بانک مرکزی انجام دهد، سطح قیمت‌ها را از کنترل خارج می‌کند. سوم، مشکل ورشکستگی بانک مرکزی است؛ خالص ذخایر بین‌المللی آن منفی است و بدهی مالی آن به سیستم بانکی آنقدر زیاد است که پایه پولی را سه برابر کرده است.

من همراه با مشاورانم در حال بررسی چندین راه ممکن برای حل این مشکل هستم و پیشنهاد‌هایی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری بین‌المللی دریافت کرده‌ایم که می‌تواند در دوره گذار به ما کمک کند. باید روشن شود که بدهی بانک مرکزی، بدهی واقعی خزانه‌داری آرژانتین است، یعنی بی‌ارزش نیست. در غیر این صورت، خطر افتادن به یک مارپیچ ابرتورمی دیگر را داریم. نرخ تورم ضمنی تحت سناریوی دلاریزه شدن اقتصاد بسیار کمتر از نرخ تورم برآوردشده در برنامه‌های تثبیت جایگزین است. راه‌حل ما راهی برای قیمت‌های پایدارتر و احتمال موفقیت بالاتر را ارائه می‌دهد.

آن‌ها منتفع‌اند

با توجه به این مسائل و تاریخ آرژانتین، این سوال مطرح می‌شود که «چرا نباید بانک مرکزی را ببندیم؟» و اینجاست که سیاست وارد می‌شود. در ۲۰ سال گذشته، سیاستمداران آرژانتینی و دست‌نشانده‌هایشان که از وضعیت موجود سود می‌برند، از طریق مالیات تورمی، میلیارد‌ها دلار از جیب آرژانتینی‌های سخت‌کوش دزدیده‌اند. در دولت فعلی این رقم به ۹۰ میلیارد دلار می‌رسد. ما تخمین می‌زنیم که تنها در سال گذشته، سیاستمداران بیش از ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را با کاهش ارزش پزو سرقت کرده‌اند.

حذف بانک مرکزی ضروری است و با پزو، هیچ آینده‌ای برای آرژانتین وجود ندارد. سیاستمداران فاسد، بازرگانان سوءاستفاده‌گر، رهبران اتحادیه‌هایی که به کارگران خیانت می‌کنند، روزنامه‌نگاران معتاد به تبلیغات دولتی و مقالات پولی، و شبه‌روشنفکرانی که از این طرح پانزی تحت حمایت دولت طرفداری می‌کنند، از وضعیت ظالمانه موجود دفاع می‌کنند. از سوی دیگر، آرژانتینی‌های سخت‌کوشی را داریم که برخی از آن‌ها چنان در فقر زندگی می‌کنند که با وجود کار بیشتر و بیشتر نمی‌توانند غذا بخورند، در‌حالی‌که برخی دیگر می‌بینند فرزندانشان به دلیل کمبود فرصت، کشور را ترک می‌کنند. شما می‌دانید که در این نبرد حماسی من کجا ایستاده‌ام.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین