جمهوری اسلامی نوشت: تا زمانی که به انتقاد کنندگان و معترضین به روشهای نادرست حکمرانی انگ ضدیت با نظام و اسلام و انقلاب زده میشود، وحدت در داخل تحقق نمییابد و در چنین وضعیتی ندای وحدت امت اسلامی مخاطبی نخواهد داشت.
جمهوری اسلامی نوشت: اقدامات راهبردی مرتبط با تقویت وحدت اسلامی، یک نیاز ضروری برای تمام مسلمانان جهان است و نظام جمهوری اسلامی هر ساله برای انجام این فریضه تلاش میکند، ولی سؤال بسیار مهمی که مطرح است اینست که چرا این هدف مهم تحقق پیدا نمیکند و جهان اسلام همواره دچار اختلاف و تشتت است؟
اگر بخواهیم با این ماجرا شفافتر برخورد کنیم، باید سؤال را در گستره وسیعتری مطرح کنیم به ویژه در مورد ایران که چند دهه است خود را منادی وحدت معرفی میکند و گامهائی هم در این مسیر برداشته است. گستره وسیعتر اینست که جمهوری اسلامی ایران که منادی وحدت است چرا در داخل خود، وحدت ندارد؟
مطرح کردن این سؤال از نظر کسانی که بر مسند قدرت تکیه زدهاند، جایز نیست. آنها میگویند در جمهوری اسلامی وحدت برقرار است و اگر افرادی با دولت و حاکمیت زاویه دارند، مشکل از خودشان است!
سخن طرف دیگر اینست که همیشه اصحاب قدرت، خودشان را اصل و محور میپندارند و انتظار دارند دیگران تابع محض آنها باشند. این شیوه حکمرانی، باعث تضییع حقوق میشود، آزادی به محاق میرود و جامعه از رشد و بالندگی باز میماند.
هرچند قضاوت کردن درباره جزئیات این ادعاها و آنچه طرفین میگویند به مجال بیشتری نیاز دارد، ولی اجمالاً میتوان این واقعیت را پذیرفت که در اثر اختلافات موجود در عرصه حکمرانی، بسیاری از نیروهای باتجربه، کاردان و کارآمد از عرصه خدمت به کشور کنار زده شدهاند و همین امر موجب پیدایش اختلال در پیشرفت شده و مشکلات زیادی در حوزه اقتصاد و معیشت، اخلاق و حقوق شهروندی برای مردم به وجود آمده است. اینها موانع مهمی در راه وحدت هستند.
این واقعیتها را نمیتوان نادیده گرفت و قبل از ایجاد وحدت در داخل ایران، انتظار داشت جهان اسلام ما را منادی وحدت بداند و با شعارها و نصایح و توصیههای ما وحدت امت اسلامی محقق شود. ندای وحدت امت اسلامی فقط هنگامی در قلبهای آحاد مسلمین نفوذ خواهد کرد که منادیان وحدت، خودشان به آنچه میگویند عمل میکنند.
اینکه گفته شود عدهای در داخل نمیخواهند وحدت برقرار شود، قطعاً درباره بعضی عناصر وابسته واقعیت دارد، ولی این تمام واقعیت نیست. واقعیت بزرگتر اینست که بسیاری از خادمان دلسوز کشور و ملت با تنگ نظریهائی مواجه هستند که عرصه را بر آنها تنگ میکند و اجازه ابراز وجود برای نقد عملکردها و تصحیح روشها نمیدهند.
مهمتر اینکه عدهای که خود را اسلام مجسم و مظهر انقلاب میدانند و هرکس که در برابر آنها اظهار وجود کند را خارج از اسلام و مخالف انقلاب معرفی میکنند، هر روز عده زیادی را از قطار خدمت به کشور و ملت پیاده میکنند و راه را بر پیشرفت کشور میبندند.
تا زمانی که این واقعیتها نادیده گرفته میشوند و به انتقاد کنندگان و معترضین به روشهای نادرست حکمرانی انگ ضدیت با نظام و اسلام و انقلاب زده میشود، وحدت در داخل تحقق نمییابد و در چنین وضعیتی ندای وحدت امت اسلامی مخاطبی نخواهد داشت.