پسر جوانی که زنان و مردان میانسال را قربانی نقشه پلید خود میکرد به دست قانون افتاد.
اعتماد نوشت: هفته گذشته؛ اوایل مهر ماه جاری جلسه رسیدگی به اتهامات پسری جوان در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. متهم ۲۲ ساله طی نقشهای خاص در فضای مجازی، پارکها و سفرهخانهها مردان و زنان میانسال را شناسایی و با خوراندن نوشیدنیهای مسموم آنها را بیهوش و اموالشان را سرقت میکرده است.
تیر ماه سال جاری در پی شکایت مردی میانسال مبنی بر اینکه مدتی قبل در پارک با یک پسر جوان آشنا شده و او را به خانهاش دعوت کرده، اما پسر جوان پس از خوراندن نوشیدنی او را بیهوش و اموالش را دزدیده؛ پروندهای تشکیل میشود. پس از تشکیل این پرونده تعداد شاکیان افزایش مییابد. ماموران پلیس با توجه به شیوه سرقتهای متهم، فرضیه سریالی بودن سرقتها را مطرح میکنند. در ادامه با اظهارات شاکیان، ماموران پلیس متوجه میشوند؛ متهم با گرفتن فیلمهای مستهجن از قربانیان اخاذی هم میکرده. مدتی بعد وقتی شمار شکایتها به ۲۰ فقره میرسد و شاکیان مشخصات متهم را در اختیار پلیس قرار میدهند، او شناسایی و دستگیر میشود. متهم پس از دستگیری به جرایم خود اعتراف میکند.
«اعتماد» در همین راستا به جزییات روز دادگاه پرداخته است. در ابتدای دادگاه شاکیان خواستار اشد مجازات برای متهم شدند و هر کدام از اتفاقی که برایشان افتاده توضیحاتی را ارایه کردند.
شاکی اول (مردی جوان): فروردین امسال یک فرد ناشناس برایم پیام ارسال کرد. در آن پیام نوشته شده بود: «جان عمویت در خطر است.» متهم قبل از این پیام، با عمویم آشنا شده و به خانه او رفته بود. متهم در خانه عمویم او را بیهوش میکند و از او فیلمهای غیراخلاقی میگیرد. او غیر از عمویم از من هم اخاذی کرده است.
شاکی دوم (مردی حدودا ۷۵ ساله): چند ماه پیش در پارک دانشجو نشسته بودم که پسری جوان به سمتم آمد و کنارم نشست. حدود یکی، دو ساعت با هم حرف زدیم و او موفق شد اعتماد مرا جلب کند. وقتی میخواستم به خانه برگردم به او تعارف کردم و متهم هم پذیرفت. به خانه که رسیدیم، میخواستم برایش شربت درست کنم که او از من خواست خودش شربت درست کند. شربت را که خوردم بیهوش شدم. صبح روز بعد به هوش آمدم و متوجه شدم برخی اموال و پولهای نقدی که در خانه داشتم، سرقت شده بود.
شاکی سوم (زنی ۷۰ ساله): در پارک نزدیک خانهمان قدم میزدم که متهم سراغم آمد و گفت اگر اجازه میدهید با هم قدم بزنیم. من هم که فکر کردم جوان موجهی است، پذیرفتم. دو ساعتی با هم قدم زدیم و صحبت کردیم. موقع برگشت، چون ماشین نداشت او را به خانهاش رساندم. مقابل خانه بابت اینکه او را رسانده بودم از من خواست تا چند دقیقهای به خانهاش بروم و مهمانش باشم. وقتی به خانهاش رفتم چای آورد. چای را که خوردم بیهوش شدم. چند ساعت بعد به هوش آمدم و دیدم داخل ماشینم هستم. متهم دستبند و گردنبند طلای مرا سرقت کرده بود. او چند روز بعد با من تماس گرفت و گفت باید مبلغی به او بدهم تا فیلمهایی که از من گرفته را پخش نکند.
شاکی چهارم (مردی ۷۰ ساله): اواسط خرداد ماه جاری همسرم مسافرت رفته بود. یک روز صبح برای خرید به سوپرمارکت رفتم. در مسیر با متهم آشنا شدم. او خودش را دانشجو معرفی کرد. ظاهرش به قدری ساده بود که حرفهایش را باور کردم. به من گفت از شهرستان به تهران آمدم و دنبال نان حلال هستم. به او گفتم در یکی از شهرستانها در حال ساخت و ساز هستم و میتوانم برایش کار پیدا کنم. سپس او را برای صبحانه به خانه دعوت کردم. نمیدانم متهم در چای من چه چیزی ریخت که بیهوش شدم. در مدتی که بیهوش شده بودم، همسرم با من چندین بار تماس گرفت، اما، چون تماسهایش بیجواب مانده بود از دخترمان خواست تا به خانه بیاید و جویای حالم شود. بیش از ۲۰ ساعت بیهوش و سه روز در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری بودم، چون دیابت دارم نزدیک بود جانم را از دست بدهم. وقتی از بیمارستان مرخص و به خانه برگشتم، متوجه شدم متهم طلاهای همسرم، ظروف گرانبها، پول نقد و کارت بانکم را سرقت کرده است. او از حسابم ۸ میلیون تومان برداشت کرده بود. متهم حتی لوازم ماشین یکی از همسایههایمان که داخل پارکینگ بود را دزدید.
سایر شکات: با تعریف همین سناریو برای متهم تقاضای اشد مجازات کردند.
وقتی متهم مقابل قضات ایستاد، ادعا کرد؛ مبالغی که دزدیده کمتر از آنچه شاکیان مدعی شدند، است. او در ادامه در دفاع از خود گفت: «من هیچ کدام از شاکیها را آزار ندادم. فقط برای اینکه بعدا از من شکایت نکنند از آنها فیلم غیراخلاقی گرفتم. من فقط سرقت چند کارت عابر بانک را قبول دارم و مبالغ سرقتی در حدی نیست که شاکیها عنوان کردند.»
متهم در مورد جزییات ماجرا گفت: «اهل همدان هستم و تا کلاس هشتم بیشتر درس نخواندم. خانوادهمان وضع مالی خوبی ندارد و پدرم کارگر فصلی است. برای همین اکثر مواقع بیکار بود. ما حتی گاهی یک وعده غذای درست و حسابی نداشتیم که بخوریم، چون فرزند اول خانواده هستم، میخواستم کمک خرج خانواده باشم. به همین خاطر شش ماه پیش تصمیم گرفتم برای کار به تهران بیایم. اوایل مدتی را در خانه یکی از اقوام ساکن بودم، اما بعد از مدتی ناچار شدم به مسافرخانه بروم. یک ماه بعد در یک کارگاه تولیدی کفش مشغول به کار شدم. بخش زیادی از حقوقی که دریافت میکردم را برای خانوادهام میفرستادم، اما نه مشکلات من حل میشد و نه خانوادهام.
اواخر موتورسیکلت قسطی خریده بودم، ولی نمیتوانستم قسطهای موتور را پرداخت کنم. همین شد که به فکر سرقت افتادم. در فضای مجازی یا پارکهایی مثل پارک دانشجو و سفرهخانهها افراد مسن را شناسایی و به آنها نزدیک میشدم. میگفتم دانشجو هستم و وضع مالی خوبی ندارم. برخی از آنان مرا به خانهشان دعوت میکردند و من در فرصتی مناسب در نوشیدنی آنها قرص خوابآور میریختم و وقتی بیهوش میشدند کارت بانکیشان را سرقت میکردم. رمز کارتشان را به این بهانه داشتم؛ قبل از اینکه خانه آنها بروم برایشان خرید میکردم و میگفتم؛ بعدا پول خرید را حساب میکنم. وقتی آنها میخواستند پول خریدی که انجام داده بودم را از کارت بانکیشان بپردازند، رمز کارت آنها را حفظ میکردم تا بتوانم در زمان مناسب پول را از حسابشان انتقال بدهم، اما ادعای برخی شکات که میگویند؛ از خانهشان سرقت کردم را قبول ندارم.»
او در خصوص اظهارات یکی از شاکیان که گفت متهم مرا به خانهاش دعوت کرده، توضیح داد: «من خانهای برای یک روز اجاره و او را به خانهام دعوت کردم تا بتوانم نقشه سرقت را عملی کنم... در بعضی مواقع از طعمههایم فیلمهای غیراخلاقی میگرفتم تا بتوانم از آنها اخاذی کنم. میدانستم این زنان و مردان از ترس آبرویشان شکایت نمیکنند.»
عوامل تشدید مجازات در مواد ۶۵۱ تا ۶۶۰ قانون سرقت یا دزدی یک عمل مجرمانه و غیرقانونی است که در ماده ۲۶۵ قانون مجازات اسلامی تعریف شده است. مجازات تشدید سرقت اینگونه بیان شده اند؛ سرقت در شب، تعدد سارقان، سرقت مسلحانه، بالا رفتن از دیوار، شکستن حرز، استفاده از عنوان با لباس مستخدم دولت، مامور دولتی قلمداد کردن، به کار بردن کلید ساختگی، سرقت از محل مسکونی، سرقت همراه با آزار یا تهدید و غیره....
اما یکی از جرایم روزافزون که در دادسراها و محاکم کیفری مطرح میشود، انتشار و سوءاستفاده از فیلم و عکسهای خصوصی و خانوادگی دیگران و اخاذی از آنهاست. انتشار فیلم و تصاویر خصوصی دیگران، بدون رضایت آنها در اکثر مواقع موجب هتک حرمت افراد و بردن آبروی آنها میشود. در نتیجه قانونگذار نیز در این راستا این عمل را جرم دانسته و برای آن مجازات تعیین کرده است تا بدین وسیله هم از قربانیان جرم انتشار فیلمها و عکسهای خصوصی دیگران حمایت کرده و هم تا اندازهای با ارعاب و ترساندن بزهکاران این جرم از وقوع آن در جامعه جلوگیری کند. این نکته حایز اهمیت است که صرف گرفتن فیلم و عکس در قانون ما مجازاتی ندارد، اما انتشار این فیلم یا عکس در فضای مجازی و اپلیکیشنهای اینترنتی بدون اجازه صاحب آن جرم است. حتی اگر دستی در فیلم و عکس نبرند و آن را به همان شکل منتشر کنند. پس میتوان گفت دست بردن در فیلم و عکس دیگران و تغییر دادن آن هم مجازات دارد و اگر فیلم یا عکس دیگری شکل مستهجن پیدا کند، مجازات بیشتر خواهد شد. اگر شخصی صرفا تهدید کند که فیلم شما را منتشر میکند و این کار را انجام ندهد و برای ترساندن و باجگیری از شما این کار را بکند، باز هم مرتکب جرم شده است.