رئیس جمهوری قبل از روی کار آمدن وعده ساخت چهـار میلیون مسکن در سال را دارد ولی هنوز این وعده عملی نشده و مسوولان، علت این موضوع را گردن گرانی مصالح ساختمانی انداختهاند.
هم میهن نوشت: سیمان و فولاد، دو متهم جدید از سوی دولت هستند که قیمت مسکن را بالا نگه داشتهاند و حالا وزیر راه و شهرسازی تصمیم دارد با خروج آنها از بورس کالا به نهضت ملی مسکن سر و سامان دهد و اما به عقیده صاحبنظران عرصه ساختمانسازی این دو محصول در نهایت دو تا دوونیم درصد سهم در قیمت کل مسکن تاثیر دارند.
دو سال از وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال که ابراهیم رئیسی مطرح کرده و چند ماهی از قول مهرداد بذرپاش برای تحقق آن، گذشته، اما فعلا تقصیر عدم اجرایی نشدن نهضت ملی مسکن به گردن بورس کالا انداخته شده است. وزیر راه و شهرسازی هفته پیش از نظارت و ساماندهی مشاوران املاک، کنترل بازار و مصالح و خروج مصالح سیمان و فولاد از بورس کالا گفت و آن را در جهت کنترل و کاهش قیمت مسکن امری مهم تشخیص داد. این درحالی است که تولیدکنندگان سیمان و فولاد خروج از بورس کالا را به نفع رانتخواران میدانند که قطعاً پای دلالان را به قیمتگذاری این دو محصول باز خواهد کرد. بذرپاش گفته بود، یکی دیگر از عوامل افزایش قیمت مسکن، گرانی مصالح ساختمانی است که این موضوع مهم در دستور جلسه آينده شورایعالی مسکن قرار خواهد گرفت تا در حضور شخص رئیسجمهور مورد بررسی و تصمیمگیری قرار بگیرد؛ اتفاقی که روز دوشنبه این هفته رخ داد و ابراهیم رئیسی در این جلسه عنوان کرد، باید برای کاهش قیمت تمامشده ساخت مسکن تلاش کرد.
او گفت: «همه تلاش دستگاههای اجرایی مربوطه معطوف به کاهش قیمت هزینه ساخت از فولاد و سیمان گرفته تا سایر تجهیزات ساختمانی باشد، چراکه هرچه قیمت ساخت کمتر باشد، بهنفع مردم است.» برای کاهش قیمت سیمان و فولاد یک تصمیم خلقالساعه گرفته میشود و پیشنهاد داده میشود این دو کالا از بورس خارج شوند. یعنی به بازار تاریکی باز گردند که پیش از این حوالههای ۷۰ هزار تومانی، ۴۰۰ هزار تومان دلالی میشد. رئیسی و وزیرش در حالی روی قیمت این دو کالا تاکید میکنند که بررسی روند معاملات هفتگی میلگرد از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان شهریورماه نشان میدهد که این کالا بهعنوان یکی از مصالح ساختمانی روند قیمتی باثباتی را سپری کرده و بهرغم تورم و مشکلاتی که کارخانهها برای تولید محصول به دنبال قطع برق داشتند، رشد قیمت چندانی نداشته و حتی با قیمت پایه معامله شده است.
دولت میخواهد قیمتها را کنترل کند اما بیراهه میرود. دخالت میکند تا نرخها پایین بیاید اما شدیدتر بالا میرود. رقابت را به رسمیت نمیشناسد، بازار را به رسمیت نمیشناسد و گمان میکند با دستور مشکل حل میشود. اما تجربه نشان داده بازار راه خود را میرود. وقتی دولت برای کنترل قیمت محصولات پاییندستی، روی معاملات محصولات پتروشیمی سقف قیمت گذاشت، انگیزهاش کنترل قیمت بود اما طبق گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرد محصولاتی که ارزان فروخته میشد در بازار سیاه تا ۷ برابر قیمت به فروش میرسید. با استناد به همین تجربیات است که حمید فرمانی، رئیس انجمن سیمان کشور از کنترل خارج شدن قیمتها را در صورت خروج از بورس پیشبینی میکند.
او گفت: «این اتفاق باعث خواهد شد تا قیمتها از کنترل خارج شود و دوباره به سال ۱۴۰۰ برگردیم که در تابستان آن سال سیمان به کیسهای حدود ۱۳۰ هزار تومان رسید. اگر سیمان از پلتفرم بورس کالا خارج شود باید منتظر اتفاقات بدی باشیم که در سالهای گذشته رخ داد و در نهایت به ضرر مصرفکننده شد. تولیدکننده نیز قطعاً دچار مشکل تامین نقدینگی خواهد شد.» فرمانی ادامه داد: «این هنر ما است که با تولید مناسب و عرضه مناسب، قیمت را کنترل کنیم. هماکنون این صلاحیت را بورس کالا با مکانیسمهایی که وزارت صمت ایجاد کرده، انجام میدهد اما اگر قرار بر خروج سیمان از بورس کالا باشد قطعاً این روند به هم خواهد ریخت.»
او گفت: «به نظر من دولت میخواهد به تعهد خود در قالب نهضت ملی مسکن جامه عمل بپوشاند که البته دغدغه ارزشمندی است اما اینکه فکر کنیم قیمت سیمان نقش جدی در ارزانی ساختمان دارد، اشتباه است. اگر سیمان در دسترس متولیان نهضت ملی مسکن نباشد آنها حق دارند که نگران باشند تا تعهدشان را انجام دهند اما اکنون سیمان به اندازه کافی تولید میشود و نگرانی وجود ندارد. من فکر میکنم اگر سیمان را بهصورت رایگان نیز در خدمت نهضت ملی مسکن قرار دهیم کمک خیلی جدی به پایین آمدن قیمت مسکن نخواهد داشت. دولت اگر تمرکز خود را بر روی تامین زمین قرار دهد، بیشتر در کاهش قیمت مسکن تاثیر خواهد گذاشت.»
احمد جانجان بهعنوان کارشناس اقتصادی سخنان مهرداد بذرپاش درباره خروج سیمان و فولاد از بورس کالا را مغلطه و سفسطه میداند. او در گفتوگو با «هممیهن» عنوان کرد که بهتر است وزیر راه و شهرسازی بورس کالا را مقصر جلوه ندهد.
بذرپاش از خروج سیمان و فولاد از بورس کالا گفته، تحلیل شما چیست؟
این حرفها مغلطه است. جمع سهم فولاد و سیمان در ساخت یک آپارتمان خیلی کم است. دوستان مدعی هستند اگر سیمان از بورس کالا خارج شود باعث کم شدن قیمت مسکن خواهد شد و این سفسطه است. حتی اگر سیمان پنجاه درصد کاهش قیمت پیدا کند تنها ۲ درصد در قیمت تاثیر دارد و در ساختمانهایی که در تهران ساخته میشود، به دلیل گرانی مسکن حتی این تاثیر به نیم تا یک درصد میرسد. در مورد فولاد نیز همین است. این در حالی است که در همه جای کشور، ۷۰ درصد بهای ساختمان را زمین تشکیل میدهد. بگذارید برای سفسطه و مغلطهای که صورت گرفته، اینگونه مثال بزنم؛ در سال ۱۳۹۷ سکه از بورس کالا خارج شد، درحالیکه قیمت سکه در آن زمان نزدیک به ۲ میلیون تومان بود. با همین استدلالی که اکنون میخواهند سیمان و فولاد را از بورس کالا خارج کنند، سکه را خارج کردند اما ببینید قیمت سکه به چه مقدار رسیده است. اگر عدهای مدعی هستند که بورس کالا باعث گرانی میشود پس چرا در مورد قیمت لوازم خانگی این حرف را نمیزنند. اینها که اصلا وارد بورس کالا نشدهاند پس چرا هر روز گران میشوند؟ ضمن اینکه سیمان تا قبل از عرضه در بورس کالا در دست ۲۰ نفر بود و آنها کل سیمان کشور را توزیع میکردند اما اکنون همه میتوانند بهراحتی از بورس کالا سیمان مورد نیاز خود را تهیه کنند. این یک دروغ بزرگ است که بورس باعث گرانی سیمان و فولاد شده است.
همچنان که خودروی شاهین در بورس کالا حدود ۳۰۰میلیون تومان بود و خریدار نداشت اما وقتی از بورس کالا خارج شد اکنون با قیمت حدود ۵۰۰ میلیون تومان در سامانه جامع خودرو به صورت ثبتنامی به فروش میرسد. من حدس میزنم که خروج سیمان و فولاد از بورس کالا در نهایت به توزیع رانت منجر خواهد شد و یک فساد کاملاً مشهود رخ خواهد داد لذا ادعایی که شده کاملاً غلط است. به نظر من وزیر راه و شهرسازی در ابتدا تکلیف قیمت بلیط هواپیما و قطار را در حوزه حمل و نقل مشخص کند که جزو وظایفشان است و به این پرسش پاسخ دهد که بلیط وسایل نقلیه در بورس کالا عرضه نشده، پس چرا به این میزان گران شده است؟
به جز بحث خارج کردن سیمان و فولاد از بورس کالا، شاهد این هستیم که دولت برای برخی کالاها قیمتگذاری دستوری نیز انجام میدهد. فکر میکنید اصولاً نگاه دولت به بورس کالا چیست؟
طبعاً فساد و رانت شاخ و دم ندارد که مشخص باشد. یکی از تناقضات دولت این است که مدعی است حتی میداند هر فرد چه مقدار نان میخرد و برخی دولتمردان این را مایه افتخار خود میدانند. مردم حتی چه نوع نانی را مصرف میکنند. سوال اینجاست اگر این شفافیت خوب است چرا میخواهید از اینکه چه افرادی چه مقدار سیمان و فولاد خریدهاند و انبار کردهاند، جلوگیری کنید؟ اتفاقاً بورس کالا در همه جای دنیا به شفافیت معروف است. به نظر من کسانی که مخالف آن هستند در عرصه کارهای خود ناتوان و دنبال بهانه هستند. من در جلسات متعدد به رئیسجمهور گفتم که ساخت یک میلیون مسکن در سال غلط است، چون ۵ میلیون تن میلگرد نداریم حتی برای یک میلیون مسکن، کاشی و سرامیک و سیمان هم نداریم. یکی از دوستان گفت سیمان آن را داریم و از شهرهای مختلف تامین میکنیم، اما گویا ایشان اطلاع نداشتند که برای حمل هر محموله سیمان در ۲۰ کیلومتر تقریباً به اندازه قیمت سیمان باید هزینه کرد.
دوستان گویا از صنعت تولید و توزیع اطلاعات چندانی ندارند اما برای کشور تصمیم میگیرند و سیاستگذاری میکنند. به نظر من کسانی که ادعا دارند با حذف سیمان و فولاد از بورس کالا این محصولات ارزان میشود، چون در حوزههای خود به ناکارآمدی رسیدهاند اکنون به دنبال بهانه هستند. کسانی که چنین ادعایی را مطرح میکنند از بیاطلاعی آنها است و این اظهارنظرها مبتنی بر تحریک چند فرد رانتخوار فاسد و ذینفع است وگرنه هیچکس از شفافیت فرار نمیکند و اتفاقاً از آن استقبال میکند.
براساس آنچه علیاکبر الوندیان، دبیر انجمن سیمان کشور گفته، میزان تاثیر سیمان بر قیمت مسکن تنها ۲ درصد است و مشکلی به نام سیمان وجود ندارد. او حرفهای مسئولان در خصوص تاثیر سیمان بر ساختمانسازی را فرافکنی میداند که اتفاقاً مدیریت آن در دست دولت است و آنها هستند که سیمان را عرضه میکنند.
شما با این سخن مهرداد بذرپاش که بورس کالا باعث گرانی سیمان شده، موافق هستید؟
محاسبات ما و محاسبات مرکز تحقیقات وزارت راه و وزارت صمت نشان میدهد که تاثیر سیمان بر روی مسکن تنها ۲ درصد است؛ پس در گرانی آن تاثیر ندارد. نکته بعدی اینکه سیمان به وفور در کشور تولید میشود و وجود دارد و حتی با اینکه با قطع برق نیز مواجه بودیم، بیشتر از پارسال تولید و عرضه شده است. اصولاً مشکلی به نام سیمان نداریم و حرف مسئولان فرافکنی است. رشد قیمت آن در این سالها بسیار کمتر از تورم دیگر اقلام ساختمانی بوده است؛ پس سیمان نه باعث گرانی مسکن است و نه در تولید آن با مشکل مواجه هستیم که در آینده گران شود. همچنین در سالهای اخیر مصرف سیمان در کشور زیاد نشده است که نگران باشیم در آینده با مشکل مواجه خواهیم بود. سیمان علاوه بر اینکه توزیع بالایی در کشور دارد و با قیمت پایه به فروش میرود، حدود ۱۵ میلیون تن نیز ذخیره داریم و کشور هیچ مشکلی به خاطر سیمان نخواهد داشت.
پس چرا به بورس کالا حمله میشود؟
به نظر من دوستانی که در مورد سیمان و قیمتسازی آن صحبت میکنند، اصلاً اطلاعات کافی ندارند. بورس کالا، پلتفرمی است که ماهیت آن براساس شفافیت است و قابل ردیابی از طرف همه نهادهای نظارتی. همچنین دولت میتواند تمام ابزارهای نظارتی را در مورد بورس کالا به کار ببرد که اتفاقاً به کار میبرد و همه عرضهها و تقاضاها را کنترل میکند. هر ماه نیز وزارت صمت میزان نیاز سیمان در تمام کشور را به ما اعلام میکند و ما نیز عرضه میکنیم بنابراین اتفاقا مدیریت سیمان در دست دولت است و آنها هستند که عرضه را تعیین میکنند. همچنین ماهیت بورس کالا باعث شده تا دلالبازی صورت نگیرد، به نظر من کسانی که راجع به این مسئله حرف میزنند و بورس کالا را عامل آشفتگی بازار میدانند، یا از روند کار اطلاعی ندارند یا در پشت صحنه رانتهایی وجود دارد.
باید به این نکته توجه داشت قبل از اینکه سیمان وارد بورس کالا شود بین تولیدکننده و مصرفکننده پول بزرگی وجود داشت که همین رانت ایجاد میکرد. مطلب دیگری که خیلی از فعالان اقتصادی را ناراحت و نگران کرده، این است که کارخانههای سیمان، سهامدار مردمی و مالکیت مردمی دارند. مگر میشود به اموال مردم دست زد و آن را حراج کرد؟ ۹۰ درصد سود سهامها به مردم میرسد، نمیتوان بهراحتی به کارخانهها گفت از بورس کالا بیرون بیا و قیمت را بالا ببر یا پایین بیاور. گفتن اینگونه مطالب، آدرس غلط دادن به جامعه است. بورس کالا در ایران به صورت شفاف در حال فعالیت است و اتفاقاً جزو دستاوردهای دولت محسوب میشود اما بهخاطر اینکه یک گروه میخواهد مسکن ملی بسازد تخریب میشود.
دوستان اگر مدعی ساخت مسکن هستند، سیمان به اندازه کافی وجود دارد اما اگر پیشرفتی در ساختمانسازی انجام نمیشود دلیل آن گرانی سیمان نیست. وقتی کل تاثیر سیمان بر روی ساخت یک آپارتمان دو درصد است اگر این درصد یک ریال ارزان یا گران شود تاثیر چندانی بر قیمت ساختمان ندارد. این حرفها بیشتر غوغاسازی و ایجاد هیاهو است. شما ببینید چه کسانی از این طرح حمایت کردهاند، یکی از آنها دبیر انجمن انبوهسازان است، چرا ایشان باید حمایت کند؟ مگر آنها مسکن ارزان به مردم میفروشند؟ ساخت یک کارخانه سیمان نزدیک به ۷ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز دارد و در چند سال اخیر هیچکس در این زمینه سرمایهگذاری نکرده است چون قیمت سیمان ارزان و سود آن کم است. افرادی که صحبت از خروج سیمان از بورس کالا میکنند، چه در دولت و چه در مجلس، بهتر است نگران آینده صنعت سیمان باشند.
اگر این صنعت به روز نشود قطعاً در آینده باید سیمان را با چند برابر قیمت به دست مصرفکننده برسانیم. هماکنون قیمت سیمان در کشور عراق که واردکننده آن است نزدیک به ۶۵ دلار است، ما نباید به جایی برسیم که کارخانهها بهخاطر قیمتگذاری دستوری به تعطیلی کشیده شوند. اکنون سیمان در کشور به ازای هر کیلو زیر هزار تومان است درحالیکه بطری آب چهار هزار تومان است، نباید با ارائه چنین طرحهایی کارخانههای سیمان را به فلاکت برسانیم تا در آینده کاسه چه کنم در دست بگیریم.
بورس کالا ابزارهای خاصی دارد. پارسال که با مشکل قطعی برق مواجه بودیم قیمت سیمان به شدت بالا رفت و به کیسهای ۱۳۰ هزار تومان هم رسید اما امسال آنچنان در بورس کالا درست عمل شد که قیمت یک کیسه سیمان حتی به ۶۰ هزار تومان هم نرسید و ما آن را در کارخانه ۴۵ هزار تومان میفروختیم. بورس کالا اجازه نداد رانتی صورت بگیرد و با ابزارهای کنترلی خود پای دلالان را برید. وزارت صمت، بورس کالا، سازمان تعزیرات و سازمان مالیاتی بر توزیع سیمان نظارت کامل دارند. اگر سیمان از بورس کالا خارج شود تمام ابزارهای نظارتی را از دست خواهد داد و تبدیل به لابیهای اتاقی خواهند شد و این آغاز رانت و دلالبازی است. باز تاکید دارم که مسکن ملی برای تامین سیمان هیچ مشکلی ندارد و حتی سیمان مازاد داریم. در کشور هماکنون ۹۰ میلیون تن سیمان وجود دارد و مصرف داخلی ما ۶۰ میلیون تن است، پس هیچ مشکلی برای تامین سیمان وجود ندارد و اگر پروژه مسکن ملی پیشرفت نکرده، نباید فرافکنی شود و به گردن سیمان و فولاد انداخت. من فکر میکنم به وزیر راه و شهرسازی اطلاعات نادرست داده شده است.
وزیر راه و شهرسازی از خروج فولاد از بورس کالا برای پایین آمدن قیمت مسکن میگوید و وحید یعقوبی، معاون اجرایی انجمن فولاد معتقد است، خروج از بورس کالا زمینه را برای انفجار رانت فراهم میکند. او در گفتوگو با «هممیهن» گفته قطعا در خود دولت در مقابل این تصمیم خواهند ایستاد و نخواهند گذاشت چنین تصمیمی گرفته شود.
من فکر میکنم در این زمینه با یک فضاسازی رسانهای مواجه هستیم تا این طرح اجرایی شود. این موضوع قبلا نیز چندین بار در این دولت و دولت قبلی مطرح شده اما هیچگاه به مرحله اجرا نرسیده است چون همه میدانند خروج فولاد از بورس یعنی برگشتن به دوران سهمیهبندی و حواله که زمینه توزیع رانت را فراهم میکند.
سهم فولاد حدود دوونیم درصد است یعنی اصلاً تاثیر خاصی در قیمت ساختمان ندارد. با یک حساب سرانگشتی، حداکثر میزان مصرف فولاد در یک ساختمان ۷۰ کیلو به ازای هر مترمربع است. اگر میلگرد و انواع ورق را هر کیلو ۲۵ هزار تومان محاسبه کنیم به ازای هر مترمربع یک میلیون و ۷۵۰ هزار تومان خواهد شد. حالا اگر براساس حرف آقایان فولاد از بورس کالا خارج شود و قیمت آن مثلا به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان برسد، بر روی ارزان شدن قیمت ساختمان تاثیر بزرگی خواهد گذاشت؟ به نظر من طرح این ایدهها یک بحث انحرافی است برای اینکه تورم کشور نادیده گرفته شود.
سالهاست تورم انتظاری که ناشی از جهش قیمتهای ارزی است، در کشور وجود دارد و بر روی قیمتها تاثیر میگذارد و اصولاً قیمت فولاد که تنها دوونیم درصد در قیمت کل یک ساختمان تاثیر دارد، نمیتواند عامل گرانی باشد اما اینگونه وانمود میکنند که قیمت آپارتمان در پروژه نهضت ملی مسکن در گرو قیمت فولاد در بورس کالا است. تورم فولاد در سال ۱۴۰۱ زیر ۳۰ درصد بوده اما تورم عمومی کشور نزدیک به ۵۰ درصد بود و این یعنی ما حتی زیر خط تورم محصولات خود را عرضه کردهایم. این حرفهایی که مسئولان میزنند یا ناشی از ناآگاهی از موضوعات است و یا دوستان به دنبال این هستند که افکار عمومی را از تورم موجود در کشور منحرف کنند و به نظر من هیچکدام از این سخنان کارشناسی نیست و نتیجه خروج فولاد از بورس کالا تولید و توزیع رانت بین اقشار با نفوذ خواهد بود.
درباره رابطه فولاد و بورس کالا باید به حدود ۲۰ سال پیش برگردیم، قبلا یک نظام حوالهای در فولاد کشور وجود داشت و شرایط بهگونهای بود که قیمت فولاد در بازار نسبت به قیمت آن در کارخانه چهار برابر بود و هر کس حواله فولاد داشت یک رانت عجیبی را به دست آورده بود. با پیشنهاد آقای اسحاق جهانگیری که آن زمان وزیر صنایع بودند و در حمایت انجمن تولیدکنندگان فولاد، بورس فلزات ایجاد شد که توانست قیمت را به قیمت حاشیه بازار نزدیک کند که باعث شد سود به جای رفتن به جیب دلالان به جیب کارخانهها برود. کارخانههای فولاد عموماً متعلق به بخشهای عمومی کشور هستند و این پول یا بین مردم به صورت سهام توزیع گردید و یا وارد توسعه صنعت کشور شد. این فلسفه بورس کالا بود که باعث شد قیمتها شفاف شود و رانت را در صنعت فولاد جمع کند. هرچند در سالهای اخیر به دلیل فشارهایی که دولت به بورس کالا آورد، این بورس را از فلسفه و رسالت خودش خارج کرده و آن را مخدوش کرده است.
اکنون به جایی رسیدهایم که دولت به بورس کالا میگوید چه کسی فولاد را عرضه کند، چه مقدار عرضه کند و چه کسی و با چه قیمتی آن را بخرد؛ این یعنی طرف عرضه و طرف تقاضا و حتی قیمت را دولت تعیین میکند که دیگر نام آن بورس نیست. در مورد محصولاتی مانند فولاد که ما دو برابر نیاز داخل تولید داریم، قیمت خود به خود به نفع مصرفکننده پایین میآید و اصلا نیازی به دخالت دولت وجود ندارد.
به هرحال مشخص است که دلالان از خروج فولاد از بورس کالا سود خواهند برد...
من بعید میدانم این فشارها به نتیجه برسد، چون صنعت فولاد کشور یک صنعت رقابتی است و همه میدانند که خارج کردن فولاد از بورس کالا قطعاً منجر به ایجاد رانتهای عجیب و غریب خواهد شد. قطعاً در خود دولت در مقابل این تصمیم خواهند ایستاد و نخواهند گذاشت چنین تصمیمی گرفته شود. باز تاکید دارم که در این مورد فضاسازی شکل گرفته و متاسفانه آسیب آن به سهامداران بورس که مردم عادی هستند، خواهد رسید.